مشکلات خانوادهها با شبکه شاد چیست؟
در ماههای گذشته میلیونها دانشآموز و معلم مجبور شدند خودشان را با آموزش آنلاین و از راه دور تطبیق دهند.
به گزارش اقتصادآنلاین به نقل از همشهری، البته این موضوع فقط به دانشآموزان و معلمان محدود نشد و والدین نیز باید با این وضعیت سازگاری مییافتند. در این مدت، والدینی که فرزندان آنها کوچکتر هستند در ایجاد تعادل میان مسئولیتهای شغلی و روزانه خود و نظارت و فراهم کردن شرایط برای آموزش آنلاین کودکان دچار چالش بودهاند. همچنین متمرکز نگهداشتن کودک روی دروس، یکی دیگر از چالشها بوده است. به گفته آنها انتقال درسها از سوی معلم به درستی انجام نمیگیرد و دانشآموزان با حواسپرتی مواجهاند. مشکلات آموزش آنلاین یک روی دیگر هم دارد و آن نداشتن دسترسی و امکانات لازم برای خیلی از خانوادههاست. چندی پیش وزیر ارتباطات اعلام کرده بود که همچنان حدود 20درصد از روستاهای ایران به اینترنت پرسرعت دسترسی ندارند. علاوه بر اینها 60هزار معلم نیز در استانهای مختلف از دسترسی به اینترنت محروماند و بهدلیل فقر، امکان خرید گوشی هوشمند را هم ندارند. به شبکه شاد هم انتقادات زیادی وارد است. این نرمافزار موجب محرومیت از تحصیل چندین میلیون دانشآموز شده است؛ چرا که دسترسی به گوشیهای هوشمندی که نرمافزار شاد روی آنها قابل نصب باشد، برای خیلیها ممکن نبوده است. حالا به اقلام مورد نیاز دانشآموزان برای سال تحصیلی جدید، علاوه بر دفتر و خودکار و مداد و پاککن، باید تبلت،گوشی و اینترنت را هم اضافه کرد. امروز حتی مؤسساتی با شعار «هم دفتر و مداد... هم تبلت و موبایل...» کمپینهای کمک به مناطق کم برخوردار برای تامین لوازم مورد نیاز تحصیل را راه انداختهاند که البته کافی نیست.
آموزش تعطیل شود
علیرضا در شیراز زندگی میکند و امسال هم مانند سال قبل، فرزندش را در مدرسه غیرانتفاعی نامنویسی کرده است. آموزش قرار است بهصورت ترکیبی از مجازی و حضوری باشد. به گفته او اگر وضعیت شهر قرمز شود، کلاسها بهصورت کاملا مجازی و در وضعیت زرد بهصورت حضوری و یک روز درمیان با تعداد کم در هر کلاس برگزار میشود. او میگوید: «اما بهاحتمال زیاد باز هم آموزش بهطور کاملاً مجازی خواهد بود. این خودش دردسر بزرگی است؛ چون پدر یا مادر باید روزانه 6ساعت حواسش به فرزندش باشد تا مسئله درس خواندن سر کلاس مجازی و تنظیم نرمافزار روی موبایل یا لپتاپ به مشکل نخورد. بچهها درس را به خوبی یاد نمیگیرند و جور معلم را باید من پدر بکشم». اما بهنظر او این دردسر والدین به سلامت ماندن بچهها میارزد. او میگوید: «خوب بود که یک سال آموزش بهطور کامل تعطیل شود».
نسرین اهل تهران است و میگوید: «هنوز مشخص نیست که آموزش در سال آینده مجازی یا حضوری باشد. در هر صورت اگر بنا بر حضور دانشآموزان باشد، من نمیگذارم پسرم به مدرسه برود. اگر بپذیرند فقط موقع امتحانات پایان ترم میگذارم و اگر نه کلاً بهتر است یک سال تحصیل را از دست بدهد. سلامتیاش برایم مهمتر است».
فرزند علی، 12سال دارد. در کودکی جراحی عمل قلب باز را پشت سر گذاشته و به گفته پدر، آنقدر ضعیف است که نمیتواند ریسک حضور او در مدرسه را بپذیرد. میگوید: «اگر حضور در مدارس اجباری شود، اصلا نمیگذارم یک سال درس بخواند. آموزش آنلاین هم بازدهی ندارد. اصلا چطور بچه 6ساعت زل بزند به گوشی؟ دائماً حواسش پرت میشود». در هر صورت این یک سال هدر میرود. با پوزخند میگوید: «یک سال دیرتر به جمع تحصیلکردههای بیکار بپیوندد، هیچ اتفاقی نمیافتد».
تجربه ناموفق آموزش آنلاین
شاهد میگوید: «دختر من 8ساله است و تجربه آنلاین اصلا موفق نبود و نتوانست آنطور که باید دروس را یاد بگیرد. من با حضوری شدن آموزش موافقم و از آن استقبال میکنم». او با دفاع از معلمان ادامه میدهد: «نمیتوانم از معلمی که 30سال با گچ و تخته کار کرده انتظار داشته باشم، با روش جدید بتواند کلاس را اداره کند. این معلمان آموزش آنلاین ندیدهاند و اصلا با اصول ابتدایی آن هم آشنایی ندارند. حتی بلد نیستند یک عکس خوب و واضح بگیرند و برای دانشآموز بفرستند که بتواند آن را بخواند. آموزش آنلاین باعث شده همهچیز کندتر پیش رود و فقط اعصاب خراب برای ما بیاورد. برنامه شاد پر از مشکل است. نمیدانم مشکل از اینترنت ضعیف است یا برنامه. حتی بارگذاری فیلم آموزشی از طرف معلم دائم با مشکل و وقفه مواجه میشود. دانلود فیلم هم خودش داستان دیگری است که نشدنی است. در هر صورت اگر بنا شود دانشآموزان به مدرسه بروند، من فرزندم را میفرستم. هزینههای اینترنت هم هر روز بالاتر میرود. با این وضعیت اقتصادی چطور میتوانم هزینه روزانه 6ساعت استفاده فرزندم از مدرسه آنلاین را بپردازم؟ آن هم هر روز. شاید آموزش آنلاین در کشورهایی که از رفاه نسبی برخوردارند، مسئله پیچیدهای نباشد، اما در اینجا ما در فراهم کردن همان امکانات اولیه و ساده هم ماندهایم».
چندی پیش معاون آموزش و پرورش اعتراف کرد که حدود 5میلیون دانشآموز بهدلیل نبود امکانات در ایران از آموزش آنلاین بازماندهاند. نداشتن دسترسی به اینترنت یا ناتوانی دانشآموزان برای خرید اینترنت گران و نبود گوشیهایی که قابلیت نصب برنامه شاد را داشته باشند، باعث شد خیلی از کودکان در مناطق محروم، دیگر امکان ادامه تحصیل را نداشته باشند. سعید در اینباره میگوید: «چند باری پسر همسایهمان بهخاطر امتحانهایش با خجالت بسیار آمد در خانهمان تا صبح گوشی را از من بگیرد و امتحانهایش را بدهد. مدل گوشی خودش قدیمی بود و اندروید جدید روی آن نصب نمیشد. باعث شرم من شد. تازه اینجا تهران است و قطعاً در مناطق دیگر وضعیت بدتر است. میدانید قیمت یک گوشی موبایل که برنامه شاد روی آن قابل نصب باشد، چند است؟ آنهایی که تز آموزش آنلاین را دادهاند، اصلاً به این موضوع فکر هم کردهاند؟ او ادامه میدهد: «اینکه از آنها بخواهیم گوشی و تبلت رایگان در اختیار دانشآموزان بگذارند که آن قدر دور از ذهن است که خارج از بحث میشود!» فاطمه 45ساله، 3فرزند مدرسهای دارد. میگوید: «هر 3دانشآموز مقاطع مختلف هستند. در خانه یک کامپیوتر و یک گوشی موبایل داریم. یکی به من جواب دهد که چطور 3نفر باید با استفاده از این کامپیوتر و گوشی، همزمان آموزش آنلاین ببینند؟ چرا حداقل طرحی برای ارائه اینترنت ارزان یا تبلت و موبایل ارزانتر ارائه نمیکنند؟ سال تحصیلی گذشته دائماً مشکل داشتیم. امسال هم حتماً همین گونه است». بهنظر او، مشکل قطعی اینترنت وسط کلاس، انتقال سختتر مطالب از سوی معلم و محیط نامناسب خانه برای درس خواندن و مزاحمتهای زیادی که وجود دارد، بازدهی کلاسهای آنلاین را کم کرده است. فاطمه ادامه میدهد:«معلم بچهها را نمیبیند و نمیداند اصلا درس را متوجه شدهاند یا نه. بچهها دل به درس نمیدهند و حواسشان پرت چیزهای دیگر میشود. سر کلاس به جای اینکه به معلم گوش دهند کارهای دیگر میکنند. بازی میکنند، با همدیگر چت میکنند، در امتحانات حتی بهراحتی تقلب میکنند. آن قدر مشکلات وجود دارد که نمیدانم از کجایش بگویم».
سال تحصیلی جدید کم کم از راه میرسد و هر روز بر نگرانیهای والدین و دانشآموزان افزوده میشود. مشکلات آموزش آنلاین، استرسهای حضور احتمالی دانشآموزان سر کلاس و ناتوانی آنها برای مراقبت از سلامت خود در برابر کرونا، هزینههای آموزش آنلاین و کمبود امکانات برای خیلیها در شرایطی که اقتصاد خانوارها با مشکلات بسیاری مواجه است، تنها بخشی از چالشهای این روزهای خانوادههاست.