رتبه 101 ایران در شادترینهای جهان
«شاد باش و دیر زی.» همین نیممصراع دعایی رودکی برای بخارا، دنیایی از حرف و عمل در خود دارد. شاید به ظاهرش نیاید، اما این مصراع یکی از سیاستهای اصلی کشورهای پیشرفته است.
«شادبودن» مردم، یکی از نیروهای محرکه اصلی کشورها در رسیدن به اهدافشان اعم از فرهنگی، اقتصادی، صنعتی و... است وقتی که آسایش خاطر، احساس امنیت، شادیهای جمعی و... باعث میشوند تا چرخ مملکت بدون نقص بچرخد و انسان را به سر منزل مقصود برساند. نشریه فوربس، چندی پیش فهرست شادترین کشورهای جهان را درسال 2013 منتشر کرد؛ فهرستی که مطالعه جزییات آن نشان میدهد شادبودن، فقط در گرو تفریحات و سرگرمی نیست؛ بلکه ارتباط بسیار تنگاتنگ و محکمی با اقتصاد، صنعت، فرهنگ، دولت و... دارد؛ تاثیر میگیرد و تاثیر میگذارد. گزارش امسال نشریه فوربس از جهاتی نسبت به سالهای پیش، حایز اهمیت بیشتری است. موسسه تحقیقاتی لگاتوم که هرسال در ارایه و انتشار این فهرست دستاندرکار بوده، حالا بعد از پنجسال فعالیت مداوم روی این موضوع، گزارش جامعی منتشر کرده که در واقع جمعبندی وضعیت پنجسال گذشته کشورهاست. این موسسه از سال 2009 میلادی اقدام به کار در این زمینه کرده و حالا بعد از پنجسال، به نظر میرسد که نتایج آن با وضعیت موجود همخوانی داشته باشد. در این گزارش 142 کشور جهان در هشت زمینه اصلی اقتصاد، کارآفرینی و فرصتها، دولت، آموزش، سلامت، اطمینان و امنیت، آزادیهای فردی و سرمایه اجتماعی و بر اساس 89 متغیر مورد مطالعه قرار گرفته و با یکدیگر مقایسه شدهاند. این موسسه برای جمعآوری اطلاعات خود در هر کشور، سالانه بهطور متوسط با هزارو588نفر مصاحبه کرده و از 13 مرکز جهانی اطلاعاتی که سازمان سلامت جهانی، موسسه نظرسنجی گالوپ، بانک جهانی و... از جمله آنها هستند، کمک گرفته است. همچنین این گزارش 96درصد جمعیت جهان را تحت پوشش میگیرد. در این گزارش ابتدا وضعیت کشورها در هر متغیر بررسی شده و سپس وضعیت آنها با یک معیار واحدِ قابل سنجش، تعریف میشود. این معیارها سپس تبدیل به نمراتی میشوند که وضعیت هر کشور را در هر زمینه مشخص میکند. مجموع نهایی نمرات در هشت زمینه اصلی، مشخصکننده رتبه نهایی کشور در ردهبندی شادترین کشورهاست. شمال اروپا؛ شادترین جای جهان از میان هفتمیلیاردو 193میلیوننفر جمعیت فعلی جهان، تنها پنجمیلیوننفر شامل لقب«شادترین» یا«دارنده بیشترین میزان شادی» میشوند. پنجمیلیونی که در کشور نروژ زندگی میکنند. کشوری که در پنجسال گذشته، به طور مداوم جایگاه شادترین کشور جهان را به خود اختصاص داده. اما به طور کلی شاید بتوان شبهجزیره اسکاندیناوی و شمال اروپا را شادترین جای جهان برای زیستن دانست وقتی که هفت کشور از این منطقه، در میان 20 کشور شاد جهان حضور دارند. از طرف دیگر به طور کلی کشورهای نیمکره شمالی شادتر از کشورهای نیمکره جنوبی هستند. در بین 20 کشور بالای جدول، تنها سه کشور استرالیا، نیوزیلند و سنگاپور از نیمکره جنوبی و بقیه تماما از نیمکره شمالی هستند. ریزشدن در آمار خروجی موسسه لگاتوم، نتایج جالبی به همراه دارد. کشورها در ردهبندی نهایی این موسسه به چهار دسته «رده بالا»، «بالاتر از میانگین»، «پایینتر از میانگین» و «رده پایین» تقسیمبندی میشوند. ایالات متحده که در این ردهبندی رتبه 11 را به خود اختصاص داده، در بخش«اطمینان و امنیت» رتبه 31 جهان را دارد که برخلاف انتظار رتبه خوبی نیست و بین کشورهای «بالاتر از میانگین» دستهبندی میشود. فرانسه نیز که در رتبه بیستم این فهرست قرار دارد، رتبه 42 «سرمایههای اجتماعی» را به دست آورده و در این زمینه در ردیف کشورهای «رده بالا» نیست. ژاپن بهعنوان یک کشور صنعتی و یک غول اقتصادی شرایط پیچیدهای در این فهرست دارد. این کشور در حالیکه در زمینه «دولت» و «سلامت» در میان 10 کشور برتر جهان قرار دارد، در«آزادیهای فردی» رتبه پایین 48 را دارد و در دیگر زمینهها نیز رتبههایی بین 20 تا 30 را به خود اختصاص داده. ژاپن که تا سالها، بالاترین آمار خودکشی را در جهان داشت، حالا در رتبه 21 کشورهای شاد جهان قرار دارد. در این فهرست همچنین اماراتمتحدهعربی در رتبه 28، ایتالیا 32، آرژانتین 45، برزیل 46، عربستانسعودی 50، چین 51، روسیه 61، آفریقایجنوبی 77 و لبنان 98 هستند. کشوری با مردمانی طناز که شاد نیستند! غالبا وقتی بحث «شادی» پیش میآید، فکرها به سمت جشنهای چنین و چنان، سرگرمی، خندیدن و... در یک کلام تفریح میرود. اما این عامل تنها یکی از عوامل برای شادی است. شادی را قبل از هر چیز دیگر، آسایش و امنیت خاطر تامین میکند که در این تحقیق، در هشتعامل در نظر گرفته شده لحاظ شده است. ایران، کشوری که طنازی مردمان آن زبانزد است، در این فهرست جایگاه 101 را دارد. مردمی که از هر اتفاق روزمره یا سیاسی یا... لطیفه میسازند و آن را دستمایه شادی و خنده خود قرار میدهند، مردمی که در فرهنگ و سنت خود بیشترین میزان جشنهای عمومی و مناسبتی را دارند، کسانی که تعداد بسیار زیادی مکانهای دیدنی، آثار باستانی و مناطق توریستی در یک کشور چهارفصل دارند، مردم چندان شادی نیستند. رتبه 101 ایران را در دسته کشورهای «پایینتر از میانگین» و در رده کشورهایی چون مصر، بنگلادش، گواتمالا، آلبانی، جمهوریآذربایجان، السالوادور و... قرار میدهد. در این فهرست ایران در دو زمینه «اقتصاد» و «کارآفرینی و فرصتها» به ترتیب رتبه 91 و 93 را دارد که ایران را در دسته «پایینتر از میانگین» قرار میدهد. در چهار زمینه «دولت»، «اطمینان و امنیت»، «آزادیهای فردی» و «سرمایههای اجتماعی» ایران به ترتیب با رتبههای 120، 123، 126 و 120 در ردیف کشورهای«رده پایین» قرار میگیرد. اما ایران در دو زمینه نیز از کشورهای جهان سوم فاصله گرفته و خود را به کشورهای در حال توسعه میرساند. ایران با کسب رتبه 57 در «آموزش» و همچنین 67 در «سلامت» جایگاه خود را بهبود بخشیده و اندکی خود را به چهره کشوری که در سال 2010 با آمار هزاردرصدی افزایش تولید علم و تکنولوژی در جهان، عنوان سریعترین رشدسالانه در علم و تکنولوژی دنیا را به خود اختصاص داده بود، نزدیک کرده است. ایران همچنین در میان 16 کشور خاورمیانه و شمالآفریقا، رتبه یازدهم را دارد. مقایسه با چند کشور جهان مطالعه مجرد وضعیت یک کشور، شاید تصویر درستی از شرایط آن به دست ندهد. برای همین هم هست که همیشه پژوهشهایی از این دست، به شکل مقایسه بین کشورها، منتشر میشوند. برای اینکه ما هم تصویر بهتری از شرایط کشورمان داشته باشیم، بد نیست نگاهی مقایسهای بیندازیم به وضعیت ایران با کشورهای همسایه و همرده ایران، کشورهای درجه دو اروپایی، کشورهایی که روزگاری مدل و الگویمان بودند و کشورهایی که همینسالها با برنامهای جامع و دقیق، وضعیت خود را بهبود بخشیدند و به سمت توسعه حرکت کردند. در نمودار بالا وضعیت ایران را با کشورهایی از جمله ترکیه، امارات متحده عربی، مالزی، ونزوئلا، ژاپن، کرواسی و... مقایسه کنید. ... و راهحل؟ خردادماه امسال برای مردم ایران برخلافسالهای قبل، خردادماه خوبی بود. ابتدا انتخابات ریاست جمهوری و شادیهای خیابانی پس از آن، سپس راهیابی تیمملی فوتبال ایران به جام جهانی، بلافاصله بعد از آن موفقیتهای پیاپی تیمملی والیبال در لیگ جهانی و... شادی را به جامعه ایرانی بازآورد. اما همانطور که میدانیم شادی تنها منحصر به این مسایل نبوده و درواقع محصول نهایی کارخانهای است که عوامل متعددی از جمله امنیت شغلی، امنیت اقتصادی و... آن را میسازند. اگرچه اخیرا اقداماتی برای افزایش سطح شادی و نشاط جامعه به صورت زیرساختی انجام شده از جمله راهاندازی رشته مدیریت اوقات فراغت در برخی دانشگاهها چون علم و صنعت، واردشدن بخش خصوصی برای افزایش سطح نشاط جامعه با همراهی هنرمندانی مثل حبیب رضایی و رامبد جوان و اقداماتی از این دست، اما تمام این اقدامات - باوجود ارزشمندبودن - مانند مسکنی است که به طور موقت درد را تسکین میدهد. حال اینکه شادی واقعی آنجاست که کسی نگرانی از هزینههای درمانی، نگرانی از آینده و شبیه به آنها نداشته باشد. اگرچه عموما در فرهنگ فعلی ایرانیان غم نقش پررنگی دارد و نمیتوان تمام مساله را متوجه دولت دانست اما کنترل و ارتقای کیفی مواردی که برای شادی یک کشور در نظر گرفته شده، مطلقا در اختیار دولت و حاکمیت است؛ مسالهای که بهعنوان یک نتیجه، ناظر به تمامی عملکرد دولت در عمل به وظایف و وعدههایش است. بنابراین شاید رتبه ایران در سالهای آینده در میان شادترین کشورها، بتواند تعیینکننده موفقیت دولت در انجام کارها و پیشرفت همهجانبه کشور باشد.