مناقشه زباله در شمال
ساکنان چند شهر شمالی در اعتراض به دپوی زباله تجمع کردند _ آبزیان شمال کشور بهدلیل نفوذ شیرابهها نابود شدند _ یکسوم مردم انزلی بهدلیل آلودگی آبی به بیماریهای گوارشی و سرطان مبتلا میشوند
به گزارش اقتصادآنلاین به نقل از همشهری، زباله سرتاسر مناطق بکر و زیبای شمال را گرفته است. کمتر نقطهای را در عمق جنگلهای هیرکانی میتوان یافت که پای زبالهسازها به آنجا نرسیده باشد. کنار برکهها و رودخانهها اگر پوست هندوانه و تخمه نباشد، حتما سفرههای پلاستیکی یکبار مصرفی وجود دارد که باقیمانده بساط کباب تعطیلات آخر هفته عاشقان شمال را در خود پنهان کرده است. چند روز تعطیلی که پشت هم ردیف شود، شهرداران 3 استان شمالی کشور کارشان چند دهبرابر میشود.
در هر تعطیلات حداقل 2 میلیون نفر، ساعتها ترافیک را به جان میخرند تا در سرسبزی مناظر شمالی ایران استراحت کنند اما زمینههای ایجاد این آسایش با زبالههایی که خودشان تولید میکنند در حال از بین رفتن است. معضل زبالهها به جایی رسیده است که ساکنان محل انباشت همیشگی زبالهها دست به تحصن و اعتراض زدهاند. اگرچه این اعتراضات به برخورد مردم و نیروهای انتظامی کشیده شد اما ساکنان بخش چهاردانگه ساری نسبت به دپوی 14ساله زباله در این منطقه همچنان اعتراض دارند.
دفن زباله یک شهر در یک روستا
روزانه 400تن زباله بیمارستانی و دورریزهای خانگی و صنعتی از استان مازندران در منطقه گویچاله در مرز استانهای مازندران و سمنان دپو میشود. هر تن زباله 500لیتر شیرابه تولید میکند که اکنون با توجه به حجم تولید زباله در ساری یعنی روزانه حدود 500تن زباله، این مقدار شیرابه برابر با آب پشت سد شهیدرجایی است که وارد آبها و سفرههای زیرزمینی مناطق چهاردانگه ساری میشود. سال 1390کلنگ احداث نیروگاه زبالهسوز در منطقه زده شد، ولی این پروژه هیچگاه به نزدیکیهای بهرهبرداری هم نرسید. زبالههایی که فقط قرار بود در مدت 3 ماهه برگزاری مسابقات کشتی از ساری به این منطقه منتقل شود، حالا سالهاست بلای جان مردم روستاهای اطراف شدهاست. محل جمعآوری 7کیلومتری جاده اصلی قرار دارد و هر بار بارندگی شیرابهها را به وسط جاده سرازیر میکند و موجب لغزندگی و تصادفات در این منطقه میشود. به محلیها وعده احداث زبالهسوز در 4ماه آینده داده شده است؛ درحالیکه به گفته آنها پیمانکار در حال کندن چالهای بزرگتر به عمق 25متر و وسعت 2هزار مترمربع است.
این شرایط برای همه شهرهای شمالی پرزباله صدق میکند. عدمراهاندازی تصفیهخانه برای شهرهای بزرگی مانند رشت و انزلی باعث سرریز شدن پساب خانگی و البته شهری و صنعتی در تالاب بینالمللی انزلی شده است. هماکنون در هر ثانیه 7لیتر شیرابه فقط از بخش سراوان وارد این تالاب میشود. ورود پساب یکی از عوامل خشک شدن این تالاب است اما مسئولان ترجیح دادهاند که به جای راهاندازی سریعتر تصفیهخانه نزدیک به هزار میلیارد تومان برای طرحی به نام بایوجمی هزینه کنند. این طرح اگرچه به دستور دادستان انزلی متوقف شد اما جای این سؤال همچنان باقی است که چرا پول در جایی که منشأ بروز مشکل است، خرج نمیشود.
رودهای بیماهی
شیرابههای ناشی از زبالههای دپو شده، از همان راهی که باران طی میکند سر از رودخانهها و درنهایت دریای خزر درمیآورند و در راه هر موجود زندهای را نابود میکنند. عیسی کلانتری، رئیس سازمان حفاظت محیطزیست که باید بهعنوان مدعی مانع از دپوی غیراصولی زباله شود، میگوید: هیچ رودخانهای در شمال کشور حتی سفیدرود نداریم که موجود زنده داشته باشد؛ زیرا پسماندهای زبالهها شیرابههایی را وارد رودخانهها کرده که موجودات زنده را از بین برده است. پسماند را در بستر رودخانه نریزید. در کردستان جلوی ایجاد معدن طلا را گرفتیم؛ زیرا معدن طلا در بالای سد تامینکننده آب سقز و بانه است و سیانور به سد نفوذ میکند. رعایت ضوابط محیطزیست تنها بهخاطر خود مردم است. ما ضعیف و کوچک هستیم و پاسخگوی نیازهای فراوان زیستمحیطی کشور نیستیم؛ زیرا کمتر از 3 در هزار از بودجه کشور در اختیار ما بوده؛ بنابراین توانایی پاسخگویی سریع را نداریم.
تولید برق از زباله صرفه اقتصادی ندارد
او چندی پیش در نشست مطبوعاتی، شروع مشکل پسماند شمال را ناشی از یک محاسبه اشتباه در گذشته عنوان کرد و گفت: عدهای بهدنبال این بودند که پس از تفکیک از زباله برق تولید شود.
با توجه به اینکه رطوبت در شمال زیاد است، هزینه تولید برق از زباله بسیار بیشتر از حد معمول و غیراقتصادی است. سرمایهگذارهای این حوزه بهدلیل اینکه هر کیلووات برق بیش از 1300تومان هزینه برمیداشت، از سرمایهگذاری در این بخش منصرف شدند. در شمال باید با خود پسماند مبارزه کرد. رودخانهها در انتها عملا هیچ موجود زندهای ندارند. دولت و سازمان برنامه و بودجه به این نتیجه رسیدند که از تولید برق از پسماند عدول کنند. پسماندسوزهای بالای 1200درجهسانتیگراد شاید شمال را نجات دهد.
زبالهسوز در اروپا ممنوع است
اما به اعتقاد محمد درویش، عضو کرسی محیطزیست و امنیت ملی در شورایعالی امنیت ملی گفت: زبالهسوزها اوضاع شمال را وخیمتر میکند و آلایندههای محیطزیست و سهم ایران از انتشار گازهای گلخانهای را افزایش میدهد. وی در مورد راهاندازی کارخانههای زبالهسوزی در شمال گفت: بدترین کار زبالهسوزی است. اتحادیه اروپا اجازه این کار را به هیچیک از کشورهای عضو نمیدهد در نتیجه آنها تلاش میکنند که با اغوای کشورهای جهان سوم، تکنولوژی زبالهسوز را بفروشند. زبالهسوز آب فراوان نیاز دارد و خود بهتنهایی از مولفههای انتشار گاز گلخانهای است. سازمان محیطزیست باید از اجراییشدن آن جلوگیری کند. باید به سمت تفکیک زباله از مبدأ برویم.
بهگفته او، هزینهای که دولت باید برای ایجاد تصفیهخانهها صرف کند، به نسبت کارهای دیگری که در حال انجام است، بسیار جزئی است. شهرداریها اعلام میکنند که بودجه لازم برای این کار نداریم. هماکنون در سراوان که بالادست شهر رشت است، در هر ثانیه 7 لیتر پساب فاضلاب وارد رودخانه زرجوب و پیربازار و در نهایت تالاب بینالمللی انزلی و دریای خزر میشود. خسارتی که این شیرابهها به محیط زیست وارد میکنند بیشمار است؛ ازجمله اینکه دهها واحد دامداری در بالادست از این آب مصرف میکنند و دامشان از بین میرود یا در قالب گوشتی آلوده و بیمار بهدست مصرفکننده میرسد. آلودگی آب همچنین باعث شده که میزان صید ماهی در تالاب انزلی از 2هزار تن به 100تن برسد و خسارات مالی هنگفتی به جامعه صیادی در شمال کشور وارد شود. آمارها نشان میدهد که از هر 3نفر یک نفر درگیر بیماریهای گوارشی و سرطان است. مجموع خسارات وارد شده، سالانه بیش از دوسههزار میلیارد تومان است؛ درحالیکه با اختصاص 24میلیارد تومان برای تصفیهخانه شیرابههای سراوان مشکل حل میشود. میگویند که آن 24میلیارد تومان را نداریم، ولی آن دوسههزار میلیارد تومان را هزینه میکنند.
حال همه شهرهای شمال یکسان است
محمد درویش با اشاره به اینکه رامسر، چالوس، ساری، چهاردانگه، سیاهرود، آمل، عمارت و... نیز با بحران زباله مواجه است میگوید: تمام شهرهای شمالی این شرایط را دارند و متأسفانه مسئولان اعلام کردهاند از آنجایی که سطح آب زیر زمینی بالاست و کیفیت آب شهرها خراب شده است، چارهای نداریم جز اینکه در بالادست سد بسازیم. این سدها در 3 استان شمالی چیزی حدود 150هزار میلیارد تومان هزینه روی دست دولت گذاشته است درصورتیکه میتوان تمام مشکل شیرابه، پساب و زباله را با حدود یکدهم این رقم برطرف کرد. چطور میشود که 15هزار میلیارد تومان را نداریم ولی 150هزار میلیارد تومان را داریم؟ با ساخت هر سد، میلیونها درخت قطع میشود، سیل ناشی از قطع درختان به کشاورزی و منازل مسکونی خسارت وارد میکند و خاک را فرسایش میدهد؛ اینها را نمیبینیم و فقط به فکر منافع کسبوکار سدسازی و مافیای چوب هستیم. عقل دانایی که مصلحت ملی برایش اهمیت داشته باشد، در بالادست وجود ندارد که مغلوب لابیها نشود. کل بودجهای که برای پسماند از زمان تاسیس دفتر پسماند در 40سال گذشته در وزارت کشور اختصاص یافته به 160میلیارد تومان نمیرسد؛ درحالیکه در این فاصله بیش از 700هزار میلیارد تومان فقط برای سدسازی هزینه کردهایم.
مردم حرف آخر را میزنند
محمد درویش، کنشگر محیطزیست اعتراضات مردمی را در جلوگیری از تخریب محیطزیست مؤثر میداند و میگوید: طبق تبصره3 ماده66 آیین دادرسی، تشکلهای مردمنهاد میتوانند علیه هر شخصیت حقیقی و حقوقی که عملکردش منجر به تخریب محیطزیست میشود، شکایت کنند اما بهدلیل پیچیدگیهایی که برای تعیین صلاحیت تشکلهایی که میتوانند از این قانون استفاده کنند وجود دارد عملا کسی از سال92 نتوانسته است از این قانون «ویترینی» استفاده کند. در جلسهای که با رئیس قوه قضاییه داشتیم این مسئله را مطرح کردیم و امیدوارم برطرف شود. وی میافزاید: تجربه نشان داده است که اگر مردم متحد باشند و برای محیطزیستشان هزینه بدهند، میتوانند در مقابل مافیای زباله و سدسازی پیروز شوند. اما این مافیا با شگردهای چماق و هویج تاکنون راه خود را باز کرده است. در آبپخش وقتی همه مردم گفتند پتروشیمی نمیخواهند، وزیر را از احداث آن منصرف کردند، در شهرستان لالی مردم مانع از ساخته شدن سد شدند، درکوهشاه بافق مردم اجازه ندادند به بهانه استخراج سنگ آهن عرصههای طبیعی حفاری شود، باغ گیاهشناسی نوشهر را مردم نجات دادند، در زنجان مطالبه مردمی کارخانه سرب و روی را مجبور به رعایت ملاحظات زیستمحیطی کرد. هر جا مردم برای محیطزیست متحد شدهاند، طبیعت ستیزها در هر هیبتی که بودند عقب نشستند. مردم باید بتوانند از مکانیزمهای حقوقی مانند آنچه در انزلی و طرح بایوجمی رخ داد، استفاده کنند. شهرهای شمال کشور نیز به سمت کلانشهر شدن پیش میروند اما با این حال بخشی از زبالههای شمال را مسافرانش تولید میکنند؛ مسافرانی که نه اعتقاد به بازگرداندن زباله دارند و نه به تفکیک آن. محمد درویش با اشاره به تجربه روستای سقالکسار در گیلان میگوید: مردم این شهر برای ورود توریست، از هر گردشگر 20هزار تومان دریافت میکنند و به او یک کیسه زباله میدهند و درصورت بازگرداندن زباله، نیمی از بهای عوارض را بر میگردانند. ما برای تولید زباله در کشور نه قانون بازدارنده داریم نه مشوق، بعد انتظار داریم زباله کمتر تولید شود.