تایوان چگونه توانست با شیوع کرونا مقابله کند؟
مدت مدیدی نیست که از ورود ویروس کرونای جدید یا اصطلاحا کووید-19 به کشورمان میگذرد. اما به لطف قدرت فضای مجازی و شبکههای اجتماعی آنقدر درباره این ویروس حرفوحدیث شنیده شده است که جامعه و مردم قدرت تفکیک سره از ناسره و راست از دروغ را از دست دادهاند.
به گزارش اقتصادآنلاین به نقل از شرق، در این بین حتی مطالبی نیز مطرح میشود که قسمتی از آن صحیح مینماید ولی نمیتوان درباره نتیجهگیری آنها مطمئن بود. باید توجه داشت که این حجم از مطالب واردشده به اذهان، اضطراب مهلکی را به جامعه تزریق کرده است و مشخص نیست که در این معرکه، افراد چگونه باید نقشآفرینی کنند و به قول یکی از دوستان آنقدر دست خود را شستهایم که حالا دچار بیماری وسواس شدهایم و تازه نمیدانیم که این کار کافی است یا خیر. شاید یکی از کارهایی که میتواند توسط فرهیختگان انجام شود، همانا راهاندازی سایت و کانالهای علمی در فضای مجازی است که در آن آخرین اطلاعات پژوهشی با زبانی همهفهم در اختیار افکار عمومی قرار گیرد تا بتواند بهعنوان ملجأ و مأوایی برای شهروندان علاقهمند و نیز مضطرب عمل کند و عملا به مبارزه با فیکنیوزها برخیزد. نکته مهم آن است که این اطلاعات دقیق و برآمده از بوته آزمایشها میتواند بهعنوان خوراک برای اتاقهای فکر مبارزه با این بحران، عمل کند. باید توجه داشت که نتیجه بعضی از همین پژوهشها گویای آن است که در آینده نیز باید منتظر ظهور این نوع همهگیریها در ابعاد محلی، منطقهای و جهانی بود و بهعنوان شاهدی بر این مدعا میتوان به بروز بیماریهای سارس و مِرس در سالهای گذشته اشاره داشت. همه این موضوعات نشان میدهد که تمامی ابعاد این بیماریها قابل پیشبینی نبوده و به قول استاد محمدعلی موحد این جنگی است میان ما و دشمنی که ما او را نمیبینیم ولی او ما را میبیند. ازاینرو باید با برپایی یک قرارگاه فرماندهی و اتاق فکرهای مختلف، جوانب متنوع آن را رصد کرد و اصطلاحا حین مبارزه کنونی، گروهی را مأمور کرد تا درسهای گرفتهشده از اینگونه نبردها و بحرانها را مستندسازی کنند. یکی از مأموریتهای این اتاق فکرها میتواند بررسی تطبیقی وضعیت کشورهای مختلف جهان درباره آمادهسازیهای قبلی و نیز نحوه مواجهه و مبارزه با اینگونه بیماریهاست تا ضعفهای ما مشخصتر شود. باید مشخص کرد که مثلا قرنطینهکردن یک شهر یا ناحیه ایده درستی است و در کدام کشورها جواب داده یا خیر و مهمتر آنکه شرایط فرهنگی و اجتماعی آنها چگونه بوده است؟ آیا پیشرفته بودن کشور همواره بهعنوان آماده و مناسب بودن نحوه مبارزه با این نوع بحرانهاست؟ یا اینکه تأثیر الگوی تغذیهای و سطح بهداشت شهروندان بر گسترش این اپیدمیها به چه میزان است؟ آیا آگاهکردن زودهنگام جامعه تأثیر مثبت دارد یا منفی؟ ضمنا باید به نتایج این تحقیق توجه داشت که معتقد است در حال و آینده سرمنشأ این نوع همهگیریها به آسیا و آفریقا مربوط میشود، پس بهتر است از همین حالا نقاط ضعف خودمان را شناخته و در راستای اصلاح آن برآییم. در این بین گروهی نیز مشکلات مبارزه با این نوع بیماریها را در عدم فرهنگسازی و سازماندهی، وجود نداشتن زیرساختهای کافی، کمبود تجهیزات و نیروی انسانی دورهدیده و مهمترین این مشکلها یعنی بیکفایتی در مدیریت بحران و بیمارستان دانستهاند که باید همه را چاره کرد. در ادامه تجارب کشور تایوان مورد بررسی قرار گرفته است که به نظر میرسد با اینکه در نزدیکی کانون بحران قرار داشته با بهرهگیری از درسهای گرفتهشده در اپیدمیهای قبلی، توانسته با یک سری پیشآمادگی، سپر محافظتی مناسبی را به دور شهروندان خود بگستراند تا در آن شهروندانش ضمن تداوم زندگی عادی خود، به بهترین وجه نیز در برنامههای مواجهه ستاد فرماندهی این بحران نقشآفرینی کنند.
فاصله تایوان تا سرزمین اصلی چین حدود 81 مایل است. تایوان با درصد بالای شهرنشینی جمعیتی حدود ۲۴ میلیون نفر را در خود جای داده است که این نشاندهنده دانسیته جمعیتی بسیار بالاست. بهعلاوه این کشور در زمره اولین کشورهایی است که ابتلا به ویروس کرونا در آن اعلام شد و بر این اساس انتظار میرفت که تایوان پس از چین بیشترین موارد ابتلا و فوت ناشی از این ویروس را در جهان داشته باشد. این در حالی است که تایوان توانسته با موفقیت از شیوع کنترلنشده این ویروس جلوگیری کند و تاکنون فقط ۴۴ مورد از ابتلا به این ویروس در این کشور گزارش شده است. با مطالعه موردی میتوان درسهایی از تایوان را سرلوحه کشورهای دیگر برای شیوع ویروس کنونی و حتی همهگیریهای آتی قرار داد. سؤال اینجاست که چرا در این کشور ویروس کرونا به یک معضل تبدیل نشد؟ جواب این است که این کشور آماده بود، سریع عمل کرد و شفافسازی نیز کرد. این فعالیتها را میتوان در چهار دسته طبقهبندی کرد:
1- آمادگی اولیه
2- استفاده از اطلاعات بیمههای سلامت و دادههای کلان
3- بهروزآوری منظم و دقیق اطلاعات
4- برخورد همراه با آمادگی فعال و شفاف بودن
1- آمادگی اولیه: در آوریل سال ۲۰۰۳ وزارت بهداشت تایوان وجود سندرم تنفسی حاد (سارس) را در هفت نفر از پرسنل بهداشتی خود در بزرگترین بیمارستان شهر تایپه اعلام کرد. تا پایان شیوع این بیماری در این کشور ۴۸۳ نفر مبتلا شده بودند و درصد مرگومیر آن نیز ۱۲ درصد گزارش شد. دولت تایوان به دقت این موضوع را زیر نظر داشته و میتوان گفت از آن درسهای لازم را گرفت. یعنی کمتر از یک سال پس از شیوع سارس، مرکز ملی فرماندهی بهداشت (NHCC) را تأسیس کرد. وظیفه این مرکز همانند یک مرکز مدیریت بلایای طبیعی است تا سازمانهای منطقهای و محلی هنگام شیوع یک بیماری جدید همراستا و گوشبهفرمان عمل کنند تا زمان و منابع به هدر نرود. زمان شیوع بیماری کرونا یا همان کووید-19 مصادف با سال قمری جدید چینی بود که میلیونها چینی و تایوانی عازم سفر میشوند. در چنین شرایطی وجود این مرکز فرماندهی مفیدبودن خود را برای تایوان به اثبات رساند. مرکز NHCC سریعا وضعیت را ارزیابی کرد و معضل را دریافت و نقشآفرینی کرد تا از یک اپیدمی بزرگ جلوگیری شود. این مرکز به مسافران و عموم جامعه هشدار داد و دستورالعملهای لازم را برای کارکنان سیستم بهداشت و درمان صادر و منابع مورد نیاز برای هر بخش از کشور را ارسال کرد. در همان آغازین مراحل شیوع، یک شماره تلفن (تماس مجانی) برای طرح پرسشهای مردم درخصوص بیماری و اعلام موارد مشکوک اختصاص داد و زمانی که ظرفیت این سیستم تلفنی کامل شد، به شهرهای بزرگتر دستور داده شد تا هر یک سیستم مشابهی را راهاندازی کنند. البته دولت به موضوع انگشتنماشدن و دلسوزی برای افراد مبتلاشده به این بیماریها نیز توجه داشته و تأمین غذا و چکاپ سلامتی و حمایت از افراد تحت قرنطینه را نیز سازماندهی کرد. بهعلاوه برنامههای متعددی برای کمک به مدارس، مشاغل و کارگران بیکارشده تهیه و تدوین شد. قابل ذکر است که مهمترین نکته آن است که اساسا تایوان یک برنامه واقعنگر و عملیاتی طراحی کرده است.
2- استفاده از اطلاعات بیمههای سلامت و دادههای کلان: تایوان دریافته بود که هنگام مبارزه با شیوع یک بیماری، فناوری یکی از ابزارهای کلیدی و مهم است. بنابراین آنها از پایگاه ملی داده بیمه سلامت به عنوان یک ابزار استفاده کردند تا یک سیستم هوشمند خلق کنند که به شهروندان هشدار میدهد و چشمان آنها را به روی وضعیت موجود میگشاید. این پایگاه داده با اطلاعات ادارات گمرک و مبادی ورودی و خروجی شهرها یکپارچهسازی شده است تا مجموعهای از دادههای کلان در اختیار باشد. این دادههای کلان میتوانند بر اساس الگوی مسافرت شهروندان هشدارهایی بدهند. در این سیستم از اسکن کد کیوآر استفاده شده و از تاریخچه سفر به صورت آنلاین گزارشگیری و میزان سلامت مستندسازی میشود تا بتوان ریسک ابتلای مسافران را دستهبندی کرد. سپس مقامات تایوانی بر اساس این دادهها میتوانند احتیاطهای لازم را اجرائی کنند. بر این اساس افرادی که کمترین ریسک ابتلا را داشته باشند، قادر خواهند بود سریعا عبور کنند، ولی افراد با ریسکهای بالاتر، گذشته از اینکه خوششان بیاید یا نه، باید در خانههای خود قرنطینه شوند. اجبار مردم به قرنطینه کاری است که اکثر دولتها هنگام شیوع اینگونه بیماریها انجام میدهند، ولی تایوان تصمیم گرفت که از قرنطینه فردی به عنوان یک ابزار سریع و پیشدستانه استفاده کند. ضمنا با این کار میتوان سریعا بیماران مبتلا به سندرم حاد تنفسی را بر اساس اطلاعات موجود افراد در بیمه کشوری سلامت را شناسایی کرد
(همانند کشورهای پیشرفته).
3- بهروزآوری منظم و دقیق: به محض شیوع بیماری، وزیر بهداشت و رفاه تایوان به صورت روزانه تذکراتی را رسانهای میکرد. به علاوه نخستوزیر تایوان که خود یک متخصص مشهور درخصوص اپیدمیشناسی است، اطلاعات منظمی را درخصوص خدمات عمومی بیان میکرد که متن آنها در اینترنت قابل جستوجو است. این اطلاعات به صورت حقایقی از موضوع بیان میشد؛ یعنی در مورد اینکه چه زمانی و کجا باید از ماسک استفاده شود، یا اینکه اهمیت شستوشوی دستها چقدر است و چرا نباید منابع را احتکار کرد (از همان ابتدای شروع بیماری، صادرات ماسک پزشکی ممنوع شد تا کمبودی وجود نداشته باشد). البته شاید همه ما این مطالب را درخصوص شیوع یک بیماری شنیده باشیم، ولی فرق تایوان در آن است که همه این امور را خیلی زود به اجرا گذاشت. یعنی آنها از قبل به اهمیت موضوع واقف بودهاند. در این بین سیاستمداران نیز کوتاهی نکرده و سعی در کماهمیت نشاندادن موضوع یا بهرهبرداری حزبی نداشتند و اصطلاحا همه یک پیام واضح و ساده را بیان میکردند. در زمینه ارتباطات نیز یک استراتژی واضح حکمفرما بود و در آن از زبان علامتها استفاده شد تا واضح باشد.
4- آماده، فعال و شفاف: آقای جیسون وانگ یک محقق در دانشگاه استنفورد است. او یکی از پژوهشگرانی است که برای بازآفرینی سیستم بیمه سلامت تایوان فعالیت کرده است. وی در این خصوص خاطرنشان میکند که تصمیمات باید «از نقطهنظر فرهنگی متناسب باشند» و این جمله به ترفندهایی اشاره دارد که باید در مناطق مختلف کشورها به خدمت گرفته شوند. او در این باره میگوید: «با این وجود، قدم اصلی مشخص است و آن این است که اقدام سریع، بسیار حیاتی و مؤثر است. ضمنا وجود ارتباط ساده نیز همینطور است. ضمنا داشتن نیروهای مشخص و تربیتشده به این موضوع کمک میکند». او در ادامه میافزاید: «در یک بحران دولتها باید به دلیل عدم قطعیتها و محدودیت زمان، تصمیمات سختی بگیرند و این تصمیمات بایستی همخوان با فرهنگ مردم بوده و حساسیت آنها را برانگیزد. ارائه توصیهها و پیامهای بهداشتی روزانه به مردم آن هم از آغازین روزهای بحران، باعث میشود دولت و مردم مطمئن باشند که اطلاعات دقیق و شفافی را تبادل میکنند». سیستم تایوان نمونهای از کشورهایی است که آموزش میدهند چگونه یک جامعه میتواند به سرعت در برابر بحران واکنش نشان داده و از منافع شهروندان خود محافظت کند.