اگر از کرونا نمیریم، بیکاری مارا خواهد کشت؟
شاید بتوان گفت که در حال حاضر مهم ترین مشکلی که اقتصاد ما با آن دست به گریبان است، رکود میباشد.
رکود و بیکاری طولانی مدت تحت فشار تحریمها تشدید شده و با بیماری همه گیر کرونا اقتصاد را به حالت نیم تعطیل درآورده است. راکد بودن فعالیتهای اقتصادی میتواند علت بسیاری از رخدادهای اقتصادی باشد، ارتباط بین رکود با وقایع مختلف اقتصادی همواره مورد توجه و مطالعه و بررسی قرار گرفته است. اما به ارتباط بین رکود و پدیدههای غیر اقتصادی توجهش کمتری شده است. رکود قطعا بر رخدادهای غیر اقتصادی هم اثر دارد. یکی از این موارد که مطالعات فراوانی درمورد آن انجام شده، رابطه سطح درآمد و رکود اقتصادی با بیماری و سلامت افراد است.
تاثیر رکود را بر سلامتی هم به صورت فردی و هم به صورت ملی میتوان بررسی کرد. در سطح تحلیل فردی وضعیت درآمد فردی یک عامل پیشگویی کننده قوی و معکوس برای وضعیت سلامتی یا بیماری است. این موضوع برای کشورهای صنعتی مورد مطالعه و آزمونهای مختلفی قرار گرفته است. در کشورهای در حال توسعه همانند کشورهای صنعتی سطح بالاتر درآمد فردی با بیماری کمتر افراد همراه است و به نظر میرسد که حتی این رابطه قویتراست. درآمد فردی بالاتر علاوه براین که توانایی برای خرید کالاها و خدمات بیشتری را اختیار ما قرار میدهد، جایگاه اجتماعی نیز به فرد میدهد. و این جایگاه اجتماعی عاملی اساسی برای خوب بودن حال روانی افراد است. بنابراین در شرایط رکودی که وضعیت درآمدها بدتر است میتوان انتظار بدتر شدن حال روانی و جسمی افراد را داشت.
اما به ماجرا میتوان به شکل دیگری نیز نگاه کرد، در شرایط رکودی افراد وقت آزاد بیشتری برای پرداختن به خود دارند. مثلادر شرایط رکودی به دلیل کمبود منابع افراد آشپزی بیشتری میکنند. یا چون درآمد کمتری دارند خوراکیهای مضر و دخانیات کمتر استفاده میکنند. فرصت افراد برای ورزش و وقت گذراندن با خانواده بیشتر است و... بنابراین نتیجه گیری در مورد نحوه ارتباط بیکاری و رکود با بیماری افراد و نهایتا از دست رفتن جان آنها پیچیده است.
در اغلب مطالعات آکادمیک برای بررسی ارتباط بین سلامتی، بیکاری و رکود از آمار مربوط به نرخ مرگ و میر افراد استفاده شده است. مرگ و میر در واقع حلقه آخر از دست رفتن سلامتی است. ولی به دلیل اینکه آمارهای قابل دسترسی برای آن وجود دارد به جای متغیر سلامتی، از نرخ مرگ و میر استفاده میشود. در ایران از اصلیترین دلایل مرگ و میر حوادث و بیماریهای قلبی و تنفسی است. در سال 1397 ، 19837 نفر بر اثر حوادث جان خود را از دست دادند. 11910 نفر بر اثر بیماریهای تنفسی و 45631 نفر بر اثر بیماریهای قلبی (افراد بالاتر از 75سال در آمارها نیامدند)فوت نمودند. آمارهای مربوط به مبتلایان به ویروس کرونا تا این لحظه 14991مبتلا و 853 فوتی بوده است. این مقایسه نشان میدهد تهدید حوادث برای جان ما ایرانیان به مراتب جدی تر از ویروس کرونا بوده است. رکود و تعطیلی اقتصاد تا حد زیادی از حوادث کاسته است. از طرفی دیگر بهبود وضعیت هوا احتمالا آمار مرگ ناشی از بیماریهای تنفسی را کاهش داده و کاهش استرس ناشی فشارهای کاری احتمالا مرگ ناشی از بیماریهای قلبی را کاهش دهد. بنابراین بیکاری اجباری فعلی کمکی به سلامتی ما ایرانیان است.
نرخ مرگ و میر در ایران در طول دو دهه پیش همچون رشد سالانه گاهی مثبت و گاهی منفی بوده است. و به نظر میرسد که نرخ مرگ و میر در ایران به موارد بسیار زیادی وابسته است. شاید بتوان این کاهش مستمر در نرخ مرگ و میر و افزایش همیشگی در امید به زندگی در دو دهه اخیر را به عوامل دیگری، که در کشورهای در حال توسعه ای از جمله کشور ما نقش عمده دارند، نسبت داد. عواملی از قبیل فراوانتر شدن امکانات پزشکی و رفاهی، افزایش آگاهیهای عمومی،...
*کارشناس اقتصادی