رابطه ایران و بریتانیا از امروز چه تغییری خواهد کرد؟
جمهوری اسلامی ایران برای اولینبار با بریتانیایی مواجه است که عضو اتحادیه اروپایی نخواهد بود.
به گزارش اقتصادآنلاین، روحاله نخعی در شرق نوشت: از نگاه برخی، این مسئله بهعنوان فرصتی برای ایران دیده میشود. بهطور خاص این تصور وجود دارد که در فضای تجاری بریتانیایی که دیگر از مزایای عضویت در اتحادیه اروپا برخوردار نیست، این کشور احتمالا بیشتر پذیرای گسترش روابط تجاری خود با کشورهای جدید باشد و ایران نیز شانس این را دارد که در میان این کشورهای جدید قرار بگیرد. حمید بعیدینژاد، نسخه معتدلتری از این موضعگیری را مطرح کرد. سفیر ایران در بریتانیا علاقهمندی دولت لندن برای گسترش روابط اقتصادی با ایران در دوره پسابرگزیت اشاره کرد و افزود: «برای رسیدن به نقطه مطلوب چالشهایی وجود دارد که باید بر آنها فائق آمد که مهمترین آن وجود تحریمهای تحمیلی توسط آمریکا، با توجه به ارتباط نزدیک بازارهای مالی لندن با واشنگتن است». او البته به توافقهایی که در دوره پسابرجام بین دو کشور امضا شد نیز اشاره کرد.
به نظر میرسد این تصورات در واقعیت صحنه سیاسی و روابط ایران و بریتانیا با مشکلات جدی مواجه است؛ مسئله اولی که سر راه چنین افزایش روابطی مانع ایجاد میکند، شکل جدید رابطه بین بریتانیا و مهمترین متحدش در دنیای پسابرگزیت، یعنی ایالات متحده است. همانطورکه یکی از آخرین میهمانان خارجی لندن در اتحادیه، وزیر خارجه آمریکا بود.
تمام شواهد حاکی است بخش مهمی از سرمایهگذاری بریتانیا برای روزهای بیرون از اتحادیه، چه بهلحاظ سیاسی و چه بهلحاظ اقتصادی، روی رابطهاش با این متحد قدیمی انجام شده است و آمریکا درحالحاضر از هیچ مسیری برای محدودکردن روابط ایران فروگذار نمیکند. دولت ترامپ بهتازگی برای اینکه اروپاییهای برجام را به اقدام علیه ایران در بستر این توافق قانع کند، دست به تهدید اعمال تعرفه روی صنعت خودروسازی آنها زد. قطعا در فضایی که مذاکرات و بحثها برای شکلدهی به رابطه جدید بین واشنگتن و لندن در جریان است و کاخ سفید اهرم فشار جدیدی در اختیار دارد، اجازه نخواهد داد لندن به تهران نزدیکتر شود.
مسئله دیگر این است که حتی در غیاب روابط مستقیم بریتانیا و ایالات متحده، آمریکا بر سر تحریمهایی که علیه ایران اعمال کرده، بسیار به سختی استثنا قائل میشود. اگر کشوری مثل عراق میتواند در این شرایط همچنان روابط خود را با ایران حفظ کند، هم بهدلیل موقعیت سیاسی و امنیتی خاصش است و هم بهدلیل وابستگی جدی اقتصاد عراق به ایران که باعث میشود پذیرش قطع ارتباط با ایران هزینهای غیرقابلتحمل برای این کشور داشته باشد، بریتانیا آن تمایل و آن وابستگی را ندارد که بخواهد یا بتواند چنین معافیتی از آمریکا بگیرد. بریتانیا نه نیاز اقتصادی غیرقابلجبرانی به ایران دارد و نه فرصت تجاریای که آنچنان برایش جذاب باشد و ارزش مشکلاتش را داشته باشد.
در واقع شاید برعکس این ماجرا جریان دارد. تصورات درباره فرصت بهبود روابط لندن با تهران بعد از فاصلهگرفتنش از بروکسل، بر مبنای این فرض است که بریتانیا بهدلیل عضویت در اتحادیه اروپا در مقابل ایران قرار میگرفته، درحالیکه مرور تاریخ نشان میدهد بریتانیا را میتوان جدیترین مخالف ایران در میان اروپاییان خواند. بریتانیا که در اختلافات اروپا با ایران نه پیرو که پیشگام و رهبر بود، اکنون شاید بهتنهایی حتی راحتتر بتواند علیه ایران تصمیم بگیرد. این تصمیمگیری البته با روابط بریتانیا در منطقه نیز همخوانی دارد. پادشاهی متحده، روابط سیاسی و اقتصادی نزدیکی با رقبای ایران در منطقه، یعنی دولتهای عرب و در صدر آنها عربستان سعودی داشته و دارد. در فضایی که بریتانیا بخواهد مستقل درباره خاورمیانه تصمیم بگیرد و در فضای اختلاف بین عربستان سعودی بهعنوان دوست قدیمی و ایران بهعنوان خصمی کهن، مشخص است چه تصمیمی خواهد گرفت.
حزب حاکم در بریتانیا نیز مسئله را شفافتر میکند. اگر حزب کارگر، آن هم با رهبری جرمی کوربین الان کنترل ساختمان شماره ۱۰ و اکثریت پارلمان را در اختیار داشت، ممکن بود ناگهان با بریتانیایی روبهرو شویم که مایل به دوستی با ایران و بلکه همدل با مواضعی مثل حمایت از فلسطین در مقابل اسرائیل باشد؛ اما قدرت سیاسی در بریتانیا فعلا در ید اختیار محافظهکارانی با رهبری بوریس جانسون است و حزب کارگر گرفتار ترمیم زخمهای شکست سنگینش در آخرین انتخابات. مواضع حزب محافظهکار در مقابل ایران آشکار است و احتمالا این یکی از موضوعاتی است که در آن بریتانیا نه بهخاطر اجبار و محاسبه بلکه با کمال میل، همراه ایالات متحده خواهد شد؛ بهویژه در روزهایی که رابطه ایران و بریتانیا، در سایه درگیریهایی مثل ماجرای نفتکشها در اوایل سال جاری و مسئله بازداشت سفیر در هفتههای گذشته، از وضعیت معمول خود نیز بدتر است. بوریس جانسون بهعنوان نخستوزیر یکی از اروپاییهای امضاکننده برجام، بهتازگی پیشنهاد داده بود که بهجای «توافق ایران»، عنوانی که برجام در اروپا و آمریکا با آن شناخته میشود، «توافق ترامپ» با ایران امضا شود. این اظهارنظر البته تلاشی برای جلب نظر ترامپ و نیز الگوبرداری از رویکرد رئیسجمهور آمریکا در امضای نسخههای جدید توافقات قدیمی با نام خودش بود اما نشان میداد نخستوزیر بریتانیا به عنوان یکی از طرفهای برجام، در تقابل ایران و آمریکا به کدام سمت متمایل است.
دومینیک راب، وزیر خارجه بریتانیا، همین پنجشنبه با مایک پمپئو، همتای آمریکایی خود، دیدار و گفتوگو داشت. طبق گزارش ایسنا او در همین دیدار در کنار پمپئو با ادعای اینکه ایران روزبهروز بیشتر از جامعه بینالمللی فاصله میگیرد، افزود که باید برای چنین رفتارهایی مجازاتی متناسب در نظر گرفته شود. این دو همچنین توافق داشتند که فعالیتهای بیثباتکننده ایران مایه نگرانی کشورهای غربی است. این قطعا اظهارات وزیر خارجهای نیست که بیصبرانه منتظر شنبه است تا با تهران تماس بگیرد.