چگونه میتوان اقتصاد کشور را از تبعات کرونا نجات داد؟
در این موضوع که در شرایط بحران دولت باید واکنش نشان بدهد شکی نیست اما بیشتر از سیاستهای خرج کردنی و کمکهای نقدی مستقیم به مردم پیشنهاد میشود که کسانی که به دنبال تصمیمگیری هستند قبل از اتخاذ سیاستهای لازم فکر کنند. تجربه نشان داده شیوه های سنتی که ما برای تصمیم گیری و مواجهه با بحران پیش میگرفتیم دیگرجواب نمیدهند از جمله همین روش که بلافاصله بعد از اینکه با مشکلی مواجه شدیم، فوری پولی خرج کنیم.
متاسفانه با شیوع جریان کرونا در ایران نگاه جامعی به این بحران نشد و مدیریت بحران دست کسانی افتاد که ذهن و فکرشان درگیر خط مقدم درمانی بود و نتوانستند جامع نگری کنند. باید میتوانستیم از روز اول یک نگاه سیستماتیک به کرونا داشته باشیم زیرا این ویروس، بیماری فرد نیست بلکه بیماری جامعه است و هر جا مردم در کنارهم جمع شوند حضور خواهد داشت.
در حوزه سلامت باید آن را فراتر از بیمارستانها میدیدیم و باید میدانستیم چگونه رفتار و باورهای مردم را متناسب با این بیماری شکل بدهیم و اطلاع رسانی کنیم.
در حوزه اقتصاد هم در ابتدا گفته میشد کرونا کلا مسئله مهمی نیست و هرچه گفته میشود شایعه است و همه باید به کارشان برسند اما الان گفته میشود که همه باید قرنطینه کامل بشوند.
هنوز هم نگاه اشتباه وجود دارد و از همان ابتدا هیچ وزن دهی نشده است که از بین گزینههای مختلف از رها کردن مردم گرفته تا اینکه همه را در خانه بنشانیم و یا اینکه عده ای بیرون روند و عده ای نروند یکی انتخاب شود.
با یک دستپاچگی در تصمیم گیری مواجه هستیم که الان هم که میخواهند واکنشی نشان دهند به سراغ ریخت و پاش و یا امنیتی کردن سفرها میروند.
مدتی است پیشنهاد میدهیم آدم های پر ریسک مثل سالمندان و یا کسانی که بیماری زمینهای دارند بیرون نروند و ابزارهای فناورانهای برای خدمت رسانی به آنها در دسترس قرار بگیردر و شبکه بهداشت کشورهم میتوانست برای نظارت بر این افراد وارد عمل شود تا شیوع کاهش یابد.
برای اینکه در آینده به مشکل جدی باید بدانیم درست است که دولت در نهایت نمیتواند جای بازار را بگیرد ولی میتواند کمک کند که چرخ زندگی مردم بچرخد و به بازار کمک کند و بگوید چه کسانی حق رفتن به سر کار را دارند و چه کسانی ندارند و قبل از اینکه به دنبال بسته معیشتی دادن برود.
باید تصور شود که اگر اقتصاد 2هزارهزار میلیارد تومانی ایران یک یا دوماه متوقف شود میتوان تخمین زد 100 تا 200هزار میلیارد تومان از ارزش اقتصاد ما کم میشود که دولت نمیتواند همه آن را در جیب مردم جایگزین کند بنابرین عقب انداختن تسهیلات و معافیت مالیاتی و اقداماتی از این دست عملا خیلی فایده نخواهد داشت و بهتر است یک درصد این افت اقتصاد تولید در مصرف بهبود یابد که بسیار از پرداخت یارانههای معیشتی مفیدتر خواهد بود.
در شرایط فعلی دو طرف عرضه و تقاضای اقتصاد آسیب دیده اند که برای مواجهه با آن برخی کشورها بسته هایی دادند، مثلا آمریکا برای تحرک تقاضا 1000 دلار به هر کسی بدهد که حدود 300میلیارد دلار منابع نیاز دارد و تا 6 ماه معافیت مالیاتی داشته باشند.
اما برای ایران دو پیشنهاد داریم یک اینکه کسانی که در این زنجیره به هم بدهکار هستند مثل یک رستوران داری که باید به صاحب ملک اجاره بدهد ولی مشتریاش کم شده پیشنهاد ما این است که ما به ازای آن قرارداد که چک یا براتی است داده شده است یک اعتباری از بانک مرکزی بتواند درصدی از آن را تامین کند که که حداقل هزینههای متغیر افراد را پوشش دهد.
تفاوت کشورهای توسعه یافته و نیافته در این نیست که که وقتی رونق هست رشد میکنند بلکه این است که در موقع رکود دوام پیدا میکنند و ما باید تلاش کنیم که بنگاههایمان دوام پیدا کنند.
پیشنهاد دوم این است که از کسب و کارهای محلی حمایت کنیم، به این طریق که سایتهای تخفیفی که در کشور فعالیت میکنند گیفت کارتهایی برای کسبکارها صادر کنند به شکلی که صاحب آن کسب و کار بگوید من حاضرم پس از گذشتن از بحران کرونا به کسی که این گیفت کارت را میگیرد خدماتی ارائه کنم ولی پول آن لازم نیست کامل پرداخت شود که البته ریسکهایی ممکن است داشته باشد و برخی نهادها مثل شبکه بانکی میتوانند کمک کنند که اگرافراد را در انجام تعهداتشان ملزم بکنند.
در مجموع به نظر میرسد ما در کشور نظام فکری جامع نگری که اضلاع مختلف حل مسئله را ببنید نداریم و همیشه گرفتار جوی میشویم که اولش مقاومت میکنیم و بعد قربانی میشویم و بحران های سال 98 به ما یاد داد که جامع نگری و مشارکت بخش های مختلف لازم است.
*کارشناس اقتصادی