دختران مکانیک شهر زیبا!
چشممان به دیدن خیلی چیزها عادت ندارد. عادت نداریم زنی سکاندار یک هواپیما باشد یا در کارگاه نجاری کند، در اسطبل، اسب نعل کند یا زیر یک ماشین برود و به تعمیر آن بپردازد اما همه اینها اتفاقاتی است که این روزها شاهد رخ دادن آن هستیم. کیانا یاراحمدی و نیلوفر فرهمند دو دختری هستند که از دنیای حقوقی و کارهای ثبتی و مجسمهسازی و عکاسی به کار مکانیکی که علاقه همیشگیشان بوده روی آوردند و حالا پنج ماه است که لنت عوض میکنند و گیربکس باز میکنند. گفتوگوی ما را با کیانا یاراحمدی بخوانید.
به گزارش اقتصادآنلاین، هفت صبح نوشت، کیانا و نیلوفر هر دو ۲۹ ساله هستند. کیانا کارشناسی حقوق دارد و نیلوفر گرافیک خوانده است. هر دو از کودکی عاشق ماشین و موتور بودند اما هیچ وقت فکرش را نمیکردند بتوانند در این حیطه وارد شوند چون همیشه این ذهنیت را داشتند که این کار، یک کار مردانه است و ممکن است با مخالفتهایی مواجه شوند. تا اینکه خیلی اتفاقی با یکی از دوستان خانوادگیشان که ۱۵سال مکانیک بود، مشورت کردند و موافقت و پذیرش علی آقای هامونی، صاحب مغازه باعث شد این دو نفر وارد محیط تعمیرگاه شوند.
کیانا یار احمدی میگوید:«پیدا کردن تعمیرگاهی که مورد اطمینان باشد سخت است. اگر سخت نبود من زودتر از اینها سراغ این کار رفته بودم اما چون ایشان آشنا بود،خانوادهمان به راحتی و بدون هیچگونه مخالفتی با تصمیم ما موافقت کردند و ما تحقیقات تئوریمان را در خانه انجام میدادیم و مطالعه میکردیم و در تعمیرگاه کارها را به صورت عملی انجام میدادیم.»
*** خودم را تا ۳، ۴ سال آینده شاگرد میدانم
کیانا و نیلوفر هر روز از ساعت ۱۱ صبح تا ۸ شب حتی روزهای تعطیلشان را در تعمیرگاه میگذرانند. هیچ حقوق و دستمزدی دریافت نمیکنند و فقط طبق گفتههای خودشان برخی مشتریها وقتی به آنجا میآیند به صورت خودجوش به آنها انعام میدهند. از کیانا میپرسم فکر میکنی چند سال باید آموزش ببینید که به یک اوستا کار تبدیل شوید و او میگوید:« تعمیرگاه شبیه یک اقیانوس است. تقریبا همانند علم پزشکی یا همان علم حقوق. چون زمان باعث میشود که روز به روز با پیشرفت تکنولوژی ماشینها آپدیت شوند و معلومات و دانش ما هم باید آپدیت شود.
راستش را بخواهید به نظر من این کار انتها ندارد. دراصل در این کار پیشرفت وجود دارد که من این پیشرفت را حداقل تا سه، چهار سال آینده میبینم و در این مدت خودم را شاگرد میدانم.» او همچنین میخواهد این کار را به صورت آکادمیک هم پیش ببرد، در دانشگاه مکانیک بخواند و در آینده بستری را برای آموزش زنان علاقهمند به این کار فراهم کند.
*** مکانیکی را یک کار مردانه نمیدانیم
واکنشها هم مثبت است اما کیانا آن روزهای اول از ترس نگاه بد مردم وقتی مشتری به تعمیرگاه میآمده در قسمت پشتی گاراژ مخفی میشده وکمکم وقتی با واکنشهای مثبت مردم از هر قشر، فرهنگ و سن مواجه شده راحتتر به میدان کار آمده و ثابت کرده که این کارشان در حد شواف نیست بلکه فقط علاقه و عشق است که باعث شده این دو دختر در سرما و گرما سر این کار حاضر باشند.
کیانا درباره میزان علاقهاش به این کار میگوید:«کنجکاوی و علاقهام نسبت به ماشینها باعث میشد یکی از تفریحاتم این باشد که روزهای تعطیل سراغ بازدید از ماشینهای دو دیفرانسیل و آفرودی بروم یا اینکه همیشه خیلی از کارهای ماشینهای دوستانم را من انجام میدادم. مثلا آنها را تعمیرگاه میبردم و این فرصت که به محیط تعمیرگاه وارد شوم را از دست نمیدادم.» این دختران با دستهای سیاه اما لاک زده به این کار مشغولند و معتقدند این کار، کاری مردانه نیست و صرفا عرف جامعه باعث شده زنان در این قبیل کارها دیده نشوند. آنها میگویند:«ظرافت زنانه و قدرت مردانه در کنار هم است که باعث میشود یک کار به نحو احسن انجام شود.»