غیر متخصصها در راه تدریس دروس تخصصی
در شرایطی که یکی از مهمترین آسیبهای نظام آموزش و پرورش در نگاه کارشناسان و حتی مدیران این نهاد، جذب غیرتخصصی معلمان طی سالیان گذشته بوده، برخی ضوابط سؤالبرانگیز در آزمون استخدامی اخیر معلمان، افکار عمومی را یکبار دیگر نسبت به شایستهگزینی و تخصصگرایی در فرایند جذب معلمان دچار ابهام و شائبه کرده است.
به گزارش اقتصادآنلاین به نقل از همشهری، ماجرا از آنجا شروع شد که داوطلبان استخدام هنگام ثبتنام در این آزمون مشاهده کردند که مدرک سطح 2و 3حوزههای علمیه، برای احراز شغل معلمی زبان و ادبیات فارسی، همسنگ با مدرک دانشگاهی زبان و ادبیات فارسی قلمداد شده است. برخی داوطلبان این مسئله را در شبکههای اجتماعی منتشر کردند تا جریانی انتقادی در میان کاربران علیه وزارت آموزش و پرورش شکل بگیرد. ازجمله عوامل تأثیرگذار در تقویت این موج، بیانیه انجمن علمی زبان و ادبیات فارسی بود که ضوابط استخدام در رشته زبان و ادبیات را به باد انتقاد گرفته بود. این انجمن در بیانیه خود، اقدام آموزش و پرورش را سندی بر «مظلومیت تخصص» در این نهاد برشمرده و از مدیران آن پرسیده بود چگونه برای دبیری فارسی، کسی که «۲۰۰ واحد درسی گذرانده»، با کسانیکه «درسهای تخصصی رشته زبان فارسی را نخواندهاند» برابر است؟
انتقادات از نگاه غیرتخصصی آموزش و پرورش در جذب معلم درحالی بیان میشود که این مسئله پیش از این از سوی مدیران خود این نهاد هم بهعنوان یکی از آسیبهای مهم مورد اشاره قرار گرفته است. بهعنوان مثال در سال 1394که تنها 2سال از عمر مسئولیت دولت تدبیر و امید گذشته بود، محمد دیمهور، معاون وقت آموزش ابتدایی وزارتخانه در کارگروه مدل تحول در آموزش بر مبنای سند تحول بنیادین، اعلام کرد: از میان 43هزار معلم استخدام شده در 5سال گذشته (از 87تا 92)، بیش از 28هزار نفر با رشتههای غیرمرتبط مشغول بهکار هستند و لازم است در زمینه ضوابط استخدام، کار ویژهای صورت بگیرد. حرفوحدیثها درباره آزمون استخدامی اخیر معلمان نشان میدهد، این کار ویژه هنوز صورت نگرفته و مدیران نهاد آموزش در کشور، در 5سالی که از این سخنرانی گذشته، هنوز نتوانستهاند نگاه غیرتخصصی حاکم بر فرایند و ساختار جذب نیرو در این نهاد را اصلاح و راه را برای شایستهگزینی و تخصصگرایی باز کنند.
این البته نخستینبار نیست که صحبت از حضور فارغالتحصیلان حوزه در مدارس میشود. پیش از این در دولت محمود احمدینژاد، یکبار از توافقی برای واگذاری 40هزار مدرسه به حوزههای علمیه سخن گفته شد که در آن زمان انتقادات فراوانی را در پی داشت. مدیران آموزش و پرورش البته پس از اوج گرفتن انتقادات، از اصلاح تفاهمنامه با حوزه علمیه خبر داده و اعلام کردند، نه مالکیت مدارس مورد نظر که اداره آنها به حوزه علمیه واگذار خواهد شد. این موضوع اگرچه با تداوم انتقادات کارشناسان و افکار عمومی منتفی شد، اما در سالهای بعد، متولیان 2نهاد حوزه و آموزش و پرورش گامهای دیگری را برای همکاری برداشتند؛ از آن جمله اینکه بر مبنای مصوبات ستاد همکاریهای حوزه علمیه و آموزش و پرورش، از سال 1397مرکزی به نام مرکز تربیت مبلغ معلم در ساختار حوزه علمیه تاسیس شده است که رسالت آن تربیت طلاب برای تصدی شغل معلمی در ساختار آموزش و پرورش است.
چهکسی گفته فیزیک و شیمی تخصص میخواهد اما ادبیات نه؟
انتقاد به جذب غیرتخصصی معلمان ادبیات در آموزش و پرورش البته منحصر به کاربران شبکههای اجتماعی یا انجمن علمی زبان و ادبیات فارسی نماند و چهرههای ادبی نیز به این اتفاق واکنش نشان دادند. اسماعیل امینی، شاعر طنزپرداز و پژوهشگر ادبی در اینباره گفت: انتقاد ما به طلاب نیست، صحبت از اهمیت مدرک تحصیلی است. بسیاری از دوستان و همکاران ما تحصیلکرده حوزه علمیه هستند، اما بعد به دانشگاه رفتند و در یک رشته درس خواندند. مسئله ما درباره مدرک تحصیلی است.
بهزعم امینی، همانطور که بازگویی مسائل شرعی به مردم یک امر تخصصی است و نمیتوان آن را به کسانی که مدرک ادبیات دارند، سپرد، تدریس ادبیات نیز یک رشته تخصصی است و نمیتوان آن را از کسانی که فاقد آموزش تخصصی در این حوزه هستند، انتظار داشت. این نویسنده و پژوهشگر ادبی، از نگاه غیرتخصصی مدیران آموزش و پرورش و مدارس به تدریس ادبیات گلایه و تأکید میکند: «چرا فکر میکنیم رشتههای دیگر مثل شیمی و ریاضی تخصص میخواهد، اما ادبیات نمیخواهد و هر کسی میتواند درس بدهد؟ چرا وقتی حتی معلم این درس غایب است، کارمند اداری را برای تدریس به کلاس میفرستند. من خودم شاهد بودم که خدمتکار کلاس ادبیات را اداره کرده است. ادبیات هم تخصص است. آدمی بوده که لیسانس عکاسی داشت، ولی استاد ادبیات بود؛ چراکه ترفندهای کنکور را بلد بود.» امینی البته تسری پیدا کردن نگاه مدرکمحور در حوزههای علمیه را نیز آفت میداند و معتقد است: اگر حوزه علمیه تبدیل شود به جایی که برای استخدام شدن در دستگاهها مدرک میدهد، درنهایت خودش ضرر میکند. حوزه علمیه محل تربیت شاگردان امام باقر و امام صادق(ع) است؛ کسانی که از زندگی گذشته و خودشان را وقف ترویج معارف اهلبیت(ع) کردهاند. وصل کردن معارف حوزه به امتیازات اداری و استخدامی اشتباه است.
درس ادبیات رنجور است، رنجورترش نکنید!
علیرضا فتاح هم که معلم زبان و ادبیات فارسی در مدارس تهران است تدریس زبان و ادبیات فارسی از سوی طلاب را زمینهساز آسیب به دانشآموزان و حتی خود طلاب میداند و معتقد است، با این روند، درس ادبیات رنجورتر از اینکه امروز هست، خواهد شد.
او ضمن انتقاد از نگاه حاکم بر گزینش معلمان ادبیات در مدارس، بر نامناسب بودن وضع فعلی این درس در مدارس نیز تأکید دارد: «تصور نکنید که الان هم معلمان ادبیات همه درس این رشته را در دانشگاه خواندهاند. امروز معلم ادبیات کسی است که عربی خوانده، جامعهشناسی خوانده، ریاضی و اقتصاد خوانده و... . من احساس میکنم خطاهای مشخصی در این استخدامها وجود دارد. این روند بسیار عجیب و غریب است و هیچ توجیهی ندارد. این دانشآموخته ادبیات که سابقه تدریس دروس مرتبط به حوزویان را نیز در کارنامه دارد، درباره میزان تحصیل دروس مرتبط با ادبیات در حوزههای علمیه میگوید: درسی تحت عنوان نگارش و ویرایش زبان فارسی برخی حوزهها در پایه یک یا دو دارند. رایجترین کتابی هم که آنجا تدریس میشود از جواد محدثی است. نکته مهم این است که این درس در برنامه تحصیلی طلاب عملا حاشیهای و فرعی است و ریشه آن نیز نه ضرورت یادگیری ادبیات، بلکه به این تفکر شهیدبهشتی در اداره مدرسه حقانی برمیگردد که معتقد بودند طلبه باید خوشقلم و خوشبیان باشد. تمرکز این درس هم بیشتر به درستنویسی و مقالهنویسی است و گستره وسیعی از مباحث ادبی که برای تدریس ادبیات در مدارس لازم است، در آن وجود ندارد.
آموزش و پرورش چه میگوید؟
برای پیگیری انتقادات به جذب معلمان ادبیات در آزمون استخدامی آموزش و پرورش، سراغ علیرضا حاجیانزاده، دبیر ستاد همکاریهای حوزه و آموزش و پرورش رفتیم. او با بیان اینکه اتفاق موردنظر تصمیم آموزش و پرورش نبوده، مسئولیت آن را به سازمان امور استخدامی حواله میکند؛ «این یک روالی است که سازمان استخدامی کشور مشخص میکند که چه افرادی در چه رشتههایی میتوانند شرکت کنند. آنها رشتههایی که متناسب با آنچه در حوزه تدریس میشود را تصویب کردند.»
او البته غیرمتخصص بودن حوزویان برای تدریس ادبیات را رد میکند و معتقد است حوزه رشتههای تخصصی مختلفی دارد و اینگونه نیست که طلاب با ادبیات بیگانه باشند؛ «با این حال ما اطلاع نداریم که دقیقا چه رشتههایی در حوزه تدریس میشود، اما از آنها خواستهایم که توضیحاتشان را در اینباره به ما ارسال کنند.» دبیر ستاد همکاری حوزه و آموزش و پرورش، ضمن اعلام بیاطلاعی ازکموکیف استخدام نیروی حوزوی برای تدریس ادبیات، تأکید میکند که پیشنهاد این مسئله نه از سوی آموزش و پرورش که از سوی حوزه بوده است. او تأکید میکند که تازه پنجشنبه گذشته از این مسئله مطلع شده و هنوز اطلاعاتش از این مسئله کامل نیست.
برنامه 5ساله برای تعمیق همکاری حوزه و آموزش و پرورش
ابراز بیاطلاعی حاجیانزاده از فرایند جذب طلاب برای تدریس ادبیات درحالی است که او دوم شهریورماه سالجاری در گفتوگو با ایسنا، اعلام کرده بود: زمینه شرکت طلاب در آزمون استخدامی ماده ۲۸ اساسنامه دانشگاه فرهنگیان از 3رشته به ۸ رشته -که یکی از آنها زبان و ادبیات فارسی است- ارتقا یافته و در سال تحصیلی جاری بیش از ۱۲ هزار طلبه در آزمون شرکت و درنهایت تعداد ۴۴۳ نفر از این طریق جذب آموزش و پرورش میشوند. او همچنین تأکید کرده که در جلسات کارشناسی امکان بهکارگیری حدود ۳ هزار روحانی برای تدریس در مدارس آموزش و پرورش فراهم شده است و ابراز امیدواری کرده است که در سال تحصیلی ۱۴۰۰-۱۳۹۹ بخشی از افراد که عمدتا در روستاها و مناطق کمتر توسعهیافته حضور دارند به بدنه آموزش و پرورش بپیوندند. حاجیانزاده همچنین در مصاحبه مذکور، از برنامه 5ساله خبر داده که در سال 98برای همکاری حوزه و آموزش و پرورش مصوب و در سال تحصیلی ۹۹-۹۸ نخستین برش سالانه آن جهت اجرا به بخشهای ذیربط حوزههای علمیه و آموزشوپرورش ابلاغ شده است. این برنامه دارای ۵ عنوان کلی و ۵۲ زیرفعالیت است و به موجب آن تاکنون 8مدرسه علوم معارف اسلامی توسط حوزه علمیه ایجاد شده است.
دبیر ستاد همکاری حوزه و آموزش و پرورش در مصاحبه یکماه پیش خود تأکید کرده که ۴۵۰۰ نفر از نیروهای شاغل در آموزش و پرورش با مدرک تحصیلات حوزوی بهعنوان معلم رسمی فعالیت دارند که این نشان میدهد، استخدام طلاب در آموزش و پرورش امر جدیدی نیست و در سنوات گذشته نیز سابقه داشته است. او همچنین از بهوجود آمدن امکان جذب طلاب برای تدریس در 8رشته خبر داده، اما اشارهای به نام این رشتهها نکرده بود. در جستوجو برای یافتن عناوین این 8رشته، به یک مصاحبه از حجتالاسلام نبوی، معاون فرهنگی تبلیغی حوزههای علمیه و عضو ستاد همکاری حوزه و آموزش و پرورش برمیخوریم. او پارسال در یک گفتوگوی رسانهای اعلام کرده بود که طلاب با پیگیریهای بهعمل آمده از سوی ستاد همکاری حوزه و آموزش و پرورش و مرکز تربیت مبلغ معلم، میتوانند در رشتههایی همچون «دبیری عربی، مربی امور تربیتی، دبیری معارف اسلامی، آموزگاری ابتدایی، دبیری ادبیات فارسی، دبیری علوم اجتماعی، دبیری تاریخ و دبیری فلسفه» در آزمون استخدامی آموزش و پرورش شرکت کنند. این مسئله از آنجا حائز اهمیت است که از میان رشتههایی که نبوی به آنها اشاره کرده، صرفا ادبیات مورد توجه افکار عمومی واقع شده، اما سایر رشتهها عملا مکتوم ماندهاند. اگرچه دانشآموختگان حوزههای علمیه پیش از این هم دروسی همچون عربی یا معارف اسلامی و علوم تربیتی را در مدارس تدریس میکردهاند، اما دروس دیگر همچون علوماجتماعی، تاریخ، آموزگاری ابتدایی و حتی فلسفه ماهیتا تفاوتی با زبان و ادبیات فارسی ندارند و تدریس آنها امری کاملا تخصصی به شمار میآید.