اعترافات مردی که پرستار فرزندش را کشت
مردی که پرستار سابق دخترش را به قتل رسانده است، در جریان تحقیقات جنایی شناسایی و دستگیر شد. او در بازجوییها نحوه ارتکاب جنایت را توضیح داد.
به گزارش اقتصادآنلاین به نقل از شرق، خانواده دختری 38ساله به نام فرناز، اواخر دیماه با مراجعه به پلیس آگاهی تهران از مفقودشدن فرزندشان خبر دادند. آنها مشخصات فرناز را اعلام کردند و گفتند او از شخصی به نام حسن که مکانیکی دارد، دیه طلب داشت و روز حادثه قرار بود برای گرفتن قسط دیه به سراغ او برود.
مأموران بعد از تشکیل پرونده، تحقیقات خود را آغاز کردند و مطلع شدند جسد سوخته زنی ناشناس در جاده آرادان پیدا شده است. مشخصات جسد با آنچه خانواده فرناز گفته بودند همخوانی داشت. علاوهبراین از مقتول گردنبندی پیدا شد که شبیه گردنبند فرناز بود، بههمیندلیل خانواده زن جوان به پزشکیقانونی رفتند و بعد از دیدن جسد، هویت او را تأیید کردند. آزمایشهای دیانای نیز راه را بر هرگونه شک و تردیدی بست.
پس از آنکه معلوم شد زن جوان به قتل رسیده است، تحقیقات وارد مرحلهای تازه شد و کارآگاهان جنایی عهدهدار تحقیق دراینباره شدند. آنها ابتدا به مرد مکانیک که قرار بود مقتول نزد وی برود، مظنون شدند، اما وقتی به سراغ او رفتند، این مرد گفت از فرناز خبری ندارد. این مرد توضیح داد: قرار بود فرناز برای گرفتن قسط دیه نزد من بیاید.
حسن توضیح داد: ما تلفنی صحبت کردیم، اما هرچه منتظر شدم، خبری از او نشد و نمیدانم چه اتفاقی برایش افتاده است.
کارآگاهان از حرفهای این مرد قانع نشدند و به بررسیهای محلی پرداختند. آنها فهمیدند فرناز روز حادثه در آن محل دیده شده بود و حسن واقعیت را پنهان کرده است، بههمیندلیل او را بازداشت کردند. مرد مکانیک که همچنان سعی داشت جرم خود را انکار کند، بالاخره شامگاه یکشنبه به ارتکاب جنایت اعتراف کرد.
حسن به کارآگاهان گفت: من و همسرم 16 سال پیش صاحب فرزندی دختر شدیم، اما بعد از چند ماه فهمیدیم او فلج است. زنم که نمیتوانست این موضوع را تحمل کند، طلاق گرفت و رفت. از آن زمان من خودم به تنهایی از دخترم مراقبت میکردم و برای او پرستار میگرفتم. مغازه من طبقه زیرین خانهام است و همیشه مراقب بچهام بودم. آخرینبار فرناز را بهعنوان پرستار استخدام کردم، اما او کارهایش را درست انجام نمیداد و خوب از دخترم مراقبت نمیکرد، بههمیندلیل عذرش را بعد از یک ماه خواستم. بعد از آن دخترم فوت شد. از نظر روحی اوضاع خوبی نداشتم. از طرفی فرناز به سراغم میآمد و میگفت دستمزد کافی به او ندادهام و باید باز هم پول بپردازم. اختلافات ما ادامه داشت تا اینکه یکبار از دستش عصبانی شدم و او را کتک زدم. متهم به قتل ادامه داد: فرناز از من شکایت کرد و به پرداخت 20 میلیون تومان دیه محکوم شدم. یک موتورسیکلت داشتم که آن را به مبلغ هفت میلیون تومان فروختم و به فرناز دادم. قرار شد بقیه دیه را هم به صورت اقساط بپردازم. هر قسط یک میلیون تومان بود. ماه اول این مبلغ را پرداخت کردم. ماه دوم وقتی فرناز به سراغم آمد، چون تازه وسیله خریده بودم، پول کافی نداشتم. به او گفتم 400 هزار تومان کم دارم که بعدا میدهم. فرناز قبول نکرد و شروع به دادوفریاد کرد. من هم عصبانی شدم و سیم بوکسل را که دستم بود دور گردنش انداختم که ناگهان متوجه شدم او خفه شده و جان باخته است.
این مرد در ادامه اعترافاتش گفت: درحالیکه چارهای جز ازبینبردن جنازه نداشتم، آن را لای یک ملحفه پیچیدم، در صندوق عقب خودرو گذاشتم و به جاده آرادان رفتم. جسد را در محلی خلوت رها کردم. بعد خودم سیگار کشیدم. تهسیگار را به سمت جسد پرت کردم که روی ملحفه روغنی افتاد و آتش گرفت. من جنازه را از قصد آتش نزدم. بعد از آن فرار کردم، اما بهشدت عذاب وجدان داشتم. سه شبانهروز در ماشینم ماندم، اما بعد از آن هرطور بود، به خانه برگشتم و عاقبت دستگیر شدم.
بنا بر این گزارش، متهم درحالحاضر در بازداشت بهسر میبرد و تحقیقات از او ادامه دارد.