فقرو بیکاری،عاملافزایش خشونت درخانوادهها
«مادری که کودکش را به داخل چاه انداخت دستگیر شد»، «فرزندی که از سوئد آمده بود به خاطر ارثیه پدرش را کشت»، «قتل همسر به دلیل ارتباط او در فضای مجازی»؛ اینها تنها چند خبر از اتفاقات دو روز گذشته در صفحه حوادث روزنامههاست.
به گزارش اقتصادآنلاین به نقل از آرمان، به باور کارشناسان خشونت در جامعه افزایش یافته است. این مساله را میتوان در بین مراودات افراد و گفتههای کارشناسان امر و اخبار حوادث به وضوح مشاهده کرد. نرخ سلامت روان نیز در جامعه به شدت کاهش یافته است.
سرپرست پلیس آگاهی تهران بزرگ درباره بروز قتلهای خانوادگی گفته است: عوامل خانوادگی و اجتماعی در بروز قتلهای خانوادگی مهم است، به هر شکل یکی از راههای کاهش قتلهای خانوادگی این است که وقتی اختلافی بین اعضای خانواده وجود دارد، بهتر است این مشکلات را با مراجعه به مراکز مشاوره رسمی حل کنند، تا شاهد چنین مواردی نباشیم. مشکلات اقتصادی دلیل اصلی این خشونت است که امروز در بخشهای مختلف جامعه خودش را به اشکال مختلف نشان میدهد. کمبودها و فشارهای اقتصادی، بیکاری، فقر و تبعیض باعث شده که خانوادهها به بدترین و دلخراشترین شکل ممکن به خشونت گرفتار شوند. برای مثال وقتی پدر خانواده شرمنده زن و بچه است، جوانی که با تحصیلات و قابلیتهای فراوان از بیکاری در خانواده شرمسار است. مستعد هرگونه اقدام غیرمنتظره است. در جامعه نبود فرصتهای برابر، رانت، اختلاس، همه این مسائل باعث میشود که افراد به سمت رفتارهای خشن متمایل شوند. شدت و حدت آن هم به شرایط خانوادگی، قدرت مدیریت و زمینههای روانی افراد بستگی دارد. عوامل خانوادگی و اجتماعی در بروز قتلهای خانوادگی مهم است، به هر شکل یکی از راههای کاهش قتلهای خانوادگی این است که وقتی اختلافی بین اعضای خانواده وجود دارد، بهتر است این مشکلات را با مراجعه به مراکز مشاوره رسمی حل کنند، تا شاهد چنین مواردی نباشیم.
آمار نگرانکننده قتلهای خانوادگی
یک عضو هیات علمی دانشگاه علامه طباطبایی با اشاره به دلایل بروز قتلهای خانوادگی گفت: بر اساس مطالعاتی که در سالهای 85 و 86 انجام شده بود، قتلهای خانوادگی حدود 40 درصد از قتلهای عمد پایتخت را تشکیل میداد که این میزان از قتلهای خانوادگی در میان قتلهای عمد، محل تأمل و اندیشه جدی است. محمدرضا رهبرپور درباره وقوع قتلهای خانوادگی اخیر در کشور اظهار کرد: قتلهای خانوادگی در واقع، تعبیر شناخته شدهای است که در ادبیات مباحث جرم شناسانه به تمام قتلهایی گفته میشود که در یک خانواده با روابط خویشاوندی نزدیک، اعم از سببی و نسبی صورت میگیرد و انواع و مصادیق متعدد را در بر میگیرد. او درباره مجازات پیش بینی شده در قانون برای چنین جرمی افزود: درباره مجازات این نوع قتل عمد باید گفت که کیفر اصلی قتل عمد در حقوق کیفری ایران، فارغ از اینکه این قتل عمد با چه انگیزهای صورت میپذیرد، مورد بررسی قرار میگیرد.
علل بروز قتلهای خانوادگی
این استاد دانشگاه درباره علل و عوامل بروز چنین قتلهایی در کشور یادآور شد: در مورد علت قتلهای خانوادگی باید به این نکته توجه کرد که این قتلها خود طیف وسیعی را در بر میگیرند. برخی از قتلهای خانوادگی ریشه در مسائل ناموسی دارد و در واقع واکنشی در برابر رفتارهای جنسی خارج از چار چوب یک عضو خانواده است. برخی دیگر از قتلهای خانوادگی نیز با هدف حذف عضو دیگر و تسهیل در برقراری رابطه جنسی با فرد بیگانه صورت میگیرد. قتلهای خانوادگی با انگیزه مالی و کسب ثروت از طریق ارث و تصاحب اموال شخص متوفی از دیگر انواع این قبیل قتلها است. رهبرپور تصریح کرد: همچنین تعداد زیادی از قتلهای خانوادگی از روی کینه و دشمنی و بالارفتن مسائل حاد خانوادگی انجام میشود. چه بسا بتوان این قبیل قتلها را «قتلهای انتقام جویانه و ناشی از نفرت» تلقی کرد که حاصل تجمیع کینه و دشمنی در طول سالها و مشاجرههای مستمری است که در خانواده و در روابط میان اعضا جریان دارد. به گزارش آنا، این عضو هیات علمی دانشگاه علامه طباطبایی گفت: تلاش برای حفظ و ارتقای ارزشهای بنیادین فرهنگی، دینی و اخلاقی در خانواده و روابط حاکم بر این نهاد اجتماعی و نیز اتخاذ تدابیر و برنامههای پیشگیرانه اجتماعی و رشد مدار از طریق آگاهی بخشی و بهبود وضعیت فردی و روانی اعضای خانواده و جامعه که محصول یک سیاست جنایی کارآمد و منسجم تلقی میشود، میتواند تا حد زیادی در کاهش این نوع قتلها موثر واقع شود.
چالش بزرگ خانوادهها
یک مددکار اجتماعی درباره قتلهای خانوادگی در ایران میگوید: مساله مطرح شده جای تأمل و تاسف دارد. خانواده در ایران به کجا رسیده که این فجایع در درون آن به وقوع میپیوندد. محمد زاهدی اصل میافزاید: خانواده تشکیل شده از خویشاوندان نسبی و سببی است، طبیعتا مسائلی همچون قاتلهای خانوادگی در فرهنگ این مرز و بوم خوشایند نیست. به گفته او اینکه چه عواملی ممکن است، دست به دست هم دهند و زمینه ساز بروز چنین مسالهای شوند را باید مورد بررسی قرار داد، چون همیشه در محافل مختلف از خانواده ایرانی با صفت اصیل صحبت شده و میشود. این استاد دانشگاه میافزاید: درگذشته خانواده ایرانی پایند سنتها و پایبند خطوط قرمزی که به نوعی حرمت شکنی محسوب میشد، افراد حریم یکدیگر را حفظ کرده و برای بزرگترها احترام قائل بودند. زاهدی اصل میافزاید: در دو دهه اخیر اتفاقات متعددی افتاده است و این مساله باعث شده تا خانواده به خانواده هستهای تبدیل شود. هم اکنون نیز به خانوار تک نفره تبدیل شده است. در جامعه ما زندگی افراد به شکل خانوار تک نفره بیسابقه است، بنابراین وقتی یک فضایی بهوجود میآید که خانواده اصالت خود را به تدریج از دست میدهد؛ شاید یکی از عمدهترین دلایل بروز نابهنجاری در خانوادهها فشارهای اقتصادی و بیکاری باشد. به گفته او مجموعه فشارها در سطح جامعه به حدی است که تابآوری افراد به حداقل رسیده و همین مساله باعث عکسالعمل شده است. برای مثال فجایعی که هر از گاهی از سوی رسانهها منتشر شده یا در سطح جامعه شاهد هستیم، به دلیل کاهش تابآوری افراد در جامعه است. به گفته او فجایعی همچون همسرکشی، فرزندکشی و... برازنده ایرانیان نیست. این مساله یک زنگ خطر برای جامعه محسوب میشود. البته صرفا نباید شرایط اقتصادی و معیشتی را دلیل بروز این چنین فجایع دانست. این مددکار اجتماعی با بیان اینکه زمینههای فرهنگی نیز در بروز فجایع نقش دارند، تاکید میکند: برای مثال وقتی در جامعه بد اخلاقی وجود داشته باشد و افراد برای یکدیگر حرمت قائل نباشند و به اشکال مختلف در پی سوء استفاده از یکدیگر باشند، به عبارت دیگر وقتی سرمایه اجتماعی دچار اختلال شوند، اعتماد و همدلی هم از بین میروند، طبیعتا وقتی خانواده به این چالشها دچار شود، جامعه نیز با مشکلات متعدد مواجه میشود.