اول شکست ابرتورم بعدحذف صفر از پول ملی
از زمانی که هیات دولت تصمیم به حذف چهار صفر از پول ملی گرفت تحلیلهای مختلفی در این باره صورت گرفت و بیشتر رسانهها بهطور مفصل به این موضوع پرداختند. چنانکه دیگر پرداختن به علت و معلول این مساله موضوعی تکراری به حساب میآید.
به گزارش اقتصادآنلاین به نقل از آرمان، با این حال هنوز از ابعاد جدیدتری میتوان این لایحه دولت را از نظر کارشناسان جویا شد. بهویژه آنکه برخی مخالفان اجرای این طرح، در واقع از مدافعان حذف صفر به حساب میآیند و فقط شرایط کنونی را زمان مناسبی برای اجرای آن نمیدانند.
وحید شقاقیشهری نیز یکی از اقتصاددانانی است که با وجود دفاع از حذف صفر از واحد پول ملی، معتقد است در زمان حاضر هزینه رفرم پولی بیش از فواید آن است. در ادامه نقدهای موجود به اظهارات مدافعان این طرح را از زبان وحید شقاقیشهری میخوانید.
پس از تصویب لایحه حذف صفر در هیات دولت، این تصمیم موافقان و مخالفان زیادی را پیدا کرد که شما از مخالفان آن شناخته میشوید و معتقدید اکنون زمان مناسبی برای اجرای آن نیست. حال گذشته از مباحثی که در طول این مدت مطرح شده، چه نقدی به نظرات موافقان وجود دارد؟
جمعبندی نظرات موافقان حذف صفر از پول ملی روی چند محور است. یکی به بحث هزینه انتشار پول در قالب سکه بازمیگردد که به گفته رئیس کل بانک مرکزی مثلا انتشار هر سکه 5000 ریالی به حدود 8300 ریال سرمایه نیاز دارد و درعمل بیش از ارزش مبادلهای آن هزینه میبرد. موضوع دیگر که از ابتدا سخنگوی دولت هم به آن اشاره کرد و موافقان طرح هم از آن سخن میگویند به حفظ پرستیژ و حیثیت ظاهری واحد پول در دنیا مربوط میشود. چراکه در همه نقاط دنیا زمانی که واحدهای پولی را با دلار معادلسازی میکنند در بالاترین حالت یک ممیز استفاده میشود. بهعنوان مثال هر واحد را 8/0 دلار به حساب میآورند. در حالی که اگر ریال با دلار معادلسازی شود، پس از ممیز چندین صفر باید قرار گیرد که در بازارهای بینالمللی نشان از جایگاه نازل واحد پولی ایران دارد. بحث دیگری که موافقان به آن میپردازند، این است که در عرف جامعه هم توأمان جا افتاده و توده مردم در فرهنگ لغات اشارهای به ریال ندارند. یعنی در عمل مردم یک صفر را در سطح عمومی جامعه حذف کردهاند. بهعنوان مثال دیگر کسی نمیگوید که یک کالا را 500 هزار ریال خریده است، بلکه قیمت آن را 50 هزار تومان ذکر میکند. همچنین آنها اعتقاد دارند که استفاده از صفرهای بیشتر عملیات حسابداری و حسابرسی را سخت کرده، در حالی که کمکردن این صفرها از پیچیدگیهای آن میکاهد و خواندن و نوشتن آن را تسهیل میسازد. مجموعه این نظرات منطقی به نظر میرسد و ما هم بر آن صحه میگذاریم، حال مخالفان هم مشکلی با ذات حذف صفر از واحد پولی ندارند، تنها شرایط کنونی را زمان مناسبی برای اجرای این طرح نمیدانیم که دلیل مخالفت من هم به این موضوع برمیگردد.
شما در مناظره تلویزیونی که داشتید به هزینه- فایده این طرح اشاره کردید. آیا هزینه حذف صفر بیش از فایده آن است؟
هر فردی برای بهبود معیشت خود تحلیل هزینه و فایده انجام میدهد و بر اساس سود و زیان برآوردشده اقدام به سرمایهگذاری و هزینهکرد جاری میکند، حال برای اجرای هر برنامه و سیاستی در بعد ملی هم باید این محاسبه صورت بگیرد که در حوزه حذف صفر از پول ملی طبق محاسباتی که من انجام دادم هزینه آن بیش از فواید آن است.
آیا منطقی است که این لایحه با دو فوریت به مجلس برود؟
مجلس باید اولویتهای مهم دیگری را در دستور کار قرار دهد و از دولت بخواهد مسائل دیگری را که فوریت دارند به مجلس ارسال کند. در حالی که این طرح مدت زیادی وقت مجلس، دولت، رسانهها و ... را میگیرد و در نهایت هم مشخص نیست که به چه سرنوشتی دچار شود. حدود سه ماه پیش اخباری مبنی بر حذف چهار صفر از پول ملی ایران در رسانهها منتشر شد. پس از آن رئیس کل بانک مرکزی جلسهای با اقتصاددانان برگزار کرد که من هم در این جلسه حضور داشتم و این سوال را مطرح کردم که چرا در این شرایط قرار است این سیاست به اجرا درآید؟ آقای همتی پاسخ داد که این خبر فقط در حد طرح موضوع میماند و بانک مرکزی فعلا بهدنبال اجرای آن نیست و شاید سه سال دیگر اجرای آن در دستور کار قرار گیرد. پس از این جلسه، دیگر خبری از اجرای این طرح نبود، تا اینکه اخیرا بار دیگر «حذف چهار صفر از پول ملی» به تیتر اول رسانهها تبدیل شد و جالب آنکه دولت قید دو فوریت را برای آن در نظر گرفته است. این موضوع برای من جای تعجب و ابهام دارد که چرا دولت و بانک مرکزی با این سرعت بهدنبال تصویب این لایحه هستند؟! در گذشته تجارب متفاوتی در راستای اجرای این سیاست در جهان ثبت شده، نقطه مشترک تمام کشورهای موفق در اجرای این طرح، آن است که جملگی دچار ابرتورم بودهاند و با سقوط بیسابقه ارزش پول مواجه شدهاند. رمز موفقیتشان نیز شکست ابرتورم و تثبیت ارزش پول پیش از حذف صفر بوده است. در حالی که اجرای این سیاست در شرایط کنونی اقتصاد ایران اشتباه راهبردی به حساب میآید. با اینکه ما تورمهای بالا را تجربه کردهایم، اما هیچگاه درگیر ابرتورم نشدهایم و نرخهایی که گاه مشاهده میکنیم مصداق ابرتورم نیست. برای توضیح ابرتورم بهتر است اقتصاد ونزوئلا را مثال بزنیم. آمار متعددی در این باره وجود دارد که نرخ تورم این کشور را در بازه 13 هزار تا 40 هزار درصد نشان میدهد. اقتصاددانان معمولا زمانی صحبت از ابرتورم به میان میآورند که نرخ تورم از 1000 درصد عبور کند. در حالی که اکنون این نرخ در ایران نزدیک به 40 درصد است. در رابطه با حفظ حیثیت ظاهری پول میتوان به دو تجربه ایران در سقوط ارزش پول اشاره کرد؛ یکی از تجارب ما به سال 91 بازمیگردد و دومی هم از سال گذشته شروع شده و همچنان ادامه دارد. در مجموع در این دو مقطع ریال 460 درصد ارزش خود را در مقابل دلار از دست داد. حال در چنین شرایطی لازمه حذف صفر از پول ملی بازگشت ثبات نسبی به اقتصاد و کنترل تورم است.