محمدعلی نجفی صحنه قتل را دوباره بازسازی کرد
برج آرمیتای سعادتآباد دیروز یکبار دیگر به قرق خودروهای پلیس و اداره آگاهی درآمد و محمدعلی نجفی، شهردار پیشین تهران که متهم به قتل همسر دومش است، صحنه قتل را مجددا با حضور کارشناسان بازسازی کند.
به گزارش اقتصادآنلاین، مرجان لقایی در شرق نوشت: بازسازی دوباره صحنه جرم در حضور کارشناسان به دلیل ایرادی بود که دیوانعالی کشور بر پرونده وارد کرده و آن را از نقایص پرونده خوانده بود. دیوانعالی کشور مدتی قبل رأی قصاص صادره برای محمدعلی نجفی را نقض کرده و عنوان کرده بود هرچند اولیایدم اعلام گذشت کردهاند و قصاص از متهم ساقط شده، اما ممکن است ادعای نجفی و وکیلش درخصوص اینکه تیر کمانه کرده است درست باشد و این موضوع به بررسی مجدد نیاز دارد. با توجه به نقص وارده، روز گذشته سه کارشناس اسلحه و سه کارشناس پزشکیقانونی در صحنه حاضر شدند تا درخصوص نحوه قتل اظهارنظر کنند.
علاوه بر این شش کارشناس، سرگرد عزتی، کارشناس اسلحه که در جلسه دادگاه نیز حضور داشت، در این جلسه نیز حاضر شد. ساعت 10 صبح محمدعلی نجفی با خودروی بررسی صحنه جرم به پارکینگ ساختمان دوبرال برده شد و او را از راه پارکینگ به خانه منتقل کردند. دقایقی بعد محمدیکشکولی، عباسی و ترابی (سه قاضی پرونده) نیز در طبقه هفتم و منزل محمدعلی نجفی حاضر شدند. بهجز این افراد، وکلای نجفی و وکلای میترا استاد و داماد نجفی نیز حضور داشتند.
کارشناسان پزشکیقانونی و اسلحه ابتدا موقعیت خانه را مورد بررسی قرار دادند. خانه تقریبا صدمتری، دو اتاق خواب کوچک و یک سالن بزرگ و یک آشپزخانه اپن داشت. آشپزخانه نزدیک به اتاق خوابی بود که حمام در آن قرار داشت. در ابتدای در ورودی یک لابی کوچک و بلافاصله کنار آن اتاقی کوچک بود که حمام در آن قرار داشت. حمام بسیار کوچک بود. کارشناسان ابتدا وارد سالن شدند و منتظر دستور هیئت قضائی برای آغاز کارشناسی ماندند. با حضور قضات در سالن ابتدا پرونده به آنها نشان داده شد. کارشناسان بعد از تورق بخشهایی که به آنها مربوط میشد، حمام را مورد بررسی قرار دادند. هنوز آثار خون روی کاشی دیوارها وجود داشت. ضمن اینکه بالشی که نجفی ادعا میکند سلاح را پشت آن مخفی کرده و به حمام برده بود نیز توسط تیم هیئت قضائی به محل برده شده بود. نجفی در حمام حاضر شد و تشریح کرد چطور با همسرش، میترا درگیر شد.
او گفتههای قبلی خود را دوباره تکرار و تأکید کرد گلولهها در حالت بیتعادلی کامل شلیک شد و او تیری مستقیم به همسرش شلیک نکرد.
وکلای نجفی خارج از حمام ایستاده بودند و به گفتههای او گوش میکردند. کارشناسان سؤالات مختلفی پرسیدند و درباره اینکه دقیقا چطور با میترا درگیر شد و چطور متوجه شلیک گلولهها نشد از او پرسیدند و نجفی نیز توضیحاتی را ارائه داد.
این خانه تا دیروز با پلمب شعبه 9 دادگاه کیفری استان تهران بسته بود. هرچند خبرنگار ما فقط اجازه حضور چنددقیقهای در صحنه را یافت، اما همان نگاه چنددقیقهای نیز کافی بود تا مشخص کند وسایل خانه دستنخورده است. مبلها سلفونپیچشده مانده و هیچ وسیلهای باز نشده بود و بهجز یک میز ناهارخوری که پشت اتاق خواب و روبهروی آشپزخانه قرار داشت و چند صندلی دور آن چیده شده بود، هیچ چیز دیگری در خانه نظم نداشت.
آشپزخانه کاملا خالی بود. هیچچیز در خانه چیده نشده بود و به نظر میرسید برخی وسایل مانند وسایل فاسدشدنی یا وسایل میترا و پسرش از ساختمان خارج شده است، چراکه کمدها هم خالی بودند و فقط وسایل بزرگ مانند مبلها باقی مانده بودند. از آنجایی که آشپزخانه از دو طرف اپن بود، به راحتی میشد از آشپزخانه همه خانه را دید. پردهای روی پنجرهها نبود و بالکنی که نجفی گفته بود قصد داشت از آنجا خود را به پایین پرت کند در انتهای خانه قرار داشت. نجفی دوباره برای قضات تشریح کرد که روز حادثه دقیقا چه اتفاقی افتاد. او گفت بعد از درگیری با میترا به سمت همین بالکن رفته است.
نجفی لباس آبیرنگ زندان به تن و صندلهای چرمی به پا داشت و محاسنش کاملا مرتب بود. هرچند نجفی طبق معمول بسیار خوب با خبرنگاران برخورد کرد، اما گفتوگویی انجام نداد و در برابر سؤالات فقط لبخند میزد. او فقط به خبرنگار ما گفت: حالم خوب است. توضیحاتی دادم و کارشناسان هم هستند، توکل من طبق معمول به خداست.
قاضی محمدیکشکولی که ریاست شعبه 9 دادگاه کیفری استان تهران را برعهده دارد نیز گفت: کارشناسان صحنه قتل را دیدند و سؤالات خود را از آقای نجفی پرسیدند و متهم نیز به سؤالات پاسخ داد. آنها درخواست کردهاند که دو هفته برای اظهارنظر کارشناسی وقت داده شود و بعد از دو هفته نظر خود را اعلام خواهند کرد.
بعد از پایان جلسه بررسی صحنه جرم، حمیدرضا گودرزی، یکی از وکلای محمدعلی نجفی، به خبرنگار ما گفت: کارشناسان صحنه جرم را دیدند و آقای نجفی هم توضیحاتی را ارائه داد. این جلسه بهخاطر ایرادی که ما به پرونده وارد کردیم و دیوانعالی کشور نیز آن را پذیرفت تشکیل شده بود. کارشناسان اسلحه و پزشکیقانونی به این دلیل با هم در صحنه حضور داشتند که باید مشخص شود گلوله چطور دفرم شده است. این سؤالی بود که ما در دادگاه مطرح کردیم و جواب آن را نگرفتیم. دفرمشدن گلولهای که در بدن مرحوم استاد پیدا شده از مهمترین ابهامات پرونده است.
وی گفت: من و همکارم، خانم عقبایی، در محل حضور داشتیم و تمام مدت هم در خانه بودیم، اما لحظهای که آقای نجفی در حمام به سؤالات کارشناسان پاسخ میداد و صحنه را توضیح میداد، ما در آنجا حضور نداشتیم.
وی درباره اینکه چرا در صحنه حضور نداشت، گفت: هیئت قضائی باید به ما اجازه ورود به محل را میدادند یا اینکه از ما دعوت میکردند در آنجا حاضر میشدیم. کارشناسان سؤالی از ما نداشتند و سؤالاتشان از آقای نجفی بود. ما در آنجا حاضر بودیم تا در صورتی که لازم شد به سؤالات پاسخ دهیم.
در حین بازسازی صحنه جرم ساکنان برج آرمیتا وقتی در طبقه 7 توقف میکردند، شوکه میشدند. هرچند نگهبان ساختمان میگوید اهالی ماجرای قتل را فراموش کردهاند و زندگی عادی دارند، اما ادامه میدهد: با دیدن هر ماشین پلیس همه حساس میشوند که چه اتفاقی افتاده است.
حساسشدن اهالی ساختمان را همان ابتدا نیز میشد فهمید. زمانی که خودروی کلانتری مقابل برج توقف کرد تا رئیس کلانتری نیز در صحنه حاضر شود، یکی از اهالی نزدیک شد تا بپرسد دقیقا چه اتفاقی افتاده است.
او به خبرنگار ما گفت: ما سعی کردیم این مسئله را فراموش کنیم. صدای درگیری در روز حادثه زیاد بود. من دو طبقه با خانه آقای نجفی فاصله داشتم، اما صدای دعوا و درگیری را به راحتی میشنیدم، فکر کردم یک دعوای زنوشوهری است، بههرحال در خانهها پیش میآید. حتی صدای شلیک را هم شنیدم، اما از خانه بیرون نیامدم، چون در آن زمان داربست زده بودند و داشتند برای نمای ساختمان کار میکردند. من فکر کردم کارگری از روی داربست افتاده است. وقتی پسرم از مدرسه برگشت و گفت بیرون پر از پلیس است فهمیدم چه اتفاقی افتاده. در این برج کسی با کسی کاری ندارد و اهالی با هم ارتباط چندانی ندارند، اما این مسئله بهواقع روی همه تأثیر گذاشت، حتی روی قیمتهای خانه ما هم تأثیر گذاشت.
بسیاری از اهالی برج آرمیتا تا پیش از این نمیدانستند شهردار پیشین تهران با آنها همسایه است و مرگ میترا استاد این موضوع را برایشان مشخص کرد.
محمدعلی نجفی بعد از پنج ماه و 10 روز دوباره به برج آرمیتا و خانهای منتقل شده که سرنوشتش در آن تغییر کرده بود و ساعت 2 بعدازظهر تحتالحفظ مأموران اداره آگاهی به زندان اوین برگشت. او در زندان با برخی از زندانیان ارتباط دوستانهای برقرار کرده و چند زندانی را که بهخاطر ارقام بسیار پایین در زندان بودند با کمک خانوادهاش آزاد و بدهیهای آنها را پرداخت کرده است.