نظام سلامت را در اتاق شیشهای قرار میدهیم/ سهم نظام سلامت از جی دی پی 3درصد اضافه شد
«شفافیت در بخش دارو و تجهیزات پزشکی» این عبارت شاه بیت سخنان دولتمردی است که بعد از استعفای قهرآمیز حسن قاضیزاده هاشمی در 15 بهمن 97 با 229 رأی موافق مجلس شورای اسلامی جایگزین وزیر بهداشت دولت دوازدهم شد.
ایمونولوژیست 61سالهای که سازمان برنامه و بودجه را رها کرد تا نظام سلامت و بهداشت و درمان کشور را از گرفتاری عمیق نجات دهد. دکتر سعید نمکی که پاک دستی، تخصص، برنامه محور و غیرسیاسی بودن او زبانزد بود، این بار با دیدگاه پیشگیری محور، مدیریت هزینهها و شفافیت در دارو و تجهیزات پزشکی قطار نظام سلامت ایران را به ریل اصلی آن برگرداند با این امید که لبخند رضایت را بر چهره ایرانیان بنشاند.
به گزارش اقتصادآنلاین به نقل از ایران، نمکی اولین وزیر بهداشت بعد از انقلاب اسلامی است که پزشک نیست اما پیچ و خمهای حوزه سلامت را به خوبی میشناسد. تجربه او چه آن زمان که معاون بهداشت کشور بود و حالا بعد از 25 سال، نتیجه ایدههای درخور توجه او را در اجرای برنامه واکسیناسیون و ایجاد خانههای بهداشت میبینیم و چه آن زمان که مدیر ارشد اجرایی و معاون سازمان برنامه و بودجه کشور بود به خوبی نشان میدهد که نمکی مدیر کارآمدی است و بر مدیریت هزینهها و منابع تسلط کاملی دارد. بازگشت دوباره او به عرصه نظام سلامت یک پیام اصلی همراه داشت: «مدیریت هدفمند و منطقی حوزه سلامت». برای همین او گلایهای از اعتبارات و بودجه سلامت ندارد و همچنان پرانرژی، برنامههای خودش را دنبال میکند اما از وجود شبکههای فساد در دارو و تجهیزات پزشکی برنمیتابد و گلایه مندیش از این است که موریانه فساد پایههای نظام را نشانه گرفته و هر چه زودتر باید به فکر چاره و رفع این معضل جدی باشیم. معتقد است از آنجایی که قادر به پنهانکاری نیست در خصوص سرنوشت ارزهای تخصیص یافته به دارو و تجهیزات پزشکی قول میدهد به مردم شفافسازی کند. او این را هم لابه لای گفتههایش میگوید که برای شهرت نیامده بلکه آمده تا پاکسازی را در بدنه وزارت بهداشت نهادینه کند. در آستانه هفته دولت فرصتی پیش آمد تا پاسخ سؤالاتمان را از وزیر بهداشت دولت دوازدهم پیرامون سرنوشت طرح تحول نظام سلامت و چگونگی شکلگیری بستر فساد در حوزه دارو و تجهیزات پزشکی جویا شویم:
آقای دکتر نزدیک به 8 ماه است مسئولیت وزارتخانه پر چالش بهداشت و درمان را برعهده گرفته اید. قبل از آنکه شما تصدی این وزارتخانه را برعهده بگیرید ما شاهد آن بودیم که طرح تحول نظام سلامت از آن نقطه قوت و اوج خود در سالهای اول اجرا به وضعیتی که الان میبینیم دچار شده است. به عبارتی آن پویایی و اثربخشی را نسبت به سالهای قبل نمیبینیم. شما علت مسأله را در چه میبینید؟ صادقانه بفرمایید طرح تحول هماکنون در چه وضعیتی قرار دارد؟ و آیا شما نسخه جدیدی برای ادامه طرح تحول دارید؟
طرح تحول نظام سلامت یکی از طرحهای بسیار موفق دولت دکتر روحانی بود که با اولویت سلامت به بقیه فعالیتهای کشور شروع شد. با توجه به اینکه انسان سالم یکی از اصلیترین محورهای توسعه در همه جای دنیاست، این طرح بهعنوان یکی از حرکتهای بسیار ارزشمندانه تیم دکتر روحانی است. ما هم در روزهای ابتدای برنامهریزی طرح تحول نقش داشتیم. سالهایی که در سازمان برنامه و بودجه بودم و بودجه نظام سلامت را مدیریت میکردم در تقویت این حرکت ملی تمام تلاشمان را کردیم. طرح تحول چند دستاورد مهم برای کشور داشت. اول در کاهش هزینههای کمرشکن درمان از جیب مردم؛ بخصوص در هزینه بستری که کمک کرد. بویژه آنکه بعد از سال 91 که ناگهان قیمت ارز 3 برابر شد، پرداخت هزینه دارو و تجهیزات پزشکی از جیب مردم در بخش درمان و بستری در حد کمرشکن بود که این طرح توانست به شکل قابل توجهی به کاهش این هزینهها کمک کند. نکته دومی که قابل توجه است در توسعه زیرساختهای نظام سلامت بخصوص در نقاط دور افتاده کشور کارهای بسیار ارزشمندی توسط همکارم در وزارت بهداشت پیگیری شد. نکته سوم؛ طرح تحول در بسته خدمتی «ماندگاری و مقیم کردن طبیب و کادر پزشکی در نقاط کمتر برخوردار» بسیار موفق عمل کرد. همچنین طرح تحول در رسیدگی به بیماران صعبالعلاج و بیماران خاص چه در بحث پیشگیری، چه در حوزه درمان و چه در تأمین داروهایشان بسیار حرکت مؤثری بود. جنبههای دیگری هم داشت مثل اصلاح هتلینگ بیمارستانها و بستههای مختلف دیگر از جمله تسهیلات زایمان که در جایگاه خودش پیشرفتهایی داشتند.
اما اگر بهعنوان کارشناس از من بخواهید بگویم که این طرح چه نقصانهایی داشت باید بگویم؛ اولین نقصانی که این طرح داشت مقدماتی است که در قانون صراحتاً برای نظام سلامت تعریف شده بود؛ مثل پرونده الکترونیک سلامت ایرانیان، سیستم ارجاع و پزشک خانواده که بهعنوان «گیت کیپر»(دروازه کنترل هزینه) اجرا نشد. یکی از نقصهای طرح تحول نظام سلامت در رابطه با نبود برخی گاید لاینها یا راهنماهای بالینی بود که بشدت میتوانست در کنترل هزینهها و تقاضاهای بالینی نقش داشته باشد یا اینکه طرح تحول که نتوانست در تغییر ساختار از فی فور سرویس به «دیارژیک» که خودش یک نظام پرداخت مجزایی است به درستی عمل کند. اینها از جمله مقدماتی بود که قبل از طرح تحول باید اجرا میشد و چون اجرا نشد منابع زیادی صرف هزینههای بیهودهای شد که در این دوره هم ما با آن برخورد کردیم. در همه جای دنیا حتی آنجایی که درآمد سرانه مردم به 50 هزار دلار میرسد هیچ وقت مردم به راحتی نمیتوانند برای انجام سی تی اسکن و آزمایش مراجعه کنند. مراجعه زیاد به استفاده از خدمات تشخیصی یکی از مواردی بود که هزینهها را در نظام سلامت یک مرتبه افزایش داد. همزمان با اجرای طرح تحول سعی کردیم بیمه همگانی را هم اجرا کنیم. با توجه به اینکه عده قابل توجهی از مردم بیمه خویشفرما بودند بهدلیل رایگان شدن بیمه به بیمه همگانی پیوستند که در این بخش هم بار مالی سنگینی به نظام سلامت وارد شد. از همه مهمتر چون پزشک خانواده، سیستم ارجاع، گایدلاینهای بالینی و پرونده الکترونیک سلامت نبود، هیچ مسیری برای کنترل هزینهها از نظر علمی و منطقی نداشتیم. هیچگونه ثبت دادههای درست نداشتیم و بدین ترتیب تمام هزینهها را بشدت بالا بردیم.
منظورتان این است طرح تحول نظام سلامت بدون هیچ گونه فیلترینگ و کنترل هزینه به مرحله اجرا در آمد؟ اگر پاسختان مثبت است بفرمایید در کدام بخشها ریخت و پاش زیادی انجام شده است؟
بله. هیچگونه گیت کیپر یا دروازه بانی نظام سلامت در آن دوره وجود نداشت که بتوانیم هزینهها را کنترل کنیم. اصلاً ثبت و ضبط درست و مشخصی نبود. برای مثال صبح فرد به ام آر آی مراجعه میکرد بعدازظهر سی تی اسکن انجام میداد. از طرف دیگر طرح تحول به یک منابع پایدار گره نخورده و به 10 درصد هدفمندی یارانهها گره خورده بود که آن هم دولت ماهانه چند صد میلیارد روی پول قبلی میگذاشت و برای یارانه مردم پرداخت میکرد. بنابراین چیزی نمانده بود که کسی بخواهد این طرح را دنبال کند. اتفاق دیگری که افتاد این بود که طرح تحول سلامت به جای پیشگیریمحور و سلامت محور، درمان محور شده بود یعنی ما بهجای زیرساختهای پیشگیری که قطعاً مؤثرترند به توسعه بیمارستان و تختهای آیسییو توجه کردیم. طرح تحول پزشک محور شد به جای خدمت محور. اینها از جمله اشکالات طرح بود. (بنده در سازمان مدیریت برنامه و بودجه دنبال پیادهسازی پرونده الکترونیک سلامت و سیستم ارجاع بودم.) از طرفی دیگر در طرح تحول تعداد قابل توجهی دارو وارد شد که پول آن را همه از محل طرح تحول دادند چون منبعی بهنام طرح تحول بود که به راحتی دارو را از خارج کشور وارد میکردند. این کار دو تا مسأله داشت؛ یکی منابع به هدر می رفت و دوم تولید داخل آسیب میدید. شما وقتی کفش «کلارکس» و «آدیداس» را با کفش «ملی» و «بلا» جلوی ویترین میگذارید و در کنارش یک ویزیتور هم کفش آدیداس را تبلیغ کند و کفش ملی یک گوشه ویترین خاک بخورد و آن وقت به مردم هم بگویید برو هر کدام را دوستداری انتخاب کن پولش را من میدهم، مسلم است سراغ کدام میرود، این یکی از نقصانهایی بود که در زمینه واردات بیرویه دارو و لگد مال کردن صنعت داخل بهطور نیندیشیدهای دنبال شد.
آماری هم دارید که تخمین زده شود چقدر از منابع طرح تحول صرف واردات بیرویه دارو شد؟
بله آمار داریم ولی ممکن است بیانش مغلطههایی در پی داشته باشد.من این را مهار کردم و ما رقم واردات را به زیر یک دهم رساندیم. آمار واردات دارو در شش ماهه اول سال 96 وحشتناک بالا بود.
نسخه شما بعد از آن که وزارت بهداشت را برعهده گرفتید برای ادامه طرح تحول نظام سلامت چه بود؟
بنده بهدلیل تجربهای که از سازمان برنامه و بودجه داشتم و 30 سال پیش نیز معاون بهداشت بودم، اولین کاری که کردیم در فاز دوم اجرای طرح تحول نظام سلامت تقدم بهداشت یا پیشگیری بر درمان را مورد توجه قرار دادیم با اولویت درمان سرپایی بر بستری. معتقدم فردی که فشار خون بالا دارد اگر بیماری اش را در مرحله اولیه تشخیص دهیم به مراتب بسیار بهتر از آن است که بیماری در مرحله پیشرفته با سکته مغزی و نارسایی کلیوی تشخیص داده شود. فشار خون قاتل خاموش است که ممکن است یک مرتبه بعد از ابتلای فرد به نارسایی کلیوی یا سکته مغزی خودش را نشان دهد. بنابراین ما به جای آن که تخت آیسییو، سیسییو و دیالیز اضافه کنیم باید به این سمت برویم که در سرچشمه کسی داخل آب نیفتد نه اینکه از ته رودخانه جنازه جمع کنیم. خوشبختانه با این نگاه سراغ تقدم پیشگیری بر درمان آمدیم. ما حدود 30 سال پیش اداره کل مبارزه با بیماریهای غیرواگیر را راه انداختیم. امسال در ژنو از بنده بهعنوان پرچم دار این طرح ادای احترام کردند. ما عوامل مرگ و میر را بررسی کردیم و دیدیم در سال 96، 380هزار مرگ داشتیم از این تعداد 313هزار مورد بهدلیل بیماریهای غیرواگیر بود و از این تعداد 97 هزار نفر بهدلیل فشار خون بالا فوت کرده بودند و 25 هزار نفر بهدلیل بیماریهای واگیردار جانشان را از دست داده بودند.(در 30 سال پیش عمده مرگ و میرها بهدلیل بیماریهای واگیردار بود که با واکسیناسیون برخی از بیماریهای واگیر را ریشه کن کردیم.) بررسیهای ما نشان میداد، اولین بیماریای که بیشترین مرگ و میر را داشت بیماری پرفشاری خون بود که بهعنوان هدف در نظر گرفتیم. سازمانهای مختلفی در حد بسیج ملی برای سنجش فشار خون وارد کار شدند. ما توانستیم در جمعیت بین 30 تا 70 سال که 40 میلیون نفر بود، فشار خون بیش از 75 درصد این جمعیت یعنی 30میلیون و 700 هزار نفر را بررسی کنیم در بین این جمعیت حدود 2 میلیون و 700 هزار نفر بیمار پرفشار خون جدید پیدا کردیم که از بیماری فشار خون بیاطلاع بودند. حدود 10 میلیون (30 درصد) از جمعیت ایران در معرض خطر ابتلا به فشار خون بودند. بعد از آن بنا شد سبک زندگی سالم را برای جمعیت 13 میلیون نفری آموزش دهیم به گونهای که این افراد دیگر کاندیدای آینده اشغال تختهای سی سی یو و آی سی یو نخواهند شد.
با این تفاسیر شما با اجرای طرح ملی بسیج کنترل فشار خون به شناسایی بیمار و کنترل هزینههای آتی کمک کردید؟
بله. حتی رهبر معظم انقلاب نیز به دست اندرکاران بسیج ملی کنترل فشار خون و مدیران حوزه سلامت تبریک گفتند. همچنین دبیرکل سازمان بهداشت جهانی در اطلاعیهای از ایران بهعنوان کشور پیشتاز این امر قدردانی کرد.
آقای دکتر خردادماه سالجاری همانطور که قول داده بودید از پرونده الکترونیک سلامت با حضور رئیسجمهوری رونمایی شد آیا زیر ساختهای پرونده الکترونیک سلامت برای دسترسی همگانی به این پرونده فراهم است و سؤال بعدی آنکه آیا تشکیل پرونده الکترونیک سلامت بخش خصوصی را هم شامل میشود؟
بله. بخش خصوصی و مطب های خصوصی تا آخر شهریور به این پرونده خواهند پیوست ما شبانه روزی روی آن کار میکنیم. در حال حاضر در بیمارستانهای دولتی، سازمان تأمین اجتماعی و بیمه سلامت نسخهنویسی الکترونیک را دنبال میکنیم که برای 80 میلیون جمعیت کاملاً مهیا میشود. ما پرونده الکترونیک سلامت را بهعنوان ریل اصلی عبور سیستم ارجاع و پزشک خانواده در مدت محدود اجرا کردیم. در 25 خرداد امسال آقای رئیس جمهوری از این پرونده رونمایی کردند. پرونده الکترونیک سلامت دو خاصیت برای ما دارد. یک؛ ریلگذاری اصلی ما برای ورود پزشک خانواده و سیستم ارجاع است. دوم براحتی میتوان با ایجاد گایدلاینهای(دستورالعمل) بالینی از نیاز القایی جلوگیری کنیم. با ایجاد پرونده الکترونیک سلامت حداقل میدانیم فردی که یک روز پیش برای «ام آر آی» مراجعه کرده دیگر اجازه مراجعه به امآرآی را در روز بعد ندارد.
در مرحله دیگر؛ سیستم ارجاع و پزشک خانواده را از گناباد شروع کردهایم و تا آخر سال حدود 70 درصد و در نیمه دوم سال آینده صددرصد کشور را تحت پوشش نظام ارجاع قرار خواهیم داد. این اتفاق به ما کمک خواهد کرد اولاً تعداد قابل توجهی از خدمات غیر ضرور کاسته شود ثانیاً اینکه برآورد ما این است حدود 30 درصد هزینههای سلامت کاهش پیدا خواهد کرد. البته پیاده کردن سیستم ارجاع با استخدام پزشک خانواده هزینههایی خواهد داشت ولی بعداً این شیب روبه نزول خواهد رفت.
آقای وزیر، تحول در وضعیت سلامت مردم ایران یکی از برنامهها و شعارهای اصلی دکتر روحانی در ایام انتخابات ریاست جمهوری بود، آیا نگاه حمایتی به بستههای طرح تحول همچون گذشته به جای خود باقی است؟ یعنی در حال حاضر شما از بستههای این طرح حمایت میکنید؟
ما از گذشته سه بسته طرح تحول را بشدت حمایت میکنیم. یک؛ کاهش پرداختی از جیب مردم که مهمترین بسته ما است و بیشترین منابع بهسمت آن سرریز شده است. الان پرداخت از جیب مردم در شهرها در بخش بستری زیر 10 درصد و در روستاها زیر 6 درصد است. باید هزینهها را هدایت شده و منطقی کاهش دهیم ما 600 گایدلاین را برای منطقی شدن هزینهها آماده کردهایم و ابلاغ میکنیم.
دوم؛ ما بسته «حمایت از بیماران خاص و صعب العلاج» را حمایت میکنیم. حتی کاری میکنیم که دارو به در خانههای بیماران ارسال شود با این کار مصرف دارو را کنترل میکنیم و از شرکتهای استارتاپ برای این کار کمک میگیریم که مسیر دارو از تولید تا مصرف رصد شود.
سوم؛ از بسته «ماندگاری پزشک در نقاط محروم» حمایت خواهیم کرد. ما میخواهیم در این رابطه بخش خصوصی را تقویت کنیم. پزشک با پول دولتی نمیتواند در مناطق کمتربرخوردار بماند. بستهای را تعریف میکنیم که اولاً بتوانیم بخش خصوصی را حمایت کنیم و تعرفه ویژه به بخش خصوصی در مناطق محروم بدهیم.
توسعه بهداشت و درمان در مناطق محروم کشور از جمله سیاستهای وزارت بهداشت است چه مشوقهایی برای ماندگار کردن پزشکان در مناطق محروم و ترغیب بخش خصوصی در مناطق کمتر برخوردار در نظر گرفته اید که پای کار بیایند؟
اگر بخش خصوصی در مناطق کمتر برخوردار سرمایهگذاری کند ما خدمت ارائه شدهاش را تضمین میکنیم که پیش خرید کنیم یعنی اگر بخش خصوصی تخت ایجاد کرده ما 60 درصد تختهایش را خرید خدمت میکنیم و تا سه سال نیروی مجانی طرحی میدهیم. اگر بتوانیم سه تا 5 سال کمک کنیم بخش خصوصی به مناطق محروم ترغیب شود دیگر دغدغهای نداریم که پزشک طرحی در منطقه محروم بعد از گذراندن طرحش فوری به مرکز استانها برگردد.
در دوره گذشته وزارت بهداشت، از یک سو با مشکلات اعتباری مواجه بود و از سوی دیگر در پرداخت مطالبات بیمارستانها و کارانه پزشکان و پرستاران به خاطر بدهی سازمانهای بیمه گر با مشکلاتی درگیر بود و از سویی شرکتهای دارویی مدام اعلام ورشسکستگی میکردند بفرمایید شما وزارت بهداشت را با چه شرایطی تحویل گرفتید هم به لحاظ مالی و هم تأمین اعتبار و هم با توجه به اینکه ما الان در شرایط تحریم به سر میبریم؟
زمانی که وزارتخانه را تحویل گرفتم به مشکلات آن آگاه بودم. در آن زمان من سازمان برنامه و بودجه بودم و از وضعیت بودجه هم بخوبی آگاه بودم. احساس کردم راهی غیر از قبول کردن مسئولیت این وزارتخانه ندارم. من میدانستم دارم کجا میآیم. قبل از عید بود که وزارت بهداشت را تحویل گرفتم در آن زمان حدود 20هزار میلیارد تومان کسری داشتیم. 10 هزار میلیارد تومان از بیمه تأمین اجتماعی میخواستیم و 5 هزار میلیارد هم مطالبات من از بیمه سلامت بود. بر خلاف اینکه سال قبلش در برنامه و بودجه بودم خیلی به دکتر هاشمی کمک کردم بهدلیل آنکه سال گذشته بسیار سال خاصی برای وزارت بهداشت بود. سال 97 سختترین سال اقتصادی بعد از انقلاب بود، 5 هزار میلیارد تومان از تخصیص وزارتخانه را دکتر نوبخت نتوانستند پرداخت کنند. البته این را هم بگویم که خزانه پولی نداشت. من با 20 هزار میلیارد تومان کسری وارد سال 98 شدم درست در اوج این گرفتاری سیل هم آمد یعنی 25 استان درگیر سیل شد و مشکلات 7 استان شدیدتر از دیگر استانها بود.
(9 بار به مناطق سیلزده رفتم.) این مسأله با سفرهای نوروزی همراه شد اورژانسهای امدادی کارشان چند برابر شده بود و مردم با روانهای پریشان از سفرهای نوروزی بر میگشتند. تصادفات جادهای بیشتر شد در این شرایط ما به گونهای وضعیت را اداره کردیم که اولاً یک مصدوم سیل را تنها نگذاشتیم و البته هیچکس هم باور نمیکرد با این لاشههایی که در باتلاقهای خوزستان و گلستان افتاده بودند ما هیچ بیماری عفونی نداشتیم. در آققلا 396 هزار مرغ گندیده بود که آب گندیدهشان در زمینهای کشاورزی سر ریز شده بود ما حتی یک مورد اپیدمی هم نداشتیم.
ما با همان بیپولی سیل را هم اداره کردیم و تاکنون هیچ اعتباری بابت تخریب خانههای بهداشت به ما ندادهاند. جدای از این در این بلبشوها ما پرونده الکترونیک سلامت را هم راه انداختیم. اعتقادم بر این است مدیر قابل باید خودش را در شرایط سخت نشان دهد. قابلیت مدیر کار کشته اینجور جاها خودش را نشان میدهد وگرنه پول را به هر کسی بدهید وضعیت را اداره میکند. ما با بیپولی روزهای خیلی سختی را گذراندیم ولی بدون اعتراض و لطمهای. به هر حال کشور دوران بسیار سختی را پشت سر میگذارد.
با وجود اینکه بودجه وزارت بهداشت در دولت دکتر روحانی نسبت به قبل چند برابر افزایش یافت اما به نظر میرسید مدیریت درستی درباره هزینههای نظام سلامت انجام نشد تا از برخی گرفتاریها جلوگیری شود. به اعتقاد شما آیا بحران مالی در وزارت بهداشت آنقدر عمیق بود که مدیران حوزه سلامت را با چالش جدی برای ادامه مسیر مواجه سازد؟
سهم نظام سلامت از جی دی پی(تولید ناخالص داخلی) 3 درصد اضافه شد بیشتر از این هم نمی شد اضافه شود. از این کیک(خزانه) بیشتر از این سهمی نداریم. باید سراغ منطقی کردن هزینهها و اولویت بخشی کارها برویم. این چاه ویل ته ندارد. نمیشود هر روز غصه بخوریم این چنین هم نمیتوان مملکت را اداره کرد. 8 هزار میلیارد تومان از بیمه تأمین اجتماعی طلب داریم که قرار شده با گرفتن بدهیها کارانه پرستاران و پزشکان را پرداخت کنیم تا کمی به بدهیهایمان سر و سامان دهیم.
در دوره جدید نحوه تعامل وزارت بهداشت با وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی در بحث بیمهها به چه شکل است؟ در دوره قبل ما شاهد اختلافات گسترده بین دو وزارتخانه بودیم؟
خوب است. ما هیچ دعوایی نداریم. البته اتفاق فرح بخشی برای ما نیفتاده ولی بنده تعامل میکنم. آنها هم گرفتارند. مملکت گرفتار است. روز دعوا نیست روز جور کشیدن است وگرنه با دعوا فقط مردم ضرر میکنند. بنده اهل تعامل هستم اما اگر حرف بیربطی بشنوم و احساس کنم پروتکل هایم به هم می ریزد کوتاه نمیآیم. در این دولت همه رفتهایم تا دکتر روحانی را کمک کنیم. اگر قرار باشد دعوایمان را ببریم ایشان حل کنند که دیگر برای چه آمده ایم؟ برای دردسر؟ من به حل و فصل امور امیدوارم.
در دوره گذشته دعواهای وزیر سابق با سازمان برنامه و بودجه آنقدر دنباله دار بود که در نهایت منجربه استعفای ایشان شد. بعد از آنکه شما روی کار آمدید از همان ابتدا نگاه کاملاً متفاوتی نسبت به اداره حوزه بهداشت و درمان داشتید حتی در سخنرانیتان در مشهد اعلام کردید دوران ماه عسل وزارت بهداشت به سر رسیده و باید برای روزهای سخت آماده شویم. بهنظر میرسد دولت با انتخاب شما بهدنبال برداشتن گامهای مدیریت هزینه در این حوزه است. ساز و کار شما در بحث مدیریت منابع چیست؟ آیا کنترل منابع و هزینهها روی کیفیت خدمات دهی به بیمار تأثیر نامطلوبی بر جای نمیگذارد؟
من فکر میکنم یکی از اصلیترین راهکارهای ما ایجاد ساختار نظاممند برای ارائه خدمت است. همانطور که عرض کردم پرونده الکترونیک سلامت، سیستم ارجاع، پزشک خانواده و راهنماهای بالینی از جمله زیر ساختهایی است که نیازمند سرمایهگذاری است. در اولین گامهایی که برداشتیم پرونده الکترونیک سلامت را بهعنوان زیر ساخت و ریل کوتاه کردن مسیرهای هزینه خیز راهاندازی کردیم. ما به دانشگاهها ابلاغ کردیم با سقف موجود بودجههایشان خودشان را تطبیق دهند البته نه به قیمت کاهش بسته خدمت. بلکه از ریخت و پاشهای بیرویه جلوگیری کنیم.
افزایش هزینهها در طرح تحول نظام سلامت آیا غیر منطقی بود؟ با آمدن شما کدام بخشها را دوباره بازنگری و پالایش میکنید و آثار این تغییرات چقدر به نفع بیماران است؟
ریخت و پاشها تقریباً در همه بخشها بود. بنده برای مثال وقتی میخواستم ژنو بروم دستور دادم بلیتم باید اکونومی باشد. من هتل نمیروم و رزیدانس(محل اقامت سفرا) اقامت میکنم. نوشتم تیم همراهم باید به یک سوم تقلیل پیدا کند. به رؤسای دانشگاهها دستور دادم اولاً حق ندارند سفرهای بیرویه خارج از کشور بروند و ثانیاً اینکه بخش هایشان را برون سپاری کنند برای مثال دلیل ندارد دانشگاهها سلف سرویسهایشان را با آن همه هزینه نگه دارند. ما حوزه دارو را هم مدیریت کردیم. دارو 1.2 درصد از جی دی پی(تولید ناخالص ملی) را مصرف میکند. در کشورهای پیشرفته 6 /. تا 7 /. جی دی پی صرف دارو میشود. البته راه مدیریت این نیست که داروهای مصرفی مردم را کم کنیم بلکه باید داروهای وارداتی را در داخل تولید و بسته دارویی را به بسته خدمت جدید تبدیل کنیم. برای همین یکی از راهکارها برای کاهش هزینهها این بود که تولید داخل را بهعنوان استراتژی نظام سلامت تعریف کنیم. سال گذشته 3 درصد داروی وارداتی ما 1.3میلیارد دلار ارز برد. 97 درصد داروی تولید داخل ما 550 میلیون دلار ارز مصرف کرد. اگر این گردونه معکوس شود یعنی 44 میلیارد دلار برای واردات دارو ارز میخواهیم یعنی ما حدود 60 درصد تولید مواد اولیهمان 130 میلیون دلار ارزبرده 37 تا 40 درصد مابقی (مواد اولیه وارداتی)حدود 420 میلیون دلار برده است اگر بگویم آن را هم تولیدکننده داخلی تولید کند مسلماً ارزبری اش نصف میشود. در تجهیزات پزشکی دو کار انجام دادیم. اول اینکه اجازه واردات به کالاهایی که مشابه داخل دارند، ندادهایم. دوم اینکه سراغ بازارهایی مثل چین رفتیم که به امریکا نیز کالا صادر میکنند. 200 میلیون یورو به سمت چین بردیم که نسبت به بازار اروپا یک سوم است. همچنین به تولیدکننده داخلی گفتیم هر کسی فلان تجهیزات را زودتر بسازد قیمت ارز نیمایی میدهیم. انگیزه ایجاد کردهایم و به تمام شرکتهای دانش بنیان و کارخانههای دارویی نامه نوشتهایم که هر کسی از این 3 درصد واردات، وسیلهای را با قیمت خاص بسازد امکانات میدهیم. تردید ندارم تا دو سال آینده ارزبری ما در حوزه دارو به زیر نصف کاهش مییابد و قیمت تمام شده یک سوم میشود اینها برنامههایی است که هزینهها را کم میکند.
منتقدان معتقدند اگر داروهای خارجی را وارد نکنیم بخصوص در برخی بیماریها کیفیت درمان کم میشود؟
این را اصلاً قبول ندارم. در خانه من سالهاست یک عدد قرص خارجی مصرف نمیشود. من رئیس هیأت مدیره البرز دارو بودم مدیر داروسازی سبحان بودم مدیر ایران دارو بودم مدیر هلدینگ دارویی البرز بودم تمام اینها را مثل کف دست میشناسم.
شما دعوا بر سر کیفیت داروی داخلی و خارجی را زیر سر پزشکان میدانید؟ بههر حال پزشک بهعنوان تجویزکننده دارو و بیمار بهعنوان مصرفکننده دارو کیفیت دارو را قضاوت میکنند؟
دو گونه افراد این جو را ایجاد میکنند. یک طبیبی که بهدلیل اقتصادی خاص یا بهدلیل اعتقاد به فلان برند دارویی از قدیم این کار را میکند. اکثریت پزشکان آدمهای صادقیاند ولی تولید داخل را باور ندارند. ما برای این موضوعات وقت گذاشتیم. در قیمت تمام شده داروهای تولید داخل هزینه ویزیتور را حساب نمیکنند. دوم؛ وقتی قیمت قرص ایرانی 5 هزار تومان و قرص خارجی 80 هزار تومان است از نظر اقتصادی برای داروخانه بهصرفه نیست داروی ایرانی بفروشد. وقتی ما اجازه واردات ندهیم خودبهخود این قضایا جمع میشود. ما بشدت استانداردهای کیفیت داروهای داخلی را بالا بردهایم.( سال گذشته در آموزش رزیدنت جراحی نمره قبولی 85 بود امسال نمره قبولی را 95 اعلام کردیم من اجازه نمیدهم جراح بیسواد به روستا و شهر برود.) در دارو هم استانداردها را بالا بردهایم که هم خاطر جمعی بازار داخلی را بههمراه دارد هم اینکه میتوانیم دارو را صادر کنیم. من معتقدم داروی داخل بسیار با کیفیت است و از بهترین داروهای دنیا هیچ چیزی کم ندارد. این جوی که بین بعضی پزشکان و مردم ایجاد شده بهدلیل تبلیغات نادرست است. وگرنه شما مردم ما را بکشید و بگویید برنج باسماتی پاکستان را جایگزین برنج درجه یک گیلان کنند، انجام نمیدهند. معتقدم جوسازی و تبلیغات روی مردم اثر دارد ولی اگر کیفیت را بین مردم جا بیندازیم قطعاً موفق میشویم.
شما در صحبتهایتان اشاره کردید در دوره قبل در حوزه درمان منابع بهشکل بیهوده و زیاد صرف شد. در این دوره شما گایدلاینهای خاصی برای مدیریت هزینههای حوزه درمان در نظر گرفتهاید؟ بهطور کلی هزینههای درمانی چاه ویل طرح تحول را چگونه اصلاح میکنید؟
ما اگر بتوانیم از طریق پرونده الکترونیک سلامت، استقرار سیستم ارجاع و بخصوص پوشش بیمهای که از جیب دولت پرداخت میشود ساختاری را تعریف کنیم که طبق گایدلاینها باشد همه هزینهها بهسمت صرفهجویی پیش خواهد رفت. یعنی اگر طبیب غیر متخصص برای بیمار امآرآی بنویسد این نسخه تجویزی از طریق پرونده الکترونیک سلامت بلاک خواهد شد یا اگر فردی قبل از ظهر امآرآی انجام داد بعدازظهر حق ندارد سیتیاسکن انجام دهد. اگر در تشخیص احتمالی چیزی غیر از این باشد از طریق پرونده الکترونیک سلامت خدمت بعدی بلاک میشود. با استقرار پزشک خانواده و سیستم ارجاع همه هزینهها بهسمت صرفهجویی پیش خواهد رفت. بنابراین ما بتدریج بهسمت اولویت پیشگیری بر درمان میرویم برای مثال 10 میلیون نفری که برای فشار خون پالایش کردیم اجازه نمیدهیم که دیالیزی شوند. همه اینها هزینهها را کاهش میدهد. علاوه بر این تختهای پرهزینه مثل آیسییو را مدیریت کردیم. بسیاری از بیماران آیسییو فقط مراقبت در منزل میخواهند برای این منظور پرستاری در منزل را باتعریف تعرفه راهاندازی میکنیم. در واقع اگر گایدلاین داشته باشیم میتوانیم تعداد بیمار بستری را بر اساس نیازشان مدیریت کنیم.
«روز تخت» بستری را در بیمارستان خصوصی و دولتی مقایسه کردیم این عدد در بیمارستان خصوصی 2.4 روز و در دولتی 3.7 روز است چون در بیمارستان دولتی مریض را از سه روز قبل جراحی بستری میکنند الان زمان بستری را کم و خرید راهبردی میکنیم. سیستم را به سمت دیآرجی میبریم. در دوسال آینده شاهد یک تحول شگرف در منطقی شدن هزینههای نظام سلامت خواهیم بود. ما دنبال کاهش خدمت نیستم دنبال منطقی شدن هزینهها هستیم.
شما معاون آقای دکتر نوبخت در سازمان برنامه و بودجه بودید بعد از آن دعواها بین وزیر سابق و رئیس سازمان برنامه و بودجه، معاون دکتر نوبخت سکان وزارت بهداشت را به دست گرفت این مسأله واکنش تند منتقدان را به خود جلب کرد. جدای از این بحثها آیا میزان افزایش بودجه وزارت بهداشت غیر منطقی بود؟ و کفاف هزینهها را نمیکرد؟ بههر حال شما از جمله مدیرانی هستید که از سازمان برنامه و بودجه آمدید و به منابع مالی خزانه اشراف داشتید. شما دیدگاه کاملاً متفاوتی نسبت به بودجه سلامت دارید و معتقدید باید به سراغ مدیریت هزینهها برویم. چه اقدامات راهبردی برای این مسأله در دستور کار دارید؟
فکر میکنم برخی بلند پروازی میکردند. من بهعنوان وزیر بهداشت الان باید ناله کنم ولی بهعنوان شهروند این سرزمین بیش از بخش خودم همه بخشها را میبینم. ما در دورهای با 5 دلار بچههایمان را واکسینه میکردیم امروز برای کاهش مرگومیر ناشی از مرگ و میر جادهای نقص داریم ما برای کاهش مرگومیر ناشی از دیابت و فشار خون باید سبک زندگی را تغییر دهیم چه کسی میتواند این را تغییر دهد؟ آموزش و پرورش. ما باید از مدرسه شروع کنیم این بودجه را باید آموزش و پرورش بگیرد. وزیر بهداشت باید بگوید به جای آنکه به من پول دهید من را ناظر و ارزیاب کنید و پول را به وزارت ورزش و آموزش و پرورش بدهید تا نقاط آسیب پذیر را کم کنند. با این دیدگاه نباید بگویم همه پولها را به من بدهید باید عادلانه سهم خودم را بگیرم. وزارت بهداشت نباید متولی همه بخشها باشد. ما شریک بخش خصوصی شدیم این اصلاً منطقی نیست.
تعطیلی آوای سلامت و معاونت اجتماعی وزارت بهداشت هم به همین دلیل بود؟
سلامت با ایجاد یک معاونت که اجتماعی نمیشود. برای اجتماعی شدن سلامت طرح هر خانه یک پایگاه سلامت را راهاندازی میکنیم. علاوه بر این بهورزهایی را از عشایر آموزش میدهیم و 400 خانه بهداشت عشایری ایجاد میکنیم. پروژه شهر سالم را زمان آقای کرباسچی ما نوشتیم. از طرفی مردم الان متوجهاند وزیرشان دنبال رأی نیست، دنبال شوآف نیست. من از پاویون نمیروم همیشه از مسیر عادی میروم. فرست کلاس نمینشینم بین مردم مینشینم. روزبه روز محبت مردم را بیشتر از قبل میبینم. مردم ما میفهمند که وزیرشان آمده برایشان کار کند. امسال با یک پیام که در شبکههای اجتماعی به مناسبت چهارشنبه سوری گذاشتم 47 درصد آمار سوختگیها کم شد. امسال از اول مهر برنامهریزی میکنیم که آمار سوختگیها به مراتب کمتر از قبل شود.
در چند ماه گذشته صحبتهای شما راجع به فساد در حوزه دارو و تجهیزات پزشکی بازتاب گستردهای در رسانهها و جامعه ایجاد کرد اینکه بالاخره یک مدیری روی کار آمده که از وجود کانال فساد آن هم در مجموعه تحت مدیریت خودش بشدت انتقاد میکند. گم شدن یک و نیم میلیارد دلار ارز دولتی موضوع تازهای بود که فقط از سوی وزیر بهداشت مطرح شد. همزمان با صحبتهای شما نامه آقای واعظی خطاب به 4 وزارتخانه در رسانهها منتشر شد که نهاد ریاست جمهوری از وزرا خواسته بودند سرنوشت تخصیص ارزهای دولتی هر چه سریعتر مشخص شود بعد از آن قرار شد شما به کمک تیم 5 نفری سرنوشت ارزهای تخصیص یافته به حوزه دارو و تجهیزات پزشکی را مشخص کنید اینکه ارز به چه مواردی اختصاص یافته؟ چه کالاهایی وارد شده و در حوزه تجهیزات پزشکی آیا این تجهیزات به بیمارستانهای دولتی توزیع شده یا به بخش خصوصی عرضه شده است. آخرین بررسیهای شما در این زمینه به کجا رسیده است؟
آنچه در رابطه با مسائل ارز و فساد گفتم فقط درباره ارز نبود. مجوزهایی بود که برای برخی محصولات صادر شده بود، نابرابریهایی بود که نسبت به تولیدکنندگان مختلف اعمال شده بود، واردات رانتی بعضی از داروها بود که بیجهت مجوز داده بودند در حالی که این داروها تولید داخل داشتند، یکسری اشکالات آزمایشگاهها بود که در بعضی جواب آزمایشها مشخص بود، بعضی تخلفات مربوط به پرونده بیماران بود که توجهی نشده بود، برخی داروها که یکسری از تستها را نگذرانده بودند ولی مجوز گرفته بودند. بنابراین فقط جنبه مادی و ارزی قضیه نبود. اتفاقات زیادی افتاده بود. ما خواسته بودیم اطلاعات مربوط به سامانه تیتک را گزارش دهند چرا که همان ابتدا تأکید داشتم این سامانه اگر هم قابلیتی دارد در اختیار ما نیست.
شما یکی از دلایل فساد سازمان یافته در حوزه دارو و تجهیزات پزشکی را عدم شفافیت و فعالیت درست سامانههایی عنوان کردید که در این راستا کار میکردند. از جمله سامانه تیتک. نحوه نظارت بر این سامانه چگونه بود اینکه آیا قابلیت نظارت بر عملکرد اپراتورها وجود نداشت منظورم این است سرورهای خارج از کشور این سامانه دست چه کسانی بود که نظارت بر آن از دسترس دولت و حاکمیت خارج شده؟
البته نمیخواهم فساد سازمان یافته راکالبدشکافی بکنم. ساختار مدیریتی آنجا بهگونهای بود که خیلی از مجوزها و تأییدیهها در گمرک با پس و پیش کردن کدهای کالاها اتفاقاتی افتاده بود که پروندهاش را به قوه قضائیه دادم. یک پرونده هم از قبل شکل گرفته که در حال پیگیری است. پرونده مربوط به تخلف داروی «اوستین» که منجربه کوری عدهای از مردم شد هنوز چیزی دست من نرسیده است. آنچه اتفاق افتاده بود حاکی از یک بلبشو ساختاری بود. حالا اینکه چرا این اتفاق افتاد باید یک زمان 10 ساله را بررسی کنیم. با گفتن چهار جمله من چیزی عیان نمیشود. یک بلبشویی شکل گرفته بود که هیچی شفاف نبود. این پروسه 10 ساله شکل گرفته بود. وقتی سنگ به شیشه خورد، پاسخ ندادیم و ذره ذره این اتفاق شکل گرفت. اولش که آمدم دیدم هیچ چیزی برای دستیابی به برخی اطلاعات ندارم. یک میلیارد و 300 میلیون دلار به تجهیزات پزشکی دادند اما وقتی سوابق خواستم چیزی دستم نیامد. برای این منظور هیأتی را تشکیل دادم. این هیأت چهار ماه فعالیت کردند. خیلی سخت بود که تک تک ارز گیرندگان را بررسی کنیم. بررسی هیأت این بود که تعدادی ارز دولتی گرفتهاند و آن را در بازار آزاد فروختهاند. تعدادی ارز گرفتهاند ولی هنوز چیزی نیاوردهاند تعدادی ارز گرفتهاند اما آنچه باید میآوردند نیاوردهاند.
برای مثال کسی 2 میلیون یورو گرفته ولی بهجای استنت قلب، مفتول آورده که به دادگاه معرفیشان کردهایم. این وسط به عددی رسیدیم که نیست ولی باز مهلت دادیم. گفتیم133 شرکت دریافتکننده ارز را صدا میکنیم و میگوییم که آخرین مهلتتان تا مرداد ماه است بیایید و تکلیف ارزهای دولتی را روشن کنید اگر میگویید کالا در راه است اوراقش را بیاورید و اثبات کنید. اینکه بحث فساد را اعلام عمومی نکردم برای این است که نمیتوانم حرفی بزنم که مستند نباشد. هنوز 260 میلیون دلار ارز دولتی تکلیفش مشخص نیست.
یعنی هنوز دریافتکنندگان ارز مهلت دارند که بیایند و بگویند ارزهای گمشده را چکار کردهاند؟
دقیقاً. تا آخر این ماه باید بیایند و به من بگویند ارز را چکار کردهاند. 137 شرکت را صدا زدهایم. گفتیم ارزی که گرفتهای معلوم نیست کجا هست؟ عدهای گفتند: «تضمین میدهیم تا فلان تاریخ گزارش دهیم.» گفتم به من اثبات کنید دارو یا تجهیزات پزشکی که بابتش ارز گرفتهاید آیا در راه است؟ یا هنوز حمل نشده و در حال حمل است؟ 5 تا اکیپ در این زمینه کار میکنند تا آخر ماه تکلیفمان با این اعداد مشخص خواهد شد. در دارو هم رقمهای ارزی بلاتکلیف داریم برای تک تکشان اکیپ گذاشتیم و در حال بررسی مستنداتاند. منتها برخورد ما با متخلفان با بوق و کرنا نیست این کار دو تا ضرر دارد. یک اینکه مردم بشدت به همه چیز بیاعتماد میشوند دوم آنهایی که کار درست میکنند در اذهان عمومی چوب نادرست کارها را میخورند و همه وارداتچیها دزد تلقی میشوند برای همین با احتیاط وارد میشویم. هر وارداتچی که خائن نیست کمااینکه هر وارداتچی درست کار هم نیست.
به هر حال آقای وزیر شما قبول دارید که نظارت بر ارزهای دولتی تخصیص یافته و حتی روند واردات دارو و تجهیزات پزشکی آنقدر ضعیف بوده که بستر فساد و تخلف در این ابعاد شکل گرفته است؟چه برنامهای برای مسدود کردن مجراهای فساد دارید؟
معتقدم آنچه عامل بدبختی ما است درون ما است یعنی ما در بحث شفافیت اتاق شیشهای نداشتیم الان ساختار را بهسمت شفافیت میبریم تا آخر شهریور ماه ساختار کدهای مربوطه تجهیزات پزشکی باید در بیاید.
کاری که ما کردیم در ساختار و نظام سازمان غذا و دارو تغییر ایجاد کردیم. دقیقاً به سمتی پیش میرویم به جای آنکه سامانهای دست بخش خصوصی باشد دست بخش دولتی باشد. دوم تمام ضعفها را میگیریم. سوم برای قسمتهایی که عدم شفافیت داشت از جمله کمیسیونها ساختار جدید تعریف میکنیم این کمیسیونها درباره قیمت دارو تصمیم میگرفتند که ما خبر نداشتیم و به ما قیمت دو برابر میدادند با اصلاح ساختار قیمت داروها را همه میبینند. بهترین شیوه اصلاح ساختار است اگر درون سیستم را منزه کنیم مجرای فساد هم بسته میشود و البته اگر پشت سامانه افراد ناباب بگذاریم مثل آن میماند که دزدی و فساد را ساماندهی میکنیم.
شما بهطور شفاف اعلام کردید بخشی از این فساد سازمان یافته در شرکتهای وابسته به وزارت بهداشت از جمله هیأت امنای ارزی بوده آیا این شرکتها منحل شدند و تخلفشان در چه حوزهای بود؟
ما فقط در حوزه دارو گرفتاری نداریم. ما اینجا بیش از 20 شرکت داشتیم که کارشان شفاف نبود ما تکتک اینها را حسابرسی کردیم پرونده بعضیها را به مقامات قضایی فرستادیم اکثر شرکتهای هیأت امنایی را منحل میکنیم و فقط دو یا سه شرکت باقی میماند البته با تغییر هیأت مدیرهها و شفافیت. در شرایط تحریم بخش خصوصی جاهایی ما را قال میگذارد ما در تحریم ابزار کار خودمان را میخواهیم و نباید این شرکتها را از دست بدهیم البته تأکید میکنم با شفافیت. به این شرکتها گفتهام باید ذخیره استراتژیکتان را بالا ببرید.
بعد از آن مباحثی که شما در اوایل اردیبهشت در مراسم افتتاح یک مجموعه داروسازی درباره امضاهای طلایی، رانت پیچیده و فساد شبکهای در حوزه دارو و تجهیزات پزشکی صحبت کردید و قول دادید این شبکه را جمع میکنید انتقادات زیادی به نحوه بیان شما وارد شد این حرفها برای عدهای خوشایند نبود و عدهای از اظهارات شما سوءاستفاده کردند.
من پشیزی برای این حرفها ارزش قائل نیستم اینها دنبال آن هستند که من را وارد حاشیه کنند تا از اصل جا بمانم. تردیدی نیست وقتی دکان جریانی را میبندید جیغ میزند. اعتقادم بر این است اینها باید در آینده متوجه شوند که درست کار کنند. الان اینها یکی یکی دارند عذرخواهی میکنند. فهمیدند در صورت خطا باید بروند گاراژ بزنند. آنهایی هم که میخواهند کاسبی کنند باید رزق حلال دربیاورند من در تمام عمرم یک روز هم کار خصوصی نکردم. یک بار وارد خیریهای شدم که دیدم مسیر بسیار کثیفی است عطایش را به لقایش بخشیدم. ما دنبال سلامت مردم و سلامت کار هستیم. همانطور که گفتم رانت به واردکننده نمیدهم رانت به تولید داخل هم نمیدهم یعنی اگر بفهمم تولیدکننده داخل از کیفیت محصولاتش میکاهد گوشش را میکشم و راه واردات را باز میکنم. اگر کسی در دوره من بگوید فلان دارو ماده اولیهاش کم است یا اثر بخش نیست بلافاصله کاسه کوزه تولیدکنندهاش را جمع میکنم.
بههر حال تأمین مواد اولیه دارو در شرایط تحریم بهدلیل نقلوانتقالات بانکی کار بسیار سختی است وزارت بهداشت چگونه مسیر واردات را برای تولیدکنندههای داخلی هموار میکند؟
مشکل که در نقلوانتقالات بانکی داریم. امریکاییها علیرغم اینکه میگویند دارو تحریم نیست دروغ است اگرچه ما در تأمین داروهای اساسی کمبود نداریم.
یکی از مسیرهای نقلوانتقالات پولی در دوره تحریم از طریق «هالک بانک» ترکیه بود گفته میشود این مجرا نیز بسته شده چه مسیر جایگزینی را انتخاب کردهاید؟
ما شرایط را بسیار سخت مدیریت میکنیم. مجراهای نقلوانتقالات بانکیمان را لو نمیدهیم ولی کار میکنیم. داروهای اساسی را تهیه کردهایم برای مواد اولیه هم فرصت را به تولیدکنندههای داخل میدهیم. فکر میکنم اگر تولید داخل را حمایت کنیم در تأمین مواد اولیه دارو مشکل نخواهیم داشت.
در حوزه تجهیزات پزشکی بهنظر مشکلات عمیقتر است؟
بله مشکل داریم البته کاری که در حوزه تجهیزات پزشکی کردیم این است که از شرکتهای دانش بنیان حمایت میکنیم. محققان ما غوغا میکنند.
یعنی در حال حاضر شرکتهای دانش بنیان حوزه پزشکی علم را به ثروت و صنعت تبدیل میکنند؟
حیرت انگیز است. تجهیزاتی میسازند که در کلاس اروپایی و امریکایی است فکر میکنم تا یک سال آینده به یک تیکآفی در حوزه تجهیزات پزشکی تولید داخل خواهیم رسید.