دولت صادقانه علت افزایش نرخ بنزین را اعلام کند
دولت در روزهای اخیر قیمت بنزین را افزایش داده و آن را سهمیهبندی کرده است. گفته میشود این اقدام در راستای اجرای قانون هدفمندی یارانهها اجرا میشود. از سوی دیگر قرار است از محل مابهالتفاوت افزایش قیمت، کمکهای نقدی به 18میلیون خانوار پرداخت شود.
به گزارش اقتصادآنلاین به نقل از آرمان، در همین باره با حیدر مستخدمینحسینی- تحلیلگر اقتصادی- گفتوگو کرده است که در ادامه میخوانید.
برنامه دولت در پرداخت مابهالتفاوت نرخ بنزین درقالب حمایتهای دولتی به 18 میلیون خانوار را چگونه ارزیابی میکنید؟
رویکردی که دولت نسبت به برنامههای اقتصادی دارد یک رویکرد مثبت در جهت اصلاح برنامههای اقتصادی نیست. رویکردی مقطعی است و در یک برش زمانی که دولت با مشکلات تامین منابع مالی مواجه میشود قابل رفع است. به همین علت، نمیتواند به عنوان یک برنامه بلندمدت در چارچوب برنامههای استراتژیک یک حوزه اقتصادی تلقی شود، بلکه بیماری اقتصادی را افزایش میدهد. متاسفانه تکیه دولت، مسئولان دولتی و البته عدهای از کارشناسان در بحث فرآوردههای نفتی این است که نرخهای داخلی باید با قیمت جهانی برابری کند و در غیر این صورت اتلاف منابع است. این امر بدون در نظر گرفتن طرف دوم معادله که بحث درآمد خانوارهاست رخ میدهد. دیگر اینکه دولت راهکار رفع مشکلات و بیماری اقتصادی را فقط در چارچوب افزایش قیمت میبیند. یعنی از حوزه اقتصاد دولت این را یاد گرفته که قیمت را بالا ببرد و از جیب مصرفکننده در بیاورد و به جیب دولت بگذارد. در کنار این افزایش منت هم میگذارد و میگوید که من مابهالتفاوت این افزایش را به مردم میدهم. چه رقمی را میخواهد بدهد؟ اصلا آن رقمی که اعلام شده در شان ملت ایران است؟ آن عدد سهمی را در هزینههای ما شکل میدهد؟
به نظر شما این افزایش قیمت بر تورم تاثیری خواهد داشت؟
چطور میشود بعد از چند ماه از ابلاغ قانون بودجه 98، دولت به یکباره قیمت بنزین را 50 تا 300درصد افزایش میدهد؟ این خیلی مهم است که وقتی خود دولت قیمت کالایی که در اختیارش است را به این میزان افزایش میدهد، نتیجه دیگر را باید از بازار بگیرد که خود بازار هم به تبع هزینهها، قیمت کالا را افزایش میدهد. این اقدام روی تورم اثر خواهد داشت. گویا دولت خیلی هم علاقهمند نیست که اقتصاد در ثبات باشد زیرا کسری بودجه در ثبات اقتصادی تامین نمیشود و تامین منابع مالی برای دولت، در بیثباتی صورت میگیرد. در شرایطی که در چندماه گذشته قیمت ارز و تورم داشت روند باثباتی پیدا میکرد، خود دولت عامل بر هم زننده این وضعیت شده است. در این صورت دولت نباید تورم حاصل از این اقدام را بر گردن عواملی در بازار بیندازد و بگوید اینها اخلال کردند. باید قبول کرد اخلال را کسانی که این تصمیمهای نابجا را در زمانهای نابجا میگیرند انجام میدهند.
با توجه به اوضاع نابسامان اقتصادی تحلیل شما از دلایل این اقدام دولت چیست؟
از دولت میخواهیم گزارشی که منجر به افزایش قیمت بنزین شده است را ارائه دهد. کدام وزارتخانه گزارش داده است؟ یک عدهای علاقهمند هستند که دولت قیمت را به اندازه فوب جهانی ارائه دهد که موجب نارضایتی مردم شوند و بهرهبرداریهای خاصی از این بحث به عمل بیاورند. اما خواسته واقعی ملت و جامعه این است که دولت صادقانه و در کمال درستی علل این افزایش را مطرح کند. اگر علت این است که اختلاف قیمت بنزین جهانی با ما زیاد است و میخواهیم به آن حد برسیم، باید درآمدها را هم به آن حد برسانیم. الآن درآمد کف جامعه 5/1میلیون تومان است. روی این میزان درآمد باید چه اسمی گذاشت؟ این افراد زیر خط فقرند. حالا دولت بگوید من برای اینکه این فاصله را ترمیم کنم قیمت را بالا میبرم و از مابهالتفاوت این افزایش به مردم پول میدهم؛ اگر قرار است که آن را به مردم بدهید از اول قیمت را بالا نبرید. در صورتی که راهکارهای دیگری وجود دارد و دولت میتواند از آنها استفاده کند.
چه راهکارهایی را پیشنهاد میکنید؟
یکی اینکه هزینههایش را کنترل کند. دولت در این مدت شش سالی که از عمرش میگذرد، هزینه جاری خود را بیش از چهار برابر کرده یعنی 400درصد افزایش داده و بنابراین مصرفش بالا رفته است؛ در صورتی که اگر میتوانست هزینهها را مدیریت کند، نیازی نبود که در این مقطع چنین اقدامی کند. کاری که دولت باید انجام دهد این است که میان درآمد و هزینهها تعادل ایجاد کند و قیمتهای جهانی را به رخ مردم نکشد. که هزینهها را برای مردم بر اساس قیمت جهانی در نظر بگیرد و درآمدها را بر مبنای فقیرترین کشورهای جهان! این ظلمیست که به مردم خواهد شد.
آیا میتوان این پرداخت مابهالتفاوت را نوعی انتقال ثروت از دهکهای بالا به دهکهای پایین دانست؟
عددی که دولت در نظر میگیرد به مفهوم انتقال ثروت نیست. صورت ظاهر آن این روند را نشان میدهد. در کلیت باید گفت که این ارقامی که میخواهند بهعنوان کمک حمایتی بدهند اصلا عددی را تشکیل نمیدهد. چنانچه خود یارانهای که الآن 45هزار تومان شده ارزشی در حد شش هفت هزار تومان دارد. حالا بخواهیم به آن عددهای جزئی هم اضافه کنیم و اسم آن را انتقال ثروت بگذاریم. دولت دارد این برنامه را اجرا میکند تا کسری بودجه و منابع مالی خود را تامین کند. این اقدام محاسبهاش اصلا سنگین نیست. به طور متوسط ما روزی 90میلیون لیتر بنزین مصرف میکنیم با توجه به تعداد خودروها اگر حساب کنیم میبینیم که آنچه به ملت داده میشود حتی اکر همه را هم شامل شود، باز درآمدی که نصیب دولت میشود خیلی بیشتر از این میزان است. بنابراین هدف این نیست که بگوییم برای مردم قدم برداشته میشود.
گفته میشود افزایش قیمتها در چارچوب قانون هدفمندی صورت میگیرد، تحلیل شما چیست؟
همین مکانیزم با همین ایده در زمان احمدینژاد هم پیاده شد و گفتند که فرآوردههای نفتی را به قیمت فوب خلیج فارس مصوب میکنیم و در نتیجه کشور گل و بلبل خواهد شد و انتقال ثروت صورت میگیرد، اما آیا صورت گرفت؟ نه. در همین مدت تعداد بدهکاران بانکی افزایش پیدا کرد، ارقامی که آنها دریافت کردند در طول تاریخ کشور سابقه ندارد و ما میبینیم که با اجرای بحثهایی تحت عنوان حمایت از مردم برای کمک اقتصادی، اوضاع و احوال مردم به جای اینکه بهتر شود خیلی بدتر شد.