x
۲۰ / مرداد / ۱۳۹۸ ۰۵:۱۵
نایب رئیس اتاق بازرگانی ایران از تغییر الگوی کسب و کار می‌گوید؛

خداحافظی با مشاغل امروز

«50 تا 60 درصد شغل‌های موجود در معرض خطر و ریسک هستند.» این هشدار جدی را سازمان بین‌المللی کار اعلام کرده است؛ هشداری که اگر کشورها جدی نگیرند در سال‌های آینده با بحران ایجاد شغل مواجه خواهند شد.

کد خبر: ۳۷۲۷۲۷
آرین موتور

به گزارش اقتصادآنلاین به نقل از ایران، ایران هم از این قاعده مستثنی نیست و بزودی بازار کشورمان هم تحت تأثیر مشاغل جدید قرار می‌گیرد. نایب رئیس اتاق بازرگانی ایران در مورد آینده کاری ایران پیش‌بینی‌های جالبی کرده و گفته است روندهای آتی این است که هر کالایی که نتواند تقاضایی در بازار داشته باشد جایش را به کالایی می‌دهد که به تقاضای واقعی جواب می‌دهد. در مورد آینده شغلی ایران و فعالیت‌هایی که در این حوزه باید صورت گیرد، با حسین سلاح ورزی نایب رئیس اتاق بازرگانی ایران گفت‌و‌گویی انجام دادیم که در ادامه می‌آید:

تحریم ها تا چه حد توانسته در ظهور مشاغل جدید اثرگذار باشد و آیا می‌توان ورود به مشاغل جدید را با تحریم مرتبط دانست؟

واقعیت این است که تحریم های اجرا شده از بهار 98 تا امروز با تحریم های اوایل دهه 90 تفاوت‌های معناداری دارد. یکی از این تفاوت‌ها چشم‌اندازی است که نشان می‌دهد تحریم های فعلی شاید با ادامه وضعیت کنونی طولانی‌تر شود. این اتفاق و چشم‌انداز ناروشن از آینده تحریم‌ها و از دست رفتن برخی مزیت‌ها در فعالیت‌های اقتصادی، شهروندان ایرانی را به سوی شغل‌هایی سوق داده که درجه نیاز آنها به تأمین مواد اولیه و فروش در خارج از کشور کمتر است. به‌طور مثال در وضعیت فعلی تولید فرش دستباف برای صادرات مزیت به‌حساب نمی‌آید، چون تحریم‌ها راه فروش آنها را مسدود کرده است. در مقابل اما شهروندان دنبال شغل‌هایی هستند که بازار آنها در داخل است و گرفتار تحریم ها نمی‌شود. این یک امر طبیعی است و واکنش ایرانیان یک واکنش هوشمندانه است.

چه عواملی در اقتصاد کشور باعث شده استارتاپ‌ها و مشاغل جدید رونق بگیرند؟

فعالیت‌های مدرن برای کسب درآمد سرچشمه در کشورهای قدرتمند اقتصادی بویژه امریکا دارد. فعالان اقتصادی و شهروندان ساکن در امریکا با استفاده از ابزارهای نوین و بسیار مؤثر مثل اینترنت، تلفن همراه و تأسیس شبکه‌های اجتماعی مثل فیس‌بوک، توئیتر، واتس‌آپ و شبکه‌های اجتماعی کوچک‌تر و در سطح ملی و محلی دنبال راه‌هایی برای عبور از فعالیت‌هایی بودند که نیاز به امکانات فیزیکی و سرمایه‌گذاری مالی کمتری داشت. این موج که «اوبر» در امریکا را می‌توان پیشگام آن تلقی کرد بسرعت به همه کشورها از جمله ایران رسیده است. بنابراین مهم‌ترین عامل در زاد و رشد استارتاپ‌ها در ایران الگوبرداری از شرکت‌های کامیاب امریکایی بود. عامل بعدی در این زمینه وجود استعدادهای فوق‌العاده در میان ایرانیان بویژه ایرانیان ساکن در خارج بود که در پایه‌گذاری استارتاپ‌های موفق در کشور سرمایه‌گذاری فکری و مالی کردند. ارزان بودن نسبی خدمات ارائه شده از طرف استارتاپ‌ها برای خریداران در مقایسه با بنگاه‌های سنتی نیز در توسعه استارتاپ‌ها مؤثر بوده است.

به نظر می‌رسد اقتصاد به سمت مشاغل خدماتی در حال حرکت است، آیا ادامه این روند به تولید صدمه نمی‌زند؟

ببینید، یک تقسیم‌بندی سنتی از فعالیت‌های اقتصادی وجود دارد که بر اساس نظم جهانی پس از پایان جنگ جهانی دوم و جهان دو قطبی تأسیس شده شکل گرفته و ماهیت پیدا کرده بود.

 در آن نظم پدیدار شده کشورهای گوناگون با توجه به اینکه نباید در تنگنا باشند فعالیت‌های اقتصادی را به دو بخش اصلی تولید و تجارت (خدمات) تقسیم کرده و تولید را یک فعالیت ضروری برای تأمین نیازهای مادی قرار دادند. در نظم قدیم نگاه‌ها به جهان، نگاه تقابلی بود و کشورها ترجیح می‌دادند تولید کالاها را در داخل انجام دهند. اما در دنیای امروز فعالیت‌های اقتصادی تفاوت‌هایی دارد که یک تغییر عمده در آن تقسیم کار بین‌المللی است. در این تقسیم‌ کار بین‌المللی است که کشورهایی مثل بنگلادش و ویتنام و حتی چین کارخانه دنیا شده و تولیدات خود را به سایر کشورها می‌فروشند و در مقابل خدمات مورد نیاز خریداری می‌کنند. به نظر می‌رسد این تغییر پارادایم را باید در ایران جدی گرفت. آیا تولید به هر قیمت باید ادامه یابد یا می‌توان با تغییر نگاه به جهان در بخش تجارت و خدمات موفق بود. ایران از دیرباز محل اصلی تجارت جهانی بوده و هست و الان هم می‌تواند این نقش را داشته باشد. آسیب به تولید را باید تعریف کرد ودر دنیای قدیم نماند.

آیا با ورود بخش‌های دانش‌بنیان و استارتاپی می‌توان امید به تغییر شیوه تولید و ظهور روش‌های نوین داشت؟

در حال حاضر به‌نظر می‌رسد شرکت‌های استارتاپی بیشتر در حوزه خدمات، فروش و عرضه خدمات فعالیت دارند و البته تکنولوژی روزآمد می‌تواند به‌جایی برسد که روش‌های تولید در صنعت، معدن، کشاورزی و دامپروری را تغییر دهد. این اتفاقی است که می‌تواند رخ دهد و ایران می‌تواند با توجه به شرایط مناسب جهانی روش‌های تازه را زودتر دراختیار بگیرد و جایگزین روش‌های قدیم تولید کند.

آینده شغلی ایران را با توجه به تحولات جمعیتی کشور چگونه می‌بینید؟ تمایل نسل جدید به چه شغل‌هایی است و آیا در مشاغل جدید حوزه کشاورزی مورد استقبال قرار می‌گیرد؟

تمایل و خواسته‌های شهروندان ایرانی را نمی‌توان از خواسته‌ها و تمایلات شهروندان سایر کشورها جدا کرد. ایرانیان نیز علاقه‌مندند با کمترین زحمت بیشترین درآمد و سود را به دست آورند و در معادله کار و استراحت توازن برقرار کنند. این یک واقعیت بسیار مهم است که نباید از آن غفلت کرد. اما جمعیت ایران با توجه به تحولات 4 دهه اخیر یک جمعیت جوان است که به هر دلیل اکنون دانش‌آموخته‌ها و دانشگاهی‌ها در آن سهم بالایی دارند. علاوه بر این جمعیت زنان ایرانی در حال حاضر و در آینده نزدیک به لحاظ گرایش‌ها، خواسته‌ها و روش‌ زندگی با زنان دهه‌های پیش تفاوت بنیادینی دارند. اکنون کمتر از 25 درصد ایرانیان در روستاها زندگی می‌کنند و این یک تحول بزرگ است. مجموعه عوامل و تغییرات یاد شده و تحولات در دنیا و حرکت جهان به سوی استفاده از تکنولوژی‌های روزآمد و شبکه‌های اجتماعی موجب می‌شود نسل جدید ایران نیز به تحولات کسب و کارهای تازه توجه نشان دهد و این یک اتفاق حتمی خواهد بود. آیا جوانان به کشاورزی علاقه نشان خواهند داد؟ پاسخ به این سؤال کمی دشوار است و بسته به تحولات دارد. در یک داوری کلی می‌توان گفت اگرفعالیت در کشاورزی سودآور و مدرن باشد این فعالیت‌ها نیز می‌تواند مورد توجه نسل جوان قرار گیرد.

ایجاد مشاغل جدید و حذف مشاغل سنتی با چه فرآیندی در کشور طی می‌شود و این روند در مقایسه با سایر کشورها چگونه است؟ در سایر کشورها آهنگ تغییر شغل سریع‌تر است؟

درباره این پرسش باید دقت کرد. یک وقت است که نهادهای قدرت در ایران مثل نهاد دولت همه توجه و حواسش به این است که شغل درست شود تا نرخ بیکاری کاهش پیدا کند تا از آسیب‌های سیاسی در امان باشیم. اگر نگاه همین باشد ایجاد هر شغل در هر جایی و به هر قیمتی در دستور کار قرار می‌گیرد. اما روزی می‌رسد که کشور ایران نیز باید همگام با تحولات اقتصادی، صنعتی و تکنولوژیک روز دنیا حرکت کند. در آن صورت معلوم است که باید حذف شغل‌های سنتی را که کالاهایی غیرقابل فروش تولید می‌کنند، جدی گرفت. سرعت رشد تغییر شغل‌های سنتی به مدرن در ایران نیازمند این است که مسائل مهم‌تری در حوزه‌های سیاست خارجی و در امور اجتماعی و فرهنگ کار فراهم شود. با شرایط امروز اما سرعت تحولات نسبت به سایر کشورها به نظر می‌رسد آهسته‌تر است.

آیا می‌توان انتظار تغییر چهره بازار کار ایران را داشت؟

تحولات اقتصادی در دنیا سرعت و شتاب فراوانی دارد که آثار آن در همه بازارها از جمله کار، کالا، پول و سرمایه دیده می‌شود. در ایران اکنون بیشترین شغل‌ها در حوزه اصناف، خرده‌ فروشی و خدمات به‌صورت فیزیکی وجود دارد که به مرور و با توجه به رشد شتابان فعالیت‌های خدماتی بدون نیاز به محل و جای مخصوص و با استفاده از نیروی شبکه‌های اجتماعی بزودی در شرایط غیررقابتی قرار می‌گیرند. به طور مثال در داستان تاکسی‌های اینترنتی و آژانس‌های مسافرتی درون‌شهری، در داستان فروش بلیت هواپیما به‌صورت آنلاین و فروش در بنگاه‌های هواپیمایی تغییرات وسیع را می‌بینیم. پس جواب پرسش شما، مثبت و بلی است. بازار کار ایران چهره‌ای نو و تازه خواهد داشت که شاید تصور آن امروز ناممکن یا سخت باشد.

برخی‌ها اعتقاد دارند که شغل‌های جدید نسبت به مشاغل سنتی درآمدزایی بیشتری دارد. تعریف شما نسبت به این اظهارنظر چیست؟

این را نمی‌توان با قاطعیت داوری کرد. میزان درآمد و سود هر فعالیتی بسته به شرایط رقابتی در هر فعالیت دارد و اینکه بتوان گفت شغل‌های آتی درآمد بالاتری دارند با تردید مواجه است. همین روزها خواندیم که شرکت فولکس واگن 125 میلیارد دلار فروش در 6 ماه داشت که تنها 10 میلیارد دلار آن سود بود. یعنی نرخ سود کمتر از 10 درصد بوده است.

پیش‌بینی شما از 10 سال آینده بازار کار ایران چیست و چه شغل‌هایی از بین خواهد رفت؟

از امروز نمی‌توان گفت کدام فعالیت‌ها در ایران به سوی نابودی کامل پیش می‌روند اما می‌توان روندها را دید. روندهای آتی این است که هر کالایی که نتواند تقاضایی در بازار داشته باشد جایش را به کالایی می‌دهد که به تقاضای واقعی جواب می‌دهد. به این ترتیب هر کالایی که قیمت تمام شده بالاتر داشته باشد نیز از بازار رخت برمی‌بندد و در آینده شغل‌هایی که فرصت‌های تازه ایجاد می‌کنند و کالاهای مورد نیاز بازار داخلی و بازار جهانی را جواب می‌دهند در اولویت قرار خواهند گرفت. بیشتر شغل‌هایی که کالاهای آنها در بازار داخلی و خارجی به هر دلیل خریدار ندارند از میان می‌رود.

شما به‌عنوان رئیس سازمان کارآفرینی ایران چه توصیه‌هایی به مسئولان و دولتمردان برای آماده کردن زیرساخت‌ها برای تغییر چهره شغلی کشور دارید؟ و آیا دولت این تغییر را پذیرفته است؟

سازمان کارآفرینی ایران یک نهاد نوپا است که بر اساس ضرورت‌های روز و نیازهای کشور برای ساماندهی و شناخت بازار کار ایران تأسیس شده است. این سازمان نیازمند استفاده از آمارهای دقیق، روزآمد و واقعی از همه تحولات اقتصادی و پیش‌بینی‌های آینده است تا بتواند توصیه‌هایی برای تغییر چهره بازار کار ایران داشته باشد. اما همین میزان شناخت از تحولات جهانی، تحولات جمعیتی ایران، تحولات درخواست‌های جوانان ایرانی که به دست آمده نشان می‌دهد چهره بازار ایران با چند تغییر عمده مواجه خواهد شد. یک تحول بسیار بزرگ تغییر بازار کار از بازار کار مردان به بازار کار مردان - زنان است. زنان به مثابه نیمی از جمعیت ایران در آینده‌ نیاز به شغل دارند و جمعیت زنانی که در تحصیل پابه‌پای مردان پیش آمده‌اند شغل می‌خواهند و این باید در کانون توجه دولت و نهادهای قدرت باشد. علاوه بر این چهره بازار کار ایران در آینده رویکرد به فعالیت‌های مدرن خواهد داشت. به نظر می‌رسد دولت فعلی این تحولات را به لحاظ ذهنی پذیرفته است اما اینکه می‌تواند یا می‌خواهد زیرساخت‌ها را فراهم کند نیازمند آرامش سیاسی در داخل و تنظیم سیاست خارجی در آینده دارد که امکانات و توانایی‌های دولت را در مسیر آماده‌سازی زیرساخت‌ها تجهیز کند.

چه چالش‌هایی در حوزه شغل‌های جدید (استارتاپ) بخصوص در بخش‌های بیمه و قوانین کار وجود دارد؟

فعالیت‌های استارتاپی یا فعالیت‌های مدرن در ایران نوپا و چالش‌های آن در حوزه‌های دیوان‌سالاری و بوروکراسی کشور هم ناشناس هستند. اینکه یک شرکت استارتاپی نیاز به کارمند تمام‌وقت ندارد و می‌تواند با دورکاری و تقسیم کار بین چند نفر نیازش را برطرف کند، با فعالیت‌های سنتی تفاوت دارد و این تفاوت باید در بخش بیمه و قانون کار فعلی سازگار شود. قانون کار ایران در دهه 1360 و تحت شرایط سیاسی، اقتصادی و جهانی آن روزها نوشته شده و سازگاری‌اش با استارتاپ‌ها نیاز به شناسایی مشکلات دارد که باید در آینده بروز و ظهور کنند تا مشکلات شناخته شده و برطرف شوند.

برای جذب سرمایه‌گذاران و همراهی آنها با فکرهای نوین و خلاق چه کاری باید انجام داد؟ با چه ساز و کاری می‌توان سرمایه‌گذاران سنتی را به افراد صاحب فکر و خلاق وصل کرد؟

واقعیت این است که سرمایه‌گذاری در ایران متأسفانه روندی کاهنده و تأسف‌بار دارد و جذب سرمایه در هر بخشی از اقتصاد نیازمند تغییر اساسی در شرایط سیاسی است. کسب و کارهای مدرن از این نظر که نوپا، ناشناخته و نیازمند گام‌های شجاعانه و پذیرش ریسک‌های تازه است از نظر جذب سرمایه‌گذار با دشواری مواجه است. به نظر می‌رسد با توجه به چند استارتاپ کامیاب بزرگ در ایران باید تحولات اساسی در نگاه به سرمایه‌گذاری داشته باشیم. سرمایه‌گذار لزوماً یک فرد ساکن ایران نیست و می‌تواند یک ایرانی ساکن در امریکا یا فرانسه یا هر کشور دیگری باشد یا می‌تواند سرمایه‌گذار خارجی باشد. اگر این تغییر دیدگاه صورت پذیرد شاید راه هموارتر شود. سرمایه‌گذاران سنتی باید در مرحله اول بدانند فعالیت‌های جدید ریسک کمتر و سود بیشتری دارد و پس از آن وارد خواهند شد.

نوبیتکس
ارسال نظرات
x