اینترنت نگذاشت کرونا تبدیل به فاجعه شود
در دوران کرونا شبکه ارتباطی کشور بار سنگین ترافیکی و بیسابقهای را تجربه کرد. بسیاری از مردم بهخاطر شیوع بیماری کووید-۱۹ و نیاز به رعایت محدودیتها استفادهشان از اینترنت برای امور مختلف ازجمله دورکاری و آموزش مجازی بیشتر شد.
به گزارش اقتصادآنلاین به نقل از همشهری، هرچند درباره کیفیت دسترسی به اینترنت هنوز گلایههای زیادی از سوی کاربران مطرح میشود اما ستار هاشمی، معاون فناوری و نوآوری وزیر ارتباطات میگوید با وجود تحریمها، با راهکارهای فنی شبکه ارتباطی کشور در رکوردشکنی ترافیک مصرفی کاربران پایدار نگه داشته شد. به گفته او بهخاطر تحریمها شرایط ارتقای تجهیزات و امکانات مهیا نبود اما مدیریت لازم برای این کار صورت گرفت. ستارهاشمی همچنین با اشاره به سند بالادستی شورایعالی فضای مجازی درباره شبکه ملی اطلاعات تأکید دارد: برنامهریزی صورتگرفته برای تولید حدود 2میلیون گوشی هوشمند با سیستم عامل بومی در داخل کشور تا سال۱۴۰۴ است. او درباره گمانهزنیهای مطرحشده در این رابطه میگوید: سیستم عاملی که مدنظر است باید پاسخگوی نیاز مردم باشد و اگر نتواند این نیاز را تامین کند، با استقبال مردم روبهرو نمیشود.
این روزها بهخاطر کرونا خیلیها بیشتر از گذشته از اینترنت و شبکه ارتباطی کشور استفاده میکنند. ترافیک اینترنت در کشور هم رکورد زده است. چقدر تغییر تفکر در این رابطه را قبل و بعد از کرونا دیدهاید؟
واقعیت این است که کسی نمیتواند نقش بیبدیل فناوری را در مدیریت بحران کرونا انکار کند. بهعنوان مثال، ظرفیت دورکاری نیاز به بستر ارتباطات دارد و اگر ما نمیتوانستیم بخشی از کارکنان کشور را دورکار کنیم، فاجعهای رخ میداد که قابل جبران نبود.
در حوزه آموزش هم همینطور است. فرزندان ما اکنون از ظرفیت آموزش از راه دور در بستر ارتباطات بهرهمند هستند، هرچند ممکن است کیفیت ایدهآل را نداشته باشیم. حالا شما این شرایط را مقایسه کنید با موضوعی که در مورد تعطیلی آموزش مطرح شده بود. پس از اعلام رسمی شیوع کرونا در کشور بحث تعطیلی ترم دوم سال گذشته دانشگاهها مطرح شده بود که دلایل متعددی داشت. یکی از دلایل این بود که با ظرفیت آموزش از راه دور آشنا نبودند و همچنین تصور میشد که کرونا تا خرداد و گرمشدن هوا پایان مییابد. این مسئله هم البته مطرح بود که نباید کیفیت آموزش را با انتقال به بستر مجازی کاهش دهیم. همین الان هم مسائل دیگری ازجمله بحث برگزاری آزمونها و امتحانات وجود دارد. در حوزه خرید و فروشهای آنلاین هم ارتباطات، نقش مهمی در مدیریت کرونا ایفا کرد که همه شاهد بودیم.
به هر حال اما پس از شیوع کرونا انتقادهای بسیاری هم نسبت به کیفیت اینترنت مطرح بود. چقدر این مسائل را توانستید حل کنید؟
همه از حوزه ارتباطات انتظار دارند. فرض کنید در زمانی که اینترنت بهصورت دیالآپ بود، مطالبه مردم، کیفیت بهتر بود. الان هم همین مطالبه مطرح است و این فرایند تمامشدنی نیست. گاهی بعضی از دوستان میگویند که فلان پروژه چه زمانی خاتمه مییابد و جواب ما این است که هر زمانی که دیگر نیاز به پهنای باند نداشته باشیم، میتوان گفت که پروژههای ما پایان یافته است. درحالیکه این موضوع کیفیت یک فرایند بهبود مستمر است. حوزه ارتباطات یک کشور تعطیلی ندارد.در شرایط کرونا ترافیک عجیبی را تجربه کردیم. کسب و کارهایی را که به این بستر منتقل شدند در کنار شرایط تحریم قرار دهید. اگر شما نیازی داشته باشید، بالاخره این نیاز را تامین میکنید و تجهیزات خود را ارتقا میدهید، اما مسئله ما این بود که از کجا این نیازها را تامین کنیم. ما به دلایل مختلف ازجمله تحریمها و مشکل انتقال پول، امکان تعامل مستقیم با وندورها را نداشتیم. بنابراین این موضوع از جنس مهندسی بود که مدیریت شد. بعضی مواقع مطرح میشود که وقتی یک کلاس درس مجازی تشکیل میشود، دانشجویان یا دانشآموزان بتوانند با کیفیت فول اچدی همدیگر را ببینند، درحالیکه این موضوع به دلایل علمی و فنی انتظار بالایی است. اما آنچه اتفاق افتاد این بود که ارتباطات در این دوره پایدار باقی ماند. پایدار به این معنی که اگرچه کیفیت کاهش داشت، اما کارها ازجمله تراکنشهای بانکی یا آموزش انجام شد. این موضوع هم طبیعی است. فرض کنید که مصرف برق یا آب در کشور ناگهان دوبرابر شود. در این وضعیت چه اتفاقی میافتد؟ این در حالی است که درباره موضوع پایداری شبکه ملی اطلاعات که بسیار مهم است، کمتر صحبت شد. این یک کار خارقالعاده بود. همانطور که کارکنان وزارت بهداشت در جبهه سلامت مستقر بودند، همکاران ما در وزارت ارتباطات در جبهه تامین زیرساختهای ارتباطات تلاش میکردند. این موضوع نهتنها در نوروز امسال که مسئله کرونا مطرح بود، بلکه در نوروز98 هم هنگام بروز سیل در کشور وجود داشت. با این شرایط مدتهاست که حوزه ارتباطات کشور تعطیلی و مرخصی ندارد و بهطور مستمر در حال فعالیت است.
در همین شرایط تحریم و مشکلات اقتصادی هم گروهی از مردم این سؤال را مطرح میکنند که چرا کیفیت همین شبکه و ظرفیت آن بیشتر نمیشود و سراغ بحث 5G رفتهاید.
5G را از چند بعد میتوان نگاه کرد. نخستین نکته که این تکنولوژی را از نسلهای قبلتر متمایز میکند این است که 5G ویژگیهایی دارد که در نسلهای قبلی اینترنت وجود نداشته است. بنابراین صرفا نباید به 5G اینگونه نگاه کرد که فقط قرار است پهنای باند و ترافیک را ارتقا و بهبود دهد. اگر به این شکل به 5G نگاه کنیم، درواقع داریم درباره بحث امکان و عدمامکان بعضی از سرویسها صحبت میکنیم؛ نه اینکه صرفا منتظر بمانیم که 4G تمام شود و بعد به سمت 5G مهاجرت کنیم. بهعنوان مثال، میتوان به کارکرد 5G در حوزههای پزشکی اشاره کرد که هدف غایی جراحی از راه دور است. این امکان در نسلهای قبلی فراهم نیست و نمیتوان به قطعنشدن ارتباط و تأخیر کمتر از 5میلی ثانیه اطمینان داشت. یکی دیگر از ابعاد این تکنولوژی این است که طی 5سال آینده که با فراگیری 5G روبهرو میشویم، باید بهگونهای این آمادگی را ایجاد کنیم که بتوانیم سهم و نقش خود را از این فناوری در داخل کشور داشته باشیم. بهعنوان مثال، زمانی که صحبت از هوشمندسازی صنایع و معادن میکنیم باید زیرساختهای آن را به لحاظ ارتباطی ایجاد کنیم. همچنین به لحاظ فرایندی باید بتوانیم این ظرفیتها را ایجاد کنیم تا آن اتفاق مهم که بهرهور شدن صنایع را به همراه دارد شاهد باشیم. برای رسیدن به این جایگاه نیاز به آمادگی داریم و بهطور طبیعی این آمادگی زمانبر است.
برنامهریزی صورتگرفته برای گوشیهای تولید داخل، در چارچوب سند کلان شبکه ملی اطلاعات است؟ ظاهرا در این سند سهم بازار گوشیهای داخلی 20درصد پیشبینی شده. آیا در حال پیگیری همین برنامه هستید؟
ما مصوبهای در شورایعالی فضای مجازی داریم که بهعنوان سند بالادستی تلقی میشود که براساس آن در افق1404 بتوانیم 20درصد از سهم بازار را به گوشی تولید داخل اختصاص دهیم. حجم بازار گوشی هوشمند کشور حدود 10 تا 12میلیون دستگاه در سال است. بنابراین ما باید در افق1404 حدود 2میلیون گوشی هوشمند تولید داخل داشته باشیم. اگرچه ما با مانعی به نام کرونا و نوسانات ارزی برخورد کردیم، اما هدفگذاریمان تا پایان امسال 400هزار گوشی بوده که اگر همان 2میلیون گوشی را در افق1404 درنظر بگیرید و آن را به سنوات باقیمانده تقسیم کنید، همین عدد 400هزار بهدست میآید.
در این سند علاوه بر اینکه به گوشی تولید داخل توجه شده، تأکید میشود که گوشیها با سیستم عامل داخلی تولید و توزیع شود. لزوم توسعه یک سیستم عامل داخلی، با توجه به تجربههای گذشته به چه دلیل است؟
اجازه بدهید این موضوع را با یک مثال تشریح کنم. بهصورت طبیعی تحریمها مذموم است و در موضوعات علمی، واقعا غیرقابلقبول است. اکنون دسترسی جامعه علمی ما به بعضی از خدماتی که قرار بوده اپنسورس باشد، محدود شده است. یعنی دانشجویان و پژوهشگران ما مثلا از یک بستر اپنسورس گیتهاب استفاده میکردند، سورسکدها را بارگذاری میکردند و در عین حال میتوانستند از سورسهای دیگر هم استفاده کنند، اما اکنون حتی دسترسی به آن را هم بستهاند.
در حوزه سلامت هم با مسائل تحریم و فشارهای غیرانسانی، ازجمله در حوزه واردات دارو در همین چندماه گذشته روبهرو بودهایم. بنابراین در حوزه فناوری هم طبیعی است که حاکمیت باید مراقبت کند. پشتیبانی از این زیستبوم فناورانه و مجموعه استارتاپی کشور که واقعا خدمات کیفی ارائه میدهند و امروز شاهد آن هستیم که بعضی از آنها حتی بازار منطقهای دارند، ضروری است. سؤال اینجاست که اگر بعضی از سرویسهای این اکوسیستم با مخاطراتی مواجه شوند و امکان استفاده از آنها وجود نداشته باشد چه اتفاقی میافتد؟ آیا این موضوع بهعنوان یک مخاطره باید مورد توجه قرار بگیرد یا خیر؟ نکته دیگر این است که سیستمعامل فقط منحصر به ابعاد فنی نیست. بهخاطر اینکه سیستمعامل بستری است که بسیاری از سلایق و نگاهها با آن مرتبط است. بهعبارت دیگر، وقتی از سیستم عامل صحبت میشود، میبینید که اپلیکیشنهای مختلفی در آن سیستمعامل برای افراد مختلف با نگاههای مختلف وجود دارد. بنابراین یک سیستم عامل باید بتواند از اپلیکیشنهای متعددی میزبانی کند. به همین دلیل است که توسعه سیستمعامل کاری پیچیده محسوب میشود.
فکر میکنید مردم تا چه حد از یک گوشی داخلی با یک سیستمعامل داخلی استقبال میکنند؟
سیستمعاملی که مدنظر است باید پاسخگوی نیاز مردم باشد و اگر نتواند این نیاز را تامین کند، با استقبال مردم روبهرو نمیشود. بنابراین، این موضوع حتما مدنظر کسانی که در حال توسعه سیستمعامل هستند، قرار میگیرد. داستان زیستبوم گوشی هوشمند به این ترتیب است که گوشی هوشمند تولید داخل را با خدمات اپراتورها اصطلاحا باندل میکنیم و در اختیار مردم قرار میدهیم. اگر این گوشی نتواند پاسخگوی نیاز مردم باشد، بهصورت طبیعی مورد استفاده قرار نمیگیرد. بنابراین کسانی که کار توسعه سیستمعامل را انجام میدهند، باید براساس یک نیازسنجی دقیق و عمیق اقدام کنند.
اما تجربه سالهای گذشته نشان میدهد که نیازهای مردم معمولا مورد توجه قرار نمیگیرد. بهعنوان مثال سابقه یک جویشگر بومی مانند پارسیجو در ذهن مردم باقی مانده است یا سیستمعامل دسکتاپ ملی. این عدماطمینان شاید از آنجا ناشی میشود که جیب مردم و بیتالمال هزینه میکنند، اما نیازشان تامین نمیشود.
من با این موضوع که مردم اطمینان نمیکنند، موافق نیستم. چراکه هر زمان ما به کیفیت توجه کردیم، مردم استقبال کردهاند. باورم این است که در مورد گوشی تولید داخل، کیفیت مدنظر قرار گرفته است. به این دلیل که ما گفتیم 20درصد از نیاز گوشی هوشمند از طریق تولیدکننده داخلی تامین شود. این به این معنی است که فضا را به سمت انحصار نمیبریم و این حق را برای مردم به رسمیت شناختهایم که از 80درصد دیگر سهم بازار بتوانند استفاده کنند. منتها نگاه ما این است که با یک تعرفه ترجیحی و با یک قیمت ترجیحی گوشی را در اختیار مردم قرار دهیم. طبیعتا کسانی که این گوشی میتواند نیازهای آنها را تامین کند، از آن استفاده میکنند و کسانی هم که به دلایلی فکر میکنند انتظارشان برآورده نشده، کماکان آن ظرفیت 80درصدی وجود دارد. بهعنوان مثال، ممکن است از تبلتی برای کار دانشآموزی استفاده کنید. کیفیت این تبلت ممکن است به کیفیت تبلتهای پیشرفته نباشد، اما میتواند جامعه مخاطب خاص خود را داشته باشد.
همان سند بالادستی تأکید دارد که خدمات پایه کاربردی یعنی پیامرسان و جستوجوگر باید در شبکه ارتباطی به سهم ۷۰ به ۳۰ در مقابل مورد مشابه خارجی برسد. درحالیکه خود وزارت ارتباطات اعلام کرده که یک جستوجوگر با کمتر از 500میلیون نفر جمعیت، توجیه و موفقیت تجاری ندارد. طی سالهای اخیر هم پیامرسانهای داخلی با همه تلاشها، توفیقی نداشتهاند و با همه هزینههای صورتگرفته جستوجوگر بومی هم مورد اقبال نبوده است. چرا تا این حد بر توسعه جستوجوگر بومی و پیامرسان داخلی اصرار میشود؟
پیامرسان پیچیدگی خاص خود را دارد. مطلع هستیم که بسیاری از شرکتهای بزرگ دنیا وارد حوزه توسعه پیامرسانها شدهاند، اما توفیقی نداشتهاند. اما اینکه تأکید شده یک پیامرسان در کشور توسعه یابد و شکل بگیرد، طبیعتا حمایتهایی که از سوی وزارت ارتباطات باید صورت بگیرد، انجام شده است. مرکز دادهای را که اخیرا بهرهبرداری شد، با نگاه بسترسازی برای پیامرسانها پیش بردیم و تسهیلاتی را با تعرفه ترجیحی در اختیار پیامرسانها قرار دادیم. همچنین امکان استفاده رایگان از اینترنت و مکانی که بتوانند سرورهای خود را مستقر کنند، فراهم کردیم. با این حال، باید یک مدل اقتصادی برای پیامرسانها داشته باشیم. انتظار این است که بخش خصوصی این کار را انجام دهد، چراکه جنس کار بهگونهای است که هر زمان دولت وارد تصدیگری شده، توفیقی نداشته است. بنابراین بخش خصوصی باید یک مدل تجاری تعریف کند و با این مدل وارد این عرصه شود. البته حاکمیت هم بسترسازی و تسهیلگری را در حد امکان در دستور کار خود قرار داده است. هرچند که وزارت ارتباطات در این خصوص تلاش خود را بهکار گرفته است، اما بهتر است خود توسعهدهندگان در مورد میزان موفقیتشان نظر بدهند. یکی از تجربیاتی که میتواند موفق باشد این است که خدمات شهری را روی این بستر فراهم کنند تا مردم برای استفاده از آنها ترغیب شوند. بعضی از آنها توانستهاند در این زمینه موفق باشند، هرچند که بعضی موانع هم وجود دارد. درواقع اگر امکان دسترسی آزاد به اطلاعات فراهم شود، خدمات میتواند ارائه شود. یکی از این خدمات هم میتواند پیامرسانی باشد.