کدام مشاغل تهران در اختیار شهرستانیها است؟
سفره پایتخت همیشه پهن و خوانش همواره گسترده بوده است. این بهمعنای آن است که هیچ قومی پشت درهای شهر رها نشده و همواره سهمی از کار و نان برایش درنظر گرفته شده است.
به گزارش اقتصادآنلاین به نقل از همشهری، طهرونیها چطور در تهران جایی برای دیگر اقوام باز کردند؟ اینطور که بهنظر میرسد، سفره پایتخت همیشه پهن و خوانش همواره گسترده بوده است. این بهمعنای آن است که هیچ قومی پشت درهای شهر رها نشده و همواره سهمی از کار و نان برایش درنظر گرفته شده است. سرشماری مردم تهران در سده 1300 نشان میدهد در پایتخت، 28قوم مختلف ایرانی ساکن بودهاند. در این آمار 27هزار و 135خانواده اصیل طهرانی در تهران زندگی میکردند.
براساس همین آمار، آذربایجانیها بیشترین و بلوچستانیها کمترین قومیتهای مهاجر تهران بودند. خوانساریها بازار نشر را در دست داشتند؛ آنها در راسته کتابفروشیها از خیابان شاهآباد تا بعدها که به انقلاب آمدند، بازار کتاب تهران را قرق کرده بودند. همین امروز که از راسته کتابفروشیها میگذرید، انتشارات طهوری، اقبال، علمی، امیرکبیر و ابن سینا بازمانده ناشران خوانساری پایتختند. علاوه بر بازار نشر، این قوم در بازار کاغذ تهران نیز فعالیت چشمگیری داشتند. سمنانیها صنعت استحمام تهران را در اختیار گرفته بودند. پاکی و پاکیزگی پایتخت مدیون خلخالیها بود؛ تقریبا همه سوپورهای بلدیه تهران، خلخالی بودند. یزدیهای تهران بزاز یا معمار بودند. لبنیاتیها از دریان میآمدند و فرشفروشها، مثل مأموران شهرداری و لبنیاتیها آذری بودند. اگرچه میتوان روایتی تاریخی از فعالیت قومیتها در مشاغل موجود در تهران بهدست داد، اما هیچگاه آماری در این رابطه ضبط و منتشر نشده است. در اینجا به بخشی از این فعالیتهای قومی در پایتخت اشاره خواهیم کرد.
میوهفروش؛ کرد
میدان اصلی میوه و ترهبار تهران در بلوار آزادگان که حجرهداران قدیمی میدان طیب حاجرضایی صدایش میزنند پر است از حجرهها و سولههای بزرگ و کوچکی که از ساعت 2 نیمه شب تا 7صبح پاتوق باغداران شهرستانی میشود. خیلی از حجرهداران شغل پدریشان کشاورزی بوده و از قروه آمدهاند. خشکسالی باعث شد 90درصد قروهایها زمینهایشان را بفروشند و به تهران بیایند. آن زمان هنوز میوه و ترهبار اصلی تهران دست ترکها بود. هرچند هنوز هم این بازار را کاملا خالی نکردهاند، اما حالا 90درصد خردهفروشیهای تهران دست کردهاست. 180بازارچه شامل بازارچههای غرب و شمال غرب و مرکز تهران؛ مانند بازارچه قزلقلعه، بهجتآباد، بعثت، پیروزی. اگرچه هر سال شهرداری مزایدههایی برای واگذاری این میدانها میگذارد، اما این بازار به نوعی در دست کردها میچرخد.
سوپرمارکت؛ دریانی
حضور چشمگیر سوپرمارکتیهای آذری در پایتخت، دهههاست بقالهای یزدی مرکز را به دارالمومنین بازگردانده. این در حالی است که ترکها معتقدند با اینکه حرف اول را در بقالیهای تهران میزنند، اما از آنها باید بهعنوان آخرین نسل سوپرمارکتدارهای ترک تهران یاد کرد. آذریها معتقدند این شغل را خوب میشناسند و هر کسی نمیتواند سختی این کار را تحمل کند. با همین شغل بود که به تهران آمدند. آنها این را حرفه را از یزدیها گرفتند، اما فروشگاههای بزرگ تا چند سال دیگر این شغل را از دست آنها هم در میآورند. به همینخاطر شاید آذریها آخرین نسل سوپرمارکت داران ترک باشند. طبیعی است. هر قومی از ابتدا که به کاری وارد شده، تخصصی بهدست آورده و پس از آن با تجربهای که داشته دیگران را هم به سمت این حرفه کشانده است. شاید تصاحب این شغل ریشه و دلیل خاص دیگری نداشته باشد.
پوشاک؛ آذری و گیلک
بازار لباس از واردات تا دوخت و فروش دست هموطنان ترک است. شاید دلیلش این باشد که ترکها پارچه را خوب میشناسند. حالا یا بهخاطر استعدادشان است یا تجربهای که نسل به نسل به هم منتقل کردهاند. در ساختمان پلاسکو، پیش از اینکه در آتش بسوزد و خاکستر شود، همه یا آذری یا شمالی بودند. آذریها قدیمیتر هستند. آنها وقتی به تهران آمدند، کارشان را در بازار پوشاک شروع کردند. اما شمالیها مدتها در شهرهای خودشان به همین کار مشغول بودند. از قدیمالایام شهرهای شمالی در زمینه لباس فعال بودند،
آنقدر که پیش از انقلاب ساری به پاریس و رشت به لندن ایران معروف بود. اما حضور پررنگ آذریها حتما دلیلش این است که آنها بیشترین مهاجران تهران هستند. آذریها وقتی از شهرهایشان به تهران آمدند چون تخصص خودشان کشاورزی بود و امکان کشاورزی در تهران نبود تنها کاری که میتوانستند سراغش بروند، ورود به بازار بود و از آنجایی که پشتکار خوبی داشتند اغلب موفق میشدند.
نانوایی؛ خراسان و زنجان
کارگران نانواییها عموما مهاجران استان خراسان و زنجان هستند؛ گروه اول به سنگکیها میروند و گروه دوم، بربری دست مردم میدهند. سنگکیهای معروف اغلب بجستانیاند یا خراسانی. 5تا 10صبح پخت اول، 11تا 2 ظهر پخت دوم و از حدود 4عصر تا 9شب آخرین پختشان است. سنگک از قدیم دست خراسانیها بوده، شاید به این خاطر که نان قدیمی خراسان، به همین بزرگی و در تنورهای مستقیم درست میشده. بربری اما سالها پیش از روسیه به ایران آمد و طبیعتا ترکهای نزدیک به مرز آن را زودتر از دیگر ایرانیها شناختهاند و توانستهاند روشی ایرانی برای پختش پیدا کنند که هنوز هم به همین روش طبخ میشود.
موبایل؛ ایلام
کردهای مناطق مرزی در بازار موبایل تهران جا خوش کردهاند. موبایلفروشی جزو کارهایی است که خیلی ریشه تاریخی ندارد. به همین دلیل اینطور نیست که از اول یک قومیت خاص آمده باشند کار را مال خودشان کرده باشند. اما چند سالی میشود کردها بازار را قبضه کردهاند. اهالی ایلام فامیل را در تهران دور خود جمع کردهاند. از آنجایی که کردها فامیل دوستند بازار موبایل اینگونه از دست تهرانیها خارج میشود. بار موبایلی که وارد مغازهها میشود، از غرب میآید و قاچاق است. کردها که اول عمده فروش بودند، مغازهها را در تهران دایر کردند تا دیگر لازم نباشد جنس را به دلالان بدهند.
دکهداران؛ مشکینشهر
حدود هزار دکه عرضه مطبوعات در تهران فعال است که خود نقدی علیاییها میگویند 90درصدش را آنها اداره میکنند. سالهاست دکهداری شغل موروثی و خانوادگی اهالی روستا شده، با این حساب میتوانید مطمئن باشید اگر با دکهداری در پایتخت «ترکی» صحبت کنید جوابتان را به همین زبان می گیرید. نقدی علیاییها با چند دهه دکهداری در پایتخت میگویند در این کار حق آبوگل دارند و هر کسی که از روستای پرجمعیتشان بخواهد وارد این بازار کار شود، میتواند روی همشهریهای قدیمیاش حساب کند. اکثر دکهها برای خود نقدی علیاییهاست و معمولا کارگر غریبه نمیگیرند، یعنی اگر خودشان هم نخواهند کار کنند، دکه را به همروستاییشان اجاره میدهند. به استثنای روزنامه و مجله، شکلات، آدامس، سیگار و انواع هم میفروشند. مشکل اصلی یا دلیل مهاجرت این کشاورزان هم مشکل آب بوده است. همین بیآبی، باغداری و کشاورزی و حتی زندگی را در این روستا طاقتفرسا کرده است. 90درصد از صنف دکهداران تهران را آذریزبانهای مشکینشهری تشکیل میدهند. آنها از سالها پیش در تهران کار دستفروشی روزنامه و مجله را در کنار تنقلات و سیگار انجام میدادند تا اینکه در سال68 غلامحسین کرباسچی، شهردار وقت تهران دستور ساخت کیوسکهای فایبرگلاس دو در سه متر را در مناطق مختلف تهران داد و به این ترتیب این دستفروشها ساماندهی شدند و یکییکی همشهریانشان را وارد این کار کردند.
آیا حضور قومیتها در مشاغل آسیبزاست؟
قمر فلاح، جامعهشناس شهری معتقد است مزیت این اتفاق این است که انباشت دانش و تخصص در یک زمینه خاص در قومی شکل میگیرد و باعث شکوفایی میشود. اما این پدیده معایبی هم دارد؛ ازجمله اینکه اگر اینها همبستگی قومی داشته باشند، از این همبستگی در مواقع بحران میتوانند علیه اقوام دیگر استفاده کنند. البته لازم به ذکر است که این پدیده در اقتصاد تأثیر خاصی ندارد ولی آن زمان که پا را فراتر از اقتصاد بگذارد و ایدئولوژیک شود، میتواند دردسرساز باشد. یا میتواند راه را برای ورود دیگران به آن حرفه سخت کند. اما اصالت تهران به موقعیت جغرافیایی و سرمایه انسانی است. جمعیت شهرهای بزرگ دنیا از اقوام و فرهنگهای مختلف تشکیل شده است و اصلا کلانشهر یعنی در کنار هم قرارگرفتن انواع مختلفی از آدمها و البته باید توجه داشت که این کنارهم بودن بهمعنای تضاد نیست و بهمعنای همزیستی مسالمتآمیز است.