خطر بیخ گوش خانههای ارزشمند تهران
«تهران بیش از 6 هزار خانه تاریخی داشته که از آن میان تنها 2هزار و 500 خانه باقی مانده است». این آماری که چندی قبل شهردار تهران به بهانه آغاز هفته تهران، به آن اشاره کرده است در نگاه اول شاید موید فاجعهای تاریخی و فرهنگی در پایتخت کشورمان باشد.
به گزارش اقتصادآنلاین به نقل از اعتماد، تخریب خانههای قدیمی و تبدیل آن به خانههای جدید و مدرن چیزی نیست که بتوان به سادگی از کنار آنها گذشت. خانههایی که در بسیاری از کشورهای جهان، پس از بازسازی و مرمت به موزه و مراکزی فرهنگی یا کاربریهای مشخص تبدیل میشوند تا هم برای تاریخچه شهرها حفظ شده باشد و هم از تخریب این سرمایههای ملی جلوگیری شده باشد. اهمیت این خانههای تاریخی در حدی است که در دوره قبلی مدیریت شهری مقرر شد تا 100 خانه تاریخی تهران بازسازی شود و در اختیار مدیران شهری قرار گیرد تا همراه با خانوادههایشان در آن سکونت پیدا کنند؛ وعدهای که هیچگاه محقق نشد. ولی به نظر میرسد امروز وضعیت کنونی خانههای تهران نسبت به گذشته بهبود پیدا کرده باشد. پیگیریهای شورای شهر و عزم جزم شهرداری برای تصحیح رویه تغییر کاربری خانههای تاریخی و تملک آنها و البته توقف صدور مجوز ساخت بیرویه برای آنها باعث شده تا کمی از روند تخریب این خانهها در سالهای گذشته کاسته شود. با همین رویکرد و به بهانه آغاز هفته تهران، گفتوگویی با «ابوالفتح شادمهری»، مدیرکل بافت تاریخی شهرداری تهران انجام دادهایم که در زیر میخوانید؛ گفتوگویی در مورد هر آنچه در باب بافتهای تاریخی تهران در حال وقوع است و سرنوشت این خانهها؛ سرنوشتی که به اعتقاد او، آیندهای روشن را پیش رو دارد.
همانطورکه میدانید، این هفته به نام هفته تهران نامگذاری شده است. هفتهای که قرار است در آن تهران و پتانسیلهای پیدا و نهان آن معرفی شود. یکی از این پتانسیلها بدون شک، قابلیتهای تاریخی شهر ماست. در تمام جهان با احیا و بازسازی خانهها و معابر تاریخی، تلاش میکنند تا از آنها برای هویتبخشی بیشتر به زندگی امروزی و همچنین کسب درآمدهای پایدار برای شهر استفاده کنند، اما در تهران با وجود شعارهایی که داده شده تاکنون در عمل چنین اتفاقی رخ نداده و هنوز که هنوز است هر از چندگاهی شاهد انتشار اخباری در مورد تخریب یکی از بناهای تاریخی هستیم. حتی چندی قبل شهردار تهران در یک سخنرانی اعلام کرد که تعداد خانههای تاریخی تهران از 6 هزار به 2هزار و 500 خانه کاهش پیدا کرده است. سوال اول من این است که ما واقعا اینقدر خانه تاریخی در تهران داریم و اینکه اصلا بانک اطلاعاتی خاصی در مورد لیست این ابنیه وجود دارد یا نه؟
اجازه بدهید قبل از ورود به بحث در مورد این آمار توضیح کوتاهی بدهم. چند سال قبل یعنی زمانی که داشتند طرح تفصیلی تهران را تدوین میکردند قرار شد برای جلوگیری از تخریب بافت ارزشمند تاریخی تهران، مشاوران بگردند و هر خانه و ابنیهای که به نظرشان ارزشمند یا تاریخی میآید را اعلام کنند تا در سامانه طرح تفصیلی ثبت شود. این عدد 6 هزار خانه ارزشمند از همین جا نشات گرفته است. اما این به معنای آن نیست که تمام این ابنیه تاریخی هم هستند. در واقع ما فعلا این خانهها و بناها را در لیست مجزایی قرار دادهایم تا مانع از تخریب آنها شویم و بتوانیم سر فرصت و زمانی که مالکان آن برای ساختوساز یا ثبت آنها اقدام میکنند، در مورد اینکه واقعا ارزشمند هستند یا خیر، کار کارشناسی کنیم؛ وگرنه در طول سالهای گذشته تنها 300 تا 310 بنای تاریخی در تهران از سوی سازمان میراث فرهنگی ثبت رسمی شدهاند و شناسنامه دارند. گذشته از این، شاید شنیده باشید که در پایتخت به طور اخص یک محدوده تاریخی داریم که شورای عالی شهرسازی و معماری کشور آن را تایید و ما را ملزم کرده تا برای آن ضوابط و آییننامههای خاصی را تدوین کنیم. این بافت تاریخی از شمال به خیابان انقلاب، از شرق به خیابان 17 شهریور، از غرب به خیابان کارگر و از جنوب به شوش محدود میشود و در مجموع محدودهای به وسعت 2252 هکتار را در برمیگیرد.
پس باید بانک اطلاعاتی هم داشته باشید...
بانک اطلاعاتی به مفهوم تخصصی آن نداریم ولی هم لیست ابنیه ارزشمندی که از سال 86 و زمان تدوین طرح تفصیلی جمعآوری شده را داریم و هم تلاش کرده این لیست را به روز کنیم؛ ضمن آنکه الان مشخصات و ویژگیهای بخشی از این خانههای تاریخی و ارزشمند تهران را در سامانه TEHRAN.IR هم ثبت کردهایم تا همه بتوانند به آنها دسترسی داشته باشند و ببینند در شهرشان چه گنجینه عظیمی نهفته است.
گفتید که باید اطلاعات 6 هزار خانه و بنای ارزشمند طرح تفصیلی تهران کارشناسی شود. خب این کار را شما باید انجام دهید یا سازمان میراث فرهنگی؟
همانطورکه گفتید ارزش این املاک باید راستیآزمایی شود. از طرفی با توجه به کثرت آنها به دنبال آن هستیم که طی تفاهمنامهای با دانشگاهها و سازمان میراث، از این پس دانشجویان رشتههای مرتبط برای انجام پروژههای دانشگاهیشان بروند و این بناها را از لحاظ ارزش تاریخی راستیآزمایی و کارشناسی کنند. ما هم تلاش میکنیم برایشان تسهیلاتی در نظر بگیریم و لیست این خانهها را در اختیارشان قرار دهیم و کلا در این مسیر به آنها کمک کنیم.
خب پس با این حساب باید منتظر ثبت خانههای زیادی به عنوان خانههای تاریخی باشیم.
یکی از مشکلات ما این است که پروسه ثبت خانههای تاریخی خیلی طولانی است از سویی مالکان این ابنیهها نیز در شرایط کنونی چندان تمایلی برای ثبت آنها ندارند و این کار ما را مشکل کرده است. برای همین فکر کردیم که چه کنیم تا بتوانیم با ایجاد یک ارزش افزوده برای این ابنیه، مالکان آنها را تشویق به مشارکت در این کار کنیم. از قبل یک قانونی در مجلس پیگیری میشد به نام طرح حمایت از مرمت و بهرهبرداری از بناهای تاریخی. در یکی از بندهای این قانون پیشبینی شده بود که بناهای ارزشمند و تاریخی بتوانند از تسهیلات و بخشودگی استفاده کنند؛ البته در صورتیکه کاربری جدید آنها مورد تایید سازمان میراث فرهنگی باشد. چون الان اگر کسی بخواهد خانه ارزشمند یا تاریخیاش را تغییر کاربری دهد، باید پروسهای طولانی و گران را طی کند. باید مثل بقیه کلیه عوارضش را پرداخت کند و ضوابط را رعایت کند و... ما برای اینکه مالکان این ابنیهها را تشویق کنیم، در تدارک طراحی شیوهای هستیم که از طریق آن شهروندان با مراجعه به دفاتر خدمات الکترونیک درخواست مرمت خانههایشان را بدهند و بعد از آن، پروندههایشان پس از بررسیهای کارشناسی، در کمیته مشترکی که تشکیل شده بررسی شود. این رویه دو حسن خوب دارد؛ اول اینکه مالکان از شر قوانین و ضوابط دست و پاگیر امروزی برای مرمت و تغییر کاربری املاک ارزشمندشان خلاص میشوند و دوم اینکه ما هم میتوانیم مجوزهای این املاک را به سمتی صادر کنیم که نیاز زیرساختی شهر است.
یعنی چی؟
ببینید، الان اکثر کسانی که درخواست تغییر کاربری ابنیه تاریخیشان را دارند میخواهند آنها را سفرهخانه و کافیشاپ و... کنند. اما میتوان از این خانهها برای تامین کسریهای فرهنگی و زیرساختی شهرمان استفاده کرد. مثلا برای توسعه فرهنگسراها، زورخانهها، سالنهای فرهنگی و... در واقع اینهاست که میتواند معنای واقعی ارزش افزوده یک ملک باشد؛ ضمن اینکه هم اینک به دنبال این هم هستیم که عوارض نوسازی و عوارض زیربنایی دیگر را هم برای مالکان این ابنیه رایگان کنیم. چون بسیاری از این خانهها سالهاست که بدون استفاده ماندهاند و اکثرا هم عوارض و مالیاتشان را نپرداختهاند که طی سالهای متمادی رقم درشتی شده است و وارثان و مالکان آنها یا توان پرداخت آنها را ندارند یا رغبتی برای این کار ندارند و همین مانع از این میشود که برای مرمت بنای خود پا پیش بگذارند.
الان اگر کسی بخواهد در خواست مرمت و تغییرکاربری بنای ارزشمند خود را داشته باشد چقدر طول میکشد؟
خیلی زیاد. بیشتر از یک سال .... حتی موردی داشتیم که صدور مجوز آن 3- 2 سال طول کشیده بود و دست آخر شهردار منطقه با اختیارات و مسوولیت خودش مجوز برای مالک صادر کرده بود.
برای ثبت یک خانه تاریخی هم همین قدر زمان میبرد؟
اگر بیشتر از این نباشد کمتر نیست(لبخند میزند). برای همین هم هست که از سال 1309 که قانون لزوم ثبت ابنیه تاریخی به تصویب رسید تا امروز فقط کمی بیش از 300 اثر در تهران به ثبت رسیده است؛ ضمن اینکه در برخی موارد مالکان بلافاصله بعد از اینکه حکم ثبت رسمی صادر میشود، به دیوانعالی اداری شکایت، رای خود را نقض کرده و ملکشان را از حالت میراثی خارج کردهاند! برای همین و برای تشویق مالکان است که به دنبال آن هستیم که این ابنیه هم شامل معافیت ثبتی شوند.
الان در سامانه شهرداری اطلاعات چند خانه بارگذاری شده است؟
فکر کنم چیزی حدود هزار و 200 بنا. چون اطلاعات بسیاری از آنها نداریم. یعنی یا مالکان آنها اجازه بررسی و انتشار عکسها و مشخصات بناهای خود را نمیدهند یا مسوولان و مدیران سازمانها و ارگانهایی که این اطلاعات را در اختیار دارند، تمایلی برای مشارکت در این زمینه ندارند!
در حال حاضر اگر مالک یکی از این ابنیه ارزشمند یا تاریخی بخواهد برای ملک خود مجوز تغییر کاربری بگیرد و مثلا ملک خود را کافیشاپ کند، شما مجوز آن را صادر میکنید یا سازمان میراث فرهنگی؟
سازمان میراث فرهنگی. در واقع اگر میراث فرهنگی مجوز بدهد ما مشکلی نداریم.
فکر کنم تعدادی از ابنیه تاریخی تهران دست خود شهرداری است. درست است؟
بله. دقیقا. اکنون چیزی بین 70 تا 80 ملک تاریخی در اختیار شهرداری است که اکثرا در آنها سراهای محله و فرهنگسراها و انجمنهای فرهنگی و فعال هستند. کاربری اکثر آنها نیز به گونهای است که شهروندان نمیتوانند داخل آن را ببینند، یا در آنها را قفل کردهاند و رفتهاند. درحالیکه هر کدام از آنها تابلوهای بینظیری محسوب میشوند و میتوانند برای شهر ما که اصلیترین دغدغهاش، تامین درآمد پایدار است، ارزش افزوده پایدار ایجاد کنند. مثلا در منطقه 12، مدتی حمام نواب دست شخصی بود که در آنجا صنایع دستی میفروخت. الان هم دست فرد دیگری است که با بلیتفروشی آنجا را اداره میکند. اما اینکه «کاربری» نشد! آن هم برای حمامی که اکثرا تهرانیها از آن خاطره دارند و تاریخچهای بسیار زیبا و خاطرهانگیز دارند. یا در مثالی دیگر در دوره مدیریت شهری قبل، قرار شد 100 خانه تاریخی تهران بازسازی و در اختیار مدیران شهری قرار گیرد تا آنها در آنجا زندگی کنند. یکی از آنها خانه مهربان بود که در منطقه 12 قرار دارد و بنای بینظیری است. اما بعد از بازسازی، به هر دلیل وعده شهرداری محقق نشد و از آن به بعد در آن خانه بسته مانده است و کسی نمیتواند از آن دیدن کند. خیلیها میآیند و با خواهش و تمنا وارد میشوند تا این خانه را ببینند ... ولی چرا نباید در این خانه برای بازدید علاقهمندان باز باشد یا کاربری مفیدی در آن ایجاد شود؟
فرض کنید الان شخصی بخواهد یکی از این خانههای تاریخی را از مالک آن بخرد یا اجاره کند و در آن کسب و کاری راه بیندازد. باید بیاید پیش شما؟
راستش را بخواهید بعد از تجاربی که در مورد خانههای تاریخی کاشان و یزد داشتیم، تصمیم گرفتیم در مورد خانههای تاریخی تهران کمی محتاطتر عمل کنیم. مثلا برخی از خانههای تاریخی کاشان و یزد به انبار یا محل نگهداری حیوانات بدل شده است! خب اینکه نشد تغییر کاربری. وظیفه ما این است که زندگی را به این خانهها برگردانیم. برای همین با همکاری سازمان مشارکتها، دنبال راهکاری هستیم که شهرداری به عنوان تسهیلگر بتواند به علاقهمندان احیای این خانهها کمک کند. مثلا چند روز قبل یک زوج میانسال پیش ما آمده بودند به آنها یکی از خانههای تاریخی را معرفی کنیم که بخرند و تبدیل به دفتر وکالت کنند.... خب این میشود یک تغییر کاربری منطقی که هم برای خود شخص خوب است و هم برای شهر.
آماری هم از خانهها و ابنیهای که طی چند سال گذشته تبدیل به کافیشاپ و سفرهخانه و ... شدهاند دارید؟
تعدادشان نسبت به کل خانهها چندان قابل توجه نیست. گرچه ما هم آمار منسجمی در این زمینه نداریم ولی در کل از زمانیکه دکتر حناچی سکان شهرداری را در دست گرفتهاند واقعا جایگاه شهرداری در موضوع بافتهای تاریخی ارتقای قابل توجهی داشته است. یعنی چه میراث فرهنگی و چه سایر سازمانها واقعا پای کار آمدهاند و همگی مصمم هستند که برای حفظ و احیای این خانهها تلاش کنند.
شما گفتید که اجازه ساخت و ساز بیرویه و بدون مجوز به خانههایی که در لیست 6 هزار موردی طرح تفصیلی هستند را نمیدهید مگر با اجازه میراث، پس چطور شده که طی چند سال گذشته، تعداد این خانهها از 6 هزار به 2هزار و 500 مورد کاهش پیدا کرده است؟
ببینید، اولا همانطورکه گفتم این 6 هزار مورد خانهها و ابنیهای هستند که راستیآزمایی نشده بودند. یعنی ممکن است بعد از بررسی معلوم شده باشد که تعدادی از آنها در زمره خانههای تاریخی و ارزشمند نیستند و از فهرست خارج شده باشند. ازسویی، عدهای دیگر هم به هر حال ممکن است به طرق مختلف موفق شده باشند مجوز تخریب و ساخت بگیرند. مثلا چند وقت قبل یکی از مالکان این خانهها آمده بود از ما مجوز بگیرد. دیدیم که قبلا هم مجوز گرفته ولی تاریخ مجوز تخریب و ساخت آن گذشته و دوباره آمده بود مجوز بگیرد. گویا در این مرحله کارشناسان میراث بعد از بازدید تشخیص داده بودند که این بنا تاریخی است. خب بالاخره دفعه اول این فرد به هر ترفندی مجوز گرفته بود و چه بسا اگر تاریخ مجوزش تمام نمیشد، خانهاش را تخریب کرده بود. خانهای از عهد صفوی که واقعا بینظیر بود اما پشت دیوارهای رنگ و رو رفته رو به کوچه پنهان شده بود. به هر حال دلایل مختلفی وجود دارد.
الان این وظیفه شهرداری است که جلوی تخریب خانههای تاریخی را بگیرد یا وظیفه میراث است؟
وظیفه شهرداریهای مناطق است که مراقبت کنند تا خانههای تاریخی توسط مالکان آن تخریب نشوند.
ممکن است هنوز هم خانههای تاریخی وجود داشته باشند که جزو لیست طرح تفصیلی نباشند ولی شرایط خانههای ارزشمند را داشته باشند؟
بله. ممکن است. ولی ما اطلاعی نداریم. برای همین از همه شهروندان علاقهمند درخواست میکنیم اگر موردی را میشناسند به ما هم معرفی کنند. حتی به دنبال آن هستیم که از طریق سامانه 1888 و 137 راهکاری را در پیش بگیریم تا شهروندان همانگونه که مشکلات شهریشان را از طریق این سامانه اعلام میکنند، بتوانند موارد مرتبط با بافتها و خانههای تاریخی را هم به شهرداری اعلام کنند.
علاوه برخانههای تاریخی، تهران معابر و گذرهای زیادی دارد که میتواند در زمره بافت تاریخی قرار گیرد ولی متاسفانه تاکنون تلاشی جدی در این زمینه صورت نگرفته است. برای این معابر و گذرها برنامهای دارید؟
بله. به صورت جدی در حال پیگیری وضعیت معابر تاریخی تهران هستیم و برنامههای مفصلی برای آنها داریم. مثلا به پیشنهاد ما میراث فرهنگی در حال بررسی طرح تبدیل خیابان لالهزار به محور تاریخی است. این خیلی اتفاق خوبی است. از سویی همانطورکه میدانید گذرهای تهران، «قصه» ندارند و از این بابت تهران واقعا فقیر است. مثلا بهارستان، توپخانه، کویها و برزنهای قدیمی، ساختمان قدیمی مجلس و... هر کدام روایتگر قصههای تاریخی فراوانی هستند که متاسفانه شهروندان عادی چندان با آن آشنا نیستند. برای همین به دنبال این هستیم که سامانه «مکان رویدادها»ی شهر تهران را راهاندازی کنیم.
یعنی قرار است چه کار کنید؟
میخواهیم کاری کنیم وقتیکه شما وارد این سامانه میشوید و مکانی را انتخاب میکنید، بتوانید تمام رخدادهای تاریخی که در آن محدوده رخ داده، برایتان نمایش داده شود. مثلا وقتی که روی مجلس قدیم کلیک میکنید حوادثی چون به توپ بستن مجلس، یا تصمیمات مهمی که در آن گرفته شده یا رخدادهای اثرگذار تاریخی که در این محدوده بوده، برایتان به نمایش در میآید. در این راستا در تلاشیم عکسهای بینظیری که در کاخ گلستان و سایر منابع تاریخی هست را بگیریم و در این سامانه بارگذاری کنیم.
به عنوان مدیر بافت تاریخی شهر تهران، آینده خانهها و معابر تاریخی تهران را چگونه میبینید؟
از صمیم قلب معتقدم که آینده روشنی دارند. ما در مورد بافت تاریخی تهران با معدن طلایی مواجهیم که تاکنون فقط بخش کوچکی از آن را کشف کردهایم و معتقدیم که حالا حالاها برای کشف این معدن طلا وقت داریم؛ ضمن آنکه همانطورکه گفتم هدف ما فقط بازسازی بناها نیست بلکه به دنبال آن هستیم که روح زندگی در این خانهها جریان پیدا کند. مثلا یکی از مشکلات ما الان با بافت تاریخی بازار تهران است. درحال حاضر بسیاری از خانههای تاریخی کوچه، پسکوچههای بازار توسط بازاریها اجاره شده و تبدیل به انبار شدهاند ولی مسلما اگر ما تسهیلاتی برای مالکان در نظر بگیریم و آنها بتوانند راحتتر خانههایشان را بازسازی کنند و با بهای بیشتری آنجا را اجاره دهند، انبارها نیز خود به خود برچیده میشوند. امیدوارم روزی فرا برسد که این خانهها به عنوان سرمایههای ملی ما، آنقدر اهمیت پیدا کنند که نتوان به سادگی از کنار آنها گذشت.