پیامدهای اجتماعی کنکور بر سلامت روان دانشآموزان
«پسر ۱۹ساله که همه تلاشش را کرده بود در کنکور ریاضی موفق شود، وقتی آزمون را خراب کرد، تصمیم گرفت به زندگیاش پایان بدهد.» خبر همین قدر کوتاه بود، به اندازه عمر جوان 19سالهای که خودش را بعد از جلسه آزمون از پشتبام به پایین پرتاب کرد.
به گزارش اقتصادآنلاین به نقل از همشهری، در خبرها آمده که او معدل دیپلمش 19.5 بوده و جزو شاگردان ممتازی بوده که یکسال گذشته خودش را برای درسخواندن در خانه حبس کرده بوده و روز پنجشنبه بعد از بازگشت از جلسه کنکور به خانه، وقتی حس میکند سؤالات را نتوانسته خوب پاسخ دهد، خودش را به پشتبام میرساند و یک تصمیم آنی و پایانی تلخ و دور از انتظار.
این نخستینباری نیست که دانشآموزان تحت فشار شرایط مدرسه یا کنکور، خودکشی میکنند. در سال94 زمانی که هنوز آموزش و پرورش هر استان اخبار خودکشی دانشآموزان را منتشر میکردند، مشخص شد 13دانشآموز زیر 18سال دست بهخودکشی زدهاند. از این ۱۳دانشآموز ۹نفر خود را حلقآویز کرده بودند، ۳نفر از ساختمان خانه و پل عابرپیاده به پایین پریده بودند و یک نفر با سلاح گرم جان خود را گرفته بود. همچنین از ۱۳خودکشی رخ داده، ۶مورد خودکشی بهعلتهای مربوط به افت تحصیلی، قبولنشدن در امتحانات یا کنکور و احضار والدین به مدرسه بوده است، علت ۳مورد از این خودکشیها، سرزنش والدین، خستگی از شرایط زندگی و دیدن فیلم در رابطه با خودکشی عنوان شده و هنوز علت ۴مورد اعلام نشده است.
خودکشی مجید، دانشآموز 14ساله، بهدلیل مردودشدن در امتحانات پایان سال، خودکشی دختر دانشآموز 18ساله در شهرستان بوکان پس از اعلام نتایج کنکور و قبولنشدن در دانشگاه و خودکشی امیر دانشآموز 14سالهای که بهدلیل نمره پایین در درس ریاضی و ترس از سرزنش شدن، با شلیک گلوله به زندگی خود پایان داد، از مهمترین خودکشیهای آن سال بود.
اگرچه بعد از سال94 آمار خودکشی دانشآموزان کمتر رسانهای میشود، اما باز هم پراکنده اخباری میرسد که دانشآموزان به دلایل فشار درسی، معلمان و والدین خودکشی کردهاند. مهمترین آن، خودکشی نیلوفر و زهرا 2نوجوان 17ساله اصفهانی بود که حاشیههای زیادی هم ایجاد کرد.
اما چرا آمار خودکشی دانشآموزان در سالهای اخیر قابل توجه شده و دانشآموزان بهخصوص بعد از امتحانات دست به این کار میزنند؟
بسیاری از روانشناسان کودک و نوجوان و کارشناسان آموزشی، دلیل این معضل را فشار خانوادهها، مؤسسات کنکور و مدارس با هم میدانند. آنها معتقدند که عملکرد بد این 3نهاد باعث شده نوجوان که در سن بحرانی قرار گرفته، نتواند مسائل خود را مدیریت کند و در نهایت دست به خودکشی بزند.
نوجوانان در بحرانهای مختلف
فاطمه قاسمزاده، روانشناس کودک و نوجوان در اینباره گفت: «بحرانیترین دوره زندگی هر فرد قطعا دوره نوجوانی است، چراکه جسم با تغییرات فراوانی روبهرو میشود که فرد را دچار چالش میکند و حالا فرض کنید در این وضعیت، جامعه هم دائم بر این بحران اضافه میکند. در اینباره پژوهشهای کاربردی زیادی انجامشده که نشان میدهد وضعیت اقتصادی نابسامان در نوجوانان تأثیر منفی گذاشته و آنها را به سمت خودکشی سوق میدهد و در ایران بعد از این معضل، مسائل و مشکلات پیرامون درس و مدرسه و حتی دانشگاه دومین عامل خودکشی است که باید به آن توجه داشت.»
وی ادامه داد: «متأسفانه خانوادهها هم که متاثر از فضای جامعه و نظام آموزشی هستند، بر این بحران میدمند و نوجوان را دچار چالش میکنند. نظام آموزشی ما حافظهمحور، رقابتی و تهی از مهارتآموزی است و راه دیگری پیش پای دانشآموز قرار نداده است، بنابراین وقتی او در این فضا قرار میگیرد و خانواده نیز او را تحت فشار قرار میدهد و مؤسسات کنکور و... هم به آن اضافه میشوند، دچار استرس دائم و مستمری میشود که کنترل آن برایش سخت خواهد بود.»
قاسمزاده معتقد است که موارد آسیبزا پیرامون کودکان و نوجوانان زیاد شده و گروه آنها را در معرض خطر قرار داده. «مسئله فقط کنکور و حواشی پررنگ آن نیست. همین بحث کرونا که ارتباطات بچهها و تفریحات آنها را بهشدت محدود کرده یا بحث آموزش اینترنتی که عنوان شد 3.5میلیون دانشآموز به وسایل هوشمند برای حضور در کلاس درس دسترسی ندارند، بحرانهای جدی هستند که میتوانند منجر به آسیبی مثل خودکشی شوند.
تمام آن 3.5میلیونی که نمیتوانند در کلاس مجازی شرکت کنند و آموزش و پرورش هم آنها را تا به امروز بلاتکلیف نگه داشته، از کودکان و نوجوانانی هستند که در سال تحصیلی بعد میتوانند آسیبهای روحی و جسمی بدی ببینند. آنها 4ماه سال تحصیلی قبل را هم بهسختی به پایان رساندند و حالا باید 9ماه را با مشقت سپری کنند. اینها مسائل جدی پیرامون کودکان و نوجوانانی است که این روزها در جامعه زندگی میکنند و کمتر به آنها پرداخته میشود.»
پای مؤسسات کنکور در میان است
در میان انتقاداتی که به خانوادهها و جامعه درباره مسئله آموزش و کنکور میشود و آنها را متهم به فشار روانی روی دانشآموز میداند، مشاوران آموزشی و معلمان، مؤسسات کنکور و بنگاههای خصوصی آموزشی را هم جزو متهمان اصلی این معضل میدانند؛ بنگاههایی که بر آتش رقابت کنکور میدمند و آن را تبدیل به مانع بلندی برای پرش به سمت موقعیتهای بالاتر و برتر کردهاند.
امید اللهیاری، معلم و مشاور تحصیلی دانشآموزان متوسطه دوم در اینباره میگوید: «سالهاست که مشخص شده نظام آموزشی ما به نفع بنگاههای خصوصی آموزش طراحی شده و نیاز به بازنگری و بازتولید دارد، اما آنقدر قدرت این بنگاهها زیاد است که تاکنون هیچ وزیری نتوانسته آنها را از میدان به در کند. در نتیجه میبینیم که هر روز قویتر از دیروز ظاهر میشوند و فضای آموزشی را رقابتیتر میکنند.»
اللهیاری افزود: والدین دانشآموز که خود محصول همین نظام آموزشی هستند هم تن به این شرایط داده و حاضرند سالانه میلیونها تومان برای حضور فرزندشان در این آموزشگاهها هزینه کنند تا در این رقابت که هر سال هم نفسگیرتر میشود، حضور بهتری داشته باشند. نتیجه این میشود که نوجوان در آستانه بلوغ و تغییرات چشمگیر درونی خود، باید از این مانع سخت و بلند که نامش کنکور باشد، بپرد. اگر قدمش بلند باشد و بپرد که تمام، ولی اگر چند سانتیمتر کمتر بپرد، خودش را بازنده میداند و حس میکند توانایی ادامهدادن ندارد.
او مثالهای زیادی از دانشآموزانش دارد که در سال دوازدهم، دچار مشکلات روحی و جسمی شدهاند و بعدها هم نتوانستهاند آن را کنترل کنند؛ «تمام تلاش ما در مدارس معطوف این شده که کنکور را عادیسازی کنیم اما تبلیغات بنگاههای کنکور و سازمان سنجش آنقدر پررنگ است که صدای ما کمتر شنیده میشود. در سالهای اخیر دانشآموزانی داشتیم که بعد از کنکور با مشکلات قلبی، اعصاب، زخم معده، تشنج و... روبهرو شدهاند، این یعنی نوجوان ما فشار سنگینی را تحمل کرده و میکند. اتفاقات بدی که والدین هنوز به درک واقعی از آن نرسیدهاند و باز هم میخواهند فرزندشان در بهترین رشتههای دانشگاهی درس بخواند.»
کنکور؛ هر روز سختتر از دیروز
در کنار نقش مدرسه، خانواده، جامعه و مؤسسات کنکور، از نقش سازمان سنجش هم در ایجاد این معضل نباید گذشت؛ سازمانی که کنکور را هر سال متفاوتتر و چالشیتر از سالهای پیش برگزار میکند و در سالهای مختلف باعث اعتراض گسترده داوطلبان به سؤالات شده است. احمد زیدآبادی، روزنامهنگار 3روز پیش در کانال تلگرامی خود نوشته است: «سال62 که من کنکور دادم، پرسشها عموما واضح، عقلایی و حاوی اطلاعات مفید بود. در این مدت چه اتفاقی افتاده است که سؤالات کنکور تا این حد بیمعنی و مبهم و پیچیده شده است؟ من نمیدانم در آزار و اذیت دانشآموزان چه لذتی نهفته است که این روند مخرب ظاهرا سال به سال هم تشدید میشود!» بهجز زیدآبادی، والدین و داوطلبان بسیاری در فضای مجازی از دشواری سؤالات در کنکور ریاضی نوشتهاند و آن را غیرعادی توصیف کردهاند. پرونده کنکور سراسری 99 در شرایط سخت و دشواری به پایان رسید؛ کنکوری که فراز و نشیب فراوان داشت و زمان برگزاری آن بارها به تعویق افتاد؛ کنکوری که در نهایت یک جان گرفت؛ نوجوان 19سالهای که هیچگاه به آن طرف دروازههای کنکور نرسید.