یک بحران ایرانی به نام کبد چرب
آخرین آمارها از ابتلای یکمیلیون و ٤٠٠هزار نفر به هپاتیت B و ١٨٦هزار نفر به هپاتیت C در ایران حکایت دارد؛ آمارهایی که به گفته دبیر جامعه جهانی هپاتیت در مقایسه با مبتلایان دنیا، وضع قابل قبولی را نشان میدهد و حالا قرار است تا دوسال آینده هپاتیت C یکی از انواع هپاتیتها- در میان بیماران خاص، یعنی مبتلایان به هموفیلی، تالاسمی و دیالیزی ریشهکن شود.
چرا بیماران خاص؟تعداد زیادی از بیماران خاص در دهههای ٦٠ و ٧٠ به شکل قابل تأملی مبتلا به ایدز و هپاتیت C شدند، با اینکه هپاتیت C ٢٠هزار نفر از این افراد درمان شد، اما تعداد قابل توجهی جانشان را از دست دادند و گروهی هم مبتلا به ایدز شدند و در اثر بیماری یا هنوز زندهاند یا جانشان را از دست دادهاند.
به گزارش اقتصادآنلاین به نقل از شهروند، موید علویان که فوقتخصص گوارش و کبد و دبیرجامعه جهانی است، آن زمان رئیس مرکز تحقیقات کبد و گوارش بیمارستان بقیهالله(عج) بود و با برملاشدن ماجرای شیوع ایدز و هپاتیت C در میان بیماران خاص در پی واردات فرآوردههای خونی آلوده از شرکت مریوفرانسه و چندسال بعدش تولید فاکتورهای خونی آلوده با دستگاههای ایرانی، پیگیری پرونده سلامت قربانیان را در دستور کار قرار داد. بسیاری از بیماران هموفیلی، دیالیزی و تالاسمی که آن دوره مبتلا به این ایدز و هپاتیت C شدند، بیمار او بودند که در ٣٠ و چندسال گذشته، دهها نفر از آنها را در اثر همین بیماری، از دست داده است. او به جزییات پرونده فرآوردههای خونی آلوده، ماجرای استعفایش از کمیسیون پزشکی قانونی و سرنوشت بیماران صحبت کرد و اشارهای هم به شیوع انواع هپاتیتها و مشکلات کبد ایرانیان کرد.
شما نقش مهمی در پیگیری پرونده فرآوردههای خونی آلوده داشتید و وضع سلامت قربانیان این پرونده را دنبال میکردید، رئیس مرکز تحقیقات کبد و گوارش بیمارستان بقیهالله(عج) بودید و پس از آن ماجرا، کارشناس ارشد کمیسیون پزشکیقانونی استان تهران شدید، اما در ادامه به روند پیگیری قضائی اعتراض کرده و استعفا دادید. خیلیها در جریان اتفاقاتی که در دهههای ٦٠ و ٧٠ برای بیماران تالاسمی، هموفیلی و دیالیزی افتاد، هستند، اما شما از جزییات بیشتری خبر دارید، آن سالها دقیقا چه اتفاقی افتاد که نزدیک به هزار نفر به ایدز و هپاتیت C مبتلا شدند؟
ماجرا در اصل یک موضوع بود، اما در دو دهه اتفاق افتاد، یک بار با فرآوردههای خونی آلوده که از یک شرکت فرانسوی وارد ایران شد و یک بار دیگر، به دلیل مشکلی که در دستگاههای ایرانی وجود داشت. آن فرآوردهها نباید استفاده میشدند و وقتی استفاده شدند، منجر به آلودگی ایدز و هپاتیت گیرندهها شدند. گیرندهها چه کسانی بودند؟ بیماران هموفیلی و تالاسمی و کسانی که دیالیز میشدند. تا قبل از سال ٧٥، فرآوردههای خونی از نظر ابتلا به هپاتیت C و ایدز بررسی نمیشدند، نه فقط در ایران، در همه جای دنیا. با ورود فرآوردههای خونی آلوده از شرکت مریو فرانسه، ٤٠درصد مبتلایان به هموفیل، هپاتیت C گرفتند، بعدها همان شرکت اعتراف کرد که فرآوردههای خونی صادرشده بهخوبی ویروسزدایی نشده بودند، همین هم شد تا خیلی از کشورها به دلیل این اشتباه، از آن شرکت غرامت بگیرند، اما در ایران این اتفاق نیفتاد، چراکه نتوانستند ثابت کنند این فرآوردههای خونی به چه کسانی داده شده است.
یعنی تنها به این دلیل شرکت فرانسوی به ایران خسارت نداد؟
بله، پرونده بیماران در دسترس نبود تا متوجه شوند کدام یک از بیماران از کدام فاکتور استفاده کردهاند. از آن طرف در سالهای بعد، فاکتورهای خونی که در ایران تولید میشد هم آلوده بودند، یعنی دستگاهی که در آن سالها تولید شد، نتوانسته بود بهخوبی ویروسزدایی کند و یک خون آلوده، فرآوردههای دیگر را آلوده کرده بود. این اتفاق در انگلستان هم رخ داده بود و ٩٠درصد بیماران مبتلا به هموفیلی هپاتیت C گرفتند. البته پس از این ماجرا در ایران، ٢٠هزار نفر از بیماران مبتلاشده به هپاتیت C، درمان شدند. من آن زمان کارشناس پرونده بودم و شخصا ٤هزار نفر از این بیماران را درمان کردم، البته تعدادی هم سیروز کبدی گرفتند و تعدادی هم جانشان را به دلیل این بیماری از دست دادند.
تنها ابتلا به هپاتیت C هم نبود، ابتلا به ایدز هم در این پرونده وجود داشت.
بله، حدود ٢٠ نفر مبتلا به ایدز شدند که تعدادی از این مبتلایان جانشان را از دست دادند.
در دهه ٦٠ که این فرآوردهها از فرانسه وارد ایران شد، به دلیل نیاز کشور بود؟ یعنی ما در ایران با کمبود این فاکتورها مواجه بودیم؟
بله، چون ما توان تولید نداشتیم، بعدش هم که تولید کردیم، تولیدمان درست نبود.
مشخص است که چه میزان از این فرآوردههای خونی آلوده وارد کشور شد؟
من اطلاعی ندارم.
شما دقیقا از چه زمانی متوجه ابتلای این بیماران به هپاتیت C و آلودهبودن آن فرآوردههای خونی شدید؟
من موسس نخستین درمانگاه هپاتیت سازمان انتقال خون در سال٧٣ در ایران هستم و نخستین انجمن حمایت از بیماران کبدی در ایران و شبکه هپاتیت ایران را تاسیس کردم و بیشتر از ٢٧سال است که در این حوزه کار میکنم، سال ٧٥ بود که وقتی کیت هپاتیت C آمد، ما متوجه شدیم هپاتیت C بین بیماران مبتلا به هموفیلی زیاد شده است.
چطور شد که این آزمایشها را گرفتید؟
این بیماری در دنیا شایع شده بود، ما هم میخواستیم وضعمان را بررسی کردیم، وقتی آزمایش گرفتیم، متوجه شدیم ٤٠درصد مبتلایان به هموفیلی، هپاتیت C گرفتهاند، درحالیکه این افراد نه اعتیاد داشتند و نه رفتار پرخطر. وقتی متوجه نتیجه آزمایشها شدیم، ماجرا را منعکس کردیم تا جلوی موارد جدید ابتلا گرفته شود.
آمار فوتیها را ندارید؟
دهها نفر از بیماران من جانشان را از دست دادند و نتوانستیم کاری برایشان انجام دهیم.
مواردی هم بود که ظاهرا خیلی دیر شناسایی شدند.
بله، ما مرتب اعلام میکردیم که این بیماران مراجعه کنند، بعضیها راهشان دور بود، نمیتوانستند بیایند و بعدها متوجه شدند. مثلا همین چند روز پیش، یکی از اهواز آمده بود، گفت میترسیدم مراجعه کنم. حالا درمانش را شروع کردیم. درمان تمام این افراد هم رایگان است و آن ٢٠هزار نفر هم شامل موارد رایگان بودند.
الان اوضاع ابتلا به هپاتیت C در میان بیماران خاص چگونه است؟
خوشبختانه ما دو سال تا ریشهکنی این بیماری در میان این گروه فاصله داریم و تنها ٨٠ نفر مبتلا به هپاتیت C در میان هموفیلیها، دیالیزیها و تالاسمیها وجود دارد.
آن دستگاههایی که ویروسزدایی نمیکردند، چند سال کار کردند؟
کمتر از دو سال، به محض متوجه شدن موضوع، دستگاهها جمع شدند.
شما چرا از کمیسیون پزشکی قانونی استعفا دادید؟
به هر حال یک اتفاقی افتاده بود، ما هم گفتیم باید موضوع پذیرفته شود و بیماران درمان شوند و به آنها دیه تعلق بگیرد، قرار نبود کسی اعدام شود، این حداقل کاری بود که میتوانستیم برای این افراد انجام دهیم. درمان این افراد رایگان شد، اما در بحث دیه، مشکلاتی ایجاد شد، همین هم باعث شد تا در اعتراض استعفا بدهم.
اما ماجرا فقط مالی نبود، قربانیان این پرونده، آنهایی که زنده ماندند، شرایط اجتماعی و جسمی سختی را تحمل کردند، خیلیها کارشان به طلاق و نازایی و... کشیده شد، درحالیکه گفته میشود هنوز تعدادی از این افراد دیه نگرفتهاند.
بله، متاسفانه. در ارتباط با این بیماران خیلی اداری برخورد شد، درحالیکه باید از نظر احساسی هم به آنها توجه میشد. ماجرا فقط بیماری آنها نبود، البته آن زمان هم مثل الان نبود که درمان قطعی برای هپاتیت C داشته باشیم.
شما فعالیتهای زیادی در زمینه مقابله با هپاتیت در کشور انجام داده و میدهید، هپاتیت هم بهطور مستقیم کبد را تحتتاثیر قرار میدهد، حالا در این شرایط، حال کبد ایرانیان چطور است؟
کبد ایرانیان از نظر ابتلا به هپاتیت C و B خوب است، یعنی میزان شیوع هپاتیت در کشور پایین است، اما به دلیل افزایش شیوع کبد چرب، حالش بد است. هر روز به آمار افراد چاق در کشور اضافه میشود، بررسیها نشان میدهد حداقل ٧ تا ١٠درصد بچههای ما چاقاند و کمتحرک. همه اینها زمینه ابتلا به کبد چرب و دیابت را در آینده ایجاد میکند.
میزان شیوع کبد چرب در کشور چقدر است؟
آمارها نشان میدهد بین ٣٠ تا ٤٠درصد جمعیت بزرگسال بالای ٤٠ سال، مبتلا به کبد چرباند، نکته اینجاست که کبد چرب با دیابت و فشار خون ارتباط نزدیک دارد و درمان آن، تنها از طریق دارو نیست، بلکه فرد باید شیوه زندگی و تغذیهاش را تغییر دهد. متاسفانه در سالهای اخیر، تعداد فستفودها بشدت افزایش یافته و مردم تمایل زیادی به مصرف آنها پیدا کردهاند، درحالیکه خوردن این غذاها، جز چربشدن کبد و ابتلا به دیابت و فشار خون فایده دیگری برای مصرفکننده ندارد.
تقریبا دیگر همه میدانند که چاقی، کبد را چرب میکند، اما اینکه این اتفاق چطور روی کبد تاثیر میگذارد و چه مشکلاتی برای فرد مبتلا ایجاد میکند را شاید کمتر کسی بداند.
بله، متابولیسم چاقی به این شکل است که در کبد فرد، تولید تریگلیسرید و چربی میکند، وقتی میزان چربی که به کبد میرسد، بیش از حد باشد، منجر به رسوبشدن در کبد میشود، البته چربی میتواند در بخشهای دیگری مثل قلب رسوب کند و منجر به سکته قلبی شود. در کوتاهمدت ممکن است فرد هیچ نشانهای در خود نبیند و بیماری بدون علامت جلو رود، اما به مرور زمان و در طول ٢٠ تا ٣٠سال چنان کبد را تخریب میکند که دیگر نمیشود کاری انجام داد و مبتلا حتی کارش به پیوند کبد هم میرسد. تنها راه مقابله با کبد چرب، کاهش وزن، افزایش تحرک و رژیم غذایی سالم است.
کبد چرب بیشتر در میان زنان شایع است یا مردان؟
در هر دو جنس وجود دارد، اما علت آن متفاوت است، در زنان به دلیل چاقی و در مردان اغلب به دلیل استرس بالا، اتفاق میافتد.
وضعیت ابتلا به کبد چرب در ایران در مقایسه با کشورهای دیگر چطور است؟
در همه جای دنیا، کبد چرب درحال افزایش است و این اتفاق تنها مختص ایران نیست، اما بهطورکلی به دلیل صنعتیشدن شهرها، اغلب در شهرهای صنعتی که آلودگی هم در آنها بالاست، دیده میشود؛ مثل تهران.
و شیوع آن در کشور نگرانکننده است؟
بله صددرصد. با وضعیتی که پیش میرود، در آینده نیاز به پیوند کبد به دلیل کبد چرب بالا میرود. البته همه افراد مبتلا به کبد چرب نیاز به پیوند کبد پیدا نمیکنند، چراکه این بیماری قابل پیشگیری است و قابل درمان، اما سختتر از هپاتیت درمان میشود. هپاتیت در سه تا چهار ماه با داروهای موجود درمان میشود، اما کبد چرب نیاز به تغییر سبک زندگی دارد، افراد سیگاری بیشتر در معرض این بیماری قرار دارند.
به مصرف سیگار اشاره کردید، اما نکتهای که درباره بیماریهای کبدی وجود دارد و خیلی هم مهم است، مصرف مشروبات الکلی است، با این حال، این موضوع در ایران کمتر مورد توجه قرار میگیرد.
بله، یکی از علل اصلی چربشدن کبد و سیروز کبدی، مصرف الکل است، به اعتقاد من درباره مصرف الکل در ایران، نگاه قضائی و انتظامی است، درحالیکه این موضوع، بهداشتی و سلامتی است و باید مورد توجه قرار گیرد.
در زمینه مصرف الکل و ارتباط بیماریهای کبدی در ایران تحقیقی انجام شده؟
این بررسیها در کشورهای دیگر انجام شده، اما در ایران خیر. ما دقیقا نمیدانیم که چقدر از بیماریها به مصرف الکل مربوط میشوند، درحالیکه در خیلی از موارد حتی میتواند منجر به مرگ مصرفکننده شود.
البته به گفته پزشکان داروهای بدنسازی که برای حجمدهی یا چربیسوزی استفاده میشود هم نقش مهمی در تخریب کبد دارد. اخیرا نایبرئیس انجمن داروسازان هشداری در زمینه عوارض مصرف داروهای آنابولیک و هورمونهای رشد داده بود. روند تخریب کبد با این داروها چگونه اتفاق میافتد؟
این داروها منجر به نارسایی کبد و حتی سرطان میشوند، اخیرا هم مصرفشان خیلی زیاد شده. تزریق این داروها در باشگاهها، معمولا در شرایط بهداشتی انجام نمیشود و علاوه بر آسیب رساندن به کبد ممکن است منجر به انتقال هپاتیت C هم شود. البته فقط هم این داروها نیست، حالا میزان تاتو و خالکوبی هم بشدت بالا رفته و این موضوع ریسک ابتلا به هپاتیت C را بالا میبرد. هپاتیت به مرور زمان تبدیل به هپاتیت مزمن میشود، با تشدید بیماری، تبدیل به فیبروز میشود و سپس میتواند سبب ابتلا به سرطان شود. بههرحال کبد عضو مهمی در بدن است و نقش پالایشگاه را ایفا کرده و منجر به دفع سموم میشود. بسیاری از ویتامینها در بدن توسط کبد تولید میشود. وقتی کبد نباشد، زندگیکردن با مشکل مواجه میشود. هپاتیت B و C جزو بیماریهایی هستند که منجر به تخریب کبد میشوند.
در باور عمومی هپاتیت C را با ایدز برابر میدانند، متاسفانه مردم آگاهی لازم را ندارند.
برابر که نیست، اما به دلیل اینکه برخی از افراد معتاد تزریقی، مبتلا به اچآیوی و هپاتیت C هستند، این تصور ایجاد میشود. این دو بیماری از یک راه منتقل شده، اما نکته اینجاست که مردم تصور میکنند هپاتیت C قابل درمان نیست، درحالیکه کاملا قابل درمان است. هپاتیت C از طریق سرنگ آلوده، خالکوبی غیربهداشتی، قمهزنیهای مشترک و ... منتقل میشود. رابطه جنسی نقش پررنگی در انتقال ندارد.
شیوع این بیماری در کشور چگونه است؟
ما در ایران ١٨٦هزار نفر مبتلا به هپاتیت C داریم که ٨٠درصدشان معتادند، سایر افراد یا هموفیلی و تالاسمیاند یا حجامت و خالکوبی کردهاند. آنهایی که اعتیاد تزریقی داشته و در زنداناند، پولی برای درمان ندارند، درحالیکه براساس برنامه حذف هپاتیت تا سال ١٤١٠، باید سالانه ٢٠هزار نفر درمان شوند، اما فقط ١٠هزار نفر در ایران درمان میشوند. با اینکه در کشور پزشک و دارو وجود دارد، اما منابع مالی کافی برای درمان رایگان این افراد در اختیار نیست. سازمانهای مردمنهاد برای این موضوع باید بیشتر حمایت کنند.
گفتید ٨٠درصد مبتلایان به هپاتیت C اعتیاد دارند، این افراد را چطور شناسایی میکنید؟
در غربالگریهایی که در زندانها و کمپها داریم، با روشهای ساده این بیماران شناسایی میشوند، اما تشخیص، تنها یکمرحله است، مرحله اصلی، درمان است. ما پول درمان رایگان این افراد را نداریم و همین هم باعث شده تا درمان این افراد با تاخیر اتفاق بیفتد. دولت برای درمان مبتلایان به هپاتیت C، حمایت ضعیفی دارد.
یک دوره درمان این بیماری چقدر هزینه میبرد؟
به صورت آزاد ٢میلیون تومان آن هم با داروهای جدید.
تحریمها این داروها را تحتتاثیر قرار نداده؟
ما در دو سهسال اخیر نوساناتی برای فراهمکردن داروها داشتیم، درحال حاضر اما مشکلی نداریم. بههرحال خرید و فروش دارو و مواد اولیه آن با مشکل مواجه شده، البته داروهای درمان هپاتیت B و C در داخل تولید میشود و ارزانتر از داروهای خارجی است. داروهای هپاتیت C، ٩٨درصد این بیماری را ریشهکن میکند، همه داروهای هپاتیت C و B داخلی، معادل داروی خارجی است.
داروها بیمه نیستند؟
بله هستند، همه داروها و آزمایشها بیمه است، همین داروها با بیمه ٥٠٠هزار تومان میشود. اما آن فرد معتاد این پول را برای درمان ندارد. ما کلا ١٨٦هزار مبتلا به هپاتیت C داریم، درمانشان هزینه بالایی نمیبرد. قبلا در ماجرای پرونده فرآوردههای خونی آلوده، ٢٠هزار نفر را به صورت رایگان درمان کردیم، این طرح را برای معتادان هم میتوانیم اجرا کنیم، اعتیاد درمان نمیشود، اما میتوان بیماریهای مربوط به آن را درمان و کاری کرد که این بیماریها منتقل نشوند، با توجه به اینکه از میان هپاتیتها تنها نوع B آن است که واکسن دارد.
چند نفر در ایران مبتلا به هپاتیت B هستند؟
یکمیلیون و ٤٠٠هزار نفر در ایران مبتلا به هپاتیت B هستند و از سال ٧٣ علیه این بیماری، واکسیناسیون انجام میشود. در گذشته این بیماری از مادر به نوزاد منتقل میشد، اما حالا که نوزادان واکسینه میشوند، دیگر این بیماری را در میان آنها نمیبینیم و ما شاهد کاهش جدی این بیماری در افراد زیر ٢٥سال هستیم.
همه افراد باید این واکسن را بزنند؟
تاکید ما روی آتشنشانان، نظامیان، کارگران شهرداری، گروههای پزشکی، زندانیان و اهداکنندگان مستمر خون است. البته خانواده افراد مثبت هم در این گروه قرار میگیرند. این افراد در برابر هپاتیت B به صورت رایگان واکسینه میشوند.
یک دوره واکسینهکردن برای تمام زندگی کافی است؟
بله، تاکنون ٣٥میلیون ایرانی واکسینه شدهاند، یعنی دیگر هپاتیتB نمیگیرند، اما از آن طرف ٧٠درصد کسانی که هپاتیتB دارند، شناسایی نشدهاند، به همین دلیل ما اعلام میکنیم هر ایرانی یک بار در زندگی آزمایش هپاتیت بدهد، چراکه اگر فرد مبتلا باشد و بدون نشانه پیش برود، ممکن است به مراحل انتهایی بیماری یعنی سیروز کبدی برسد.
در حال حاضر کمپینی برای انجام آزمایش هپاتیت B وجود دارد؟
کمپینهای زیادی فعالیت میکنند، در پارکها، مراکز اعتیاد و متروها آموزشهای اولیه انجام میشود، تا افراد آزمایش بدهند.
در ارتباط با هپاتیت C چطور؟
ما به مردم اعلام میکنیم هر کس تا قبل از سال ٧٥ خون گرفته، هر کس به زندان رفته، تاتو کرده یا در باشگاههای بدنسازی دارو تزریق کرده، حتما آزمایش هپاتیت C بدهد.
کمتر درباره هپاتیت A صحبت میشود، شیوع این بیماری در ایران چگونه است؟
ما در زمینه هپاتیت A مشکلی نداریم، این بیماری بیشتر از طریق خوراکی و آب آلوده منتقل میشود، قبلا کودکان مبتلا به آن میشدند، حالا دیگر این اتفاق نمیافتد و اگر در بزرگسالی رخدهد، نوع شدید آن خواهد بود.
ویروس آن از کجا میآید؟
افرادی که در مناطقی که بهداشت پایینی دارد، هستند، ممکن است مبتلا شوند، در ایران سطح بهداشت بالاتر است و کمتر به این بیماری مبتلا میشوند.