اتفاقات عجیب در بازار لوازم خانگی
کمتر کسی میتوانست این روزها را تصور کند؛ روزهایی که یخچال سایدبایساید سامسونگ، جاروبرقی الجی یا ماشین لباسشویی بوش در بازار پیدا نمیشود و اگر فروشگاهی هم چندتایی از این کالاها پشت ویترین شیشهای خود گذاشته، قیمتهای سرسامآوری برای آنها درنظر گرفته است.
به گزارش اقتصادآنلاین به نقل از همشهری، هرچه بازار تعمیرات داغتر میشود، بازار فروش رو به کسادی و سردی میرود؛ کمتر کسی از پس خرید لوازم خانگی نو برمیآید. تولیدکنندگان داخلی این کالاها میگویند در شرایط سختی بهکار مشغولند و واردکنندهها میگویند جنس نیست که بیاوریم، همهراهها روی ایران بسته است. اکبر پازوکی، رئیس اتحادیه لوازم خانگی معتقد است تا زمانی که به تولیدکننده ارزش داده نشود، اوضاع در این بازار بهبود پیدا نخواهد کرد.
هماکنون وضعیت بازار لوازم خانگی چگونه است، خرید و فروش و عرضه و تقاضا به چه شکل پیش میرود؟ قیمت برندهایی مثل سامسونگ، ال جی و... به شکل سرسامآوری بالا رفته و کمتر فروشگاههایی محصولات این برندها را موجود دارند... .
وضعیت بازار خوب نیست، دلیل آن هم گرانی مواداولیه و اختلاف بین تولید و عرضه است. تحریمها که آغاز شد، خیلیها فهمیدند که دیگر کالای خارجی وارد ایران نمیشود. شرکتهایی که امروز هستند و به مردم خدمات ارائه میکنند هم در زمان ورود این کالاها به مملکت، باید میرفتند در وزارت صمت و تعهد میدادند که خدمات بعد از فروش این برندها را ارائه دهند.
اگر این خدمات بعد از فروش نبود، اجازه وارد کردن کالا را هم به واردکننده نمیدادند. در سال 96 که تحریمها اجرا شد، مصرف لوازم خانگی در کشور طبق چیزی که آقایان میگویند، بیش از 3میلیارد دلار بوده که از این 3میلیارد، حدود یک میلیارد آن تولید داخل و 2میلیارد آن آمار مربوط به واردات بوده است. هماکنون با بستهشدن راه و تخصیص ندادن ارز و در اولویت قرار ندادن لوازم خانگی به این دلیل که کالای تجملی محسوب میشود، این تولیدکننده بوده که باید طی این 2سال خود را به اختلاف 2میلیارد دلار میرسانده است که با نبود مواداولیه یاگران بودن آن و اختصاص ندادن ارز دولتی به تولیدکننده، در این 2سال با بیثباتی قیمت مواجه شدیم.
بنابراین بهدلیل کمبود این کالاهاست که قیمت این برندها بالا رفته است؟ اگر از سال 96 این کالاها وارد نمیشوند، پس چطور امروز در بعضی فروشگاههای شمال تهران با قیمتهای نجومی وجود دارند؟
ببینید! این کالاها با برندهای مورد نظر شما دیگر وارد نمیشوند. بله، نبود کالا باعث افزایش قیمت شده است و این یک قیمت ثبتشده رسمی نیست، چون بهطور مثال ما در هیچ سامانهای سایدبایساید 250میلیونی نداریم. از 2سال پیش لباسشویی بوش وارد نمیشود. این تعدادی هم که میبینید از خانههای مردم به مغازهها رسیده است.
منظورتان را نمیفهمم؛ یعنی مردم لباسشویی بوش خود را به مغازهدار میفروشند تا مغازهدار آن را دپو کند و به قیمت «نو» به خریدار بفروشد؟
بله. البته همه این کالاها کهنه نیستند. خیلی از آنها از جعبه بیرون نیامدهاند. ماجرا این است که وقتی در سال 96 نرخ ارز افزایش یافت، کسی که میخواست برای دخترش جهیزیه بخرد، زودتر از موعد شروع به خرید کرد و تقاضا بیشتر از حد استاندارد شد و این تقاضاها وارد انباریهای مردم شد؛ بنابراین درحالیکه از 2سال و نیم پیش الجی و بوش وارد نمیشود، کسی که قبلا این برندها را خریده است، در سامانه 124 قیمتها را نگاه میکند و قیمت را در بازار هم بررسی میکند و زمانی که اختلاف قیمت را میبیند، میگوید: من که نمیتوانم با این تغییرات قیمت باقی جهیزیه را بخرم، این یخچال را در بازار میفروشم و به جای آن تماما کالای ایرانی میخرم.
یعنی همه کالاهایی که پلمب و باز نشده در بازار موجود هستند، ازخانههای مردم میآیند؟
90درصد آنها از خانههای مردم میآیند. در تمام شغلها اعم از طلا و مسکن هم به همین ترتیب است. این همه مسکن که ساخته شده و فروش نرفته و اجاره داده نشده، مال من و شماست؟ صاحب آنها یکسری افراد سودجو هستند. چه کسانی میرفتند برای خرید سکه یک میلیون و نیمی ثبتنام میکردند؟
پس اینجا هم سوداگری به جان بازار افتاده است... .
بله. افرادی هستند که نقدینگی های خاصی دارند و با این نقدینگی ها به هر جا که به نفعان باشد وارد میشوند و فرقی نمیکند که ارز باشد، مسکن باشد یا طلا و لوازم خانگی یا حتی موبایل، آیا الان شما موبایل 50میلیونی خرید و فروش میکنید؟ چهکسی گوشی 50میلیونی داشت که صبح اعلام کردند چنین گوشیهایی دیگر وارد نمیشود؟ این را فراموش نکنید ما کاسبان خرج یومیه خود را بهروز در میآوریم. یک کاسب، نه محتکر میشود و نه دلال، چون تمام زندگیاش همان مغازهاش است، باید بهروز بخرد و بهروز بفروشد، چون ارتزاق زندگیاش از آن مغازه است. امروز میتوانیم بگوییم که کاسبها نقدینگیشان را هم از دست دادهاند و 20سال به عقب برگشتهاند. من در سال 96 با 100میلیون سرمایه حداقل میتوانستم 20تا ساید بخرم، 20تا لباسشویی بخرم، 20تا ظرفشویی بخرم، 50تا جارو برقی بخرم، درحالیکه امروز با 100میلیون فقط میتوانم 3یخچال ساید بخرم. آیا من میتوانم مغازهام را پر از کالا کنم و 3سال در خانهام بخوابم که بگویم لباسشویی 260هزار تومانی ایرانی 7میلیون شده است و حالا آن را بفروشم؟ اگر چنین کنم هزینه زندگیام را از کجا بیاورم؟
آقای پازوکی! چه آیندهای برای بازار لوازم خانگی متصور هستید؟ تا کی قرار است قیمتها در این بازار روند صعودی را طی کند و کمبود قطعه و... در بازار وجود داشته باشد؟
تا زمانی که دولت دست تولید را نگیرد و به تولیدکننده بها ندهد، من کاسب هیچ کاری نمیتوانم انجام دهم. مضاف بر اینکه ارزش پول ملی تقویت نمیشود، بیکاری از بین نخواهد رفت؛ ما یک زنجیره هستیم؛ از مواداولیه، بعد تولید و بعد هم توزیع. یک کارخانه تولید لوازم خانگی که 3هزار نیرو دارد، اگر امروز تعطیل شود، چه بلایی بر سر یک اجتماع میآید. هر خانواده را که 3نفر حساب کنید، چند هزار نفر میشود؟ دولت فقط باید به فکر تولید باشد و مواداولیه ارزان فراهم کند و رقابت بین تولیدکنندهها ایجاد شود تا بازار از این سردرگمی نجات پیدا کند.