چرا سرایداران در آموزش و پرورش رتبه بندی نمیشوند؟
او را «بابای مدرسه» صدا میزنند و بین بچهها از محبوبیت خاصی برخوردار است؛ مرد مهربانی که همیشه در حال انجام کار است و او را مرد خستگی ناپذیر مدرسه میدانند؛ مردی که بهرغم این همه کار، اما حواسش به همه بچههاست و با خوشحالی آنها میخندد و با غمشان، میگرید.
به گزارش اقتصادآنلاین به نقل از فارس، بابای مدرسه در کنار مهربانیهایش، خیلی هم منضبط است؛ از همان اول صبح که درهای مدرسه را باز میکند و تا آمدن یکی یکی بچهها منتظر میماند؛ حتی میداند کدام دانشآموز دیر میکند و همیشه تا آمدن همان یکی هم جلوی در ایستاده است.
مهربانی و آرام بودن، خصلت همه باباهای مدارس است؛ باباهایی که هر کاری از دستشان برآید در مدرسه انجام میدهند؛ از جارو کشیدن حیاط گرفته تا تعمیرات ساختمان، از خرید مایحتاج مدرسه گرفته تا نامههای اداری را به ادارات آموزش و پرورش رساندن، از حفاظت بچههای مدرسه گرفته تا پخش شیرینی و شربت در مراسم مختلف؛ خلاصه بابای مدرسه آنقدر کار دارد که همه جا هست و همه هم دوستش دارند.
حالا بعد از سالها، نسل باباهای مدرسه، جوانتر شده است و شاید باید به جای بابای مدرسه، برادر دانشآموزان نامیده شوند اما هنوز محبوبیت دارند، هنوز در حال انجام کار هستند و هنوز مرد خستگی ناپذیر مدرسه نامیده میشوند.
روایت این گزارش درباره مردان و زنانی است که از آنها با عنوان نیروی خدمتگزار و سرایدار نام برده میشود؛ کسانی که وقتی از فرهنگیان نام میبریم، گاهی فراموششان میکنیم و یادمان میرود که آنها هم نقش در تعلیم و تربیت فرزندانمان دارند؛ هرچند این نقش متفاوت است اما کمرنگ نیست.
بر همین اساس درباره مشکلات نیروهای خدمتگزار و سرایدار مدرسه با دو سرایدار گفتوگو شد؛ "ف" متولد 1362 است و دو فرزند دختر دارد؛ او دانشجوی رشته مددکاری اجتماعی است. "ن" 36 سال دارد و یک فرزند دارد. او دارای مدرک کارشناسی تکنولوژی آموزشی است؛ این دو فرهنگی هم تجربه سرایداری و هم تجربه خدمتگزاری را در مدرسه داشتهاند.
** چه شد که وارد آموزش و پرورش شدید؟
ف: سال 89 شنیدم که آموزش و پرورش نیروی خدمتگزار و سرایدار جذب میکند و همین شد و من هم رفتم و ثبتنام کردم البته قبل از آن به صورت شرکتی به عنوان نیروی خدماتی در آموزش و پرورش کار میکردم ولی تابستانها کار نبود و همچنین بیمه درست و حسابی نداشت.
** آن زمان که کارتان را در آموزش و پرورش شروع کردید، تحصیلاتتان چه بود؟
ف: سیکل داشتم و به صورت رسمی ـ قراردادی به عنوان آشپز استخدام شدم. سال 90 کارم را به عنوان کمک آشپز در یک مدرسه شبانهروزی در کبودرآهنگ شروع کردم؛ ساعت 7:30 صبح تا 14:30 کار میکردیم؛ سه وعده غذایی را آماده میکردیم، البته شام را آماده میکردیم و سرایدار مستقر در مدرسه بین دانشآموزان پخش میکرد.
** چند سال در آن مدرسه بودید؟
ف: یکسال در آن مدرسه بودم، بعد به اداره رفتم و به عنوان اپرتوار شروع به کار کردم، متصدی امور دفتری شدم و بعد هم به واحد کارگزینی رفتم.
** چه شد که ادامه تحصیل دادید؟
ف: سال 92 بود که شروع به درس خواندن کردم؛ راستش درس خواندن را دوست داشتم و اینکه بتوانم پیشرفت کنم اما خب نه تنها آن زمان نشد بلکه از اداره هم به مدرسه و به پُست خودم بازگشتم.
ن: بنده سال 91 به عنوان نیروی خدمتگزار و سرایدار وارد آموزش و پرورش شدم و آن موقع تحصیلاتم اول دبیرستان بود.
* ** از اینکه شغل خدمتگزاری را انتخاب کردید، راضی بودید؟
ن: خب با میل و علاقه خودم وارد این حرفه شدم و امنیت شغلی برایم ایجاد شد. بعد هم همکاران و دوستانم به من انگیزه دادند که ادامه تحصیل بدهم.
** ارتباطتان با دانشآموزان چگونه است؟ شما که جوان هستید، بابای مدرسه صدایتان میزنند؟
ن: ارتباطم که با دانشآموزان خیلی خوب است؛ آنها فوقالعاده هستند و رابطهای با بچهها گرم و صمیمی است و آنها هم فامیلیام را صدا میزنند و میگویند «آقای ن».
زمانی هم که در اداره به عنوان نیروی خدماتی کار میکردم، بعضی همکارانم در آموزش و پرورش نعمت هستند و همانها مرا تشویق کردند که درس بخوانم و ادامه تحصیل بدهم.
ف: وقتی سرایدار بودم، بچهها مرا بابای مدرسه صدا میکردند. خیلی ارتباط خوبی با آنها داشتم. یک حس دوطرفه و روزهای خوبی بین من و دانشآموزان رقم خورده است.
** حقوق یک نیروی خدمتگزار در آموزش و پرورش چگونه است؟
ف: خب زمانی که نیروی شرکتی بودم، 170 هزار تا 190 هزار تومان دریافت میکردم اما وقتی وارد آموزش و پرورش شدم، حقوقم به 340 هزار تومان افزایش یافت. الان هم حقوقم 2 میلیون و 920 هزار تومان بدون کسر وام است.
ن: اولین حقوقم 500 هزار تومان بود و اکنون به 3 میلیون و 300 هزار تومان رسیده است.
* ** با گرفتن مدرک دنبال تغییر رسته هم رفتید؟
ن: بله، ولی گفتند صبر کن و البته برای ادامه تحصیل تشویقم کردند اما آموزش و پرورش کمبود نیروی سرایدار و خدماتی دارد و این یکی از عمده مشکلات است.
* ** چقدر کار میکنید به عبارت دیگر نیروی خدمتگزار یا سرایدار در مدرسه چقدر کار میکند؟
ف: خب، ساعات کاری ما قبل از حضور همه عوامل مدرسه آغاز میشود و بعد از رفتن همه عوامل مدرسه هم ادامه دارد. البته هر فردی در آموزش و پرورش زحمت خود را میکشد و نمیخواهم بگویم کار ما از همه سختتر است.
* ** شما به عنوان نماینده تعدادی از نیروهای خدمتگزار و سرایدار اینجا هستید، بیشتر مشکلات آنها چیست؟
ف: یکی از مشکلات نیروهای خدمتگزار و سرایدار این است که اعمال مدرک برای آنها صورت نمیگیرد و مدرک بالاتر از دیپلم برایشان در نظر گرفته نشده است. یعنی اگر ادامه تحصیل دهد و دکترا هم بگیرد، برایش لحاظ نمیشود و در همان پست باقی میماند.
یکی از مشکلات نیروهای خدمتگزار و سرایدار این است که اعمال مدرک برای آنها صورت نمیگیرد و مدرک بالاتر از دیپلم برایشان در نظر گرفته نشده است
این موضوع در حالیست که در ادارات دیگر اینگونه نیست و نیروها میتوانند تغییر رسته بدهند و اگر توانمندی داشته باشند، پیشرفت کنند. من نمیگویم که معلم یا دبیر شویم که البته اگر فردی این توانمندی را دارد، چرا ایجاد نشود؟ ولی آیا یک نیروی خدمتگزار که ادامه تحصیل داده و شرایطش را دارد، نباید در بخشهای اداری مورد استفاده قرار گیرد؟
ن: یکی از گلایههای نیروهای خدمتگزار و سرایدار این است که آنها مشمول رتبهبندی و افزایش حقوق نمیشوند؛ در سال گذشته یکسانسازی حقوق اجرا شد اما وقتی فصل دهم قانون خدمات کشوری اجرا شد، این موضوع لغو شد یعنی مثلا 500 هزار تومان بر اساس فصل دهم قانون خدمات کشوری به ما اضافه شد ولی حدود 250 هزار تومان با عنوان حداقل دریافتی قطع شد.
یکی از گلایههای نیروهای خدمتگزار و سرایدار این است که آنها مشمول رتبهبندی و افزایش حقوق نمیشوند
ف: نیروهای سرایدار و خدمتگزار تا سال 91، حق لباس داشتند که 6 ماه یکبار پرداخت میشد اما از سال 91 به بعد قطع شد. نکته دیگر عدم تبدیل وضعیت نیروهای سرایدار و خدمتگزار از پیمانی به رسمی است که وقتی بخشنامه میآید، میگویند چون شما آزمون ورودی ندارید، شامل شما نمیشود.
ن: اینکه مدرک تحصیلی در حکم نیروهای خدمتگزار و سرایدار نمیآید موجب میشود که حقوق آنها همچنان پایین باشد.
ف: توقع ما از مسؤولان رده بالای آموزش و پرورش این است که نیروهای خدمتگزار و سرایدار حمایت کنند؛ در همین دوره کرونا، شما دیدید که چطور نیروهای خدمتگزار و سرایدار مدارس را ضدعفونی میکردند و این کارها همه دلی و به خاطر سلامت دانشآموزان بود.
** با تمام مشکلاتی که دارید، چرا در این شغل ماندید؟
ف: خب امنیت شغلی داشتیم و این نکته خیلی مهمی است. نکته دوم این است که دیگر ما وارد میانسالی میشویم و دیگر نمیتوانیم جایی کار کنیم حتی در همین کار نیروی خدماتی هم، افراد جوان را انتخاب میکنند و اینکه بیمه داریم و این موضوع بسیار بااهمیت است و اما نکته مهمتر اینکه آموزش و پرورش را دوست داریم.
** ایام کرونا چه جوری گذشت؟
ن: در جریان که بودید، بعضی روزها مدارس باز بود و ضدعفونی مدارس هم انجام میشد البته من از فرصت بیکاری استفاده کردم و در دوره ضمن خدمت شرکت کردم و قبول هم شدم اما اداره گفت که دورههای ضمن خدمت برای نیروهای خدمتگزار محاسبه نمیشود.
** حرف آخر
ن: در این مدت سعی کردم خالصانه و دلسوزانه کار کنم؛ حتی اگر یک چراغ اضافی روشن باشد، خوابم نمیبرد و از مسؤولان آموزش و پرورش میخواهم که به نیروهای خدمتگزار و سرایدار توجه کنند، دلگرمشان کنند و اگر کسی شایستگی پیشرفت دارد، این اجازه را به آنها بدهند.
ف: میخواهم بگویم، همسران نیروهای سرایدار هم پابهپای شوهرشان کار میکنند و این کار کردن دلی است. همسر وقتی میبیند شوهرش باید به یک مدرسه رسیدگی کند، کمکش میکند و این موضوع دیده نمیشود.
در حقیقت یک نیرو در مدرسه به عنوان سرایدار استخدام میشود و دو نفر کار میکنند؛ از سوی دیگر سرایدار باید حواسش کامل به مدرسه باشد، اگر خدای ناکرده اتفاقی بیفتد، باید پاسخگو باشد یعنی یک فرد سرایدار نمیتواند کار دوم داشته باشد پس لازم است که به نیروهای خدمتگزار و سرایدار توجه شود.