وضعیت فعالیت و بیکاری جمعیت ایران چگونه است؟
طلسم نرخ دورقمی بیکاری شکسته نمیشود. همه برنامهها و وعدهها و وعیدها در نهایت روی کاغذ باقی میمانند و مدتهاست که اقتصاد ایران با بیکاری حدود 12درصدی دست و پنجه نرم میکند. پرونده بیکاری سال 97 با همین الگوریتم بسته شد.
اما آیا در سال98 هم قرار است در بر همین پاشنه بچرخد؟ مرکز آمار ایران نرخ بیکاری بهار سال 98 را، 10.8درصد اعلام کرده که در مقایسه با مدت مشابه سال گذشته، 1.3 درصد کاهش را تجربه کرده است. اما ماجرا اینجاست که امسال نسبت به سال گذشته جمعیت فعال کمتری در کشور داشتهایم. جمعیت فعال کشور در 3سال منتهی به بهار 1397، بهطور متوسط 985 هزار نفر افزایش داشته است که تقریباً 53درصد از آن مرد و مابقی زن بودهاند. اما در بهار 1398نسبت به فصل مشابه سال قبل، جمعیت فعال 43هزار نفر کاهش داشته است.
به گزارش اقتصادآنلاین به نقل از همشهری، در واقع بیکاری امسال هم کم نشده است و همه اینها، یعنی انباشت بیکاران، موجب شده هرقدر که شغل ایجاد میشود، نرخ بیکاری تغییر چندانی نکند. در این میان سهم زنان از آسیبهای ناشی از بیکاری بیشتر است. بررسیها نشان میدهد که زنان تحصیلکرده، 2.1 برابر مردان تحصیلکرده در سال 97 با بیکاری دست و پنجه نرم کردهاند؛ ما درگیر تبعات یک غفلت طولانیمدت قدیمی شدهایم.
کمترین نرخ بیکاری در اختیار فارغالتحصیلان «خدمات امنیتی» است. فارغالتحصیلان رشتههای نظامی و دفاعی و حفاظت از اشخاص و اموال، در این گروه قرار میگیرند. در 3گروه تحصیلی دیگر نیز نرخ بیکاری زیر ۱۰درصد است؛ دامپزشکی، روزنامهنگاری و علوم تربیتی. در رشتههای پرطرفداری مانند معماری و ساختمان، مهندسی و حرفههای مهندسی و حقوق، وضعیت اشتغال مطلوب نیست. نرخ بیکاری در معماری و ساختمان معادل 26.1 درصد است که نشان میدهد بازار کار، ظرفیت پذیرش این میزان از فارغالتحصیلان رشتههای معماری و ساختمان را ندارد. یا در مهندسی و حرفههای مهندسی نیز نرخ بیکاری نزدیک به 18درصد گزارش شده است و این در حالی است که بخش قابلتوجهی از مهندسان، از یافتن شغل ناامید شده و در این جمعیت منعکس نشدهاند. شاید از بین گروههای محبوب، تنها پزشکی است که وضعیت خوبی دارد. پزشکی، دندانپزشکی، پرستاری و مامایی، داروسازی و طب سنتی در زیرمجموعه «بهداشت» قرار دارند.
همه ریشههای یک غفلت تاریخی
چرا مشکل بیکاری هر سال، پیچیدهتر از سال گذشته میشود؟ حسن طایی- پژوهشگر اقتصادی- بر این باور است که 15غفلت بلندمدت، از بیکاری یک معضل ساخته است؛ مسائلی که طی این سالها یا به واسطه بیتدبیری و یا به واسطه ضعف برنامهریزی تشدید شدهاند.
غفلتهای بلندمدت در شکلگیری بیکاری
1- شکلگیری جمعیت 36میلیون نفری زیر 25سال در دهه 70
2- مهاجرت از روستاها به شهرها و سپس به شهرهای بزرگ و تشکیل دوگانگی توزیع منابع طبیعی در کشور و تمرکز منابع انسانی در شهرها
3- کاهش سهم اعتبارات عمرانی به نفع هزینههای جاری در بودجههای سنواتی
4- پیشی گرفتن هزینههای استهلاک داراییها و زیرساختهای فیزیکی از هزینههای سرمایهگذاری در برخی سالها در سطح کلان
5- فقدان شکلگیری زنجیرهها و ارتباطات عمودی و افقی در سطح بنگاهها، صنعت و بازار
6- کاهش تدریجی سهم واردات کالاهای سرمایهای به نفع کالاهای مصرفی و واسطهای
7- مهاجرت ممتد نخبگان و نوآوران اقتصادی و تهیشدن عرصه فعالیتها از کارآفرینان
8- ناپایداری بنگاهها و طول عمر پایین آنها. مطلوب و شرط اولیه توسعه صنعتی آن است که طول عمر بنگاهها از طول عمر مؤسسان آنها بیشتر باشد.
9- گسترش آموزش عالی و فقدان شکلگیری نظام یادگیری و نوآوری در سطح ملی و منطقهای
10- فقدان حکمرانی مطلوب بازار کار، بهویژه مسائل و مشکلات سازمانی و کارشناسی وزارت کار
11- تشنجها و تنشهای سیاسی در سطح محیط بینالمللی و محیط داخلی
12- فضای کسبوکار نامطلوب و محیط سرمایهگذاری نامطمئن
13- فقدان زمینه خوشبینی و امیدواری برای سرمایهگذاران
14- فقدان هدایت اعتبارات، دسترسی دشوار به تسهیلات و نرخ سود تسهیلات اعطایی بیارتباط با بازدهی فعالیتها در کسبوکارهای خانگی و خرد و کوچک
15- فقدان مراکز توسعه کسبوکارهای کوچک
بیکاری فارغالتحصیلان
28.1براساس آمارهای منتشرشده از مرکز آمار ایران، 28.1 درصد زنان فارغالتحصیل بیکارند.
12.9 12.9 درصد مردان فارغالتحصیل از مراکز آموزش عالی در سال 97 بیکار بودهاند.
2.1 زنان تحصیلکرده، دوبرابر مردان تحصیلکرده در سال 97با بیکاری دست و پنجه نرم کردهاند.
4.4 نرخ بیکاری در رشتههای مختلف تحصیلی از ۴/ ۴ تا ۱/ ۲۶ درصد متغیر بوده است.
شاخصهای عمده بازار کار در سال 97
۶۶میلیون و 87۵هزار نفر جمعیت 10ساله و بیشتر در کشور ثبت شده است.
فعال
27میلیون و74نفر40.5درصد این جمعیت، یعنی 27میلیون و74نفر فعال محسوب میشوند. (نرخ مشارکت اقتصادی)
غیرفعال
39میلیون و 801هزار نفر 59.5درصد این جمعیت، یعنی 93میلیون و 108هزار نفر غیرفعالهستند.
شاغل
23میلیون و 813 هزار نفر 88درصد جمعیت فعال(32میلیون و 318هزار نفر) شاغل محسوب میشوند.
بیکار
3میلیون و 261هزار نفر 21درصد جمعیت فعال (3میلیون و 162هزار نفر)، بیکارند.
جمعیت غیرفعال (خارج از نیروی کار) شامل افراد در حال تحصیل با 28.8درصد، افراد خانهدار با 52.6درصد، بازنشستگان با 7.9درصد، غیربازنشستگان دارای درآمد بدون کار با 4.8درصد و 5.9درصد سایر افراد هستند.
بهطور کلی نرخ بیکاری در ایران، ثابت است و تکرقمی شدن و ماندن آن برای یک سال عموما دور از ذهن بهنظر میرسد. در 13سال گذشته، نرخ بیکاری 2بار رکورد زده است؛ یکبار در سال 89 با 13.5درصد و یکبار در سال 95با 12.4درصد. در هر دو قله نمودار تغییرات بیکاری، ردپای آشوب و نابسامانی اقتصادی و اعمال تحریمها علیه ایران دیده میشود. در سال 87، کمترین نرخ بیکاری دهه گذشته با 10.4درصد ثبت شده است.
نرخ بیکاری جوانان ١٥ تا ٢٩ ساله حاکی از آن است که 25.1 درصد از فعالان این گروه سنی در سال گذشته بیکار بودهاند.
بیشترین نرخ بیکاری فصلی (در 7سال گذشته) مربوط به زمستان سال 97، با نرخ 14.1است.
کمترین نرخ بیکاری فصلی(در 7سال گذشته) مربوط به تابستان سال 95، با نرخ 9.5 است.
استان سمنان با 7.9درصد، کمترین نرخ بیکاری را بهخود اختصاص داده است.
روند تغییر نرخ مشارکت اقتصادی، در طول 13سال گذشته منظم نبوده است. بیشترین مشارکت اقتصادی طول بازه مورد بررسی در سال 84 اتفاق افتاده که 41درصد بوده است. حالا بعد از 12سال تجربه کاهش و افزایش، امروز نرخ مشارکت اقتصادی در سال 97 به 40.1درصد رسیده است؛ جایی که تقریبا 12سال پیش در آن ایستاده بودیم. در سال 85 نرخ مشارکت اقتصادی 40.4درصد بوده است.
بیشترین نرخ مشارکت اقتصادی در سال 97مربوط به استان گیلان و 44درصد بوده است.
کمترین نرخ مشارکت اقتصادی در سال 97، مربوط به استان مرکزی و 34.8 درصد بوده است.
نرخ مشارکت اقتصادی تهران، 93.8 درصد اعلام شده است.
تعداد شاغلین در سال ١٣٩٧ به 23میلیون و 813هزار و 45نفر رسیده است که نسبت به سال گذشته 4میلیون و 300هزار نفر افزایش را تجربه کرده است
نسبت اشتغال در سال ١٣٩٧ به 6/35 درصد رسیده است که نسبت به سال ١٣٩٦، 0.3 درصد افزایش داشته است.
چهرههای بیکاری
بیکاری 6چهره دارد و هر کدام از انواع بیکاری بسته به شرایطی در جوامع بهوجود میآیند. ایران تقریبا هر 6چهره بیکاری را دیده و نیروی کار فعال در جامعه هر کدام به نوعی آنها را تجربه کردهاند.
بیکاری اصطکاکی
این نوع از بیکاری، به نوعی موقت است. اگر وضعیت اقتصاد یک کشور به شکلی باشد که تمام افراد مشمول بتوانند کار کنند اما به دلایل تقریبا فردی بیکار شدهاند، این افراد در زمره بیکاری اصطکاکی قرار میگیرند. دلایلی مثل رهاکردن شغل فعلی برای شغل بهتر و تازهوارد بودن نیروی کار به بازار کار از مهمترین دلایل ایجاد بیکاری اصطکاکی هستند. همچنین کسانی که پس از مدتی از بازار کار خارج و مجددا وارد بازار شده و در جستوجوی شغلی هستند، در این رده قرار میگیرند.
بیکاری ساختاری
این نوع از بیکاری وقتی شکل میگیرد که تعادل ترکیب عرضه و تقاضای نیروی کار بههم بخورد. یکی از حالتهایی که موجب شکلگیری بیکاری ساختاری میشود تطابق نداشتن کمی و کیفی بین نیازهای مهارتی و تخصصی کارفرمایان و کارگران است. حالت دیگر، ریشه در تطابق نداشتن جغرافیایی فرصتهای شغلی ارائهشده و نیروی کار در جستوجوی فرصت شغلی است. همچنین برخی سیاستهای تجارت خارجی که بهطور غیرمستقیم نیروی کار خارجی را جایگزین نیروی کار داخلی میکند میتواند منجر به بیکاری ساختاری شود.
بیکاری ناشی از کمبود تقاضای مؤثر
پایین بودن سطح تقاضای کار در جامعه منجر به شکل گرفتن این نوع بیکاری میشود. رشد اقتصادی پایین عموما به این وضعیت دامن میزند.
بیکاری ادواری
نیروی کار در اقتصادی که ثبات ندارد، به بیکاری ادواری دچار میشود. رکود و رونق پیدرپی در بازار کالا و خدمات، موجب تغییر در رویه استخدامی بنگاههای تولیدی میشود. رکودهای طولانی عموما به تعدیل نیروی بنگاهها یا تبدیل شغل دائمی آنها به پارهوقت و اشتغال ناقص میشود.
بیکاری تکنولوژیک
سونامی تکنولوژی با خود نوعی بیکاری مقطعی به همراه دارد که ناشی از تحولات تکنولوژیک محسوب میشود. این نوع بیکاری با آثار تکنولوژی بر میزان استفاده از نیروی کار هم به نوعی ارتباط دارد. بیکاری تکنولوژیک، بهمعنای نوعی بیکاری است که نتیجه کشف ابزارهای جدید برای صرفهجویی در کار و پشت سر گذاشتن سرعتی است که با آن میتوانیم راههای استفاده جدیدی برای کار بیابیم.
بیکاری فصلی
این بیکاری ریشه در ماهیت بعضی مشاغل دارد. صاحبان مشاغلی که در بعضی ماهها و فصلهای سال تحرکی ندارند، بیکار فصلی محسوب میشوند. این نوع بیکاری میتواند به نوعی جزو بیکاری ادواری قرار گیرد.
5.8 درصد زنان در سال گذشته اشتغال ناقص داشته اند
12 درصد مردان در سال گذشته اشتغال ناقص داشته اند
3درصد
کمترین اشتغال در حوزه کشاورزی در استان قم ایجاد شده که نرخ آن 3درصد اعلام شده است
در سال 97
50.3 درصد مشاغل مورد بررسی در سال 97، در حوزه خدمات بوده است
55.9 درصد مشاغل ایجادشده در استان قم در حوزه خدمات بوده که این آمار قم را در این حوزه در صدر جدول نسبت به سایر استانها قرار داده است
36.8 درصد کشاورزی و توسعه مشاغل در این حوزه موجب شده که کمترین شغل در حوزه خدمات در استان خراسان شمالی (36.8درصد) ایجاد شود
32 درصد مشاغل در حوزه صنعت قرار داشته اند
44 درصد سهم اشتغال در حوزه صنعت در استان یزد با 44درصد، بیشترین سهم اشتغال در این حوزه بین استانهای کشور است
22 درصد کمترین شغل ایجادشده در حوزه صنعت مربوط به استان کرمانشاه با نرخ 22درصد است
17.7 درصد سهم شاغلان بخش کشاورزی برآورد شده است
36.4 درصد سهم اشتغال در حوزه کشاورزی در استان خراسانشمالی، 4/36درصد بوده که از همه استانهای کشور در این حوزه بیشتر است