ورود 300میلیون دلار تجهیزات ماینینگ قاچاق
بیتکوین شناختهشدهترین و از اولین رمزارزهای دنیاست. در ١٠سالی که این ارز به بازار معرفی شده 17.8 میلیون بیتکوین استخراج شده و ارزش کل بیتکوین در گردش به ٢١٠ میلیارد دلار رسیده است. جمع کل بیتکوین قابل استخراج ٢١ میلیون عدد است که با توجه به نصفشدن درآمد حلشدن هر بلاکچین در هر دوره چهارساله آخرین بیتکوین در سال ٢١۴١ استخراج خواهد شد. این به آن معنی است که استخراج هر عدد بیتکوین سختتر و مزیت نسبی کشورمان بیشتر خواهد شد.
به گزارش اقتصادآنلاین، علیرضا کلاهی در شرق نوشت:
1- گزارش رسانهها از نحوه چگونگی افزایش مصرف برق سال جاری: در رسانههای ایران به نقل از وزارت نیرو اعلام شده که افزایش هفتدرصدی مصرف برق در سال جاری ناشی از فعالیت صنعت ماینینگ بوده است. در حال حاضر طبق آمارهای معتبر، کل مصرف برق ماینینگ در دنیا حدود هفت هزار مگاوات است (حدود 10 درصد کل تولید برق ایران). طبق آمارهای وزارت نیرو و سایر نهادها، حدود 500 هزار دستگاه ماینر در حال حاضر در ایران به فعالیت ماینینگ مشغولاند (که درخصوص این تعداد مدرک معتبری در دسترس نیست و به نظر میرسد تعداد ماینرها بسیار کمتر باشد) اگر مصرف برق هر دستگاه (برای مثال دستگاه شرکت بیتمین مدل S9 -رایج – در نظر گرفته شده است) را به طور متوسط 1.5 کیلووات ساعت در نظر بگیریم، کل مصرف این دستگاهها قریب به 750 مگاوات خواهد بود که کمی بیشتر از یک درصد ظرفیت تولید برق ایران (70 هزار مگاوات) است. بنابراین به نظر میرسد منصفانه نیست که مسئولیت کمبود برق در ساعات پیک را به تنهایی بر گردن صنعت ماینینگ بیندازیم.
2- درآمد دولت از محل گمرک تجهیزات:چنانچه طبق آمارهای وزارت نیرو و سایر نهادها در این مدت 500 هزار دستگاه با متوسط بهای600 دلار به کشور وارد شده باشد، به آن معنی است که 300 میلیون دلار کالای قاچاق وارد کشور شده است. حال اگر واردات این تجهیزات قانونی شده و دولت از محل واردات آنها 10 عوارض گمرکی دریافت کرده بود، رقمی بالغ بر 30 میلیون دلار درآمد برای خود ایجاد میکرد. به علاوه در صورت قانونیشدن ماینینگ، میزان واردات دستگاهها به شدت رشد خواهد کرد. این مسئله با توجه به عمر مفید سهساله دستگاهها و نیاز به استفاده از نسل جدید، به تناسب درآمد سالانه گمرک را به صورت تصاعدی افزایش خواهد داد.
3- روش منطقی در تعیین قیمت برق در صنعت ماینینگ: در تعیین قیمت برق برای صنعت ماینینگ، موارد و پارامترهای متعددی از قبیل قیمت تجهیزات ماینینگ (ماینر)، باید تأسیسات زیربنایی لازم (ترانس، تابلو برق، شبکه کامپیوتر، اینترنت، ساختمان و...) و نیروی انسانی و از همه مهمتر قیمت بیتکوین و تغییرات بسیار متلاطم آن و همچنین سختی شبکه (Difficulty) را در نظر گرفت. تعیین یک قیمت ثابت و گران با معیارقراردادن قیمت بیتکوین فعلی که در یک سال گذشته به بالاترین نرخ خود رسیده، چندان منطقی به نظر نمیرسد و تنها جذابیت سرمایهگذاری را به میزان قابلتوجهی برای سرمایهگذاران شناسنامهدار از بین خواهد برد.
تغییرات قیمت بیتکوین در یک سال گذشته
همچنین از پارامترهای مهم که باید به آن توجه شود ریسک بالا برای سرمایهگذاران این صنعت است که به واسطه تغییرات شدید قیمت بیتکوین و همچنین تجهیزات ماینینگ، با آن روبهرو هستند. بنابراین تنها محاسبه برق مصرفی این صنعت و قیمت فروش بیتکوین در بازار را نمیتوان ملاک سودآوری آن در نظر گرفت.در شرایط کنونی به دلیل فضای حاکم بر اقتصاد کشور، تحریمها، بیثباتی قیمتها و تعدد ریسکهای حاکم بر فضای کسبوکار، جذب سرمایههای داخلی و خارجی به صنعت ارزهای دیجیتال نیازمند یک ابزار ترغیبکننده است. پیشتر دولت با عرضه گاز به پتروشیمیها با ارزانترین قیمت ممکن، زمینه را برای حضور سرمایهگذاران هموار و فراهم کرد. بنابراین به نظر میرسد برای حفظ، توسعه و هممسیرکردن صنعت ارزرمزها با منافع ملی، نیازمند نوعی تسهیلگری برای سرمایهگذاران این حوزه هستیم.بنابراین تعیین تعرفه برق باید بر مبنای حفظ قدرت رقابتپذیری این صنعت و البته تأمین منافع ملی و صنعت برق کشور باشد. نرخ برق برای ماینرها در ایران باید جذابتر از کشورهایی نظیر گرجستان باشد که با تعیین قیمت پنج سنت برای هر کیلووات ساعت برق مصرفی ماینرها، زمینه را برای گسترش این صنعت فراهم کرده است.نرخ برق به واسطه ریسکهای سیاسی و نرخ بالای تأمین سرمایه در ایران، تنها ابزار ما برای حفظ و گسترش سرمایههایی است که به سمت استخراج ارزهای دیجیتال در کشورمان سوق داده شدهاند. بنابراین با عنایت به میزان اثربخشی این صنعت در قالب یک ساختار قانونی مشخص در بهبود شرایط اقتصادی کشور، لازم است که تعیین تعرفه برق برای صنعت ماینینگ با نگاهی جامع و ملی صورت گیرد.
4- تفاوت صنعت با صنعت: صنعت فولاد و پتروشیمی از برق صنعتی و مواد خام اولیهای که منابع ملی کشور محسوب میشوند، استفاده کرده و با ایجاد ارزشافزوده روی آن، کالای نهایی را صادر میکنند. هردوی این صنایع برای کشور ارزآور هستند، هرچند در شرایط تحریمی فعلی، فروش محصولاتشان و متعاقب آن ارزآوری به سادگی گذشته نیست.در صنعت ماینینگ هم همین اتفاق میافتد. فعالان این صنعت هم از برق صنعتی اما بدون بهرهبرداری از منابع ملی استفاده کرده و در نهایت خدمات پردازش دادههای ابری را به خارج صادر میکنند. به این ترتیب، آنها با ایجاد ارزش افزوده کالایی به نام بیتکوین را به عنوان پاداش دریافت میکنند. اشتغالزایی این صنعت، متناسب با پتروشیمی و هزینههای سرمایهگذاری و رسیدن به دوره بهرهبرداری آن بهمراتب پایینتر از این صنعت است، ضمن اینکه ارزآوری و ارائه خدمات آن تحتتأثیر تحریمها نیست.حال چه تفاوتی بین این صنایع وجود دارد که یکی را تشویق کرده و همه امکانات کشور را در اختیارشان قرار میدهیم اما دیگری را قاچاقچی انرژی معرفی کرده، اموالش را ضبط و از فعالیت آن جلوگیری میکنیم؟
5- اشتغالزایی مستقیم و غیرمستقیم:هر یک میلیون دلار سرمایهگذاری مستقیم در این صنعت ٣٠ فرصت شغلی مستقیم در نرمافزار، سختافزار، نگهبانی و نگهداری مرکز پردازش ایجاد میکند. علاوه بر این، فرصتهای شغلی به همان میزان نیز تقاضا برای کالا و تجهیزات جانبی ایرانی ایجاد خواهد کرد که این کالاها شامل کابل، ترانسفورماتور، تابلو، سوئیچهای برق، سیستمهای تهویه و... هستند. در عین حال، سالانه حدود ١٠ درصد مبالغ سرمایهگذاریشده در تعمیر و نگهداری هزینه میشود، در نتیجه مونتاژ دستگاههای ماینر نیز خود میتواند به صنعتی بزرگ تبدیل شود.
6- صادرات غیرقابل تحریم:رمزارزها به علت ماهیتشان قابل تحریم نیستند و درآمد حاصل از آن میتواند به میزان قابل توجهی به شرایط اقتصاد کشور کمک کند.
7- جذب سرمایههای سرگردان:صنعت ماینینگ، صنعتی بدون آلایندگی و بینیاز از آب است که میتواند با سرعت زیاد راهاندازی شود. در صورت تعریف چارچوبهای قانونی میتوان ماینینگ را از طریق استارتآپها در دسترس همگان قرار داد. شرکتهای سرمایهگذار میتوانند سرمایههای خرد را جذب کرده، در این صنعت به کار گیرند و درآمد حاصل را در اختیار مشترکان یا همان سرمایهگذاران قرار دهند. در این ساختار علاوه بر کاهش علاقه افراد به ماینینگ در خانه و... سرمایههای سرگردان که عامل بسیاری از تلاطمات اقتصادی هستند، جذب یک صنعت سودآور شده و در اقتصاد کشور اثرگذار واقع میشوند.
8- مشکلات و دغدغههای بانک مرکزی: الف: یکی از اصلیترین مشکلات بانک مرکزی در تنظیم بازار ارز، تأمین اسکناس دلار مورد تقاضای بازار است. بخشی از تقاضای بازار اسکناس برای رفع نیازهایی مانند پرداخت هتل و سایر هزینههای مسافرت و بخشی از آن برای پسانداز و جلوگیری از کاهش ارزش داراییهاست. اپلیکیشنهای پرداخت بر پایه بیتکوین، با توجه به مقبولیت روزافزون بیتکوین به عنوان وسیله حفظ ارزش سرمایه در میان بسیاری از فعالان اقتصادی جهان میتوانند بخشی از نیاز ارزی کشور بهویژه در حوزه تقاضاهای خرد را که به بازار اسکناس رجوع میکنند، پاسخ دهند. آن گروه از متقاضیان اسکناس دلار که آن را در منازل نگه میدارند، هم میتوانند بخشی از پسانداز خود را در این قالب حفظ کنند.
ب: یکی از دغدغههای بانک مرکزی در گسترش استفاده از رمزارز، امکان بروز پولشویی از این طریق است.
در این میان باید به این نکته توجه داشت که متأسفانه در حال حاضر به دلایل گوناگون عملا بخش عمدهای از نقل و انتقالات ارزی در قالب اسکناس انجام میشود و حتی بخش عمدهای از نقل و انتقالات ریالی هم خارج از کنترل نهادهای مالی است و عملا امکان اخذ مالیات برای آنها وجود ندارد. اما حداقل در مورد رمزارز امکان رصد میزان تولید آن از طریق میزان برق مصرفی وجود دارد و در نتیجه دولت میتواند درآمد مورد نظر خود را از طریق تعرفههای تدوینشده برای میزان برق مصرفی، کسب کند.
9- قابلیت استفاده از برق مازاد برای کسب درآمد ارزی: اوج تقاضای برق که وزارت نیرو را با مشکلات جدی مواجه میکند، فقط ٢٠٠ ساعت در سال است و در زمان زیادی از سال مازاد فاحش تولید برق بر مصرف وجود دارد. این سطح از تفاوت تولید و مصرف در غالب ماههای سال به معنی بلااستفادهماندن میلیاردها دلار سرمایه کشور در بسیاری از ماههای سال است. بنابراین به نظر میرسد با قیمتگذاری هوشمند میتوان تولیدکنندگان رمزارزها را به سوی استفاده از برق مازاد سوق داد.اما باید به این مهم توجه شود که هزینههای تولید برق مانند هر کالایی از دو بخش ثابت و متغیر تشکیل میشود و در زمان کممصرفی پوشش هزینههای متغیر نه تنها هزینهای بر وزارت نیرو و اقتصاد ملی تحمیل نخواهد کرد، بلکه به بودجه وزارت نیرو کمک کرده و خالق ارزش برای اقتصاد ملی خواهد بود.
10- صادرات برق بدون نیاز به سرمایهگذاری در زیرساختهای انتقال برق: تولید رمزارزها به نوعی صادرات برق بدون نیاز به سرمایهگذاری در خطوط انتقال برق و نیز راهحل مشکلات ناشی از تحریم در دریافت مطالبات وزارت نیرو مانند آنچه در عراق اتفاق افتاده است، خواهد بود. کشور ما در توسعه صادرات برق خود به علت نیاز به سرمایهگذاری در خطوط، عقد قراردادهای فروش و... ناموفق بوده است. ضمن اینکه برخی از مشتریان بالقوه مانند پاکستان از وضعیت مالی مناسبی برخوردار نبوده و ریسک بالای عدم پرداخت مطالبات کشورمان در این بازارها وجود دارد. اما با تخصیص برق مازاد به صنعت ماینینگ با نرخ منطقی و ارزی، در حقیقت وزارت نیرو اقدامی مشابه با صادرات برق انجام داده است، بدون اینکه هزینهای بابت توسعه زیرساختها تقبل کرده باشد.
11- امکان ایجاد گروههای استخراج برای عمقبخشیدن به فعالیت استخراج و کسب درآمد برای کشور: درحالحاضر به علت کوچکبودن نسبی فعالان ایرانی، آنها فعالیت استخراج خود را از طریق گروههای استخراج چینی ساماندهی میکنند. این فرایند، هم سه الی چهار درصد هزینه دارد و هم کنترل فعالیت ایرانیها را به دست چینیها میدهد. بنابراین میتوان با ثبت رسمی شرکتهای تجمیع و سازماندهی مناسب، علاوهبر سازماندهی بومی شرکتهای ایرانی، با جذب ماینرهای خارجی درآمد کشور را اضافه کرد.
12- تبدیل سرمایه گازی کشور به درآمد ارزی: همچنین متأسفانه کشور ما در توسعه ظرفیتهای صادرات گاز خود موفق نبوده است. تجارت عمده گاز در جهان از طریق گاز مایع (LNG) انجام میشود که به علت کنترل بسیاری از فناوریهای مورد نیاز این صنعت و میزان بالای سرمایه مورد نیاز، هنوز موفق به ورود به این حوزه نشدهایم، درحالیکه به شرط ایجاد چارچوبهای قانونی مناسب در میانمدت (کمتر از پنج سال) میتوان با جذب سرمایههای داخلی و خارجی در تبدیل گاز به برق و برق به رمز ارز، سرمایه گازی کشور را به درآمد ارزی تبدیل کرد.در صورت برخورد غیرمنطقی با این صنعت شاهد خروج بازیگران حرفهای و شناسنامهدار و پررنگشدن بازیگران زیرزمینی و خاکستری خواهیم بود.وزارت نیرو میتواند با وضع تعرفههای مناسب داراییهای راکد خود را استفاده کند و درآمدزایی مناسبی برای خود ایجاد کند و وابستگی خود به بودجههای عمومی کشور را کاهش دهد.
پیشنهاد ما برای ساماندهی به این صنعت:
الف) شناسایی استخراج رمز ارزها بهعنوان یک صنعت توسط همه نهادهای مربوطه و پایان برخوردهای چندگانه توسط دستگاهها و نهادهای مختلف
ب) ماینینگ یک صنعت است و مانند صنایع دیگر باید از امکانات کشور بهرهمند شود. بسیاری از صنایع کشور بر پایه منابع طبیعی و انرژی ارزان پایهگذاری شده و ضمن بهرهمندی از یارانههای کلان، آزادانه محصولات خود را صادر کرده و در داخل نیز با قیمتهای جهانی به فروش میرسانند. مقایسه قیمت برق مورد استفاده توسط ماینرها با برق صادراتی اصلا صحیح نیست، زیرا قراردادهای صادرات برق قرارداد هوایی دوطرفه بوده و تابع شرایطی خاص هستند؛ بهعنوانمثال ما با کشور ارمنستان قرارداد تبادل برق داشته و به صورت خالص از این کشور برق وارد میکنیم، اما به عراق فقط صادرات داریم و بهای همه این قراردادها متفاوت است. ضمنا همانگونه که پیشتر نیز عنوان شد، در همه جهان بهای برق در اوج مصرف و زمان کمباری متفاوت است، زیرا در زمان کمباری فقط نیاز به پوشش هزینههای متغیر تولید برق داریم.
بهعنوانمثال باید این مسئله را مدنظر قرار دهیم که وزارت نیرو برق نیروگاههای تولید پراکنده را به مبلغ هزارو صد ریال و برق خورشیدی را که بدون نیاز به سوخت و آلودگی و انتشار گازهای گلخانهای تولید میشود و در تمام جهان از محل عوارض وضعشده بر قبض برق یارانه به آن تعلق میگیرد به مبلغ متوسط پنج هزار ریال خریداری میکند. این در حالی است که اخیرا در کشور امارات بزرگترین نیروگاه خورشیدی جهان به نام Noor Abu Dhabi که قدرت نصب شده هزارو 177 مگاوات را دارد و با سرمایهگذاری بالغ بر870 میلیون دلار راهاندازی شده، برق را در قالب مزایده و با بهای 2.4 سنت برای هر کیلووات ساعت به شبکه عرضه میکند. عمده نیروگاههای خورشیدی در این کشور توسط سرمایهگذاران خارجی و بدون رجوع به منابع ملی، تأمین مالی و احداث شده است. تمامی ارقام یادشده گواهی بر غیرمنطقیبودن ارقام موردنظر وزارت نیرو تا به امروز است.
ج) آزادکردن واردات دستگاههای ماینر و وضع تعرفه منطقی و تشویق صنایع داخلی به مونتاژ این دستگاهها و ایجاد ظرفیتهای مناسب برای تعمیر و نگهداری آنها
د) از ویژگیهای این صنعت قابلیت بسیار بالای سیالبودن آن است، چراکه برخلاف صنایع سنتی، در این صنعت چسبندگی بالایی وجود ندارد و در صورت ایجاد مزیت اقتصادی میتوان فعالان این صنعت را از سراسر دنیا به ایران جذب کرد. این سرمایهگذاری توسعه زیرساختهای کشورمان را به دنبال خواهد داشت، زیرا سرمایهگذاران ناگزیرند با ضریب یک به یک در زمینه خرید انشعابات برق و ایجاد زیرساختهای لازم نیز سرمایهگذاری کنند، بنابراین با تعریف چارچوبهای لازم میتوان این سرمایهگذاران را ملزم به فروش بخشی از ارز حاصله در بازارهای داخلی کرده و برای کشور درآمد قابلتوجهی ایجاد کرد. استقرار ماینرها در نزدیکی نیروگاهها علاوهبر مصرف مستقیم برق مازاد برق تولیدی، بدون نیاز به استفاده از شبکه انتقال و توزیع (یکی از مشکلات وزارت نیرو) و پرکردن ظرفیتهای آنها صرفهجوییهای جدی از محل حذف تلفات و هزینههای انتقال برق نیز خواهد داشت.
ه) تعیین چارچوبهای بلندمدت حداقل ١٠ ساله برای سرمایهگذاری در تولید برق و تبدیل آن به رمز ارزها در نیروگاههای مقیاس کوچک:
یکی از برنامههای وزارت نیرو ایجاد ظرفیت تولید پراکنده برق به میزان حداقل پنج هزار مگاوات است که به دلایل گوناگون در این زمینه ناموفق بوده. تولید پراکنده مزایای اقتصادی و امنیتی بسیاری مانند نزدیکی به مراکز مصرف، آسیبپذیری کمتر، نبود تلفات انتقال، بازده بالای انرژی و ... دارد. به همین دلیل در صورت ایجاد اطمینان از شرایط تأمین گاز شاهد شکلگیری سرمایهگذاری در تولید برق خواهیم بود و در مورد نیروگاههای مقیاس کوچک استفاده از حرارت مولدها برای برودت میتواند بهرهوری انرژی را به بیش از ٨٠ درصد افزایش داده و با ارزش افزوده بسیار بالا منابع انرژی کشورمان را تبدیل به درآمد ارزی کند