برنامه جدید آمریکا برای اقتصاد ایران چیست؟
دولت آمریکا 18 بانک دیگر ایرانی را تحریم کرد. 18 عنوانی که بخشی از آنها مثل بانک حکمت ایرانیان دیگر وجود خارجی ندارند؛ زیرا در بانکهای دیگر ادغام شدهاند، اما مشمول تحریمهای ثانویه آمریکا شدهاند.
به گزارش اقتصادآنلاین به نقل از شرق، عبدالناصر همتی، رئیس کل بانک مرکزی، هم در واکنش به این تحریمها گفته است که تعدادی از این بانکها وظیفه انتقال منابع برای خرید دارو و مواد غذایی را برعهده دارند و عملا معافیتها و مجوزهای لازم را دریافت کردهاند. پس چرا این بانکها مشمول تحریمهای جدید آمریکا شدهاند و آیا باید منتظر افزایش هزینه غذا و دارو بهدلیل افزایش بار مالی ناشی از نقل و انتقالات پول براثر تحریمهای جدید باشیم؟ احمد حاتمییزد، مدیرعامل اسبق بانک صادرات میگوید که این تحریمها اثر چندانی بر وضعیت تبادلات مالی نمیگذارد، زیرا شرکتها و سیستم بانکی دنیا بهعلت قدرت اقتصادی آمریکا قبلا ارتباطشان را با ایران قطع کردهاند؛ اما او شرایط فعلی کشور را به بیماری تشبیه میکند که دائما خون از بدنش خارج میشود و این رویه تا جایی ادامه مییابد که فرد ضعیف شود. به اعتقاد حاتمییزد، در جنگ اقتصادی که ایران درگیر آن شده، صرفا کشور دچار ضرر و زیان یکطرفه میشود و هیچ کشور و دولتی از این جنگ خسارت نمیبیند؛ درحالیکه در جنگ نظامی، دو طرف دعوا آسیب میبینند. به گفته او، مذاکره و ایجاد شرایط بدهبستان با آمریکا، تدبیری است که میتواند کشور را از شرایط کنونی نجات دهد.
با توجه به اعمال تحریم جدید آمریکا علیه بانکهای ایرانی، آیا باید منتظر افزایش قیمت غذا و دارو باشیم؟
تصور نمیکنم تحریم جدید، تغییری در روابط بانکهای ما با خارج ایجاد کند. دو سالی هست که تحریم بسیار سختی بر ما تحمیل و اعمال شده است و عملا ارتباط ایران با بانکهای جهانی قطع است. هیچیک از بانکهای دنیا اعم از اروپایی و آسیایی از بانکهای ما سپرده و حواله نمیپذیرند و نقل و انتقال وجوه انجام نمیدهند. این بانکها حاضر نیستند به بانکهای ما قرض بدهند، سپردهای بپذیرند یا اعتبار اسنادی را به اجرا بگذارند. تحریمی که اکنون درباره آن حرف میزنند، بیشتر جنبه تبلیغاتی و روانی دارد و آن جنبههای دیگر آن هم بسیار محدود است. حداکثر تحریم و فشار را روی ما اعمال کردهاند. میگویند «نیست بالاتر از سیاهی رنگ»؛ کاری بیشتر از این نمیتوانند انجام دهند.
منظور این است که ما از این تحریمها هیچ آسیبی نمیبینیم؟
معنیاش این نیست که ما از این تحریم لطمه نمیخوریم. همان تحریم حداکثری که تحریم اخیر هم شامل آن هست، اقتصاد ما را ضعیف کرده و ضعیفتر هم میکند. شبیه به خونریزی از بدن انسان است. همانطور که خون از بدن انسان میرود، انسان اینقدر ضعیف میشود که به شرایط بحرانی میرسد. اقتصاد ما هم چنین وضعیتی دارد. تغییراتی که در نرخ ارز اتفاق میافتد، تغییرات نرخ مسکن و کالاها خیلی سریع و نگرانکننده است. این تغییرات تأثیر همان تحریمهاست. واقعا باید برای این تحریم تدبیری اندیشید که خسارتی که به ما وارد میکند، شدیدتر نشود.
تأثیر تحریمهای اخیر باعث افزایش بیشتر هزینه نقل و انتقال پول خواهد شد؟
تحریم جدید هیچ فشار یا تأثیری بیش از آنچه تاکنون داشتیم، ندارد؛ زیرا همین بانکهایی را تحریم کردهاند که تحریم بودهاند؛ البته نه تحریم توسط دولتهای آسیا و اروپا، بلکه توسط شرکتهایی که با آمریکا سروکار دارند؛ زیرا شرکتها از قدرت اقتصادی آمریکا میترسند؛ بنابراین شرکتها و بانکها هستند که ما را تحریم کردهاند و نه سازمانهای بینالمللی. این اقدام جدید دولت آمریکا رابطه آن شرکتها و بانکها را با ما بدتر از آنچه هست، نمیکند. درحالحاضر وضعیت خیلی بد است.
اگر بهFATF بپیوندیم، تأثیر خاصی روی کاهش تحریمهای آمریکا خواهد داشت؟
حتی اگر FATF را بپذیریم و بانکهای دنیا هم تأیید کنند یا اگر ما قوانین مبارزه با پولشویی و ضوابط بینالمللی درباره جرائم سازمانیافته را هم قبول کنیم، باز آمریکا تحریمی بر ما اعمال کرده است که به خاطر آن بانکها حاضر نیستند با ما فعالیت کنند. سیستم بانکی را جوری تنظیم کردهاند که هرجا یک ایرانی و فرد متولد ایران -حتی تبعه خارج- بخواهد کاری در عرصه بانکداری بینالمللی انجام دهد، سیستم کامپیوتری هشدار میدهد که این فرد مشکوک است و جلوی آن را بگیرید. این مسئله وضعیت خیلی سختی برای بانکها ایجاد کرده است. این دارو و وارداتی که داریم، کاملا رقم درخورتوجهی دارد. ماهانه بیش از دو میلیارد دلار واردات داریم. همه این تبادلات از طریق غیررسمی انجام میشود. بانکهای دنیا ارتباطی مستقیم در این زمینه ندارند. بیشتر ازطریق صرافیهای ناشناخته از گوشه و کنار دنیا انجام میشود و کالا به ایران میآید، بدون اینکه ردیابی شود.
ممکن است بتوانند صرافیها را هم از چرخه نقل و انتقال پول ایران خارج کنند؟
اگر قابل شناسایی باشند، بله؛ ولی بیشتر صرافیهایی که با ما کار میکنند، قابل شناسایی نیستند. سیستم آنها مثل بانک مرکزی نیست که همه بانکها را دائم رصد میکند. یک صرافی مرکزی وجود ندارد که این صرافیها را پیمایش کند.
اقتصاد ما چه مدت با این شرایط دوام میآورد؟
خدا میداند. این شرایط خیلی سخت است. قطعا دوامآوری آن تا بینهایت نیست. تحریمی اینچنین حتی به لیبی و قذافی هم تحمیل نکردهاند. آنها هم البته شرایط سختی داشتند.
شدت تحریمهای آنها به اندازه ایران بوده است؟
برخی تحریمهای آنها سختتر بود. درباره لیبی به نحوی بود که هیچ هواپیمایی آنجا فرود نمیآمد. هیچ کشتیای در بنادر آنها رسمی و علنی نمیتوانست پهلو بگیرد. به خاطر دارم برخی شرکتهای ایرانی که میخواستند با لیبی معامله کنند، در یک جزیرهای به نام مالتا در مدیترانه توقف میکردند و بعد با قایق به لیبی میرفتند. در فرودگاهشان هیچ هواپیمایی نمیتوانست فرود بیاید. دراینباره تحریمهای ما اینقدر سخت نیست؛ اما در سیستم بانکی و نفتی تحریمی علیه ما اعمال شده است که در آن زمان نظام بانکی بینالمللی برای چنین کاری تجهیز نشده بود و از نظر فنی امکانات امروز در اختیارشان نبود. امروز کاری کردند که اگر ایرانی تبعه آلمان هم باشد نمیتواند تبادلات بینالمللی انجام دهد و شدیدا تحت کنترل است. خیلی شرایط سختی است؛ ولی امیدوارم که مسئولان امر حساسیت موضوع را درک کنند و تدبیری برای آن بیندیشند.
اصلا تدبیری برای این امر وجود دارد؟
تدبیر قطعا در یک گفتوگو و بدهبستان با دشمن باید انجام شود. ما شدیدترین دشمنی را در قرن بیستم با آمریکا درباره ویتنام شاهد بودیم. ویتنام نزدیک 20 سال با آمریکاییها جنگ مسلحانه داشت. 600 هزار نیروی نظامی آمریکایی در ویتنام بودند. این جنگ طولانی ادامه داشت؛ ولی مذاکره هم ادامه داشت. همزمان که داشتند با آمریکاییها در جنگلهای ویتنام میجنگیدند، در ژنو مذاکره میکردند.
حالا چه کار میکنیم؟ چه تدبیری برای حل مشکل اقتصادی بزرگی که برایمان ایجاد شده است و ادامه دارد، میاندیشید. این سؤالی است که مسئولان دولتی، وزارت خارجه و رئیسجمهور باید جواب بدهد. در جنگ اقتصادی که ما درگیر هستیم، فقط ما خسارت میبینیم. این با جنگ نظامی فرق دارد. در یک جنگ نظامی هر دو طرف صدمه میبینند. در جنگ اقتصادیای که با آمریکا درگیر شدیم، فقط ما لطمه میخوریم؛ هیچ بانک، شرکت و کشوری که با ما مبارزه میکند، در جنگ اقتصادی ازسوی ما لطمه چندانی نمیخورد. اما ما از طرف همه بانکها و کشورهای دنیا لطمه میخوریم و خسارت میبینیم.
کشورهای دنیا از اینکه مشابه اتفاقی که برای ایران رخ داد، برای آنها هم اتفاق بیفتد، هراسی ندارند؟ آیا نگران این نیستند که مشمول تحریمهای آمریکا شوند؟
چرا باید کشورهای دنیا بترسند؟ آنها مورد غضب و خشم ابرقدرت دیگری نیستند. فرض کنید یک کشور در آفریقا مثل الجزایر و مراکش درگیر نیستند، مشابه آنچه ما هستیم. آنها هم میبینند تا جایی که زورشان میرسد، مقاومت میکنند، جایی که زورشان نمیرسد، تعامل و بدهبستان دارند. فکر میکنیم هرکس با آمریکا رابطه داشته باشد، حتما نوکر آمریکاست، در غیر این صورت دشمن آمریکاست. اما اینطور نیست؛ دولت کشورهایی مثل امارات و عربستان نوکر آمریکا هستند، اما آیا هند، چین، بنگلادش، مالزی و سنگاپور نوکر آمریکا هستند؟ ابدا چنین نیست. آنها هم دارند با آمریکا در حد توانشان بدهبستان میکنند. تدبیرشان مبتنی بر خردورزی است. منافعشان را محاسبه میکنند که تا چه حد ارتباط با آمریکا برقرار کنند تا منافعشان حفظ شود. یکیدیگر از کارهایی که میکنند، این است که اتحادهای بزرگ تجاری وابستگیهایی با دیگر کشورها ایجاد میکنند که آن وابستگیها موجب حفاظت و صیانت منافعشان میشود. فرض کنید اگر ما با هند و پاکستان روابطی داشتیم، شبیه آنچه با ترکیه داریم و گاز به آنها میفروختیم یا پالایشگاه آنها به ما وابسته بود، این کشورها میتوانستند به این سختی که اکنون علیه ما موضع گرفتهاند، موضع بگیرند؟ هندوستان تاجاییکه به مسائل ایران مربوط است، دربست در اختیار آمریکاست؛ اما ترکیه به اندازه هند تابع نیست. خود اینکه ما به ترکیه گاز میفروشیم، دو کشور را به نحوی به هم وابسته کردهایم. اگر علیه ما موضع حادی بگیرند، گازشان قطع میشود و لطمه میخورند. همین رابطه را با سایر کشورهای همسایه میتوانستیم داشته باشیم. خدا را شکر امکانات خوبی در کشور هست؛ اما به نحو خوبی از آن استفاده نمیکنیم. همه درباره نفت صحبت میکنند. از نفت نباید فقط نفعش را دید. ما میتوانیم با استفاده از نفت و گاز، به 15 کشور همسایه برق صادر کنیم. اگر سیم برق خانههای آنها به ما وصل باشد، آیا آنها میتوانند اینگونه با ما برخورد کنند که اکنون رفتار میکنند. تدبیر ما باید این باشد که با کشورهای دنیا ارتباط داشته باشیم و آنها را به نحوی به خودمان وابسته کنیم. قبل از انقلاب با جمهوری آذربایجان اتصال لوله گاز داشتیم. ما معامله را با جمهوری آذربایجان به هم زدیم. طبیعی است که او با اسرائیل یا ترکیه ارتباط برقرار کند. اگر خط لوله و ارتباط با جمهوری آذربایجان حفظ بود، بهناچار سیاست خارجی آنها باید ملاحظه ایران را میکرد؛ اما اکنون نمیکند. در تعامل با کشورهای دیگر جهان و مخصوصا با همسایهها میتوانستیم حداکثر استفاده را بکنیم که نکردیم.