تا سال 1402 سالانه هزار میلیارد تومان سود صندوق افزایش مییابد
سه سال پیش بود که خبرهای مختلفی از اختلاس در صندوق ذخیره فرهنگیان مطرح شد. در همان سالها انتشار اخباری از تخلفات مالی در صندوق موجب شد معلمان نسبت به عملکرد مدیریت این صندوق اعتراض کنند. معلمان خواستار شفافسازی گردش مالی صندوق شده بودند؛ گرچه مسئولان این موسسه بارها اعلام کردند که دارایی فرهنگیان به غارت نرفته، اما معلمان از وزیر آموزش و پرورش وقت خواستند تا سر و سامانی به این وضعیت دهد.
موضوعی که مهندس مهدی نیکدل، مدیرعامل صندوق ذخیره فرهنگیان هم تایید میکند و میگوید:" متاسفانه در سالهای قبل فضایی در صندوق ایجاد شد که بیاعتمادی جامعه فرهنگیان را به دنبال داشت و ما باید بین معلمان اعتمادسازی میکردیم تا اعتماد آنها را جلب کنیم." صندوقی که ۲۴ سال پیش با هدف ارتقای معیشت و رفاه فرهنگیان راهاندازی شده است که بهطور میانگین حدود ۲/۱ درصد از حقوق معلمان عضو کسر و به حساب این صندوق واریز شد تا با آن کار سودآور برای کمک به معیشت فرهنگیان در زمان بازنشستگیشان بشود.
به گزارش اقتصادآنلاین به نقل از ایران، درباره مسائل مختلف این موسسه، از عملکرد آن گرفته تا مسائل مربوط به تخلفات در آن و دادگاه بانک سرمایه، با مدیرعامل صندوق ذخیره فرهنگیان گفتوگویی کردیم که میخوانید:
موضوع اختلاس از صندوق ذخیره فرهنگیان چند سالی است که بر سر زبانها افتاده. مدیران صندوق گفتهاند که این تخلفات مربوط به پول معلمان نیست، اما کمیتهای که برای تحقیق و تفحص تشکیل شده بود اعلام کرد که 15 هزار میلیارد تومان از صندوق اختلاس شده است. در این سالها اعداد عجیب و غریبی مطرح شده و بسیاری هم میگویند که شروع این اتفاقات از زمان دولت یازدهم بوده است، اعدادی که شما به آن رسیدید چقدر بوده است؟
در ابتدا باید توضیح دهم که ارتباط صندوق ذخیره فرهنگیان با بانک سرمایه ارتباط سهامدار با یک بنگاه اقتصادی است. صندوق ذخیره فرهنگیان غیرمستقیم از طریق شرکتهای زیر مجموعه خودش 46درصد از سهام بانک سرمایه را دارا میباشد. بانک سرمایه هم سهامهایی از شرکتهای زیرمجموعه ما خریداری کرده است. قیمت تمام شده خرید سهام بانک، در دفاتر مالی ما 218 میلیارد تومان است. در سالهای گذشته هم شرکتهای صندوق ذخیره از بانک سرمایه 167 میلیارد تومان سود سهام دریافت کردهاند که اختلاف این رقم 51 میلیارد تومان میشود. از این که بگذریم میخواهم موضوع دیگری را مطرح کنم. شما فکر میکنید این 218میلیارد تومان سرمایهگذاری ما در بانک سرمایه چقدر از دارایی معلمان بوده است. آنچه که در بانک سرمایه هزینه شده است 4 درصد ارزش دفتری دارایی صندوق را تشکیل میدهد. یعنی حداکثر 4 درصد دارایی معلمان در صندوق ذخیره صرف خرید سهام بانک سرمایه شده است. بانک سرمایه وجوهی را از مردم گرفته و به آنها هم سود سپرده داده است، این چه ربطی به معلمان دارد که در همه رسانهها اسم آنها آورده میشود؟ حتی خبرنگار صداوسیما در جلسه دادگاه بانک سرمایه میگفت: 14 هزار میلیارد تومان از اموال فرهنگیان رفته است که حالا دادگاه بخشی از آن را برگردانده است. هیچکدام از این اموال برای فرهنگیان نیست. جزء کوچکی از اموال فرهنگیان در بانک سرمایه سرمایهگذاری شده، بنابراین تاکید میکنم ارتباط ما با بانک سرمایه ارتباط یک سهامدار با یک بنگاه اقتصادی است. سهامدار در یک بنگاه اقتصادی مسؤولیتش در حد سهامش است. اگر یک بنگاه اقتصادی سوءاستفاده، جعل و اختلاس کرد، هیأتمدیرهاش مسؤولیت دارد. مقام ناظر بانک مرکزی عملیات بانکی را کنترل و نظارت میکند. بنابراین ارتباط ما با بانک سرمایه ارتباط پسانداز و سپردهگذاری نبوده است. ما و البته معلمان پولی در بانک سرمایه پسانداز نداشتیم، معلمان حقوقشان را از بانک ملی میگیرند، بنابراین پولشان هم در این بانک است. متاسفانه، یک اشتباه تعمدی انجام شد، آن هم اینکه اختلاس از بانک سرمایه شده است، اما نام صندوق ذخیره فرهنگیان به میان آمد. مطرح شدن این نام هم به این علت بود تا صندوق را به آموزش و پرورش وصل کنند به این بهانه که پای دولت را وسط بکشند. در حقیقت آنها تصمیم داشتند نشان دهند که دولت ناکارآمد و فاسد است. در اینجا، ناکارآمدی بانک سرمایه هم ممکن است به دولت برگردد اما با یک واسطه که بانک مرکزی است. ضمن اینکه خیلی از بانکها ممکن است مشکل بانک سرمایه را داشته باشند، اما ما نمیدانیم چرا بانک سرمایه باید بزرگ شود! اگر از مردم بپرسید آیا میدانند که سهامداران بانکهای دیگر چه کسانی هستند، بسیاری نمیدانند اما درباره بانک سرمایه اعلام شد که وابسته به معلمان است. این تعمد برای تخریب دولت رخ داد و بنده هم بارها گفتم فرهنگیان در بانک سرمایه پولی نداشتند که اختلاس شود. البته گزارش تحقیق و تفحص هم ارایه شد و در آن گزارش یک کلمه نیامده که اختلاسی انجام شده است. در حقیقت در بانک سرمایه یکسری وجوه را به یکسری افراد دادهاند و این افراد وجوه را پرداخت نکردهاند. اینکه چرا این پولها پرداخت نشده دیگر کار ما نیست و در حیطه وظایف دادگاه است. اعداد 13 یا 14 هزار میلیارد تومان هم که مطرح میشود بدهی معوق افراد به بانک است. بانک در سال 84 تاسیس شده و اکثر وامها را هم در همین سال پرداخت کردهاند، اما شروع معوقات این افراد از سال 88 بوده است. در سال 90 هم آمدند معوقات را استمهال کردند. در استمهالی که صورت گرفت متاسفانه تهاتر انجام شد که بسیاری از مشکلات و فجایع بانک سرمایه در تهاتر املاک با بدهیها اتفاق افتاد و به قول دادگاه گراننمایی شد. در جواب اینکه این اتفاقات در دولت یازدهم افتاده است هم بگویم که بنده با این دستهبندیها مخالفم. این موضوع اصلا درست نیست. بسیاری از وامها در سال 86 پرداخت شده و زمان بازپرداخت وام حداقل ۴سال طول میکشد.
شما در روزهای ابتدایی که به عنوان مدیرعامل موسسه انتخاب شدید، اعلام کردید یکسری افراد میخواستند با من جلساتی بگذارند، حتی واسطههایی هم فرستادند اما با هیچ کدامشان صحبت نکردم. در آن مصاحبه گفتید من به این افراد تاکید کردم که از بانک سرمایه تسهیلات گرفتهاید و باید به بانک هم جواب بدهید. آیا الان از این دست مراجعهکنندگان دارید؟
در حال حاضر مراجعهکننده این چنینی خیلی کم داریم. خوشبختانه با رسیدگی قضایی، از ناحیه بدهکاران دیگر فشاری روی صندوق نیست. پروندهها در حال تعیین تکلیف است. البته فشارها بر روی صندوق قبل از این محاکمه بود. برخی از این افراد دنبال این بودند که کار به مرحله رسیدگی در دادگاه نرسد که به آنها گفته شد، بانک مستقل است و نمیتوانیم بگوییم از چه کسی شکایت کند و از چه کسی شکایت نکند. دادگاه به تدریج افرادی که بانک از آنها شکایت کرده را احضار میکند. لذا در یک دورهای موسسه را تحت فشار قرار دادند که البته من هیچ درخواستی را حتی در حد ملاقات معمولی تا زمان تسویه حساب کامل با بانک نپذیرفتم. چون حساب و کتاب روشن بود و تنها کار لازم پرداخت بدهی بدهکاران به بانک بود.
خب این افراد باید پشتوانه قوی داشته باشند که این چنین سفارش میشدند؟
بله، پشتوانههای قوی داشتند که وامهای کلان گرفتهاند. شما الان برای وام به یک بانک مراجعه کنید، بانک چقدر از شما ضمانت میگیرد؟ مگر به این راحتی میتوان وام گرفت؟ اما کسانی که وام 200 یا 300 میلیارد تومانی آن هم بدون وثیقه معتبر میگیرند، حتما سفارششده هستند. بنده همیشه از بدو ورودم به صندوق در روزهای اول، اعلام کردهام که دو کار را انجام نمیدهم. اول، پروژه سفارشی را قبول نمیکنم و دوم اینکه، به آدم سفارشی اعتقادی ندارم. به این دلیل اعتقاد دارم پروژههای سفارشی اصلا اقتصادی نیست و تحمیلی است و آدم سفارشی هم با نیت میآید.
این افرادی که شما از آنها نام میبرید اسامیشان در دادگاه است یا خیر؟
بالاخره یک عدهای جلوی صحنه بودند و عده دیگری هم پشت پرده فعالیت میکردند.
به بحث پروژههای سفارشی اشاره کردید. در سازمانهای این چنینی خیلی از پروژهها سفارشی میآید و شما اشاره کردید که قبول نمیکنید. برای بررسی پروژهها سازوکاری دارید؟
صندوق یکی از رسالتهای اصلیاش سودآوری است. در روزهای ابتدایی فعالیت در این موسسه، واحد سرمایهگذاری زیر نظر معاونت مالی و اداری بود و مجموعه مستقلی برای بررسی طرحها و سرمایهگذاری وجود نداشت. اولینکارهایی که انجام دادیم این بود که معاونت برنامهریزی و توسعه کسب و کار را ایجاد کردیم. با جرات میتوانم بگویم که مهمترین معاونت این مجموعه است. برای تایید یک پروژه، چندین مسیر و فرایند طی میشود. اول اینکه، تمام سرمایهگذاریها باید در هیأتمدیره هر شرکتی بررسی شود، اگر آنها تصویب کردند، در مرحله بعدی، این طرح به کمیته سرمایهگذاری میرود. در این کمیته نیز جمعی از کارشناسان متخصص حضور دارند تا پروژهها را به صورت تخصصی بررسی کنند. اگر کمیته به این جمعبندی مثبت رسید، در مرحله آخر، در جلسه هیأتمدیره صندوق بررسی میشود. سپس، اگر هیأتمدیره به اجرای این طرح رای نداد، آن شرکت نمیتواند پروژه را اجرایی کند. به همه شرکتها هم ابلاغ کردیم که تمام پروژهها این مسیر را باید طی کنند. حتی در خصوص طرحهای توسعه هم همین روند حاکم است. در این مدت و با اجرای این فرایندی که اعلام کردم، هشت پروژه کلان که ممکن بود در آینده مشکلساز شوند، رد شده است.
تا چه حد این پروژهها برای آقازادهها و سفارشی بوده؟
معمولا پشت پروژههای سفارشی مسائلی وجود دارد. حالا هم آقازادهها هستند هم خانمزادهها.
بحث شفافسازی برای معلمان بسیار مهم است، معلمان خواستند در صندوق شفافسازی شود، شما برای احقاق این حق معلمها چه اقداماتی انجام دادید؟
یکی از شعارهای هیأتمدیره شفافیت است. همیشه در غیاب شفافیت سوءاستفاده هم اتفاق میافتد. ما اطلاعرسانی کافی درباره مسال مالی را انجام دادهایم. سایت موسسه را هم برای این اقدام فعال کردیم. همچنین کمیتههایی تشکیل دادیم که به شفافیت کمک کند و آییننامههایی منسجم نوشتیم. بسیاری از اقداماتی که انجام میشد، آییننامه نداشت. برای مثال، حقوق و مزایای هیأتمدیره موسسه و شرکتهای اقماری ما آییننامه نداشت. گفتیم همه چیز باید طبق روال و شفاف پیش رود. یکی از کارهای بسیار مهم در زمینه شفافیت، بورسیشدن است. یکی از اقدامات اساسی ما هم همین مورد بوده است که تلاش کردهایم وارد بورس شویم. بورس اتاق شفاف و شیشهای است. هر کدام از شرکتها که قابلیت دارند باید به سمت بورسی شدن بروند.
شما میگویید صندوق ذخیره فرهنگیان قرار است یک هلدینگ بورسی شود؟
سیاست ما این است که از بنگاهداری به سمت مدیریت سرمایه برویم. ما به دنبال این هستیم در شرکتها و کارخانهها، اوراق بهادار داشته باشیم. این پروسه ممکن است 10 سال طول بکشد. در شرایط اقتصادی امروز ما به راحتی نمیتوانیم یک بنگاه اقتصادی را به بنگاهی که مالکیت اوراق بهادار را داشته باشد، تبدیل کنیم.
یعنی با بورسی شدن میخواهید جلوی تخلفات را بگیرید؟
چون بنگاهداری میکنیم افراد زیادی را به ما سفارش میکنند. مثلا برخی افراد کسانی را سفارش میکنند که در هیأتمدیره باشند و توقع دارند قبول کنیم. در حالیکه اگر مدیریت بنگاهها و شرکتها را نداشتیم، در صورت زیانده بودن میتوانیم از آن مجموعه بیرون بیاییم. درحقیقت، در بنگاهداری شما مدیریت را با دست انجام میدهید و در سهامداری مدیریت را با پا. به این معنا که هر وقت دوست نداشته باشید میتوانید از آن مجموعه خارج شوید. اما وقتی جایی در دست شماست، نمیتوانید به همین راحتی اینکار را انجام دهید. باید مدیر منصوب کنید تا کار را اداره کنید. دقیقا همین گرفتاری که ما حالا در بانک سرمایه داریم.
بنابراین رویکرد ما این است که تا آنجا که امکان دارد، بنگاهداری نکنیم. ما نگاهمان این است که مدیریت دارایی و سرمایه داشته باشیم.
وضعیت داراییهای صندوق چطور است؟
تنها صندوق موجود در کشور هستیم که بیش از مطالبات اعضایمان دارایی در اختیار داریم. ارزش دفتری داراییهای ما بالغ بر پنج هزار و 300 میلیارد تومان است اما ارزش روز آن بیشتر از این عدد است. اگر همین داراییها را به بورس ببریم ارزش روزش هم مشخص میشود. مثلا اگر ۴۶ درصد سهام پتروشیمی مروارید را به بورس ببریم، ارزش روز آن میتواند نصف بیشتر مطالبات معلمان را تامین کند. همه املاک و داراییها برای معلمان است. مکانیزم تبدیل دارایی به سود هم این گونه است که هر سال بخشی از دارایی را به سود تبدیل میکنیم یا جابهجا میشود و سودش شناسایی میشود. مجمع تصمیم میگیرد که سود حسابداری را تخصیص دهد و بلافاصله به حساب معلمان میرود.
سودآوری صندوق چقدر بوده است؟
در سال 95 به دلیل مشکلاتی که برای صندوق بوجود آمد مجبور شدیم مقداری از سود را ذخیره کنیم و کلا حدود 200 میلیارد تومان تقسیم شد. در سال بعد از آن 284میلیارد تومان و سال گذشته 620 میلیارد تومان بوده است. پیشبینی امسال سودآوری 620میلیارد تومان بود که خوشبختانه گزارش ۹ماهه 900میلیارد تومان را نشان میدهد و امیدواریم تا پایان سال مالی که آخر شهریور هست به هزار میلیارد تومان برسیم. البته بعد از بررسی و تایید مجمع موسسه این سود قابل توزیع بین معلمان است.
شرکتهای شما زیانده هم هستند؟
شرکت زیانده داشتیم اما هماکنون زیان شرکتها را تقریبا به صفر رساندهایم.
سهم دولت در برنامه پنجم توسعه نیامده بود شما برای احیای این حق چه کردید؟
متاسفانه در برنامه پنجم گفتند که چون معلمها خودشان صندوق دارند این سهم را واریز نمیکنیم و دولت هم خودش را مکلف به پرداخت نکرد. در دولت گذشته، آقای فانی وزیر اسبق آموزش و پرورش اعلام کرد از دولت شکایت کنید. ما هم در دیوان عدالت اداری شکایت را مطرح کردیم و ثابت کردیم که موسسه صندوق ذخیره فرهنگیان خصوصی است و دیوان عدالت اداری هم پذیرفت و توانستیم علیه دولت رای بگیریم. دولت مجبور به پرداخت تعهدات مغفول مانده در برنامه پنجم شد که مبلغ آن 634میلیارد تومان است که در مرحله تجدیدنظر است. اگر این مرحله تایید شود سازمان برنامه و بودجه ملزم به پرداخت این پول است.
این همین 634 میلیارد یا ۷۰۰ میلیارد تومان است که چندی پیش در خبرها آمده بود که این پول در صندوق گم شده است؟
بله. ما دولت را محکوم به پرداخت حدود 700 میلیارد تومان کردیم. اما دولت این بدهی را قبول نداشت و البته دولت تاییدیه هم به ما نداد. بنابراین مجمع به ما اجازه داد تا موضوع را از طریق شکایت پیگیری کنیم و ما هم این رقم را از حسابمان حذف کردیم تا رای بگیریم و رای را گرفتیم و رقم دقیقتر به حسابمان برگشت.
به نظر شما چرا این همه نگاه خاص روی صندوق هست و یک جریان میخواهند مدام تکرار کنند که پول معلمها گم میشود و یا در جایی دیگر خرج میشود؟
در غیاب رسانههای آزاد و مستقل و حرفهای کافی و در غیاب شفافیت، یکسری افراد هستند که کارشان رونق میگیرد. هماکنون در فضای مجازی خبرنگارانی هستند که یک موضوع کوچک را میگیرند و عمدا و یا ندانسته بزرگ میکنند و عدهای را ناراحت میکنند. میخواهم این را بگویم چه کسی متوجه حسابهای مالی میشود؟ به قول افراد حسابدار اگر ما یک رقمی را از بالای خط به پایین خط بیاوریم چه کسی میفهمد که مفهوم این موضوع مالی چیست؟ اینها دستهبندی حسابداری است و به معنای گمشدن نیست و کسی که میخواهد در این زمینهها اظهار نظر کند باید حداقلی از دانش این حوزه را داشته باشد. این مفاهیم مالی را چه کسی میفهمد که در دفتر ما نگاه کند و بگوید این 634 میلیارد تومان جایش عوض شده است. از بالای خط آمده پایین خط و این یعنی گم شده است! این پولی بوده که ما دنبالش بودهایم و حالا زندهاش کردیم. هیات امناء به ما گفته بود این پول را فعلا در حسابها به عنوان بدهی دولت نگذاریم چون دولت قبول ندارد اما از یک زمانی به بعد که دادگاه رای داده است به عنوان بدهی دولت زدهایم. این کار را هم به این علت کردهایم که دولت به خاطر رای دادگاه دیگر نمیتواند این بدهی را رد کند. بنابراین میگویم این پول گم نشده است بلکه ما این پول را بدست آوردیم اما دستهبندیمان در حسابها به دلایل فنی حسابداری که توضیح دادم عوض شده است. در این جا لازم است این را هم بگویم ما یک پول دیگری را هم از دولت میخواهیم بگیریم. در برنامه ششم توسعه حق معلمان را آوردهایم اما الان دو سالی از برنامه ششم میگذرد و برای همین حق قانونی که معلمها دارند دولت تاکنون یک ریال پرداخت نکرده است این بند در بودجه آمده است اما تخصیص داده نشد. ما هماکنون 413 میلیارد تومان طلب قطعی از دولت داریم. وزارت اقتصاد هم تاییدیه این پول را به ما داده است و ما میخواهیم با بانکها تهاتر کنیم اما هنوز موفق نشدهایم. بنابراین ما این مقدار پول هم از دولت طلب داریم و معلمها سهم خودشان را پرداخت کردهاند اما دولت در برنامه ششم سهم خودش را نداده است که پیگیر این موضوع هم هستیم. اگر این دو پرونده مالی را پیگیری کنیم چیزی در حدود هزار و 50 میلیارد تومان از دولت مطالبات داریم که به دنبال وصول آن هستیم.
فکر میکنید دولت بتواند این پول را پرداخت کند؟
اگر یک سال بگذرد و بدهی را ندهد ما میتوانیم بر اساس رای دادگاه داراییهای دولت را ضبط کنیم.
در حال حاضر 1.2 درصد از حقوق اعضا برای صندوق کسر میشود. خیلیها مطرح کردند این سهم را 5 درصد بکنیم این میزان کسری چه سودی برای معلمان دارد؟
تبصره 63 برنامه دوم توسعه میگوید معلمان میتوانند تا 5 درصد از حقوق و مزایایشان را بهحساب صندوق بریزند و دولت مکلف است معادل واریزی معلمان را پیشبینی و تخصیص دهد. اولین سودش این است که معلمان اگر 5درصد را به حساب خودشان بریزند دولت هم مکلف است که 5 درصد واریز کند. این حقی است که قانون برای معلمها قائل شده است. ما در صحبتهایمان به معلمان هم این موضوع را میگوییم. معلمی که در طول 20 سال به ما 2میلیون و 200 هزار تومان پرداختی داشته است، وقتی بازنشسته میشود از ما 20 میلیون تومان میگیرد. اگر این پرداختی بالا رود میزان مطالبات معلمان هم بیشتر میشود. ما حرفمان با معلمان این است که اگر در قانون این موضوع آمده است چرا این حق را از خودتان میگیرید. هماکنون داراییهای ما 5هزار میلیارد تومان ارزش دفتری دارد اگر ما از دولت 5 درصد گرفته بودیم حداقل داراییهای ما 25 هزار میلیارد تومان ارزش دفتری داشت. اما معلمها این حق را از خودشان گرفتهاند. ما توصیه میکنیم معلمها تا سقف 5درصد را درخواست کنند تا ماهم دستمان برای گرفتن حق بیشترشان باز باشد.
چرا بیشتر از 5 درصد اجازه واریز ندادند؟
بر اساس قانون 5 درصد است و ما هم طبق این قانون عمل میکنیم. البته دولت توان خودش را سنجیده و میداند بیشتر از 5 درصد را شاید نتواند پرداخت کند. متاسفانه در سالهای قبل فضایی در صندوق ایجاد شده بود و ما باید بین معلمان اعتمادسازی میکردیم و بسیار سعی کردیم که اعتماد معلمان را جلب کنیم. بر این باوریم اگر معلمان بازنشسته میشوند حقوق بازنشستگیاش نباید دیر پرداخت شود. معلمها از سال 95 که بازنشسته شدند و از صندوق وجوهشان را گرفتهاند نزدیک به سالی 450 تا 500میلیارد تومان پرداختی داشتیم. ورودی ما از بابت واریزی معلمان سالی ۲۲۰ تا ۲۳۰میلیارد تومان بوده است. اما پرداختی صندوق به معلمان بیش از دو برابر بوده است. چرا که در این سالها سونامی بازنشستگی داشتیم. صندوق دو برابر آنچه که از معلمان دریافت داشته به بازنشستهها پرداخت کرده است. در حقیقت پولی که از معلمان کسر کردیم و پولی که دولت پرداخت میکند و سودی که هر سال کار میکنیم و در حساب آنها میریزیم به معلمان پرداخت میشود. البته سودی که ما به معلمان میدهیم هر سال به حسابشان ریخته میشود و آنها آنلاین میتوانند حساب خود را چک کنند. در ۲۳ سال گذشته میانگین 17 درصد سالانه سود به معلمان دادهایم که این رقم مطمئنا در پایان سال مالی ۹۸ افزایش خواهد یافت. با این حال توصیه میکنیم که معلمان عضو صندوق شوند. هماکنون 15 درصد از معلمان عضو صندوق نیستند که کمترین ضررشان محرومیت از سهم دولت است. موضوع دیگر این است که ما در آینده میخواهیم تسهیلاتی را به معلمان بدهیم. مثلا شاید بخواهیم کارت اعتباری و یا مسکن اختصاص دهیم، این تسهیلات را به معلمانی میدهیم که عضو صندوق باشند. بنابراین از معلمان خواهش میکنم که حتما عضو صندوق شوند. خوشبختانه هماکنون 160هزار نفر در استانهای مختلف فرم 3 تا 5درصد کسر حقوق را تکمیل کردهاند.
موضوع مهم دیگر که میخواهم به معلمان بگویم این است که بازنشستههای صندوق از صندوق خارج نشوند تا از سود آتیه صندوق که بسیار چشمگیر خواهد بود محروم نشوند. البته بازنشستگان در این ایام از سهم دولت برخوردار نخواهند بود اما با سرمایهگذاریهای سودآور بزرگی که در صندوق داشتهایم و چشمانداز سود موسسه تا سال 1402 را تا 5 هزار میلیارد تومان هم رسانده، حیف است که این عزیزان از این سود محروم شوند.