سال عزلت دانشگاه
«54درصد از داوطلبان کنکور 99انتخاب رشته نکردهاند.» این خبری بود که سخنگوی سازمان سنجش کشور در پایان هفته گذشته داد و گفت: از یکمیلیون و ۱۲ هزار و ۴۰۶ نفر مجاز شده، ۴۶۹ هزار و ۹۴ نفر اقدام به انتخاب رشته کردهاند و بدینترتیب فقط۴۶. ۳۳ درصد از کل مجازشدگان اقدام به انتخاب رشته کردهاند.
به گزارش اقتصادآنلاین به نقل از همشهری، علت کاهش تمایل دانشآموزان و دانشجویان به ادامه تحصیل در دانشگاهها چیست؟ برخی از کارشناسان در نگاه اول میگویند که بیماری کرونا و تورم اقتصادی شدید باعث کاهش تمایل داوطلبان برای حضور در دانشگاهها شده است. آنها معتقدند که مبهم بودن فضای علمی دانشگاهها در سال آینده و تبدیل آموزش حضوری به مجازی از یکسو و هزینههای سرسامآور دورههای شبانه، غیرانتفاعی و آزاد از سوی دیگر، باعث شده که داوطلبان انگیزه حضور در دانشگاه را از دست دهند. اما اگر نگاه دقیقتر و عمیقتر به آمار و ارقام شرکت در کنکور و انتخاب رشته در دانشگاهها طی یکدهه اخیر بیندازیم، متوجه میشویم که روال کاهش شرکت در کنکور و انتخاب رشته از سالهای گذشته شروع شده است. بهطور نمونه در سال98، 46درصد داوطلبان کنکور سراسری انتخاب رشته نکرده بودند، در سال97 هم این آمار 49درصد بود. در کنکور کارشناسیارشد هم در ابتدای دهه 90، 930هزار و 172نفر داوطلب شرکت در آزمون ارشد دانشگاهها حضور داشت که این عدد با بیش از ۴۹ درصد افت در سال98 به 481هزار و 84نفر رسیده است. چرا تمایل دانشآموزان و دانشجویان نسبت به ادامه تحصیل کاهش پیدا کرده و روزبهروز حضورشان در دانشگاهها آب میرود؟
مهدی بهلولی، معلم و کارشناس آموزشی در اینباره میگوید: دلایل مختلفی را میتوان برای داوطلبان متفاوت نام برد؛ مثلا تعداد قابلتوجهی از دانشآموزان دختر ترجیح میدهند یک سال پشت کنکور بمانند تا رتبه رشته و دانشگاه مورد نظرشان را بیاورند، برخی دیگر از داوطلبان که سنشان بالاتر رفته هم با همین انگیزه انتخاب رشته نمیکنند. در مقابل عدهای هم هستند که بعد از اعلام نتایج اولیه، وقتی میبینند که امکان قبولی در رشته مورد علاقهشان در دانشگاههای برتر کشور را ندارند، سراغ همان رشته در دانشگاههای پولی و بدون کنکور میروند؛ دانشگاههایی که در سالهای اخیر تعدادشان زیاد شده است.
خیل دوستداران رشتههای پزشکی
بهلولی افزود: رقابت سخت و تنگاتنگی که در دهه 70و 80بر سر صندلی دانشگاهها وجود داشت، در سالهای اخیر از بین رفته و داوطلبان فقط بر سر 10درصد از صندلیها کنکور میدهند و درس میخوانند. میزان نمرات داوطلبان در کنکورهای سراسری هم این موضوع را نشان میدهد که چقدر انگیزه برای ادامه تحصیل از بین رفته است.
بهلولی میگوید: از بین داوطلبانی که انتخاب رشته نکردهاند، بخش بزرگی را گروه علومتجربی تشکیل میدهند؛ چراکه در این رشته رقابت بیشتر بر سر رشتههای علومپزشکی است: «چندین سال است که مسئولان آموزشی کشور تلاش میکنند که از مبدأ یعنی همان هدایت تحصیلی، تعداد دانشآموزان علاقهمند به حضور در این رشته را کاهش دهند تا ترافیک در رشتههای پزشکی دانشگاه کاهش پیدا کند، اما نهتنها در این راه موفق نشدهاند، بلکه بهعلت مشکلات اقتصادی کشور و درآمد بالای پزشکان در ایران، باز هم تمایل به این رشته بسیار زیاد است و باعث شده که بسیاری از داوطلبان حاضر شوند چند سال پشت کنکور بمانند تا در گروه علومپزشکی قبول شوند.»
انگیزه درس خواندن از بین رفته
برخی کارشناسان دیگر معتقدند که انگیزه آموزش در همه سطوح تحصیلی پایین آمده و هر سال به تعداد افرادی که درس خواندن در ایران را بیفایده و غیرضروری میدانند، اضافه میشود. آنها میگویند این معضل از مقاطع تحصیلی پایین شروع شده است. احمد میدری، معاون رفاه اجتماعی وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی در اینباره گفته: 80درصد دانشآموزان داوطلب در کنکور ریاضی فیزیک در درس ریاضی کمتر از 2 از20 را بهدست آوردهاند یا از 100کمتر از 10درصد را توانستند پاسخ دهند. در درس فیزیک 76درصد دانشآموزان کمتر از 2از 20گرفتند. در شیمی 69درصد و عجیبتر این است که در زبان فارسی که زبان مادری هست، 61درصد کمتر از 2گرفتند؛ یعنی در مجموع 99درصد دانشآموزان شرکتکننده در کنکور کمتر از 10از 20گرفتند و بهعبارت دیگر نمره قبولی نمیتوانند بگیرند.
میدری گفت: در درسهای دیگر هم همین قاعده است که جای تحلیل دارد، اما این سختگیری غیراصولی که در سازمان سنجش و کنکور کشور وجود دارد، بچهها و خانوادهها را مستأصل میکند تا هرآنچه از زندگی دارند و از زندگی اقتصادی و هزینهها بزنند که شاید احتمال قبولیشان را در کنکور افزایش دهند.
جامعهشناسان و کارشناسان آموزشی دیگر هم سالهای گذشته به نمرات کم دانشآموزان در کنکور اشاره کرده و از مسئولان شورایعالی فرهنگی و آموزش و پرورش میخواستند که راهحلی برای این معضل فراگیر در آموزش عمومی کشور پیدا کنند؛ چراکه بهجز کاهش نمرات دانشآموزان در کنکور سراسری، نتایج آزمونهای جهانی تیمز و پرلز -که ایران هر 4سال یکبار در آن شرکت میکند- هم نشان میدهد که سواد خواندن، نوشتن و ریاضیات در ایران کاهش پیدا کرده و رتبه دانشآموزان ایرانی در بین 47کشور دنیا چندان خوب نیست.
ادامه تحصیل در دانشگاه پولی راحت و بیدردسر
مصطفی افرازه، کارشناس آموزشی و معلم در اینباره میگوید: نگاه دانشآموزان دهه90 به درس خواندن و ادامه تحصیل با تصورات دانشآموزان در دهههای قبل تغییر اساسی پیدا کرده است. به این معنا که در یک کلاس 30نفره، فقط 5تا 10دانشآموز انگیزه قوی برای قبولی در دانشگاه دارند و بقیه دانشآموزان هدف خاصی را دنبال نمیکنند. این را میشود به فضای مایوسکننده و ناامید جامعه در سالهای اخیر ربط داد.
او افزود: با دانشآموزان متوسطه دوره دوم وقتی درباره تحصیل در دانشگاه صحبت میکنیم، به سرعت چندین مثال از اعضای خانواده و آشناهای خود میآورند که با وجود داشتن مدارک تحصیلی بالا مثل کارشناسیارشد و دکتری بیکار هستند و نتوانستهاند شغل مناسبی پیدا کنند. همین موضوع باعث شده بسیاری از آنها به جز دانشگاه رفتن به راههای دیگری فکر کنند که لزوما بد هم نیست. افرازه همچون بهلولی معتقد است که داوطلبان کنکور ترجیح میدهند به جای تلاش برای کسب نمره بالا و قبولی در دانشگاههای برتر، رشته مورد علاقهشان را در دانشگاههای پولی دنبال کنند: «انگیزه و سعی و کوشایی دانشآموزان در دهههای قبل با دانشآموزان دهه 90اصلا قابل مقایسه نیست. این نسل مطمئن است که به هر حال وارد دانشگاه میشود و نیاز نیست برای قبولی در دانشگاه خودش را به آب و آتش بزند. سازمان سنجش سال گذشته اعلام کرد که 17درصد داوطلبان با آزمون وارد دانشگاه شدهاند؛ یعنی از ۴۵۳ هزار و ۳۲۷ نفر داوطلب کنکور ۹۸ که مجاز به انتخاب رشته شده بودند، تنها ۱۹۱ هزار و ۲۱۵ نفر قبول شدند.»
اگرچه مسئولان نظام آموزشی هنوز موفق بر عملیاتی کردن طر ح لغو کنکور نشدهاند، اما ظاهرا داوطلبان کنکور بهصورت خودجوش و غیرارادی در حال کمرنگ کردن کنکور و حواشی آن هستند؛ ماراتنی که هر سال از تعداد شرکتکنندگان آن کاسته میشود.