چرا از سپردهگذاریهای بلندمدت استقبال نمیشود؟
خیلی از ما با طرحهای سپردهگذاری برای آینده آشنا هستیم، سپردهگذاری در بانکها برای دریافت تسهیلات مانند تسهیلات خرید مسکن، سپردهگذاری در بیمههایی مانند بیمه عمر برای تامین آتیه خود یا خانواده و ... ازجمله سپردهگذاریهایی است که شهروندان در بسیاری از کشورهای دنیا ازجمله ایران تحت عنوان نوعی سرمایهگذاری انجام میدهند.
به گزارش اقتصادآنلاین به نقل از جام جم، طرحهایی که گاهی اوقات طرفدارانی دارند و البته گاهی اوقات بهشدت مورد انتقاد قرار میگیرند. البته وجود چنین طرحهایی مختص اقتصاد ایران نیست و بسیاری از کشورها و اقتصادها نیز طرحهای مشابهی از این قبیل دارند. در روزهای اخیر افزایش وام مسکن جوانان به 40میلیون تومان در ازای 15سال سپردهگذاری، بار دیگر این موضوع را داغ کرده است.
کم نیستند شهروندان یا زوجهای جوانی که در ایران چند سالی به امید دریافت تسهیلات بانکی و خرید خانه با کمک این تسهیلات در بانک سپردهگذاری کرده، اما سر موعد دریافت تسهیلات خود با افزایش چند برابری قیمت مسکن مواجه شدهاند.
تسهیلاتی که در ظاهر ماجرا باید چیزی حدود 70درصد قیمت تمامشده خانه را تامین میکرد حالا و فقط با گذشت یکسال از تصمیم آنها برای خرید خانه به 20 تا 30درصد تقلیل یافته است. موضوعی که باعث شده نقش تسهیلات بانکی در خرید خانه روز بهروز روندی کاهشی داشته باشد. بهنحویکه افزایش میزان تسهیلات مسکن نهتنها نتوانسته منجر به افزایش قدرت خرید مسکن شود بلکه حتی نتوانسته قدرت خرید مسکن شهروندان را نیز حفظ کند. اگرچه پرداخت این قبیل تسهیلات و سپردهگذاری بلندمدت برای دریافت تسهیلات مسکن در کشورهای پیشرفته نیز تجربه شدهاست اما در کشورهایی مانند ژاپن، کره جنوبی، مالزی، ترکیه، آمریکا، فرانسه و اسپانیا که سیستم سپردهگذاری بلندمدت برای خرید مسکن را اجرا میکنند نرخ تورم آنقدر پایین است که سپردهگذاران میتوانند با برنامهریزی در این زمینه برای خانهدارشدنشان برای 10 یا 20 سال بعد نیز برنامهریزی کنند.
از سوی دیگر در اغلب این کشورها مالیات بر عایدی مسکن اجرا میشود و رویه به این صورت است که همه شهروندان در خرید خانه اول خود از پرداخت مالیات معاف خواهند بود اما اگر برای خرید واحد مسکونی دوم اقدام کنند باید مالیات آن را به دولت بپردازند.
این موضوع باعث میشود افراد برای سرمایهگذاری وارد حوزه مسکن نشوند و قیمت این کالا در بازار بالا نرود.
یکی دیگر از این سرمایهگذاریها که در ایران استقبال چندانی از آن نمیشود سرمایهگذاری در بیمه بهخصوص بیمه عمر است. تعریف ساده این بیمه این است که افراد در سالهای متمادی مبالغی را تحت عنوان حق بیمه به شرکت بیمهای پرداخت میکنند و بیمه، رقم تعیینشدهای را بعد از مدت زمان مشخصی از سرمایهگذاری به بیمهشونده پرداخت میکند. مبالغی که در ظاهر ماجرا و در زمان افتتاح حساب از سوی بیمهشونده بسیارجذاب و وسوسهبرانگیز به نظر میرسد.
رشد پایین درآمد در کنار تورمهای بالا از عواملی است که باعث میشود مردم در ایران کمتر به فکر خرید بیمه عمر باشند. چراکه مشکلات و کمبودهای مالی و اقتصادی باعث میشود مردم بیشتراز اینکه به دنبال سرمایهگذاری باشند زمان حال را در نظر بگیرند. یکی از مهمترین ویژگیهای بیمه عمر آیندهنگری است. این در حالی است که شرایط بد اقتصادی در ایران باعث شده افراد دنبال سرمایهگذاریهای کوتاهمدت با بازدهسریع باشند.
رشد 480 برابری قیمت مسکن
اما واقعیت این است که دریافت این ارقام درحالحاضر وسوسهبرانگیز بوده و در زمان موعود احتمالا جذابیت چندانی نداشته باشد. موضوعی که ریشههای اصلی آن را باید در کاهش ارزش پول ملی دانست. برای مثال شاید دریافت 100 میلیون تومان در دهه 70 برای افرادی که حق بیمه پرداخت میکردند بسیار جذاب بوده باشد اما بیشک دریافت این رقم در اواخر دهه 90 و بعد از عمری سپردهگذاری در بیمه عمر، نهتنها جذابیت دهه 70 را ندارد بلکه قدرت خرید آن نیز با کاهش بسیار شدیدی مواجه بودهاست. چراکه از اواسط دهه 70 تا امروز اقتصاد ایران با چیزی بیش از 500درصد تورم مواجه بودهاست.
تورمی که البته در برخی از کالاها مانند مسکن بهمراتب بیشتر بودهاست. بررسی قیمت هر متر واحد مسکونی نشان میدهد میانگین قیمت هر متر خانه در اوایل دهه 70 (سال 1372) حدود 50 هزار تومان بودهاست.
این در حالی است که میانگین قیمت هر متر مسکن بر اساس آخرین آمار به چیزی حدود 24 میلیون تومان رسیدهاست. یعنی قیمت مسکن طی این سالها چیزی حدود 480 برابر شدهاست. یعنی به طور متوسط پولی که در سال 72 قدرت خرید 480 متر خانه را داشت حالا فقط قدرت خرید یک متر از همان خانه را دارد. در روزهای گذشته طرحی مبنی بر اینکه دارندگان حساب پسانداز مسکن جوانان با رعایت برنامه سپردهگذاری ارائهشده توسط بانک در بلندمدت میتوانند از مزایا و تسهیلات ویژهای برخوردار شوند منتشر شد.
بر اساس این طرح دوره سپردهگذاری این نوع وام پنج تا 15سال و دوره بازپرداخت آن 20ساله و نرخ سود آن 9درصد تعیین شد. سقف تسهیلات قابل پرداخت از این محل در شهر تهران در پایان سال پانزدهم با 60درصد رشد، از 250میلیون تومان به 400میلیون تومان افزایش یافتهاست.
درواقع شهروندان جوان تهرانی با سپردهگذاری در بانک میتوانند پنج تا 15 سال آینده چنین رقمی را تحت عنوان تسهیلات از بانک دریافت کنند. موضوعی که بیشک استقبال چندانی از آن نخواهد شد.
چرا سپرده گذاری توجیه ندارد؟
فرشید ایلاتی، کارشناس مسکن درباره طرحهای طولانی مدت تسهیلات مسکن گفت: سیستم پرداخت تسهیلات به صورت سپردهگذاری بلند مدت یک روش مرسوم در جهان است؛ اما در کشورهایی که مجری این قانون هستند، تورم کمتر از 5درصد است و سپردهگذاران میتوانند پس از 10سال بخش زیادی از قیمت مسکن را در قالب تسهیلاتسپردهگذاری دریافت کنند؛ اما در ایران این روش چندان پاسخگوی متقاضیانمسکن نیست و قیمتمسکن همواره خیلی بیشتر از میزان تسهیلات رشد داشتهاست.
وی افزود: متوسط قیمت مسکن در سال 95 حدود چهار میلیون و 390هزار تومان بود، اما اکنون با رشد بیش از پنج برابری به 23میلیونتومان رسیدهاست.
ایلاتی به بیان راهکاری برای افزایش انگیزه ساختمسکن اشارهکرد و گفت: به نظر میرسد اگر دولت برای ساخت واحدهای مسکونی 400میلیون تومان وام ساخت اعطا کند، انگیزه ساخت به میزان قابل توجهی افزایش مییابد.
این کارشناسمسکن با بیان اینکه با افزایش عرضه، قیمت مسکن کنترل میشود، تاکید کرد: میزان تورم و رشد نقدینگی در کشور آنقدر زیاد است که سپردهگذاری برای دریافت تسهیلاتمسکن توجیهاقتصادی ندارد. در کشورهای دیگر سپردهگذاریهای 25 ساله هم برای دریافت وام وجود دارد؛ اما آنجا تورم بهخصوص در بخش مسکن بسیار ناچیز است این در حالی است که در ایران مسکن طییکسال به اندازه 25 سال در کشورهای دیگر تورم را تجربه میکند.
تورم، بزرگترین معضل اقتصاد ایران
در دهه 70 بانکمسکن طرحی برای خانهدار شدن جوانان داشت، به این صورت که پدر و مادر از روز اول تولد فرزندشان ماهانه مبلغ مشخصی را پرداخت میکردند و در 15 سالگی 18میلیونتومان وام مسکن داده میشد. این رویه در سالهای پس از آن هم ادامهداشت و مبالغ وام به دلیل افزایش قیمتمسکن زیاد میشد. مشخص است در شرایط اقتصاد ایران که تورم به بخش جدانشدنی از آن تبدیل شدهاست، طرحهای طولانیمدت توجیهاقتصادی ندارد. آلبرت بغزیان، اقتصاددان و استاد دانشگاهشهیدبهشتی به وضعیت تورمی در اقتصاد ایران اشاره و تصریح کرد: در طول سالهای گذشته طرحهای اقتصادیزیادی با هدف سرمایهگذاری شهروندان مطرح شد که از هیچیک از آنها استقبال چندانی نشد.
وی ادامه داد: یکی از دلایلی که مردم از سپردهگذاری در طرحهای اقتصادی بلندمدت استقبال نمیکنند، وجود تورم دو رقمی در ایران است. در اقتصادی که طی پنج سال، انباشت تورم بیش از 100درصد است. طبیعتا نمیتوان از سپردهگذاری برای بهرهبرداری در آینده سخن گفت.
بغزیان با بیان اینکه طرحهای پر زرق و برقی که امروز تبلیغ میشوند در آینده ثمری در اقتصاد خانوار نخواهدداشت، گفت: یکی از بزرگترین مشکلات خانوارهای ایران موضوع مسکن است.
اگر طرحهای مسکنی که قرار است بعد از 15 سال سپردهگذاری، تسهیلات پرداخت کنند باعث خانهدار شدن شهروندان ایرانی میشدند، اکنون همه خانوارهای جوان دارای خانه بودند. این در حالی است که متاسفانه همیشه زور تورم بیشتر از طرحهای اقتصادی بوده، به همین دلیل نتوانسته جذابیتهای لازم را داشتهباشد.
این کارشناساقتصادی با اشاره به اینکه برخی بیمهها برای پرداخت بیمهبازنشستگی طرحهای به ظاهر جذابی را معرفی میکنند، توضیح داد: اکنون بیمهها با ارائه خدمات و دریافت مبالغی از مشتریان این وعده را مطرح میکنند که میتوانید با 10 سال پرداخت حقبیمه بازنشسته شوید. این طرح بر این اساس است که طی 10 سال باید ماهانه مبلغ مشخصی به بیمه پرداخت شود که پس از 10 سال بیمه به فرد ماهانه دو میلیون تومان حقوق بدهد. مشخص است با توجه به خط فقری که اکنون 10 میلیونتومان تعیین شده، رقم دو میلیونتومان در 10 سال بعد، قدرت خرید بسیار ناچیزی خواهد داشت، مردم هم این موضوع را میدانند برای همین از چنین طرحهایی استقبال نمیکنند.
وی به دلایل کاهش ارزش پول ملی اشاره کرد و گفت: متاسفانه برخی سیاستگذاران کشور معتقدند ارزش پول ملی ایران باید کاهش یابد تا صادرات افزایش داشتهباشد در حالی که ما در بخش مواداولیه تولید نیازمند واردات هستیم که این کار منجر به افزایش هزینههای تولید میشود. اکنون کشور چین به عنوان یکی از قدرتهای اقتصادی جهان نرخ برابری پول خود را در برابر دلار پایین نگه میدارد تا هم صادرات برایش به صرفه باشد و هم مردم کشورش بتوانند محصولات داخلی را با نرخ پایینتری نسبت به کالای خارجی تهیه کنند.
بغزیان تاکید کرد: نرخ دلار از 3000 تومان به 30 هزار تومان رسیده اما بررسیها نشان میدهد میزان صادرات غیرنفتی ایران به کشورهای دیگر افزایش نداشته و مشخص است این سیاست در ایران شکست خورده و نباید نسخههای صندوق بینالمللی پول و بانکجهانی بدون تغییر در کشور اجرا شود. کشورهایی باید ارزش پول ملی خود را کاهش دهند که توان تولید دارند.