x
۲۵ / آبان / ۱۳۹۹ ۰۸:۱۳

وضعیت نابسامان راهنمایان تور گردشگری

وضعیت نابسامان راهنمایان تور گردشگری

حدود ۱۴ هزار نفر ماه‌هاست که بیکاری را به جان خریده‌اند و حالا آینده‌ای مبهم به اجبار آنها را به سوی خانه‌نشینی یا مشاغلی چون رانندگی تاکسی شهری و اینترنتی کشانده است.

کد خبر: ۴۸۱۷۲۸
آرین موتور

به گزارش اقتصادآنلاین به نقل از اعتماد؛ صنعت گردشگری کشور حالا حدود یک‌سال می‌شود که در وضعیت بحرانی به سر می‌برد و شاغلان این صنعت اشتغالزا را با چالش مواجه کرده است. گردشگری که روزی قرار بود منبع ارزآوری کشور و جایگزینی برای درآمدهای نفتی باشد هم‌اکنون هیچ فرصت شغلی برای راهنمایان باسابقه گردشگری کشور ندارد. راهنمایانی که یکی از مهم‌ترین سرمایه‌های این صنعت هستند و از دست رفتن هر کدام از آنها، خللی جدی در پیشبرد اهداف آن خواهد بود. «حسین یگانه»، نایب‌رییس جامعه راهنمایان گردشگری کشور  از وضعیت راهنمایان گردشگری می‌گوید که در سایه رکود این صنعت بیکار شده، تاکسی می‌رانند، کسب‌ و‌ کار موقت راه انداخته‌اند یا در انتظار پایان همه‌گیری کرونا هستند تا چمدان‌ها را به سمت کشورهای دیگر ببندند. کشورهایی که گردشگری در آنها حالت سینوسی نداشته و از ثبات کافی برخوردار است. حسین یگانه از سال ۱۳۸۲ به عضویت جامعه راهنمایان گردشگری کشور درآمده و بیش از ۲۲ سال است که علاوه بر راهنمای تورهای طبیعت‌گردی و فرهنگی، در ساخت مستندهای حیات‌وحش و طبیعت ایران نیز مشغول به کار است. او در این گفت‌وگو از اهمیت شغل راهنمای تور به عنوان یکی از ارکان اصلی صنعت گردشگری می‌گوید. شرح این گفت‌وگو را در ادامه می‌خوانید.

آخرین وضعیت جامعه راهنمایان کشور، در بخش تورهای ورودی و تورهای داخلی چیست؟ طی یک‌سال اخیر، چند نفر یا چه درصدی از راهنمایان کشور شغل خود را از دست داده‌اند؟

در سطح کشور، حدود چهارده هزار نفر راهنمای گردشگری داریم که از وزارت میراث‌ فرهنگی، گردشگری و صنایع‌دستی کارت راهنمای گردشگری دریافت کرده‌ یا در حال دریافت این کارت هستند. دقیقا نمی‌توان گفت چه تعداد در کدام بخش خروجی، ورودی یا تورهای داخلی مشغول هستند. به دلیل همپوشانی در بخش تورهای ورودی، خروجی و داخلی، دقیقا نمی‌توان این تفکیک را میان آنها مشخص کرد. اما می‌توان گفت صددرصد آنها بیکار شده‌اند. طی این مدت، تنها می‌توان یک استثنا در بخش تورهای داخلی لحاظ کرد که در دوران شیوع کرونا برگزار شده است. این تورها نیز بسیار کم‌تعداد بوده و به دلیل رعایت پروتکل‌های بهداشتی، تعداد مسافرانش به ‌شدت کاهش پیدا کرده است. بنابراین در همین مدت نیز تعداد مسافران به شکل تصاعدی کاهش پیدا کرده است. بسیار اتفاق افتاده است که تورهای داخلی به مسافر فروخته شدند اما به منظور رعایت پروتکل‌ها و محدودیت‌های موجود کنسل شده‌اند. از سوی دیگر، ترس و نگرانی از شیوع کرونا در تورهای داخلی سبب عدم خرید تور توسط مشتری و بی‌رغبتی به حضور در این تورها شده است. بنابراین با نگاهی خوشبینانه به وضعیت موجود می‌توان گفت 99.5 درصد شاغلان در بخش راهنمایان تور، از شیوع کرونا فاقد شغل بوده و بیکار شده‌اند.

با توجه به بیکاری گسترده در فعالیت گردشگری، آیا راهنمایان گردشگری کشور شغل دیگری اختیار کرده‌اند؟

بیشتر راهنمایان گردشگری، شغل دوم ندارند و وارد حرفه‌ دیگری نشده‌اند. تمرکز شغلی در بین راهنمای گردشگری اهمیت بسیار بالایی دارد. ما راهنمایان باید در موضوعات مختلف، مطالعه داشته و دارای اطلاع کافی و کاربردی باشیم. از فن بیان گرفته تا تاریخ، فرهنگ، طبیعت، ادیان، مذاهب، جمعیت، جغرافیا، سیاست، اطلاعات تطبیقی، فنون کنترل تور، قوای بدنی مناسب، آشنایی با اتفاقات روز ایران و جهان، همه این موارد با هم در یک راهنمای حرفه‌ای جمع است و از همه مهم‌تر، داشتن تجربه راهنمایی تور است. برای حرفه‌ای شدن در این رشته، یک راهنمای تازه‌کار باید چند سال با تمرکز بالا در این حوزه فعالیت کند تا بتواند پشتوانه‌ بازار تورهای گردشگری آژانس متبوع خود باشد و حضور او، منجر به جذب مجدد مسافر یا تبلیغ در جهت بازدید گردشگران بیشتری از سراسر جهان شود. بر این اساس اکثریت راهنمایان کشور شغل دیگری ندارند و در خوشبینانه‌ترین وضعیت، تعداد بسیار زیادی از آنان در حال حاضر کاملا بیکار هستند. تعداد معدودی پیش از این زمینه‌هایی برای اشتغال در حوزه‌های دیگر داشته‌اند اما همان‌طور که اشاره شد تعداد آنها زیاد نیست. در حال حاضر از سوی وزارت میراث ‌فرهنگی، گردشگری و صنایع‌دستی، تسهیلاتی در نظر گرفته شده است، با شرایط تعیین شده از شش میلیون تا دوازده میلیون و اخیرا بیست میلیون تومان تعلق گرفته است. برخی این وام را به دلیل شرایط خاص آن نپذیرفتند، شرایط بازپرداخت وام از ابتدای سال ۱۴۰۰ و سود دوازده درصدی آن برای همه راهنمایان میسر نبوده و از دریافت آن صرف‌نظر کرده‌اند. علاوه بر این هیچ تسهیلات دیگری اعم از کمک بلاعوض به راهنمایان در همه‌گیری کرونا و بحران گردشگری در کشور اختصاص داده نشده است.

در مورد شیوه امرار معاش فعلی راهنمایان حرفه‌ای، مشکلات معیشتی و شغلی آنها از سوی شما یا نهاد دیگری بررسی یا پژوهشی صورت گرفته است که برآورد روشنی از وضعیت موجود برای حل مشکلات ارایه دهد؟

تا جایی که بنده اطلاع دارم چنین پژوهشی صورت نگرفته است، اما به تجربه می‌توان گفت در حال حاضر این قشر از جامعه خانه‌نشین هستند، زیرا بسیاری از راهنمایان فعال معتقدند باید پروتکل‌های بهداشتی را رعایت کنند و به هر بهایی درآمدزایی نکنند. بعضا آن دسته از راهنما- راننده‌ها که مالک اتومبیل هستند، جذب تاکسی تلفنی یا تاکسی‌های اینترنتی شده‌اند و مسافر درون‌شهری جابه‌جا می‌کنند. صحبت‌هایی که با این افراد داشتم نشان از عمق نارضایتی آنها از وضعیت موجود دارد. آنها از یک سطح کاری مطلوب به یک سطح کاری نه چندان مطلوب برای یک راهنما رسیده‌اند. بالطبع سازگاری با این وضعیت دشوار است، زیرا راهنمایان ما زمان زیادی را به مطالعه کاربردی و کسب تجربه گذرانده‌اند تا کشورشان را به گردشگران بشناسانند اما حالا راننده هستند و این مساله خصوصا از منظر اجتماعی- فرهنگی و روانی شرایط را برای آنها دشوار می‌کند.

هم‌اندیشی تشکل‌های راهنمایان گردشگری کشور با معاونت گردشگری وزارت میراث‌ فرهنگی، گردشگری و صنایع‌دستی راه به جایی برده است؟ آیا شرح وضعیت فعلی راهنمایان در کشور به تغییر سیاستگذاری این معاونت منجر شده است؟

پیش از اینکه به این سوال پاسخ دهم، باید تاکید کنم که در صنعت گردشگری منابع انسانی بسیار اهمیت دارند. اساس صنعت گردشگری بر پایه ارایه خدمات شکل گرفته و آنچه در این صنعت تولید می‌شود، خدمات است. آن چیزی که یک جاذبه گردشگری را در یک مقصد معرفی می‌کند، چگونگی ارایه سرویس و خدمات است و این به نیروی انسانی ماهر نیاز دارد. ما نمی‌توانیم در نبود نیروی انسانی ماهر، خدمت باکیفیت مطلوب ارایه دهیم. فرض کنید که یک گارسن ماهر در یک رستوران گردشگرپسند، ده سال با گردشگرهای مختلف کار کرده باشد، جزییات رفتارهای گردشگران از کشورهای مختلف را بداند، خرده‌فرمایش‌های آنها را بشناسد و خود او یکی از عوامل جذب گردشگر باشد. در چنین شرایطی، مدیر به جای اینکه انرژی و سرمایه برای مدیریت این گارسن صرف کند، می‌تواند با استخدام گارسن جدید و تربیت آن به گسترش صنعت خود بپردازد. حال به دلیل رکود موجود این رستوران بسته شده و گارسن بیکار، شغل دیگری اختیار می‌کند. مسلم است احتمال بازگشت این گارسن پس از دوران رکود به رستوران بسیار کم است و نیروی ماهر آن واحد گردشگری از ابتدا باید به تربیت گارسن بپردازد. همین مثال در مورد نیروهای حوزه راهنمایان گردشگری نیز صادق است. اضافه بر این راهنمایان گردشگری ترکیب تخصصی و مهارتی پیچیده‌تری نسبت به مهارت‌های تک‌سویه‌ای چون رستوران و آژانس دارند. درواقع راهنمایان خط مقدم فعالیت بزرگ گردشگری بوده که ویترین بازار حساس و نوپای کشور هستند. ممکن است با سعی مضاعف، نیروی ماهر یک رستوران یا یک آژانس مسافرتی پس از مدتی به گردشگری تزریق شود، اما تقویت و ترکیب چند مهارت در راهنمای گردشگری به سادگی دیگر بخش‌ها تسهیل نخواهد شد. زمانی که نیروی انسانی به دلیل رکود گردشگری از دست می‌رود، نیروهای انسانی به سادگی به گردشگری باز نمی‌گردند و احتمال بازگشت منابع انسانی از دست رفته بعد از رونق دوباره، خوشبینانه پنجاه درصد است. علاوه بر این بسیاری از آژانس‌های گردشگری به حالت تعلیق درآمده‌‌اند، دفتر خود را تخلیه و به مشاغلی چون شرکت‌ها سوپرمارکت اجاره داده‌اند. در تمامی این آژانس‌ها نیروهای انسانی مشغول به کار بودند که حالا بیکار هستند. بخش عمده‌ای از این نیروی انسانی نیز با عادی‌ شدن وضعیت به صنعت گردشگری باز نخواهند گشت. در نتیجه ما مجبور خواهیم بود تا پس از پایان همه‌گیری و شروع دوباره، راهنمای جدید به این صنعت وارد کنیم. راهنمایانی که باید از ابتدا آموزش ببینند، در تورهای گردشگری آزمون و خطا داشته باشند و بعد از سال‌ها بتوانند به نیروهای متخصص تزریق شوند و جای نیروی انسانی از دست رفته را بگیرند. در واقع باز هم باید چرخه را از نو اختراع کنیم. در اوضاع کنونی خانواده گردشگری به کمک‌های مناسب و مشکل‌زدای دولت نیاز دارد. فعالیت گردشگری، فساد‌پذیر است و اگر از آن در زمان، بهره‌برداری نشود، درآمدهای بالقوه آن از دست خواهد رفت. اکنون که همه‌گیری کرونا این فرصت را از جامعه گردشگری گرفته است، معاونت گردشگری باید به این موضوع حساسیت نشان داده و بداند که گردشگری، به دلیل ذات شکننده‌اش، نیاز به پشتیبانی بیشتر، نسبت به دیگر مشاغل دارد. بنابراین لازم است که با حمایت‌های دولت و ارایه تسهیلات بتواند تا پایان این همه‌گیری سرپا ایستاده و به محض شروع، راهنمایان فعالیت خود را شروع کنند. خارج شدن نیروی کار متخصص ما را به سیکل باطل جست‌وجوی راهنمای تازه‌کار خواهد برد و با رکود بیش از پیش مواجه خواهد کرد. همکاران ما بارها و بارها با معاونت گردشگری جلسه داشته‌اند اما متاسفانه نتیجه مطلوبی حاصل نشده و تا به امروز برنامه کمک‌های دیگری در انتظار خانواده گردشگری نیست.

به‌زعم شما رکود یک‌ساله در صنعت گردشگری کشور، چه عواقب دیگری می‌تواند برای این صنعت داشته باشد؟ برای مثال، ادامه این وضعیت و خلأ حمایت‌های دولت می‌تواند به مهاجرت قابل‌ توجه راهنماهای گردشگری به سایر کشورها منجر شود؟

مهاجرت راهنماهای گردشگری پیش از شیوع کرونا در کشور شروع شده بود. رکود گردشگری پیش از شیوع کرونا، از آبان سال گذشته آغاز شد و گردشگر ورودی ما به رکود شدید رسید. برای مثال فرانسه به شهروندان خود اعلام کرد که اگر به ایران سفر کنند، مسوولیت جان‌شان با خودشان است. همان زمان بود که شاهد مهاجرت همکاران به ترکیه، کانادا، استرالیا، روسیه و کشورهای اروپایی بودیم. هرچند شیوع کرونا در کشور منجر به بسته‌ شدن مرزها و قطع ‌شدن رفت‌و‌آمدهای جهانی شد، اما به‌طور کلی رغبت راهنمایان گردشگری برای فعالیت در ایران کاهش یافته است. هر روز اتفاقی جدید در کشور رخ می‌دهد و صنعت گردشگری با این اتفاقات تحت‌ تاثیر قرار می‌گیرد. وضعیت گردشگری در کشور افت و خیزهای فراوانی دارد. سال گذشته، گردشگری ورودی با رخدادهای متفاوت، دستخوش توفان‌های بسیاری بوده است. از طرفی، نوسانات ارزی در کشور، گردشگری خروجی را تحت‌ تاثیر قرار داده و شیوع ویروس کرونا گردشگری داخلی را نیز با چالش جدی روبه‌رو کرده است. در حالی که یک راهنمای محلی در یک شهر کوچک فرانسه، روزانه ۸۰ الی ۱۰۰ یورو دستمزد دریافت می‌کند، دریافتی روزانه راهنمای ملی در کشور ما کمتر از یک‌چهارم این مبلغ است. وقتی می‌گوییم راهنمای ملی یعنی راهنمای خبره‌، ماهر‌ و مطلع‌که با توجه به ساختار سیاسی- اجتماعی و گردشگری کشور ایران، نیاز مبرم به راهنمای ملی است. هر چند راهنمایان محلی نیز در هر شهر جزو لاینفک سیستم گسترده راهنمایان کشور هستند و از ترکیب این دو طیف شاکله نیرومندی در حوزه راهنمایان به وجود آمده است. طبیعی است که با ادامه سیستم پرداختی مرسوم به راهنمایان ملی در کشور، پس از پایان همه‌گیری احتمال میل به مهاجرت قوی‌تر شده و آنانی که شرایط مساعد برای کار در خارج از ایران دارند، اقدام خواهند کرد و رفته‌رفته شاهد از دست دادن سرمایه انسانی خواهیم بود که در کشور آموزش دیده‌اند، آماده شده‌اند اما به دلیل وضعیت حمایتی نامناسب و با وجود خواست قلبی خود از حوزه تخصص‌شان در خارج از مرزها استفاده خواهد شد. واقعیت این است که راهنماهای گردشگری از وضعیت موجود خسته شده‌اند و افق روشنی نیز در پیش‌رو نمی‌بینند. باید فکری کرد.

نوبیتکس
ارسال نظرات
x