بازار آموزش خصوصی سکه شد
آموزش عمومی در ایران از ابتدا هم دولتی بوده و هم خصوصی اما در یک دهه اخیر، خصوصیسازی مدارس سرعت بیشتری گرفته و هر روز از تعداد مدارس دولتی کم و به مدارس غیردولتی اضافه میشود.
به گزارش اقتصادآنلاین به نقل از همشهری، هر روز که از این سال سیاه کرونایی میگذرد، بیشتر روشنتر میشود که این ویروس آنچنان که ابتدا در بوق و کرنا کرده بودند هم عادل و با مساوات نیست. فرق زیادی است میان غنی و فقیر در مواجهه با پیشامدهای این بیماری. نمونهاش در موضوع آموزش؛ آنهایی که پول بیشتری دارند، همان ابتدای شیوع کرونا، رفتند سراغ خرید لوازم هوشمند و نت پرسرعت تا فرزندشان از قافله درس و مدرسه عقب نماند. یا شهرنشینان بهرهمند از مواهب و امکانات شهری، سریعتر و راحتتر توانستند فرزندانشان را به نسبت دانشآموزان برخی روستاها و شهرستانها که از یک خط اینترنت و حتی آنتن تلویزیونی بیبهرهاند، به آموزش برگردانند. حالا هم که یک ماه از شروع سال تحصیلی گذشته، فضا برای آنهایی که توان خرید خدمات آموزشی را دارند، مهیا شده و معلم خصوصی و خانگی رونق گرفته است.
البته پدیده معلم خصوصی اتفاق تازهای نیست و همواره بهعنوان مکمل آموزش عمومی از سوی برخی خانوادهها دنبال میشده، اما امسال که کرونا، دانشآموزان را خانهنشین کرده و مشخص شده آموزش مجازی پاسخگوی همه نیازهای درسی نیست، بازار معلمان خصوصی و خانگی رونق بیشتری گرفته است.
مدرسههای خاص برای بچههای خاص
شکل اول آموزش خصوصی برمیگردد به مدارس غیردولتی که برای دانشآموزان خود به شکل گروههای سه تا پنجنفره و در مواردی حتی تکنفره آموزش حضوری در مدرسه برگزار میکنند. اگرچه این مدارس پرشمار نیستند، اما توانستهاند آموزش فرزندان گروهی از جامعه را پوشش دهند و مانع از افت تحصیلی آنها شوند.
مجتمع آموزشی «س» در منطقه شمیرانات یکی از آنهاست. این مدرسه از 15شهریورماه کلاسهای خود را در گروههای پنجنفره در دوره متوسطه و سهنفره در دوره ابتدایی و پیشدبستانی طی 2روز در هفته دنبال میکند و دانشآموزان برای رفع مشکلات درسی خود میتوانند به شکل اینترنتی با معلم کمکآموزشی در هر زمانی که اراده کنند، در ارتباط باشند. خانوادهها با آنکه شهریهای تقریبا دوبرابر سال گذشته به مدرسه پرداخت کردهاند، اما از عملکرد آن راضی هستند. ترنم فوادی، مادر یکی از دانشآموزان متوسطه اول، وضعیت مدرسه را اینگونه شرح میدهد: «34میلیون تومان شهریه امسال مدرسه دخترم شده که نصف آن را پرداخت کردهایم و واقعا از عملکرد مدرسه راضی هستیم. اگرچه مدرسه حضوری شده، اما سرویس مدرسه فقط دنبال 2دانشآموز میآید، در کلاس هم بچهها 3نیمکت از هم فاصله دارند و معاون انضباطی دائم از طریق دوربین مداربسته مراقب است که این فاصله در کلاس و زنگ تفریح کم نشود. از طرف دیگر هر روز تب و اکسیژن بچهها و معلمان را قبل از ورود چک میکنند و کلاسها ضدعفونی میشود. بهنظرم این روش از هرجهت، بهتر از آموزش آنلاین است. در آن روش کاملا مجازی بچههای ما دچار افت تحصیلی شدید شده بودند و یادگیریشان نصفه و نیمه بود که از آن رضایت نداشتیم».
جز این مدرسه، چند مدرسه در غرب و شمالشرق تهران نیز به همین شیوه مدیریت میشوند و دانشآموزان با رعایت پروتکلهای شدید، میتوانند از آموزش حضوری به شکل خصوصی یا نیمهخصوصی بهره ببرند. محدثه رضایی، معاون مدرسه «ش. م» معتقد است که این روش منجر میشود اتصال بچهها با مدرسه برقرار بماند و از تنبلی و افسردگی دانشآموزان جلوگیری شود؛ «امسال، آموزشوپرورش اختیار اداره مدرسه را با توجه به شرایط کرونا در هر منطقه، به هیأتمدیره مدرسه سپرده، پس این به خلاقیت مدیر مدرسه برمیگردد که چطور در این فضای بحرانی فضای آموزشی و تربیتی خود را اداره کند. از طرف دیگر آموزش پولی در کشور به رسمیت شناخته شده و بر آن هیچ ایرادی وارد نیست، بنابر این شرایط، خانوادهها مختار هستند که درباره آینده تحصیلی فرزندشان تصمیم بگیرند. اگر کسی پول دارد و میتواند صرف آموزش خصوصی و امن فرزندش کند، چه ایرادی دارد؟ صرف اینکه چون در مدارس دولتی یا شهرستانها آموزش بهطور کامل مجازی شده و عدهای توان پرداخت هزینه آموزش خصوصی را ندارند، نمیتوان گفت بقیه هم دست روی دست بگذارند و در شرایط مشابه درس بخوانند.»
معلم را به خانه بیاور
آوردن معلم خصوصی به خانه از دیگر شیوههای آموزش حضوری در سال تحصیلی جدید است که خانوادهها به آن تمایل نشان دادهاند. تبلیغات پرشمار آموزشگاههای آزاد علمی در سطح شهر، فضای مجازی و حتی تلویزیون نشان میدهد که این نوع آموزش امسال طرفداران زیادی پیدا کرده و بازار پررونقی دارد. از طرف دیگر برخی از معلمان مدارس نیز حاضرند به شکل خصوصی برای دانشآموزانشان کلاس درس برگزار کنند. البته آمار این معلمان مانند مدارس غیردولتی که کلاسهایشان را نیمهخصوصی برگزار میکنند، نامعلوم است و مسئولان آموزشوپرورش آن را به نسبت جمعیت دانشآموزی، اندک و ناچیز گزارش میدهند. مرتضی هاشمی، مشاور آموزشی و مدرس یکی از آموزشگاههای علمی آزاد مطرح تهران، در اینباره میگوید: «تعداد درخواست برای معلم خصوصی نسبت به سالهای گذشته در برخی دروس و پایهها افزایش داشته است. این یعنی آموزش مجازی نواقصی، بهخصوص در برخی درسها مانند ریاضیات، فیزیک، شیمی، عربی، زبان انگلیسی، زیست و... دارد و بهعبارت دیگر جایگزین کاملی برای آموزش حضوری نیست؛ مثلا ما در سالهای قبل برای آموزش ابتدایی تقاضای چندانی برای معلم خصوصی نداشتیم، ولی امسال این درخواست زیاد ثبت شده است که میتواند مورد ارزیابی کارشناسان آموزشی و معلمان این دوره قرار گیرد که ببینند ناکارآمدی در سبک جدید آموزشی در کجاست؟».
او درباره جغرافیای محل سکونت درخواستکنندگان نیز توضیح میدهد: «از همه نقاط تهران این درخواستها ثبت میشود، اما به هر حال چون هزینه کلاسهای خصوصی در بلندمدت گران تمام میشود قطعا خانوادههای کمدرآمد تمایلی به آن ندارند؛ بهطور مثال هزینه کلاس خصوصی ریاضی بسته به معلم آن از 75هزار تومان تا 240هزار تومان برای جلسه یکساعته است که برای آموزش کل کتاب سنگین میشود».
آموزش به مثابه کالا
«از ابتدای کرونا تا به امروز، تلویزیون در تمام ساعتهای شبانه روز و لابهلای تمام سریالها و پخش زنده فوتبالها و حتی در شبکه آموزش به صراحت تبلیغ معلم خصوصی یک مؤسسه خاصی را میکند و حتی میگوید که امسال که شرایط خوب نیست همه دانشآموزان به معلم خصوصی نیاز دارند.» محمد حسین نیکبخت، مدیر مدرسه احمدی روشن این گلایه را از صدا و سیما میکند که چطور در این شرایط نابسامان اقتصادی، آموزش را پولی کرده و هر روز آن را پررنگ و بیمبالات تبلیغ میکند. «این نوع تبلیغات و این شکل از آموزش، بیش از گذشته به ناعدالتی آموزشی دامن میزند و علم را به سمت ثروتمندان و طبقه مرفه جامعه سوق میدهد. چرا باید علم به مثابه یک کالا در نظر گرفته شود؟ وقتی شما آموزش را پولی کردهاید و آن را به هزینه گزاف میفروشید، چهکسی خریدار آن است؟ از طرف دیگر، قطعا انگیزه برخی معلمان و مدیران مدارس برای ارائه با کیفیت آموزش کمرنگ میشود. آنها خیلی راحت به دانشآموز میگویند که نیاز به آموزش بیشتر و بهتر داری؟ من وقت ندارم برو سراغ این بستههای آموزشی پولی.» او ادامه میدهد: «سال 97 تلاشهایی برای جمعآوری تبلیغات مؤسسات و کلاسهای آموزشی از تلویزیون شد و حتی رهبری هم در اینباره حکم داد اما نتیجهاش برعکس بیشتر شدن تبلیغات این مؤسسات در تلویزیون بود. رقم این بستههای آموزشی از یک میلیون و 200 هزار تومان برای پایه اول شروع و به 5میلیون تومان برای متوسطه دوم ختم میشود. قطعا و قطعا تنها گروه خاصی از جامعه میتواند به آن دسترسی پیدا کند و این یعنی تبعیض و ظلم به دانشآموزانی که دسترسی محدودی به منابع آموزشی دارند».
آموزش عمومی در ایران از ابتدا هم دولتی بوده و هم خصوصی اما در یک دهه اخیر، خصوصیسازی مدارس سرعت بیشتری گرفته و هر روز از تعداد مدارس دولتی کم و به مدارس غیردولتی اضافه میشود. حتی خرید خدمات آموزشی جای معلمان رسمی را در بسیاری از شهرها گرفته است. کرونا هم که به توسعه بیشتر خصوصیسازی و کالایی شدن آموزش دامن زده و عرصه را برای آموزش رایگان تنگتر کرده است.