ماجرای بنیاد تعاون ناجا و یک حکم قانونی
در همان شش ماه اول جنگ، صدام حملات مستقیم خود را به خوزستان آغاز کرد. یکی از شهرها که در نوک پیکان حمله قرار داشت و مردم آن درست 18روز پس از شروع جنگ، در محاصره نیروهای بعثی قرار گرفتند و مردم آن دیار با جانودل از مام میهن دفاع کردند، آبادان بود.
به گزارش اقتصادآنلاین به نقل از شرق، فرماندار آن روزها، فردی بود به نام فریور باتمانقلیج که ششماه تمام در مقابل صدام ایستادگی کرد. حال این روزهای این مرد، شرححال دردناکی است. او بههمراه تعدادی از همکارانش در وزارت نفت، از سهامداران تعاونی ایثارگران صنعت نفت و گاز هستند که مجموعهای از کارمندان شرکت ملی گاز و شرکت ملی نفت را پوشش میدهد. اما حالا خانههایی که زیردست این تعاونی با پول همین مردم مبارز ساخته شد، ابزار اختلافاتی شد که خانه را از چنگشان درآورد. باتمانقلیج میگوید: «ششماه اول جنگ، فرماندار آبادان بودم. صدام، هفتبار به آبادان حمله کرد و آنها را شکست دادیم، اما حالا ملک خودمان را نمیتوانیم پس بگیریم».
ماجرا چه بود؟
تعاونی ایثارگران صنعت نفت و گاز با سهامداری تعدادی از کارمندان شرکت ملی گاز ایران و بعضا شرکت ملی نفت، بهصورت چندمنظوره فعالیت میکرد. این تعاونی با سهام اعضای خود، آغاز به انجام پروژههای مختلفی ازجمله پروژههای مسکونی و اجرائی در حوزه نفت و گاز میکند. در سال 1380، این تعاونی زمینی به وسعت 17هزار مترمربع را در مهرشهر کرج خریداری میکند تا در آن مجتمعی مسکونی با نام «گلستان» را پشت کاخ مروارید (کاخ شمس) بسازد؛ 280 واحد در قالب 16 بلوک که قرار بود تا پایان سال 1381، آنها را به صاحبان اصلیاش (یعنی همان سهامداران) تحویل بدهد. بر همین اساس هم این تعاونی، واحدهای مذکور را به مردم پیشفروش میکند و مقرر میشود باقی اقساط با دفترچه قسط تا زمان تحویل، با تعاونی تسویه شود. اقدامی که تا پایان سال 1381، با نامهای که به دست خریداران بلوک 16 این مجتمع میرسد، انجام شده و تسویه کامل انجام میشود. درحالیکه تعاونی ایثارگران صنعت نفت و گاز در مراحل نهایی ساخت این مجتمع بود، مدیرعامل و هیئتمدیره این تعاونی با پولی که از خریداران در دست داشتند، در پروژه خط لوله تنگ بیجار که یک پروژه نفتی است، سرمایهگذاری میکنند. برای این پروژه، ماشینآلاتی از قرارگاه خاتمالانبیا که خود پیمانکار اصلی پروژه بود، اجاره میشود و در مقابل هم چک تضمینی در اختیار آنها قرار میگیرد. بااینحال با گذشت زمان و اختلافات داخلی که بین هیئتمدیره این تعاونی رخ میدهد، ساخت این مجتمع در مراحل پایانی متوقف میشود. مدیران این تعاونی، اجارهبهای ماشینآلات را به خاتمالانبیا پرداخت نمیکنند. قرارگاه خاتمالانبیا هم در مقابل این اتفاق، چک تضمینیای را که از تعاونی گرفته بود، بهعنوان مطالبات خود به اجرا گذاشته و واحدهای مسکونی بلوک 16 را که تقریبا نهایی شده و تعاونی آنها را به مردم فروخته بوده و مردم مالک اصلی آنها بودند، از آنجاکه هنوز انتقال سند صورت نگرفته بود، توقیف کرده، به مزایده گذاشته و میفروشد. بنیاد تعاون ناجا بهعنوان برنده این مزایده که خود دو سال به طول میانجامد، کار را در دست میگیرد. باوجوداین اعتراض مردم در آن مقطع مورد توجه چندانی قرار نمیگیرد. بنیاد تعاون ناجا هم 30 واحد مسکونی یک بلوک (بلوک 16) را که بلوک تکمیل شده بود، به تعدادی از پرسنل خود واگذار میکند.
پول سهامداران در حساب شخصی مدیرعامل
اینها روایتهای فرماندار وقت آبادان است. باتمانقلیج در لابهلای حرفهایش به برخی از این اتفاقات خرده میگیرد و میگوید: «ما تقریبا هر هفته به پروژه سر میزدیم. هربار هم اقساط حتی یک هفته دیر میشد به ما اخطار میدادند که عضویت شما را لغو میکنیم! برای همین هم تأخیری در پرداختها نداشتیم. وقتی پیشرفت کار به 70 درصد رسید، به سهامداران نامه کتبی دادند که واحدها تکمیل شده و برای تسویه اقدام کنید. همه ما هم برای تسویه اقدام کردیم. باوجودیکه در آن سال نفری پنج میلیون تومان از ما گرفته بودند و اقساط را هم پرداخت میکردیم، وسط کار دبه درآوردند که هزینهها بیشتر شده و حتی تا 14 میلیون تومان (در نظر بگیرید در سال 80) از مردم پول گرفتند».کمی حرفهایش را مزهمزه میکند و بیتابانه میگوید: «پروژه خط لوله تنگ بیجار که پیمانکار اصلیاش خاتمالانبیا بود، آقای بریهیها، مدیرعامل تعاونی ایثارگران صنعت نفت و گاز با پول ما سرمایهگذاری میکند و پیمانکار فرعی آن میشود. او همه پولها را به حساب شخصی خود ریخته بود. برای این اقدام تعاونی ایثارگران صنعت نفت و گاز، در دادگاه اقتصادی، حکم خیانت در امانت گرفتیم».
انتقال مالکیت با وجود مشکل قانونی
بعد ادامه میدهد: «بااینحال بعد از یکسری اختلافات داخلی، خاتمالانبیا بلوک 16 را به مزایده گذاشت تا مالکیت آن را به خاتمالانبیا یا زیرمجموعههای خود منتقل کند. در همان اوایل دادگاه بعد از چند جلسه، قاضی عباسی، در حضور دو وکیل قرارگاه و وکیل ما، اعلام کرد که حق با ماست و این مسئله با امضای وکلا در دادگاه به ثبت رسید. بااینحال، بعد از ششماه انتظار، رأی به نفع بنیاد تعاون ناجا صادر شد و به حکم قاضی، دو دانگ از زمینهای این بلوک به نام آنها شد. این حکم مورد اعتراض ما قرار گرفت و بعدها هم باطل شد، اما حتی با پذیرش این حکم، دو دانگ از عرصه (زمین) در اختیار بنیاد تعاون ناجا قرار گرفت و اعیان (ساختمان) از آن سهامداران بود. اما بنیاد تعاون ناجا واحدهای مسکونی را در اختیار پرسنل خود قرار داد».
به گفته او: «آقای ممبینی، مدیرعامل بعدی تعاون ایثارگران صنعت نفت و گاز همزمان این ملک را به مبلغ دو میلیارد و 800 میلیون تومان در حدود سالهای 85-86، به نام شخصی معامله میکند. آنها نمیتوانستند ملک تعاونی را وقتی به مردم فروخته شده، به فرد دیگری بفروشند».باتمانقلیج روایت میکند: «بااینحال با کشوقوس زیاد، پس از چند سال در دادگاه شماره دو کرج، در چهار مرحله (بدوی، تجدیدنظر و دو جلسه رفع ابهام) حکم به نفع ما صادر شد. در دادگاه شماره دو کرج، هم بدوی و هم تجدیدنظر حکم به نفع ما صادر شد. در این حکم آمده این بلوک متعلق به اعضای تعاونی ایثارگران است و باید دادگاه آن را تحویل اعضا دهد. این حکم را به همراه نماینده دادستان استان البرز و اعضای تعاونی، به پرسنل ابلاغ کردیم».او ادامه میدهد: «برای مقام معظم رهبری، رئیسجمهور، معاون اول رئیسجمهور، رئیس قوه قضائیه، رئیس مجلس و معاون هر دو و حتی کمیسیون اصل 90 هم نامه نوشتیم تا به این موضوع رسیدگی کنند». وی میگوید: «ششماه اول جنگ، فرماندار آبادان بودم. صدام، هفتبار به آبادان حمله کرد و آنها را شکست دادیم، اما حالا ملک خودمان را نمیتوانیم پس بگیریم. حالا با توجه به افزایش قیمتها امکان خرید خانه دیگری را هم نداریم».