ابتکار ایران در مقابل ائتلاف امریکا
بحران در خلیجفارس، همه را از بازیگران منطقهای تا فرامنطقهای به تکاپو واداشته است. برخی مانند ایران برای حل و فصل بحران از اعضای منطقه میخواهند به منطقه روی آورند و برخی مانند عربستان سعودی و بحرین ترجیح میدهند به پرداخت اجارهبها برای امنیت خود ادامه بدهند.
در این میان کشورهایی چون عراق هم تلاش میکنند با میانجیگری سایه جنگ را از منطقه دور کنند تا حداقل جنگ به مجموعهای از مشکلاتشان اضافه نشود. امنیت در خلیجفارس و تنگه هرمز امنیتی محصور در یک منطقه نیست بلکه با امنیت اقتصاد جهانی و ثبات در بازار انرژی گره خورده است. در حالی که از نیمه بهار سال جاری مجموعهای از تحولات در منطقه خلیجفارس به خصوص تنگه هرمز زنگهای خطر را به صدا در آورده است هنوز هیچ گشایشی در بنبست موجود در رابطه دیپلماتیک میان رقبای منطقهای چون ایران و عربستان یا دوستان دیروز و دشمنان امروز چون عربستان و قطر رخ نداده است.
به گزارش اقتصادآنلاین به نقل از اعتماد، بحران در رابطه ایران و عربستان عملا وضعیت امنیت و ثبات در منطقه خلیجفارس را در حالت چراغ نارنجی قرار داده بود اما مجموعه تحولات اخیر که آخرین آنها حمله به تاسیسات نفتی آرامکو یا به اسارت درآمدن صدها نیروی ائتلاف سعودی توسط یمنیهاست، این چراغ را در حالت قرمز قرار داده است. از امریکا تا روسیه هرکدام نسخهای را برای برقراری ثبات و امنیت در این منطقه تجویز کردهاند و این در حالی است که طرحهای منطقهای متعدد جمهوری اسلامی ایران در سالهای اخیر همه روی میز ماندهاند.
همزمان با افزایش تنش در منطقه به دنبال حمله انصارلله یمن به تاسیسات نفتی عربستان سعودی، حسن روحانی، رییسجمهور کشورمان در مجمع عمومی سازمان ملل متحد از ابتکار تازه ایران با عنوان «ائتلاف برای امید و امنیت هرمز» یا به اختصار «ائتلاف برای امید هرمز» رونمایی کرد. ائتلافی که ایران از آن سخن میگوید 8 کشور منطقهای را دربرمیگیرد: ۶ کشور جنوبی خلیج فارس یعنی قطر، کویت، بحرین، عربستان سعودی و امارات متحده عربی به اضافه ایران و عراق. هر چند که هنوز مفاد و جزییات کامل این طرح ایران منتشر نشده است اما برآیند آنچه منتشر شده این است که محور این ائتلاف، یک همکاری دستهجمعی درون منطقه خلیجفارس است. هر چند که به فراخور وضعیت امنیتی موجود در منطقه بیشتر برداشتها از این طرح امنیتی است اما بخشهایی از این ابتکار ایران مسائل اقتصادی را هم شامل میشود و میتوان گفت که جزییاتی از ابتکارهای پیشین ایران نظیر امضای پیمان عدم تعرض میان کشورهای منطقه نیز در داخل این ابتکار گنجانده شده است. منطق این طرح، امنیت درونزا برای خلیج فارس و تنگه هرمز است و این ابتکار چرخشی از مفهوم خرید امنیت به سمت اتکا به خودِ مردمِ منطقه و همکاری میان آنهاست. ایران میگوید پیشنهاد جدیدش که در مجمع عمومی سازمان ملل برای نخستینبار از آن رونمایی کرده مستند به «بند ۸ قطعنامه ۵۹۸ شورای امنیت» است.
واکنش کشورهای منطقه به این ابتکار ایران یا مانند عربستان سعودی و بحرین سکوت و بیتفاوتی بوده یا مانند عراق و قطر روی خوشنشان دادن به بررسی جزییات طرح. با این همه تاکنون هیچ کدام از 7 کشوری که ایران در ابتکار خود از آنها با عنوان مجریان این طرح نام برده گامی عملی برای پیوستن به این ابتکار برنداشتهاند که البته بخشی از آن به وضعیت مبهم منطقه بازمیگردد. در حال حاضر ابتکار ایران برای «ائتلاف امید» با تلاش امریکا برای شکل دادن به ائتلافی نظامی در منطقه خلیج فارس همزمان شده و این در حالی است که از میان کشورهای هدف ایران در ائتلاف امید، عربستان سعودی، بحرین و امارات به این ائتلاف امریکایی روی خوش نشان داده و کشوری مانند کویت هم اخیرا اعلام کرده که پیوستن به آن را بررسی میکند. با این همه تفاوت ابتکار ایران با ائتلاف مدنظر امریکا در درونزا بودن آن است. بر همین اساس علی ربیعی، سخنگوی دولت در نشستی که روز دوشنبه با خبرنگاران داشت در این باره گفت: این طرح برخلاف طرح امریکا، امنیت در خلیج فارس را درون زا میداند و تامین امنیت را مشروط به قدرتهای بیرون از منطقه نمیداند. طرح ایران هیچ کشوری را برای شرکت در این ائتلاف بیرون نمیگذارد زیرا یک ساختار و نظم امنیتی که یک یا چند کشور را حذف کند، در نهایت نمیتواند امنیت همگانی را فراهم کند.
محمدجواد ظریف، وزیر امور خارجه نیز در توییتر خود مختصاتی از این طرح را بیان کرده و نوشت: این ائتلاف متضمن گفتوگو، ایجاد اعتماد، آزادی کشتیرانی، ایمنی انرژی، عدم پرخاشگری و عدم مداخله میشود. ما از تمام کشورهای منطقه دعوت میکنیم که در ائتلاف امید به ما ملحق شوند.
در حال حاضر اصلیترین سوال این است که آیا اوضاع بحرانی در منطقه، کشورهای عضو را به سمت مشارکتی برای حل و فصل اختلاف آن هم به شکل دسته جمعی سوق میدهد؟ ابتکارهای منطقهای در حالی که شورای همکاری خلیج فارس گرفتار شکاف شده و ایران و عربستان هم در وضعیت منازعه غیرمستقیم به سر میبرند از چه شانسی برای پیروزی برخوردار هستند؟ نگاه امریکا به این ابتکار و به تبع نگاه کشورهایی که در منطقه ما امنیت را از واشنگتن خریداری میکنند، به طرح ایران چیست؟ آیا کشوری چون عربستان سعودی که به کمتر از ایران تضعیف شده در منطقه رضایت نمیدهد حاضر به مشارکت با تهران در قالب یک ائتلاف مشخص هست یا خیر؟
پس از آنکه حسن روحانی در مجمع عمومی سازمان ملل متحد از طرح ائتلاف امید رونمایی کرد، بسیاری از رسانههای غربی در پوشش این خبر نوشتند که رییسجمهور ایران از قدرتهای غربی میخواهد برقراری امنیت در خلیج فارس را به کشورهای منطقهای واگذار کنند. به عنوان نمونه خبرگزاری امریکایی آسوشیتدپرس در این باره نوشت: حسن روحانی در حقیقت تلاش امریکا برای شکل دادن به ائتلاف نظامی در منطقه را مخرب دانسته است. روحانی در حالی ائتلاف امید را معرفی کرده که در چند ماه اخیر منطقه خلیجفارس شاهد حملاتی به تانکرهای نفتی و اخیرا حمله به تاسیسات نفتی آرامکو بوده است. رییسجمهور ایران در حالی از همه میخواهد امنیت خلیج فارس را به کشورهای عضو واگذار کنند که کاخ سفید ایران را مقصر حملات 14 سپتامبر به آرامکو میداند. به دنبال این حملات بود که ما شاهد افزایش بهای نفت و رسیدن آن به بالاترین حد از سال 1991 تاکنون بودیم. تنش در منطقه در حالی بالا گرفته که عربستان سعودی ادعای حوثیهای یمن را رد کرده و اعتقاد دارد تهران در پشت پرده این حملات بوده است. پس از این اتهامزنی ایران ضمن رد تمام ادعاها اعلام کرد که اگر حمله تلافیجویانهای اتفاق بیفتد، جنگی تمامعیار آغاز خواهد شد. با این همه حسن روحانی در حاشیه مجمع عمومی سازمان ملل متحد اعلام کرد که حاضر است دست دوستی و برادری خود را مجددا به سمت سعودی دراز کرده و از اشتباهات این کشور در گذشته بگذرد. ایران در حالی به دنبال جلب حمایت از ابتکار خود با عنوان «ائتلاف امید» است که یکی از مشخصههای این طرح نادیده گرفتن امریکا در منطقه غرب آسیا و کشورهای حاشیه خلیج فارس است. این در حالی است که امریکا به شکل سنتی سالهاست در منطقه خلیج فارس حضور دارد و پایگاههای نظامی این کشور میزبان هزاران سرباز امریکایی است. این حضور نیز به امروز و دیروز ارتباطی ندارد و از سال 1980، امریکا حضور در این منطقه را در راستای امنیت ملی خود دانسته که البته بخش اعظمی از دلیل آن به وابستگی به نفت این منطقه بازمیگشت. در این سالها امریکا به فراخور تنشهای منطقهای تعداد نیروهای خود را در اطراف ایران در خلیج فارس افزایش هم داده است. پس از هدف قرار گرفتن تاسیسات نفتی آرامکو، واشنگتن باز هم اعلام کرد که نیروهای تازه نفسی را به عربستان سعودی اعزام خواهد کرد.این در حالی است که نقشه امریکا برای شکل دادن به ائتلافی نظامی در منطقه که در حقیقت هدف اصلی آن مقابله با ایران است تاکنون در میان کشورهای اروپایی چندان مورد استقبال قرار نگرفته و بریتانیا و استرالیا دو کشوری هستند که با آن موافقت کردهاند.
در حالی که طرح اولیه ایران شامل 6 کشور شورای همکاری به اضافه ایران و عراق است اما از خلال مصاحبههایی که وزیر خارجه در نیویورک در اختیار رسانهها قرار داد این گونه استنباط میشود که تهران برای حضور یمن، چین و روسیه در این ائتلاف نیز آماده است. نیوزویک به نقل از وزیر خارجه ایران مینویسد: به نظر میرسد تهران اعتقاد دارد هرکسی که برای تامین انرژی خود به امنیت در تنگه هرمز وابسته است میتواند در این ائتلاف حضور داشته باشد. هرچند چهرههایی چون محمد بنسلمان یا اعضای کابینه دونالد ترامپ و حتی شخص او ترجیح میدهند با تقطیع زنجیره حوادث رخ داده، ایران را عضوی خاطی در حملات اخیر به تانکرهای نفتی در خلیج فارس یا حمله به آرامکو معرفی کنند اما در بسیاری از گزارشهایی که حتی در رسانههای غربی منتشر شده به این نکته اشاره شده است این کنارهگیری امریکا از برجام بود که منجر به آغاز تنش در منطقه خلیج فارس شد. نمیتوان کتمان کرد که سیاست به صفر رساندن فروش نفت ایران با بازگرداندن تحریمهای ثانویه علیه تهران عملا نقل و انتقالهای نفتی از تنگه هرمز را هم تحتالشعاع قرار داد. حسن روحانی، رییسجمهور کشورمان در بزنگاههای متعدد پس از بازگشت تحریمهای امریکا علیه ایران با هدف به صفر رساندن فروش نفت ما، تاکید کرد که اگر نفت ایران از هرمز خارج نشود نفت بقیه هم خارج نخواهد شد. با این همه همچنان موضوعی که تهران باید به آن دقت کند، اقبال کشورهای منطقه نسبت به ابتکار ایران است. اخیرا نیوزویک در مصاحبهای از وزیر خارجه کشورمان سوال کرد اگر این طرح حمایت کافی بینالمللی را دریافت نکند، چه خواهد شد؟ ظریف در پاسخ تاکید کرد که در این صورت آنها هستند که میبازند. یکی از چالشهای پیش روی ائتلاف امید ایران، تنش در میان کشورهای منطقه است و به نظر میرسد که پیش از بررسی شانس اقبال به این ائتلاف، باید در روابط دوجانبه کشورهایی که ایران نام آنها را ذیل ائتلاف قرار داده، اتفاقهایی رخ بدهد. به عنوان نمونه روابط دو جانبه ایران و عربستان سعودی، ایران و بحرین، ایران و امارات متحده عربی، عربستان و قطر، قطر و بحرین در چند سال اخیر با چالشهایی رو به رو بوده و به نظر میرسد که اگر ارادهای برای شکل دادن به ائتلاف منطقهای وجود دارد پیشنیاز آن حل و فصل اختلافهای دوجانبه است.
همزمان برخی تحلیلگران اعتقاد دارند که نمیتوان میان امنیت در خاورمیانه (غرب آسیا) با امنیت در منطقه خلیج فارس تفاوتی قائل شد. به عنوان نمونه اخیرا رسانه روسی «تاس» در گزارشی در این باره نوشته بود: ساختار امنیتی در خلیج فارس باید به عنوان بخشی از امنیت کل خاورمیانه مورد بحث و بررسی قرار بگیرد. آنچه مشخص است اینکه خاورمیانه به ساختاری امنیتی که تمام کشورها را دربربگیرد، نیاز دارد. نمیتوان میان امنیت در خلیج فارس و امنیت در کل خاورمیانه تمییز قائل شد و بر همین اساس مساله امنیتی میان برخی کشورهای عضو شورای همکاری با ایران را هم باید در صحنه بزرگتر خاورمیانه دید.