قرنطینه از دیرباز در ایران چگونه اجرا شده است؟
محققان در پژوهشی تاریخچه قرنطینه در ایران را در اواخر دورهی قاجار و اوایل پهلوی را بررسی کردهاند. نویسندگان این مقاله معتقدند در کشور ما قرنطینه از قدیم مورد توجه واقع شده بود ولی هیچگاه به صورت علمی و موثر اجرا نشده است.
به گزارش اقتصادآنلاین به نقل از ایسنا، پس از به وجود آمدن روابط اقتصادی در بین ملل مختلف دنیا و به علت افزایش مبادلات تجاری توسط کشتیها و نیز بروز اپیدمی بیماریهای کشندهای مانند طاعون و وبا، که از طریق چنین ارتباطاتی شیوع مییافت، مسئلهی قرنطینه مورد توجه تمامی کشورهای درگیر تجارت دریایی بینالمللی قرار گرفت. در کشور ما هم از قدیم مسئلهی قرنطینه مورد توجه واقع شده بود ولی هیچ گاه به صورت علمی و موثر اجرا نشده و در راه ایجاد آن موانع و مشکلات فراوانی وجود داشت. محققان در پژوهشی با عنوان "قرنطینههای ایران در اواخر دوره قاجار و اوایل دوره پهلوی" این موضوع را بررسی کردهاند.
در این پژوهش که توسط مسعود کثیری، پژوهشگر دانشگاه علوم پزشکی اصفهان و مرتضی دهقاننژاد، دانشیار گروه تاریخ دانشگاه اصفهان انجام شده است آمده:« مقطع پژوهش، به این دلیل اواخر دوران قاجار و اوایل دوران پهلوی انتخاب شد که این دوران به لحاظ در بر داشتن سطح گستردهای از تغییر و تحولات اجتماعی، سیاسی و اقتصادی دارای اهمیت خاصی در تاریخ معاصر کشور ما است.»
کثیری و دهقاننژاد درباره انتخاب این مقطع تاریخی میگویند:« به دلایل مختلفی همچون افزایش سطح تجارت بینالمللی، موقعیت برجسته و ژئوپلتیکی ایران در منطقهی خاورمیانه و همسایگی با کشور مستعمره هندوستان، توسعهطلبی و تلاش روسها در جهت رسیدن به آبهای گرم، خلیج فارس ایران از مهمترین کانونهای توجه بینالمللی و یکی از عرصههای تسویه حساب قدرتهای سیاسی برتر جهان به خصوص روس و انگلیس بود.»
محققان در ادامه به بیان تاریخچه قرنطینه در ایران میپردازند و میگویند:« اکثر قرنطینههای قبلی ایران، در داخل کشور و در محدوده شهرها اجرا میشد ولی در زمان امیرکبیر حوزهی گسترده و علمیتری پیدا کرد. هنگامی که در سال ۱۲۶۷ ه.ق بیماری "وبا" گسترش یافت، امیرکبیر دستور داد قرنطینه را در مرز ایران و عراق اجرا کنند. دلیل آن گزارشهایی بود که از شیوع بیماری وبا در شهرهای زیارتی و خطر سرایت آن به داخل ایران وجود داشت.»
در این مقاله آمده:« اگر چه قرنطینه روش بسیار مناسب و راه عملی برای جلوگیری از شیوع بیماریهای مسری بود، ولی اجرای آن در ایران، با شیوهی حکومت آن روز و نگرش مردم و حکام نسبت به چنین پدیدههای جدیدی تبعاً مشکلات زیادی را به همراه داشت بنابراین حجم زیادی از اسناد مربوط به مسائل بهداشتی و درمانی، مربوط به قرنطینه، از زوایای گوناگون میشود. برای ایجاد روشی بهتر در پیشبرد مراحل این تحقیق، سعی شد تا ابتدا این اسناد دستهبندی و سپس تحلیل شوند.»
نویسندگان این مقاله میگویند:« یکی از مهمترین مشکلات قرنطینهها دید منفعتجویانهی ماموران دولتی نسبت به آن بود. این پدیدهی ناگوار تا حد زیادی معلول روحیهی آنها بود و لذا شکایات بسیاری از تعدیات ماموران دولتی شاغل در قرنطینهها شد. به دنبال افزایش نارضایتی از این اقدام، برخی از مسافران ترجیح میدادند از بیراهه رفته تا گرفتار ماموران نشوند و وجهی بابت پرداخت قرنطینه پرداخت نکنند.این مسئله باعث شد تا قرنطینه از هدف اصلی خود دور افتاده و در کار آن اخلال ایجاد شود، لذا پس از مدتی اخذ وجه از مسافران به عنوان قرنطینه ممنوع شد.»
در این پژوهش آمده است:« اسناد دوران پهلوی اول حکایت از این مسئله دارد که مسائل مالی قرنطینه کمتر از گذشته باعث بروز مشکل برای مسافران میشد و نظارت بر مصرف بودجه و تعیین حل هزینه آن و نظارت ماموران اداره مالیه باعث شده بود تا ماموران جرات تعرض به مسافران را نداشته باشند.»
بخش دیگری از اسنادی که نویسندگان این مقاله به بررسی آنها پرداختهاند مربوط به مواردی میشود که برخی از مسافران به دلایل مختلف قصد عبور از محدوده قرنطینه یا فرار از آن را داشتند. این مسئله هم در قرنطینههای داخلی و هم در پستهای مرزی مشهود بود. بزرگان و دولتمردان هم توقف در قرنطینه را موجب کسر شان خود دانسته و به روشهای مختلف آن را نادیده میگرفتند. حتی شخص پادشاه که میبایست بیش از هر کس دیگری نسبت به قوانین وضع شده توسط خودش حساس بوده و آن را رعایت کند؛ از این مسئله مستثنی نبود.
در این مقاله آمده:« تعدادی از اسناد، مربوط به تقاضای دولت ایران و دولتهای همجوار برای ایجاد قرنطینه در موارد بروز بیماری بود. مانند، نامهای از سفیر ایران در شهر اسلامبول به تاریخ ۱۸ رجب ۱۲۸۰ ه.ق و سند دیگری دایر بر تقاضای سفارت دولت روس از دولت ایران مبنی بر تاسیس قرنطینه در مرزهای شمالی ایران و مشخصاً در بنادر انزلی، آستارا، مشهدسر و بندر گز بوده است.»
نویسندگان این مقاله میگویند:« در دورهی رضا شاه، اسناد موجود حاکی از آن است که ریاست قرنطینههای بنادر جنوب تا مدتها همچنان در دست نظامیان انگلیس بود و در اسناد و مکاتبات از اشخاصی همچون کاپیتان رونی، به عنوان رئیس قرنطینهها نام برده میشود. البته دولت ایران از این امر چندان راضی به نظر نمیرسید و سعی میکرد تا با محدود کردن و نظارت بر بودجه قرنطینههای جنوب برای ماموران انگلیسی اشکالتراشی کند.»
کثیری و همکارش میگویند:« در بنادر آستارا و انزلی هم از سالهای حدود ۱۹۱۲ و ۱۹۱۳ قرنطینههایی برقرار شد. روسها در این مورد هم مانند دیگر برخوردهای سیاسی خود با ملتهای همجوار، مشیمستبدانه و زورگویانه اتخاذ کرده و رعایت حال مسافران را نمیکردند. وضعیت قرنطینه انزلی هم مشابه قرنطینههای جنوب بود. برخورد ماموران قرنطینه با مسافران تبعیضآمیز بود و بستگی به وضعیت مالی فرد داشت. همین مسئله یکی از مهمترین دلایل عدم موفقیت عملکرد قرنطینهها و نارضایتی مردم بود.»
این پژوهش در ششمین شمارهی چهارمین دورهی مجله اخلاق و تاریخ پزشکی منتشر شده است.