x
۳۰ / شهريور / ۱۳۹۸ ۱۰:۱۶
دوقطبی واقعی به روایت اکبر ترکان:

برخی داخلی‌ها کنار آمریکا ایستاده و به دولت حمله می‌کنند/ بازنده‌های انتخابات بروند دور بعد بیایند

برخی داخلی‌ها کنار آمریکا ایستاده و به دولت حمله می‌کنند/ بازنده‌های انتخابات بروند دور بعد بیایند

سخنان چندی پیش رئیس جمهوری در جلسه هیأت دولت آن هم چند روز پس از خودسوزی یک زن هوادار ورزش فوتبال و صدور احکام سنگین برای چند فعال کارگری یک بخش تحذیردهنده داشت؛ آنجا که گفت «نباید برخی تندروی‌ها و مسیرهای غیر دقیق که مردم را آزار می‌دهد... بر مردمی که با سختی‌‌ها مواجهند غصه جدیدی وارد کند» و هشدار داد که اگر دچار اختلاف و دوقطبی شویم، راه پیروزی برای دشمن هموار خواهد شد.

کد خبر: ۳۸۲۲۰۰
آرین موتور

 به گزارش اقتصادآنلاین به نقل از ایران، موضع گیری استعاری که در گفت‌وگویی کوتاه با اکبر ترکان، مشاور پیشین رئیس جمهوری به چند و چون آن پرداختیم.

رئیس جمهوری اخیراً در سخنانی با انتقاد از دوقطبی‌سازی در فضای جامعه، آن را یکی از آسیب‌های پیش روی مقاومت در برابر جبهه دشمن ارزیابی کردند. ریشه‌های این دوقطبی‌سازی در کجاست؟  

من در صحبت‌های اخیرم دولت آقای روحانی را به سه دوره دو ساله تقسیم کردم و بر اساس این تقسیم‌بندی به تشریح وضعیت آن پرداختم. دو سال ابتدایی متمرکز بر به نتیجه رساندن مذاکرات با کشورهای غربی بود. حاصل آن برجام بود که با تلاش  دولت، تأیید مقام معظم رهبری و تصویب مجلس به انجام رسید و  یکی از مهم‌ترین دستاوردهای دیپلماسی ایران محسوب می‌شود. دو ساله دوم زمانی برای بهره‌مندی از آثار آن مذاکرات و توافق بود که به توسعه تجارت و افزایش سرمایه‌گذاری منجر شد زیرا از نظر حقوقی رفع تحریم‌ها کاملاً اتفاق افتاد. دو سال سوم با آمدن رئیس جمهوری جدید ایالات متحده همزمان شد. خب ترامپ نه تنها به برجام که به تمامی قراردادهای بین‌المللی پشت پا زد. منتها اینجا در سفر آقای ترامپ به ریاض میلیاردها دلار از درآمدهای نفتی عربستان در قالب قراردادهای مختلف به امریکا سرازیر شد و عربستان و اسرائیل در پیمانی نانوشته کنار امریکا قرار گرفتند و کوشش کردند که بستری فراهم کنند برای رویارویی ایران و ایالات متحده تا بالاخره در فروردین سال 97 ترامپ اعلام کرد که می‌خواهد از برجام خارج شود و اردیبهشت 97 تصمیمش را اجرایی کرد. این برای کشور ما یک ضربه اقتصادی بزرگ بود و به اقتصاد ما لطماتی وارد کرد. اما تصمیم بر مقاومت قرار گرفت. معنایش این نیست که ضربه تحریم‌ها تأثیری ندارد بلکه خسارت‌های خودش را می‌زند منتها نظام اسلامی تصمیم دارد که مقاومت کند، تصمیم ندارد کوتاه بیاید و تسلیم زورگویی‌های ایالات متحده شود. در اینجا یک مشکلی در درون پیش آمده است که کار را سخت می‌کند.

درست در نقطه‌ای که ما باید به خاطر ضرباتی که از جانب امریکا وارد می‌شود همه فریادهایمان را بر سر امریکا بکشیم؛ عده‌ای در داخل کشور امریکا و تحریم و ترامپ را نادیده گرفته‌اند و همه فریادهایشان را بر سر رئیس جمهوری ایران و دولت می‌کشند. این یک کار غیر شرافتمندانه است که نشان از نادانی دارد. در بعضی مواقع هم نشان از این دارد که افرادی دارند غرض‌ورزی می‌کنند. در حالی که ایالات متحده با همه ظرفیتش به جمهوری اسلامی ایران حمله اقتصادی و سیاسی می‌کند و نیروهای نظامی‌اش را هم آماده‌باش به پای کار آورده به جای اینکه کنار دولت خودشان بایستند و با ایالات متحده مقابله کنند؛  در کنار ایالات متحده ایستاده‌اند و دارند به دولت کشور خودشان حمله می‌کنند. این همان دوقطبی واقعی است که اتفاق افتاده است. اینکه حمله به دولت کنند، دولت را تضعیف کنند و جنگ روانی علیه آن به راه بیندازند این یک اقدام غیر شرافتمندانه است علیه دولتی که با همه مشکلات و با همه فشارها در حال مقاومت است. فضایی ایجاد شده که تندروهایی که از روز اول با برجام مخالف بوده‌اند و همان‌هایی که روش‌هایشان ممکن بود کشور را با خطر بسیار بزرگ مواجه کند؛ حالا شروع کرده‌اند به فضاسازی علیه دولت و رئیس جمهوری و به نفع کسانی که دارند به ما این ضربات را می‌زنند.

آقای روحانی در بخش دیگری از سخنان‌شان گفتند که نباید با برخی تندروی‌ها مشکلی بر مشکلات مردم افزوده شود. آیا شما این تندروی‌ها و افزایش فشارهای اجتماعی ناشی از آنها را هم در راستای همان دوقطبی‌سازی و ساز و کاری برای مقابله با دولت ارزیابی می‌کنید؟

پاسخ من به همه این مسائل و خطاب به مسببان‌شان این است که این کشور هنوز جمهوری است. یعنی رأی مردم حاکم است. مردم هستند که رئیس جمهوری را انتخاب می‌کنند. رئیس جمهوری رأی آورده و پیروز انتخابات است مخالفانش باید بگذارند او کارش را انجام دهد. اگر حرفی می‌خواهند بزنند باید در دور بعد رقابت کنند. اگر مردم به آنها رأی دادند و احمدی‌نژاد دیگری رئیس جمهوری شد، خیلی خب آن وقت رئیس جمهوری آنها  تصمیم‌ساز است. اما الان که آقای روحانی رئیس جمهوری منتخب و مستقر است، بگویند چرا با او دشمنی می‌کنند. اینها باید بپذیرند که رئیس جمهوری پیروز باید تا پایان دوره کارش را انجام دهد و همه به او یاری بدهند. آنها که بازنده انتخاباتند نباید توقع داشته باشند که رئیس جمهوری به خواست آنها عمل کند. رأی‌دهندگان به روحانی رأی ندادند که او حرف آنها را گوش کند. رأی دادند که فکر آقای روحانی جلو برود. اندیشه او هم مبتنی بر تعامل با جهان بوده است. حالا هر وقت  اینها در دور بعد پیروز شدند، بیایند رویارویی با جهان را آغاز کنند.

آیا قائل به این هستید در شرایطی که فشار اقتصادی باید در حوزه‌های دیگر  از جمله در قبال مطالبات اجتماعی مردم رویکرد سهل‌گیرانه‌تری اتخاذ شود؟ آیا چنین تغییر رویکردی می‌تواند تأثیری بر احساس آنها از فشار اقتصادی داشته باشد؟

فشار اقتصادی راه حل دارد. پیاده کردن این راه حل اما مستلزم اتفاق نظر است.  حتماً شما می‌دانید ارزش یارانه‌ای که ما به گاز طبیعی می‌دهیم، 26 میلیارد دلار است. ارزش یارانه‌ای که به مصرف داخلی حامل‌های سوختی  اعم از بنزین، گازوییل و نفت سفید  تعلق می‌گیرد، 27 میلیارد دلار است و ارزش یارانه پرداختی دولت به برق 17 میلیارد دلار.  یعنی در جمع 70 میلیارد دلار یارانه انرژی پرداخت می‌شود. خب الان که ما در سنگین‌ترین فشارهای تحریمی قرار داریم و فشار ایالات متحده برای ضربه زدن به اقتصاد ایران از همه جانب وارد می‌شود، ما باید سویه پرداخت یارانه را اصلاح کنیم. یعنی در عین حفظ یارانه برای اقشار ضعیف این یارانه را برای اقشار ثروتمند حذف کنیم. چنین راه حلی مستلزم اتفاق نظر است. اگر یک بخشی شروع کنند به جنجال آفرینی، راه حلی که می‌تواند گرفتاری ما را سبک کند، خود تبدیل به یک بحران می‌شود و نمی‌توانیم آن را بکار ببندیم.

این تغییر در نوع تخصیص یارانه‌ها که مورد اتفاق همه جریان‌های سیاسی است. دقیقاً چه کسانی برای آن جنجال‌آفرینی خواهند کرد؟

مخالفین آقای روحانی.

آیا همین‌ها مانع پاسخگویی دولت به مطالبات فرهنگی اجتماعی هستند؟

وقتی می‌گویید مطالبات فرهنگی- اجتماعی خیلی شفاف نیست که منظورتان چه هست.

بگذارید یک مثال دم دست بزنم. یکی از مطالبات خیلی ساده همین ورود زنان به ورزشگاه‌ها برای تماشای مسابقات تیم‌های ورزشی است.

این مسأله اصلاً بی خود  بزرگ شده  است. از اول هم چنین منعی نه قانونی بود و نه شرعی.

ولی چنین موضوعی تبدیل می‌شود به یک موضوع محل مناقشه.

ببینید آقای ربیعی گفت که ما ورزشگاه‌هایمان را مجهز کرده‌ایم که بتوانند خدمات مستقل به زنان ارائه کنند. راه تردد مستقل و... سخنگوی دولت گفت که ما این کار را بزودی اجرا می‌کنیم...

ولی با همین مخالفت می‌شود.

به نظر من چون رئیس جمهوری اعلام کرده اجرا خواهد شد. مراجع و علمای ما هم اگر نظری دارند بیشتر از جهت این  نگرانی است که زیرساخت‌های لازم برای ورزشگاه فراهم باشد تا زنان از خدمات مستقل برخوردار باشند و طوری نباشد که علما با آن مخالف باشند. آقای وزیر گفت که ما این کار را کرده‌ایم.

آیا مواردی نظیر این می‌تواند به انسجام ملی ما برای مقابله با فشارهایی که وارد می‌شود، لطمه بزند؟

برخی از این حرف‌ها از روی نادانی به اینجا می‌رسد. چقدر اسرائیلی‌ها حاضرند پول خرج کنند تا چهره واقعی اسلام را مخفی کنند و بگویند اینها جامعه‌ای هستند که نیمی از جمعیت‌شان را از رفتن به ورزشگاه محروم کرده‌اند. اسرائیل چقدر حاضر است پول خرج کند که این را در افکار جهان جا بیندازد. اما می‌بینید که عده‌ای با ندانم کاری تصوری در مردم دنیا به وجود آورده‌اند که تصور آنها از اسلام این باشد که اسلام با ورزش بانوان مخالف است. اینها نمی‌دانند که با چنین زشت‌نمایی‌هایی چگونه به همه ارزش‌های دینی ما و نظام جمهوری  اسلامی ضربه می‌زنند.

در مقابل آنچه گفتید چهره‌هایی مانند حجت‌الاسلام پناهیان هم هستند که معتقدند دوقطبی‌سازی از سوی دولت انجام می‌شود و با تأکید بر مسائلی  همچون همین موضوع ورود زنان به ورزشگاه‌ها خوراک تبلیغاتی در اختیار دشمنان قرار می‌‌گیرد...

یک روزی استراتژی‌های نظام توسط چهره‌ای مانند آیت‌الله ‌هاشمی رفسنجانی ترسیم می‌شد. نباید کار ما به جایی برسد که جایگزین آقای‌ هاشمی رفسنجانی آقای پناهیان بشود. آیا  آقای پناهیان در اندازه‌ای است که برای نظام خط مشی تعیین کند؟ این اشتباه است. این خواست مخالفان دولت است. شما بزرگش نکنید.

بنابراین شما این موضعگیری‌ها را ناشی از رقابت‌های انتخاباتی می‌دانید؟

بله چون انتخابات در ایران پایان رقابت نیست و تمامی ندارد. زمانی آقای خاتمی و ناطق باهم رقابت کردند و صبح انتخابات آقای ناطق به خاتمی تبریک گفت و تا پایان دوره ریاست جمهوری هم از او پشتیبانی کرد. ما باید همان مرام را دنبال کنیم. انتخابات که تمام شد همه برگردند به کمک دولت پیروز و رئیس جمهوری مستقر. اینکه جریان رقیب و مخالف در تمام دوران رئیس جمهوری مستقر با او مخالفت و کارشکنی کنند بزرگترین ضرر و ضربه به کشور است.

آیا ممکن است با درک شرایط خطیر جریان‌های سیاسی، نهادها و رسانه‌ها به این نقطه برسند که در عین بیان دلسوزانه انتقادات  با دولت همراهی کنند؟

نه نمی‌توان امیدواربود. این گروه‌های مخالف هیچ وقت به این مسیر نمی‌آیند. آنها همیشه با خودشان لجبازی خواهند کرد و همیشه با رئیس جمهوری پیروز مخالفت خواهند کرد و اصلاً کارشان این است. ما باید توده‌های مردم را مورد تأثیر قرار دهیم. باید امید داشته باشید که مردم عنایت کنند که رئیس جمهوری مستقر باید بتواند کارش را اداره کند و آنهایی که بازنده‌اند بروند و دور بعد بیایند.

نوبیتکس
ارسال نظرات
x