فرصت بکر طبیعت ایران برای توریسم چیست؟
بیتوجهی به گردشگری حیاتوحش و طبیعتگردی بهعنوان یک صنعت باعث شده فرصت پیش آمده برای توسعه این شیوه از گردشگری بهواسطه شیوع کرونا از سوی متولیان جدی گرفته نشود.
به گزارش اقتصادآنلاین به نقل از دنیای اقتصاد، در دوران اپیدمی کرونا بسیاری ترجیح میدهند بهجای شهرگردی، رفتن به موزهها و اماکن تاریخی و فرهنگی سفر به عرصههای طبیعی را تجربه کنند، محلهایی که امکان تجمع انسانی در آنها کم بوده و همین موضوع انتقال ویروس را به صفر برساند. اقبال به چنین مناطقی اگر با مدیریت سازمانهای متولی و در نظر گرفتن ظرفیت پذیرش این مناطق همراه بود میتوانست به رونق طبیعتگردی کمک کند، اتفاقی که بهنظر میرسد تاکنون نیفتاده و حتی در مواردی شاهد بودهایم که از ورود معدود تورهای طبیعتگردی که با تعداد محدودی برگزار شدهاند به یک منطقه جلوگیری شده با این استدلال که حضور طبیعتگردان و کوهنوردان ممکن است به شیوع بیماری در حیاتوحش منجر شود.
این درحالی است که در آفریقا که جمعیت حیاتوحش بالا و امکان بازدید از نزدیک مهیاست شاهد چنین سختگیریهایی نبودهایم. چرا به طبیعتگردی در مناطق چهارگانه با در نظر گرفتن محدودیتهایی که برای حفاظت از پوشش گیاهی و جانوری لازم است تاکنون چندان پرداخته نشده و فرصت پیش آمده بهواسطه کرونا را جدی نمیگیریم و تنها به حضور سرمایهگذار در چند نقطه محدود بسنده کردهایم؟
محمد گائینی بیش از ۱۰ سال است تورهای حیاتوحش را در مناطق مختلف ایران برگزار و تلاش کرده شرکتکنندگان را با گونههای مختلف آشنا کند. او درباره محدودیتهایی که برای ورود به مناطق چهارگانه بهواسطه کرونا وجود دارد، میگوید: ما پیش از کرونا هم گردشگری چندانی در مناطق چهارگانه سازمان حفاظت محیطزیست نداشتیم که الان از تعطیلی آن یا کاهش بازدیدها سخن بگوییم.
او یکی از چالشهای پیشروی توسعه طبیعتگردی و گردشگری حیاتوحش را عدم نگاه به این حوزه بهعنوان یک صنعت میداند و عنوان میکند: چنین دیدگاهی باعث شده ما نتوانیم خودمان را با کشورهای دیگر قیاس کنیم، زیرا در آنها به گردشگری حیاتوحش بهعنوان حوزهای نگاه میشود که میتواند ارزآوری داشته و به توسعه اقتصادی جامعه محلی و کشور منجر شود. کرونا باعث تمایل بیشتر مردم به طبیعتگردی شده آیا این موضوع را میتوان یک اتفاق خوب دانست؟ گائینی معتقد است گرچه کرونا قادر است به توسعه طبیعتگردی کمک کند و بازدید از عرصهها را افزایش دهد اما در عین حال باید سویههای منفی آن را هم در نظر گرفت و درصدد مدیریت آن برآمد.
او بهترین شیوه طبیعتگردی را در قالب گروههای طبیعتگرد یا تور میداند و میافزاید: زمانی که در قالب یک نهاد سفر میکنید،این نهاد مسوولیتهای مرتبط با سفر را میپذیرد، آنها آموزشهای لازم را در مواجهه با طبیعت و چالشهای آن دیدهاند و در تمام طول سفر همراه گردشگر هستند. ما چنین رویهای را در پارکهای ملی کشورهای دیگر هم شاهدیم که همراه گروههای گردشگر یک راهنمای حرفهای همواره حضور دارد. در دوران کرونا استقبال مردم از تورها کمتر و آنها ترجیح میدهد بهصورت فردی به مناطق بروند که گاهی ممکن است شرایط از کنترل خارج شده و آسیب زننده باشد، از این روست که موضوع آموزش ضروری است. این راهنمای گردشگری با اشاره به تجربه خود در این حوزه میگوید: از سال ۸۹ که درخواست مجوز برای ورود به مناطق چهارگانه سازمان حفاظت محیطزیست جهت برگزاری تورهای حیاتوحش را میدادم میدیدم علاقه چندانی به حضور گردشگران وجود ندارد و البته سازوکار مناسبی هم برای این موضوع وجود ندارد. این موضوع به زمان ریاست فرد خاصی در این سازمان برنمیگردد و یک رویه عمومی بوده که آنها کمتر از حضور گردشگران استقبال میکنند. در دو سه سال اخیر با اتفاقاتی که روی داد این حساسیتها افزایش پیدا کرده و حضور افراد غیرسازمانی با نگرانیهای بیشتری توام است و از این روست که با استدلالهای مختلفی تلاش میکنند مجوزهای کمتری صادر کنند.
او در پاسخ به این پرسش که چرا در دوران کرونا به سرعت شاهد باز شدن درهای مناطق کشورهای آفریقایی به روی گردشگران بودیم و در ایران این اتفاق نیفتاده است، عنوان میکند: برای کشورهای آفریقایی درآمد گردشگری اهمیت زیادی دارد، آنها به این مقوله بهعنوان یک صنعت نگاه میکنند و رویکرد متفاوتی نسبت به ما دارند. بهعنوان مثال کنیا به سرعت پروتکلهای خود را برای شرایط جدید پاندمی مهیا کرد و اولین تورهایی که از ایران به یک کشور خارجی رفت به این کشور بود، درحالحاضر هم کنیا از همه کشورها مسافر میپذیرد. مسوولان این کشور چون به درآمد این حوزه نیاز داشتند سیستم چابک و زیرساختی برای حوزه توریسم مهیا کرده و قوانین خود را به سرعت به روز میکنند درحالیکه ما در این حوزه با احتیاط بیشتری ورود کرده و منابع درآمدی دیگر باعث میشود آن را جدی نگیریم.