تکه کاغذی به نام پول/ تورم چگونه شکل میگیرد؟
ویلن نویسنده کتاب پول عریان، با بیان اینکه پول چیست توضیح میدهد که چرا باوجود ارزش ذاتی طلا و نقره به پول دستور روی آوردیم و چگونه یک تکه کاغذ به ارزشی رسیدهاست که در اقتصاد مدرن نقش اساسی ایفا میکند. وی اصلی ترین عامل شکلگیری تورم را عدم تناسب میان عرضه پول با عرضه کالاها میداند.
به گزارش اقتصاد آنلاین؛ کتاب پول عریان اثری از چارلز ویلن با ترجمه سروش افخمی و مقدمه عباس شاکری است. نویسنده این کتاب میکوشد با بیان مفهوم پول، اهمیت آن را برای خواننده تبیین کند. همچنین وی در تلاش است تا نشان دهد چگونه یک تکه کاغذ به ارزشی رسیدهاست که در اقتصاد مدرن نقش اساسی ایفا میکند. کتاب در 16فصل نگاشته شده است که مروری بر دو فصل اول این کتاب خواهیم داشت. در فصل اول نویسنده به بیان چیستی پول میپردازد و در فصل دوم نیز درخصوص تورم و کاهش سطح عمومی قیمتها بحث میکند.
کتاب با مقدمهای عباس شاکری آغاز میشود. شاکری در مقدمه کتاب با بیان اینکه اقتصاد پولی و مباحث پولی یکی از پیچیدهترین محورهای تحیلی اقتصادی است، تاکید دارد که درک نظریات کلان و تحلیل کلان اقتصادی کشورها بدون درک نظریات پولی و فهم اقتصاد پولی میسر نیست.
ویلن پس از یک مقدمه، کتاب خود را با بیان تقابلی در خصوص پول در کره شمالی، فدرال رزرو ایالات متحده و همچنین مبادله ماهی کرل در زندان آمریکا به جای پول آغاز میکند. در حالیکه کره شمالی با برداشتن دو صفر از پول ملی و اعلام محدودیت در معاوضه پول قبلی با پول جدید، در حال بیاستفاده کردن پول با ارزش است، فدرال رزرو ایالات متحده آمریکا در حال خلق پول از هیچ بود.
وی با بیان نقش دولت در خلق یا محو پول، ادامه میدهد اگر پول یک کالا بود، این امکان که دولت آن را در کسری از ثانیه تولید و یا ناپدید کند، فراهم نبود. ماهی کرل حتی اگر از سمت دولت بی ارزش شود، باز هم میتواند ذخیرهای برای زمان قحطی باشد. به گفته ویلن پول مترادف با ثروت نیست. خانه، برنج و... ثروت است؛ زیرا همواره افرادی وجود دارند که به آن تمایل داشته باشند.
پول مدرن بر اساس اعتماد بنا شده است. یعنی اگر در کشوری چون هند پول پاره فاقد ارزش باشد، هیچ کسی پول پاره را نخواهد پذیرفت؛ چرا که دولت آن را فاقد ارزش دانسته است. اما اگر پولی مورد پذیرش سایرین باشد، حتی اگر دولت متنفذی وجود نداشته باشد، این پول، پول رایج خواهد بود. زیرا توسط تمام افراد پذیرفته خواهد شد. به عبارت دیگر درست است که پول پاره هند پول واقعی است اما قابل داد و ستد نخواهد بود. اما اگر پولی قابل داد و ستد باشد حتی در غیاب دولت، برای قانونی اعلام کردن آن، میتواند مورد اعتماد باشد.
به زعم ویلن پول باید سه کارکرد داشته باشد: به عنوان واحد شمارش به کار رود، وسیلهای برای ذخیره ارزش باشد تا بعدها از قدرت خرید آن استفاده شود و واسطهای برای مبادله باشد.
بیان یک تناقض
پولهای کنونی چون دلار که پولهای دستوری نیز هستند (یعنی ارزش آنها به دلیل این است که دولت آن را به عنوان پول رایج قانونی معرفی کرده است) با اینکه فاقد ارزش ذاتی هستند، اکنون جایگزین طلا و نقرهای شدهاند که دارای ارزش ذاتی هستند و عرضه آنها نیز محدود بودهاست. آیا این یک پیشرفت است و یا پسرفت؟
ویلن در ادامه به یک نظر سنجی اشاره میکند که در سال 2012 انجام شد. در این نظرسنجی چهل اقتصاددان به این سوال که آیا تمایل دارند به استاندارد طلا برگردیم یا خیر، پاسخ منفی دادند و معتقد بودند پولهای دستوری سبب شکوفایی اقتصادی خواهد شد. یعنی آنان یک پول فاقد ارزش ذاتی را بر پول دارای ارزش ذاتی ترجیح میدادند. حال دلیل این موضوع چیست؟
برای پاسخ به این تناقض باید گفت شاید طلا و نقره تمام نقشهایی را که یک پول مفید دارد (دوام، تقسیمپذیری و قابلیت حمل) را ایفا کند، اما عرضه طلا و نقره هیچ گاه همگام با رشد اقتصادی نخواهد بود و اگر عرضه طلا کندتر از رشد اقتصادی باشد کاهش قیمت را شاهد خواهیم بود. همچنین اگر ناگهان طلای زیادی پیدا شود در نهایت تورم خواهیم داشت و جدای از این مسائل، سهم بزرگی از ذخائر طلای دنیا در چین و روسیه وجود دارد و این یعنی درست است که طلا دارای ارزش ذاتی است اما مشکلاتی هم دارد.
در بخش دوم کتاب به یک نکته کلیدی اشاره میشود و آن تناسب بین عرضه پول و عرضه کالاها با تورم است. البته منظور از پول همه شکل پول است نه صرفاً پول کاغذی. به اعتقاد ویلن قیمتها باید متناسب با عرضه پول کاهش و افزایش داشته باشد؛ اما در این میان نباید از نقش کلیدی سرعت پول غافل شد. سرعت پول زنجیره اتصال مهمی بین عرضه و قیمتها است. هر چیزی که باعث نگه داشتن پول شود، سبب کاهش سرعت گردش آن نیز خواهد شد.
پول وقتی به نحو درست کار میکند که در گذر زمان دارای ارزش قابل پیش بینی نسبت به سبد فراگیری از کالاها و خدمات باشد. این مسئله چگونه ممکن است؟ معمای تورم یا کاهش قیمتها همواره معمایی بزرگ در سیاست پولی بوده است. مشکلات تورم که بر همگان آشکار است و مسائل کاهش قیمت ها نیز بدتر از تورم است. درست است که پولِ کالایی مستعد تورم کمتری است اما عرضه غیرقابل کنترل آن نیز مسائل خودش را خواهد داشت.
به عقدیه ویلن، گیلدلاکس بهترین دیدگاه سیاست پولی موثر را معرفی میکند؛ دیدگاهی که نه مبنی بر تورم است و نه کاهش قیمتها: ارزش هر پول به عرضه آن نسبت به سایر کالاها بسته است. آنچه برای مردم مهم است، خودرو، غذا و.... است نه پول. یعنی چیزهایی که ارزش واقعی دارند و پول صرفا وسیلهای برای خرید این مایحتاجهاها است. اگر پول بیشتر از کالاهای موجود باشد، آنگاه افزایش قیمتها را خواهیم داشت. تورم افزایش قیمتها نیست بلکه کاهش قدرت خرید پول است. رشد پولی بیش از حد منجر به ابر تورم و یا کاهش ارزش پول خواهد شد.
همانطور که تورم بازندههایی دارد، برندههایی نیز دارد. تورم پیش بینی نشده به نفع وام گیرنده و به ضرر وام دهنده خواهد بود. اگر تورم ایجاد شود، کنترل آن مشکل خواهد بود زیرا در آن صورت مردم انتظار افزایش قیمت را دارند و این انتظارات تورمی چرخهای در اقتصاد ایجاد میکند که شکستن آن بسیار سخت است.
چند نکته مهم در اینجا لازم به ذکر است. ابتدا اینکه تورم ابداً کاملاً قابل پیش بینی نیست. همچنین کاهش سطح قیمتها همه مشکلات ناشی از تورم را ایجاد میکند. همچنین قیمتهای در حال کاهش تبعات جبران ناپذیری بر اقتصاد خواهد داشت.
وی این بخش را با بیان اینکه دلار آمریکا همزمان با اینکه بهترین شکل از پول رایج است، بدترین شکل آن نیز است، پایان میدهد. پول دستوری این قابلیت را دارد که نسبت به پول کالایی بهتر و یا بدتر باشد. اما آنچه باعث هدایت درست قیمتها است، سخت به نظر میآید و میتواند پول را به بهترین یا بدترین تبدیل کند.
در ادامه میتوانید فهرست مطالب کتاب پول عریان را مشاهده میکنید: