توقف تبلیغات در شبکه کودک
تبلیغات در میانه پخش برنامههای کودک از مدتها پیش محل دعوا بود و بارها مجریان و حتی مدیر شبکه کودک نسبت به آن گلایه کرده بودند اما از این پس، براساس دستور تازه معاون سیما و مصوبه شورای معاونان سازمان صداوسیما پخش آگهیهای بازرگانی از شبکه کودک متوقف خواهد شد.
خبری که دیروز محمد سرشار، مدیر شبکه کودک درباره توقف پخش آگهیها اعلام کرد پیشزمینههای زیادی دارد؛ ازجمله کمپینی که در چندماه گذشته با هشتگ «پویا بدون تبلیغات» از سوی مادران در شبکههای مجازی به راه افتاد و سروصدای زیادی هم به پا کرد، البته مادران فقط به کمپین اکتفا نکردند و به گواه مدیر شبکه کودک «بسیاری از آنها هر روز با سامانه ۱۶۲ روابطعمومی صداوسیما تماس گرفتند و در هر فرصتی، صدای مطالبه بهحق خود را به گوش مسئولان رساندند.»
به گزارش اقتصادآنلاین به نقل از شهروند، محمد سرشار البته خود نیز یکی از منتقدان ماجرا بود: «بهطور کلی نه انتخاب و نه پخش هیچیک از آگهیهای بازرگانی در حوزه اختیار شبکههای تلویزیونی نیست؛ ازجمله همین تبلیغ تبلت یا حتی آگهیهایی چون تبلیغ قابلمه، ماسک صورت، کرم دورچشم و... که این روزها متاسفانه از شبکه کودک شاهد هستیم. این آگهیها از طرف اداره کل بازرگانی سازمان انتخاب شده و به پخش میرسند. لذا ما حتی درخصوص یک فریم از این آگهیها هم نمیتوانیم اعمالنظر داشته باشیم.» سیدصادق طباطبایی، عضو کمیسیون فرهنگی مجلس هم نمایندهای بود که بارها نسبت به پخش آگهی از برنامههای کودک انتقاد کرده بود: «رسانه ملی حتی در سختترین شرایط مالی هم نباید از برنامههای کودک و نوجوان خرج کند.» همه اینها در شرایطی است که در برخی از شبکههای تلویزیونی دنیا مثل شبکه بیبی تیوی، شبکه آمریکایی اسپیستون، دیزنی چنل یا کارتون نت ورک فرانسه پخش آگهی برای کودکان ممنوع است؛ چراکه اساسا کودکان تفاوت میان آگهی و برنامه تلویزیونی را متوجه نمیشوند، بنابراین از تبلیغات تاثیراتینهچندان مناسب میپذیرند.
تبلیغ یا اسپانسر؟
با دستور جدید معاون سیما، احتمالا مسأله تبلیغ فعلا در شبکه کودک حل خواهد شد اما مشکل اسپانسر همچنان باقی است. تلویزیون تا دهه٨٠ بودجه قابل قبولی برای ساخت برنامههای کودک داشت اما از آن به بعد، با کاهش بودجهها رفتهرفته پای اسپانسرها به برنامه کودک و نوجوان باز شد و حالا اسپانسر جزو جدانشدنی برنامههای سیما و حتی برنامههای کودک شده است؛ موضوعی که انتقادهای فراوانی را هم به همراه دارد. علی فروتن یکی از اعضای گروه عمو فیتیلهایهاست که در دهه٨٠ این برنامه را روی آنتن شبکه دو بردند. او گلایههای زیادی درباره ماجرای اسپانسر و تبلیغات برای کودکان دارد. فروتن البته معتقد است که این دستور به دلیل نبود درخواست آگهی از سوی معاون سیما داده شده است: «بعید میدانم این دستور جدید، اسپانسرها را هم در بربگیرد اما درباره حذف تبلیغات هم معتقدم مدیران سیما دست پیش گرفتهاند. این روزها برنامههای کودک آنقدری اقبال ندارد و اساسا برنامههای چشمگیری ساخته نمیشود؛ بنابراین اصلا تولیدکنندگان هیچ انگیزهای برای گنجاندن تبلیغاتشان در این شبکهها ندارند و فکر میکنم مدیران در این شرایط از خیر آگهیها گذشتهاند.» او اما دل پری از روند گرفتن اسپانسر برای برنامههای کودک دارد: «از حدود ٥سال قبل تولیدات برنامههای کودک و نوجوان در تلویزیون دچار مشکل بودجه شده است و دیگر تأمین مالی برنامه مثل گذشته نیست. آوردن اسپانسر به یک قانون نانوشته در تلویزیون تبدیل شده است؛ هر طرح و برنامهای که به آنها داده میشود، میگویند اول برو اسپانسر بیاور. این رویه واقعا دور از انصاف است؛ چون من آدمی نیستم که دنبال اسپانسر بروم. البته همکاری وزارت بهداشت در زمینه برنامههای کودک با تلویزیون خوب بوده اما باز هم کم است.» فروتن میگوید، در دهههای گذشته بودجه همه برنامهها را سازمان تقبل میکرد و اصلا حرفی از اسپانسر و پشتیبان مالی نبود: «اسپانسر هم فینفسه چیز بدی نیست اما باید طوری وارد کار شود که در روند قصه دخالت نکند، درحالی که اسپانسرها چون پول دادهاند، در همه چیز دخالت میکنند. در اینصورت برنامه و قلم آن در خدمت اسپانسر است.» این مجری برنامه کودک از تجربه ورود اسپانسر به برنامه عموفیتیلهایها بهعنوان یک تجربه نهچندان مطلوب یاد کرد: «چندسال آخر برنامه عموفیتیلهایها، زرماکارون اسپانسر برنامه شد و در بخشهایی از برنامه واقعا به من برمیخورد؛ ما حتی ماکارونی را برای تبلیغ در دستمان میگرفتیم. حالا هم که سراسر شبکههای تلویزیونی و همه برنامهها پر از اسپانسر و قصه مربعستارههاست، است که معتقدم به نوعی کلاهبرداری است.»
مجید قناد هم از سالها قبل خود را بهعنوان تهیهکننده و مجری برنامههای کودک و نوجوان در تلویزیون معرفی کرده است، تقریبا همین انتقادات را به شکل دیگری دارد. او میگوید که مگر میشود مثلا یک بانک یا یک صندوق اسپانسر برنامه کودک شود: «اینکه تبلیغات دیگ، قابلمه یا یخچال برای کودک حذف شده، خیلی خوب است اما مسأله اصلی اسپانسرها هستند. نباید برای برنامههای تولیدی کودک اسپانسر داشته باشیم. من نمیتوانم برای کودکان از بانک حرف بزنم. حتما باید برای تولید برنامهها منبع مالی داشته باشند تا برنامهسازی شکل بگیرد، چون اینها آیندهساز هستند و برایشان برنامه نسازیم، خوراکشان را از جای دیگر میگیرند. معتقدم برنامههای کودک نباید مشارکتی باشد و بودجه را صداوسیما بدهد. اگر هم تصمیم بر حضور اسپانسر گرفته شد، باید ببینیم چه اسپانسری است؟ همراه اول به درد اسپانسر کودک نمیخورد. اسپانسرهای مرتبط به حوزههای کتاب و کتابخوانی، صرفهجویی آب، نکات ایمنی، محیطزیست و مسائل بهداشتی به درد حوزه کودک میخورد.» مدیران صداوسیما این روزها به هر دلیلی یک تصمیم خوب گرفتهاند و تبلیغات در برنامههای تلویزیونی شبکه کودک را حذف کردهاند اما مشکل اسپانسرها همچنان باقی است. بنابراین بهتر است قدم بعدی مدیران سازمان صدا و سیما هم ساماندهی اسپانسرهای برنامههای کودکان باشد. احتمالا در شرایط اقتصادی کنونی صحبت از حذف اسپانسر دور از ذهن است اما میتوان شرکتها و تولیدکنندگانی را در لیست اسپانسرها قرار داد که خیلی هم از ماموریتهای آموزشی و آگاهیبخشی برنامههای کودک دور نباشد؛ چون طیبه سیاووشی، نماینده مجلس هم دیروز تلویحا اعلام کرد که اگر اسپانسرها نباشند، عملا برنامههای کودک روی زمین میماند.
صحبت از اسپانسر کسر شأن مدیران گذشته بود
الهه رضایی، مجری قدیمی برنامههای کودک: «هیچوقت نباید در میان برنامههای کودک تبلیغات چیپس و پفک پخش شود، چون معتقدم حواس کودکان از آن برنامه پرت میشود. سازمان صداوسیما در سالهای اخیر هیچوقت بودجه مالی خوبی نداشته است و به همین دلیل هم به اسپانسرها روی آوردهاند. اینکه تبلیغات در برنامههای کودکان حذف شود، خوب است اما مسأله اصلی اسپانسرها است. معتقدم کودکان به قدری باید برای یک رسانه ارزشمند باشند تا بودجههای قابل قبولی برای برنامههای آنان درنظر گرفته شود. اگر هم مدیران بنا بر ضرورتها مجبور به گرفتن اسپانسر شدند، باید حضورش در برنامه بسیار نامحسوس باشد. در دهه٧٠ و ٨٠ اصلا صحبت از اسپانسر نبود و در واقع گرفتن مشارکت مالی کسر شأن مدیران آن زمان بود؛ چون بودجه سازمان کفایت میکرد. درحال حاضر افرادی که در سازمان صداوسیما با عناوین شغلی مختلف مثل برنامهساز و تهیهکننده کار میکنند و حقوق میگیرند، بیکار هستند اما در گذشته همینها که حقوق میگرفتند، برنامه هم میساختند. حالا شما هر طرح و برنامهای که به سازمان ببرید، شرط اصلی قبول آن اسپانسر است و این برنامهسازی برای کودکان را سخت کرده است.