پیشنهاد افزایش مهلت بازگشت ارز صادراتی به ۶ماه
رئیس کمیسیون بهبود فضای کسب وکار اتاق تعاون ایران دربررسی بسته سیاستی نحوه برگشت ارز حاصل از صادرات سال۹۹ گفت: پیشنهاد می شود که مهلت بازگشت ارز با توجه به توقف محموله های صادراتی از ۴ماه به ۶ماه افزایش یابد.
به گزارش اقتصادآنلاین به نقل از تسنیم، رضا علیخانزاده، رئیس کمیسیون بهبود فضای کسب وکار اتاق تعاون ایران طی یادداشتی به بررسی بسته سیاستی نحوه برگشت ارز حاصل از صادرات سال 99 پرداخت.
وی گفت: چهاردهمین جلسه شورای عالی هماهنگی اقتصادی با حضور وزرای نفت، صنعت، معدن و تجارت و امور اقتصادی و معاون رئیس جمهوری و رئیس سازمان برنامه و بودجه و رئیس بانک مرکزی تشکیل و در خصوص چگونگی برگشت ارز سال های 97 و 98 که تاکنون توسط صادرکنندگان رفع تعهد نشده همچنین برگشت ارز حاصل از صادرات سال 99 تصمیماتی اتخاد شد که در مجموع مصوبات بعنوان “بسته سیاستی نحوه برگشت ارز حاصل از صادرات سال 99 و رفع تعهدات ایفا نشده سال های 97 و 98 ” می بایست توسط بانک مرکزی ابلاغ شود.
بخشی از این مصوبات که رفع تعهدات ایفا نشده سال های 97 و 98 بود، تصمیماتی بسیار مهمی است که در این شرایط سخت اقتصادی و نیاز مملکت به برگشت ارز به چرخه اقتصاد این تصمیمات ضروری و لازم الاجراست .
لیکن با بررسی محتوای بخش دیگری از مصوبات در خصوص برگشت ارز سال 99 چنین استنباط می شود که بانک مرکزی اولاً در یک شرایط استیصال قرار دارد دوماً در این شرایط استیصال تصمیماتی اتخاذ می شود که می تواند نتیجه معکوس ببار آورد و منجربه کاهش شدید صادرات شود.
اینکه دولت حق دارد ارز حاصل از صادرات سال های 97 و98 را مطالبه و آنرا به چرخه اقتصادی باز گرداند امری واجب و باید تمامی اشخاصی که تعهد ارزی خود را حداقل به میزان 80 درصد عمل نکرده اند پاسخگو باشند و دولت حق دارد اقدامات قانونی را جهت برگشت ارز بنحو مقتضی بعمل آورد. لیکن سخن ما درخصوص سیاست های سال99 دولت در جهت بازگشت ارز سال جاری به چرخه اقتصاد است که باید با نگاه تشویقی در جهت توسعه صادرات کشور باشد , لذا نکات قابل تعمق ذیل بعنوان راهکارهای اجرایی ارائه می شود :
با توجه به شیوع ویروس کرونا و بهم ریختگی عجیب و ناباورانه اقتصاد جهانی پیشنهاد می شود مهلت بازگشت ارز با توجه به توقف محموله های صادراتی در پشت مرزهای مختلف و تغییر شرایط تولید در کشور بنابر پروتکل های کرونایی ، از 4 ماه به 6 ماه افزایش یابد و به ازای هرماه برگشت زودتر از موعد ارز 5درصد بعنوان تشویق از میزان تعهد ارزی صادر کننده به ازای هر ماه می تواند کسر شود .
نوع برگشت ارز به چرخه اقتصادی بسیار با اهمیت است قطعاً بخش خصوصی بجز صادرکنندگان به افغانستان و عراق قابلیت برگشت وجوه نقد به کشور را ندارند . همراه داشتن وجه نقد بیش از 10.000ورو نیز در کشورهای اروپایی و عدم اظهار آن جرم تلقی می شود . در کشورهای CIS و بخصوص شرق آن رانندگان ایرانی بدلیل همراه داشتن 5000 دلار ماهها در کشور ترکمنستان زندانی بودند که وزارت امور خارجه ایران در جریان سوابق آن است . ضمن آنکه عبور و مرور به کشورهای شرق کشورهای CIS تماماً از ترکمنستان می گذرد. لذا انتقال وجوه نقد از کشورهای شرق CIS عملاً امکان پذیر نیست . در حوزه کشورهای عربی نیز بنابر محدودیت های ایجاد شده در فرودگاه های آن کشورها, محدودیت انتقال وجوه نقد وجود دارد . ضمن آنکه گرجستان کلاً کالای ایرانی را تحریم کرده است .
لذا سیاست برگشت وجه نقد در بخش غیردولتی صادراتی بجز در کشور افغانستان و عراق از طریق دیگر کشورها غیرممکن یا با ریسک بالا روبروست که صادرکننده واقعی این ریسک را نمی پذیرد.
بنابر بند2 فوق الذکر و بنابر منطق حاکم در انجام صادرات که امروز امری بسیار با اهمیت است، وجوه حاصل از فروش کالای صادراتی در مقاصد صادراتی, با تدبیر صادرکننده و تنظیم اسناد و با صرف هزینه های گزاف، انتقال وجوه به حسابهای بانکی سفید صورت می پذیرد. حال ارز حاصل از فروش کالای صادراتی که بعنوان ارز سفید قابلیت جابجایی در حسابهای بین المللی را دارد، نمی تواند به حساب های وابسته به ایران و حسابهای مسئله دار وارد شود و در این حالت صرفاً این وجوه را می توان بدون آنکه هویت مبداء حساب در جایی ثبت یا درسامانه یی مستند شود , قابلیت انتقال دارد و در این راستا صادر کننده هیچ ریسکی را نمی پذیرد چرا که این فرآیند سخت در شرایط تحریمی همه جانبه, خود با ممارست های بسیار و در طی سالیان متمادی ایجاد شده و این خود راه باریکه ست که باید نظام بصورت همه جانبه در جهت حفظ آن، صادر کننده را مورد حمایت قرار دهد و این مهم بعنوان یک اصل باید مورد توجه نظام باشد و بسته های سیاستی و ابلاغیه ها ناقض این اصل نباشد که متأسفانه در بسته سیاستی اخیر الذکر این اصل نقض شده است .
از سوی دیگر اگر صادرکننده خود در گروه کالایی 1 و 2قرار دارد که ضرورت تأمین ارز مواد اولیه ایشان با دولت است حال چرا وقتی خود تولیدکننده ( گروه کالایی 1 و 2) صادراتی را به انجام رسانیده , صرفاً 30درصد ارز را بتواند برای بنگاه خود استفاده کند چرا برای این میزان محدودیت قائل شویم . صادرکننده یی که در این گروه کالایی قرار دارد و روی پای خود ایستاده است و چرخه اقتصاد را با واردات و صادرات خود متوازن کرده و به نحوی اشتغال نیروی انسانی را توانسته ایجاد و به صورت پایدار حفظ کند چرا باید ایشان را با نقصان و کسر مواد اولیه مواجه کنیم . بگذاریم اینگونه واحدها تولیدی، صادراتی حداقل چرخ خود را بچرخانند و بار مضاعفی را در بحران اشتغال بر روی دوش جامعه نگذارند. هرچند برای تولید یک محصول صادراتی که وابستگی 30درصد دارد حداقل 70درصد مواد اولیه دیگر در چرخه ی تولید کشور وجود دارد که حفظ آن, حفظ تولید در زنجیره های تولید کشور را بدنبال دارد .
با توجه به موارد فوق الذکر امیدواریم جریان صادرات را که حاصل سالیان متمادی مشقت و سرمایه گذاری در یک بازار هدف صادراتی است را ملاک قرار داده و نکات فوق الذکر را بعنوان راهبردهای اساسی در امر تعیین سیاست گذاری ها و دستورالعمل ها در نظر گرفت تا حداقل میزان صادرات فعل با هدف برگشت ارز به چرخه اقتصاد، حفظ و شرایط توسعه صادرات نیز فراهم شود.