بحران بیکاری تحصیلکردهها
اخیرا شاهد اعلام نتایج کنکور بودیم که این خود میتواند در آینده نهچندان دور بهمعنی افزایش بیکاران فارغالتحصیل باشد، چراکه طی چندسال گذشته بنا به دلایل مختلف مانند عدمآمایش رشتههای تحصیلی، بازار کار با افزایش آمار فارغالتحصیلان بیکار مواجه شده؛ اتفاقی که بهیقین تبعات منفی گستردهای را از نظر اجتماعی و اقتصادی بهدنبال خواهد داشت.
به گزارش اقتصادآنلاین به نقل از آرمان، گفتنی است که تب بالای مدرکگرایی در جامعه خود عامل افزایش آمار فارغالتحصیلان بیکار به حساب میآید، چراکه امروزه بسیاری از افراد واجد شرایط ورود به دانشگاهها و همچنین خانوادههای آنها تنها تمایل دارند که در رشتههای خاص مانند مهندسی و پزشکی به تحصیل مشغول شوند، این در حالی است که بازار اشتغال این دو رشته پرطرفدار به حد کافی اشباع شده است. بنابراین حجم بالای متقاضیان ورود به این رشتهها خود میتواند نقش تاثیرگذاری در افزایش آمار بیکاری و یا اشتغال افراد در رشتههای غیرمرتبط داشته باشد؛ اتفاقی که میتواند زمینهساز کاهش راندمان کاری و یا بیانگیزگی شغلی شود.
معضل عدمآمایش رشتههای تحصیلی
یک کارشناس حوزه اشتغال در خصوص افزایش آمار فارغالتحصیلان بیکار میگوید: متاسفانه امروزه آمایشی درباره رشتههای دانشگاهی و نیاز بازار وجود ندارد که این خود نقش تاثیرگذاری در افزایش آمار فارغالتحصیلان بیکار دارد. محمد عنبری و با اشاره به مطلب فوق بیان کرد: براساس آمار موجود امروزه در تربیت مهندس پنجمین کشور دنیا هستیم که این خود نشان از آمار بالای فارغالتحصیلان رشتههای مهندسی دارد. وی در ادامه افزود: افزایش بیسابقه آمار فارغالتحصیلان در رشتههای مهندسی میتواند نشان از رونق صنعت داشته باشد و یا اینکه به هیچعنوان درباره نیاز بازار و رشتههای تحصیلی نیندیشیدهایم و تنها در حال تربیت مهندس هستیم که این خود آثار منفی بسیاری را نیز بهدنبال خواهد داشت. عنبری در پاسخ به این پرسش مبنیبر اینکه کمسوادبودن برخی فارغالتحصیلان چه تاثیری بر کاهش اشتغال آنها دارد، میگوید: امروزه میزان تحصیلات و یادگیری دانشجویان داخل کشور بهطور تقریبی با دانشجویان کشورهای دیگر برابری دارد و حتی در برخی از موارد در مقایسه با برخی کشورها نیز برتری دارد، بهعنوان مثال دانشجوی رشته مکانیک در دانشگاه تهران مباحثی را فرامیگیرد که در دانشگاه امآیتی آموزش داده میشود، شاید تنها کارهای آزمایشی مقداری کمتر از دانشگاههای خارجی باشد.
ضرورت نیازسنجی درباره رشتههای تحصیلی
عنبری ادامه داد: افزایش آمار فارغالتحصیلان بیکار بیشتر ناشی از سیاستهای آموزشی و همچنین دیدگاههای موجود در جامعه است. وی در ادامه تصریح کرد: بهطور کلی خوب است که درِ دانشگاهها روی مردم گشوده باشد که در هر رشتهای که تمایل داشتند بتوانند مشغول به تحصیل شوند. ما نباید افراد را مجبور کنیم که در رشتههای خاص مشغول به تحصیل شوند. عنبری میگوید: باید این نیازسنجی وجود داشته باشد که چه رشتههایی امروزه نیاز بازار است تا به نسبت آن میزان ظرفیت رشتههای مورد نظر نیز افزایش یابد تا شاید از این طریق اشتغال فارغالتحصیلان با چالش کمتری مواجه شود.
لزوم آمایش آموزش عالی
وی در ادامه افزود: آمایش آموزش عالی باید لحاظ شود؛ بدان معنا که یک استان چه ظرفیتها و چه نیازهایی دارد و متناسب با آن اقدام به افزایش میزان پذیرش رشتههای تحصیلی مرتبط کند؛ اتفاقی که امروزه در بسیاری کشورهای پیشرفته رخ میدهد.
ایجاد انحصار در بازار کار
این کارشناس حوزه اشتغال اظهارداشت: در برخی موارد نهتنها آمایش تحصیلی را نداشتهایم، بلکه انحصار و گلوگاه نیز ایجاد کردهایم، بهگونهای که حتی نگذاشتهایم در جایی که نیاز است یکنفر مشغول به کار شود، فعالیت نماید. به عبارت بهتر امروزه در مشاغلی که حتی نیاز به فارغالتحصیلی از دانشگاهها نیز ندارد انحصار ایجاد شده و جواز کسب به هر فردی داده نمیشود که این خود نیز عامل دیگری در افزایش آمار بیکاری دارد. هرچند این مهم خلاف اصل 44 قانون اساسی است، چراکه در حال حاضر مجوز توسط صنف به فرد داده میشود که این خود عاملی برای کاهش واگذاری جواز کسب است. به عبارت بهتر هیچصنفی نمیخواهد فعالیت در آن زیاد شود. شما هرجا دیدید که مجوز یک شغل در حال خریدوفروش است آنجا به معنی واقعی انحصار ایجاد شده که این خود میتواند باعث عدم جذب نیروی کار فعال و کارآزموده شود. عنبری میگوید: در شغلهایی مانند دندانپزشکی، وکالت، سردفتری و پزشکی یکمیلیون و 100هزار شغل وجود دارد؛ مشاغلی که از میزان درآمد به نسبت بالایی نیز برخوردار هستند اما در مقابل اجازه فعالیت به همه فارغالتحصیلان این رشتهها داده نمیشود؛ در مقابل میگویند مثلا مهندس برق تربیت کنید، هرچند متاسفانه شاهد افزایش آمار مهندسان برق بیکار در کشور هستیم، نیاز بازار به فارغالتحصیلان این رشته محدود است.
جای خالی برنامهریزیهای اصولی
وی ادامه داد: در مقابل متاسفانه فارغالتحصیلان در یکسری رشتههای کاربردی تربیت نمیشوند، بهعنوان مثال تکنسینهای رشتههای پرکاربرد. امروزه متاسفانه برخی القائات این ذهنیت را نیز ساخته که بیشتر افراد تمایل دارند تنها در رشتههای مطرح مانند پزشکی یا مهندسی مشغول به تحصیل شوند، این در حالی است که رشتههایی مانند مکانیک تقاضای چندانی ندارند و در بازار متقاضی چندانی برای آن نیست؛ اتفاقی که تا به امروز نهتنها در مورد آن اطلاعرسانی کافی نشده، بلکه برنامهریزیهای کافی نیز در این خصوص صورت نگرفته که این خود باعث عدم ایجاد توازن در رشتههای دانشگاهی شده است.
حذف ذینفعان از تصمیمگیری
عنبری در پایان خاطرنشان کرد: تا زمانی که انحصارها شکسته نشود و همچنین از دست ذینفعان خارج نشود وضعیت اشتغال فارغالتحصیلان بهسامان نخواهد رسید. ما امروز با معضل بزرگ اشتغال فارغالتحصیلان مواجه هستیم؛ موضوعی که اگر سریع و بهموقع حل نشود، آسیبهای اجتماعی بسیاری بهدنبال خواهد داشت.