تبعات کوچک شدن طبقه متوسط
صاحبنظران اقتصادی بر این باورند که طبقه متوسط، ستون اصلی قوام و دوام یک ملت است و از بین رفتن آن تبعات اقتصادی و اجتماعی خطرناکی در پی خواهد داشت، از سوی دیگر فربه شدن طبقه متوسط را نشانگر فرایند سالم اقتصادی یک کشور می دانند.
به گزارش اقتصادآنلاین به نقل از ایسنا، اگرچه علم اقتصاد «طبقه متوسط را عامل پیشرفت یک کشور» می داند و به عقیده بسیاری از اقتصاددانان، کشورهایی که طبقه متوسط آنها گسترش یافته و طبقات ثروتمند و فقیر محدودتری داشته باشند، بدون تردید در مسیر رشد حرکت کرده و وارد مدار توسعه میشوند، اما متأسفانه به نظر می رسد امروز کشور به دلیل تحریم ها، افزایش نرخ تورم، شرایط ویژه اقتصادی و ... در مسیر حذف طبقه متوسط حرکت میکند که این زنگ خطری برای اقتصاد است.
پیشتر عبدالحسین ساسان یکی از اقتصادان برجسته کشور گفته بود که اگرچه آمار دقیقی از ریزش طبقه متوسط نیست، اما مشاهدات عینی نشان میدهد که فقر در حال دامن زدن در میان طبقه متوسط است و نمونه بارز آن افزایش چشمگیر بدهکاران ریز بانکی است. بسیاری از وامهایی که شاغلان مشاغل آزاد از بانکها دریافت کردهاند با هدف تأمین سرمایه در گردش بوده و این نشان میدهد که طبقه متوسط در حال کوچک شدن است و ناگزیر دست به دامان وام و شبکه بانکی شده است.
او با بیان اینکه مجموعه سیاست های اقتصادی انجام شده، به تدریج باعث کاهش حجم طبقه متوسط در ایران شده است، گفته بود که عواملی چون بروز تورم ناشی از کسری بودجه در یک دوره طولانیمدت، بیکاری که باعث افزایش تعداد افراد بدون شغل و سربار در خانوادههای طبقه متوسط میشود، مهمترین دلیل کاهش حجم طبقه متوسط به شمار میروند.
به گفته این اقتصاددان، پیوستن گروهی از طبقه متوسط جامعه به دهک های پایین تر به معنای کاهش افراد سهیم در رشد فرهنگی، اقتصادی و سیاسی جامعه است.
حذف سرمایه گذاری با حذف طبقه متوسط
در این باره کمیل طیبی استاد اقتصاد دانشگاه اصفهان با بیان اینکه با افزایش عدد خط فقر، به نوعی طبقه متوسط در کشور در حال حذف شدن است، اظهار می کند: طبقه متوسط به معنای جمعیت فعال، کارآفرین، کمک کننده به بقا نسل و آشنا به مسائل جامعه بوده و طبقه ایست که وقتی آموزش ببیند موجب افزایش بهره وری تولید و بهبود شرایط اقتصاد جامعه می شود، از سوی دیگر این طبقه می تواند به عنوان مجموعه بخش خصوصی در بخش های دیگر سرمایه گذاری کند.
او توضیح می دهد: متاسفانه امروز به واسطه اختلاف درآمدی شدید بین دهک های مختلف جامعه، تنها بخش اندکی از جامعه قدرت مانور دارند، چراکه منابع تامین مالی آنها گسترده است، در این شرایط با ایجاد فاصله طبقاتی، رانت در کشور افزایش می یابد و این عده به نوعی از تغییرات قیمتی بهره می برند.
این اقتصاددان با بیان اینکه در حال حاضر براساس اعلام خط فقر ۸ تا ۱۰ میلیونی، افرادی که درآمدی کمتر از این عدد دارند، به طور ناخودآگاه از فرصت های رانتی باز می مانند، ادامه می دهد: بنابراین چون اقشار مختلف مردم و درصد عمده خانواده ها ثروتی ندارند عملا از فرصت های خرید و تامین رفاه زندگی خود باز می مانند.
نیازهایی که به تعویق می افتد
او با اشاره به اینکه در صورت ریشه دار شدن این شرایط، دهک های پایین جامعه در آینده از تامین کالاها و خدمات ضروری و نیازها اولیه خود همچون خوراک، پوشاک، تقاضا برای آموزش، بهداشت و ... باز می مانند، تاکید کرد: در این شرایط افراد نیازهای خود را به سال بعد و سپس سال بعدتر به تعویق می اندازند و به نوعی در آینده دیگر فرصت مالی برای رفع این نیازها پیدا نخواهند کرد و در این شرایط باید شاهد مشکلات بسیار سنگینی اجتماعی خواهیم بود.
طیبی با بیان اینکه اقتصاد مجموعه ای از فعالیت های مختلف و متنوع است، اظهار کرد: هر چه مشارکت بخش خصوصی بیشتر باشد تنوع فعالیت ها بیشتر خواهد شد، بنابراین برای ثبات اقتصاد نیازمند تجارت خارجی، صادرات و واردات و ایجاد روابط مالی با دیگر کشورها هستیم.
او با اعتقاد بر اینکه اقتصاد ایران امروز به سمت درون گرایی و خودکفایی در حال حرکت است، گفت: این درحالیست که اکنون دیگر توان سرمایه گذاری، کارآفرینی و ... نداریم.
نقدینگی های غیرمولد خانوارها
این اقتصاددان، درباره افزایش ارزش دارایی های مردم و میلیاردی شدن قیمت خانه هایشان، توضیح می دهد: برخی در تحلیل این شرایط اعلام کرده اند که مردم به نوعی میلیاردر فقیر شده اند و شاید خانه های کمتر از یک یا دو میلیارد تومان دیگر وجود نداشته باشد و خودروهای زیر ۱۰۰ میلیون، همه به بالای ۱۰۰ میلیون تومان افزایش قیمت یافته اند.
او با بیان اینکه شرایط موجود نشان دهنده یک نقدینگی و دارایی غیرمولد است که هیچ سود و کمکی به زندگی افراد نمی کند، می گوید: زمانی افراد قدرت خرید پیدا می کنند که درآمد آنها به قدری مکفی باشد و درآمدشان نه تنها صرف هزینه های روزمره، بلکه بخشی از آن پس انداز می شود.
طیبی اضافه می کند: زمانی که بخشی از درآمد به جهت پس انداز کنار گذاشته شود، در آینده برای مصرفی خاصی همچون خرید منزل، خودرو و ... مورد استفاده قرار می گیرد، اما زمانی که پس انداز از محل درآمد، قدرتی در آینده برای خرید ایجاد نکند، این دارایی و مستغلات به نوعی غیرمولد است که این شرایط به دلیل تورم بالا و جهش قیمتی در کالاها و ... شکل گرفته است.
او با بیان اینکه متاسفانه امروز جهش نرخ ارز کانال به کانال در حال تغییر و به دنبال آن قیمت کالاها و محصولات از جمله لوازم خانگی، یخچال، تلویزیون و ... افزایش بی رویه داشته است، تاکید کرد: متاسفانه این زنجیره و دور تسلسل باطل در اقتصاد ایران شکل گرفته است و در عین اینکه دارایی های افراد افزایش می یابد، مردم فقیر هستند، چراکه این دارایی ها تبدیل به نقد نمی شود و اگر تبدیل به نقد شود باید با قیمت بالاتری خریداری شود. متاسفانه امروز خانوارها با کسری شدید بودجه برای تامین منابع خود مواجه هستند.
طیبی با بیان اینکه دارایی زمانی ارزشمند است که علاوه بر سرعت در تبدیل، قدرت تبدیل به احسن نیز داشته باشد، اظهار کرد: متاسفانه امروز اگر ملک خود را بفروشیم، فردا امکان خرید همان ملک را نداریم، مگر اینکه پس انداز ۳۰۰ تا ۴۰۰ میلیونی برای پر کردن این اختلاف قیمت داشته باشیم.