x
۳۰ / خرداد / ۱۳۹۸ ۰۵:۴۵

مهاجرت شغلی؛ واقعیت تلخ و شیرین

مهاجرت شغلی؛ واقعیت تلخ و شیرین

آمارهای سازمان جهانی مهاجرت (IOM) از مهاجرت بین‌المللی در جهان نشان می‌دهد در سال ۲۰۱۸ جمعیت مهاجران جهان مجموعا ۲۵۸ میلیون نفر بوده است که از این میزان، ۳/۱۵۰ میلیون نفر را نیروی کار و ۸/۴ میلیون نفر را نیز دانشجویان خارجی تشکیل می‌دهند. یک نظرسنجی از ۳۶۶ هزار نفر در ۱۹۷ کشور نیز سه کشور آمریکا، کانادا و استرالیا را به‌عنوان مقاصد اصلی مهاجرت نیروی کار معرفی کرده است. در این میان، به ترتیب کانادا، آمریکا و آلمان رتبه‌های یکم تا سوم مقاصد مهاجرتی در منطقه خاورمیانه و شمال آفریقا را کسب کرده و فرانسه و استرالیا در رتبه‌های چهارم و پنجم ایستاده‌اند.

کد خبر: ۳۶۱۰۶۹
آرین موتور

به گزارش اقتصادآنلاین به نقل از آرمان، جریان مهاجرت در جهان برای کسب درآمد بیشتر و بهره‌مندی از شرایط رفاهی بهتر کاملا طبیعی تلقی شده و مختص منطقه خاورمیانه نیز نیست؛ اما به نظر می‌رسد به دلیل شرایط سیاسی این نقطه از جهان و درگیری‌های نظامی داخلی و جنگ‌ در طول سال‌های گذشته، خاورمیانه افراد زیادی را روانه کشورهای آرام و باثبات کرده باشد. چنین شرایطی را باید در کنار اوضاع بد اقتصادی و آمار بالای بیکاری در این کشورها قرار داد تا بتوان انگیزه‌های اقتصادی را به‌عنوان یک محرک قدرتمند برای مهاجرت درک و تحلیل کرد. در این میان می‌توان آثار مثبت و منفی زیادی را برای این نوع از مهاجرت که به مهاجرت شغلی معروف است ارزیابی کرد. بر اساس نظرسنجی منتشر شده از سوی رصدخانه مهاجرتی ایران از 197 کشور که مهاجران را بر اساس مناطق جغرافیایی و شرایط سیاسی، اقتصادی و اجتماعی به 9 دسته تقسیم کرده است، مهاجرت شغلی از کشورهای کمتر توسعه‌یافته به سوی کشورهای پیشرفته با درآمد سرانه بالا مقاصد پرتکراری را دنبال می‌کند. در این آمار کشورهای آمریکا و کانادا در هر 9 دسته تکرار شده‌اند و پس از آن، استرالیا با هشت بار تکرار، در رده دوم مقصد مهاجران جهان قرار گرفته است. همچنین آلمان با پشت سر گذاشتن بریتانیا در هفت دسته قرار گرفته است. گفته می‌شود تنزل رتبه بریتانیا و قرار گرفتن این کشور در شش دسته از 9 دسته مهاجرتی به دلیل اقدام دولت انگلیس در خروج از اتحادیه اروپا بوده است. اما فرانسه با اختلافی فاحش تنها با دو بار تکرار، مقصد بعدی مهاجران است و در پایان نیز، کشورهای ژاپن، سنگاپور، اسپانیا و قبرس تنها با یک بار تکرار قرار گرفته‌اند. نکته جالب در این میان آن است که آمریکا به‌عنوان مقصد اول مهاجران و استرالیا به‌عنوان یکی از پرطرفدارترین کشورها در رتبه‌بندی برترین کشورهای جهان در سال 2019 در سایت U.S. News & World Report که مورد مراجعه مهاجران نیز هست، به ترتیب در رده‌های هشتم و هفتم قرار گرفته‌اند. این رتبه‌بندی بر اساس تحقیقاتی از 21هزار نفر در جهان صورت گرفته و کشورها بر اساس عواملی مانند کیفیت زندگی، میراث فرهنگی، قدرت و حقوق شهروندی رتبه‌بندی می شوند. رتبه اول در این تحقیقات متعلق به کشور سوئیس است.

کمبود شغل نسبت به رشد جمعیت

یکی از مهمترین دلایل اقبال عمومی در کشورهای جهان سوم برای مهاجرت به کشورهایی نظیر آمریکا، کانادا و کشورهای اروپایی، بالابودن شاخص کیفیت زندگی در این کشورهاست. در شرایطی که فرد در کشور خود تا سال‌ها همچنان به دنبال یک شغل با درآمد کافی و شایسته است، در کشورهای جهان اول می‌تواند با احراز صلاحیت‌ها در یک روند طبیعی و منطقی، شغل مناسبی را به دست آورد. اکنون کشورهای در حال توسعه با رشد بی‌رویه جمعیتی مواجه شده‌اند. بر اساس گزارش سازمان جهانی مکنزی- معتبرترین شرکت مشاور مدیریت جهان- پیش‌بینی می‌شود تا سال ۲۰۵۰ فقط ۱۴ درصد از جمعیت کشورهای در حال توسعه بالای ۶۵ سال باشند. جمعیت بالای افراد در سن کار در این کشورها رقابت بسیاری را برای بازار کار ایجاد می‌کند و افراد به جست‌وجوی فرصت‌های شغلی می‌افتند. در این میان رقابت شدید بر سر مشاغل اندک، عده‌ای را به فکر مهاجرت برای کسب موقعیت بهتر و درآمد بیشتر به سمت کشورهای توسعه‌یافته می‌اندازد.

رشد شهرنشینی

در همین حال رشد شهرنشینی در سال‌های گذشته، سبب تغییر در سبک زندگی جوامع و تولید نیازهای جدید شده است. مردم به دنبال بهره‌مندی از کیفیت بالاتر زندگی و رفع نیازهای جدید خود و خانواده اقدام به مهاجرت می‌کنند. مطالعات نشان می‌دهد تاریخ بشریت سه دهه‌ اخیر شاهد بزرگترین روند شهرنشینی در طول تاریخ جهان بوده است. گفته می‌شود در ۳۰ سال گذشته به طور متوسط، سالانه ۶۵ میلیون نفر به جمعیت شهرهای جهان اضافه شده است. با رشد شهرنشینی و پیشرفت تکنولوژی و دسترسی جوامع به اطلاعات و آموزش، افراد برای یافتن جایگاه بهتر دست به مهاجرت می‌زنند تا از این طریق بتوانند شرایط رفاهی و آموزشی بهتری برای خود فراهم آورند. در عین حال این روند رشد، حکومت‌های کشورهای در حال توسعه را برای تامین نیازهای جامعه جدید خود، دچار مشکل کرده است؛ ناتوانی حکومت‌ها از تامین مسکن کافی، زیرساخت‌های مناسب، خدمات اجتماعی شایسته و ارزان برای اقشار مختلف انگیزه لازم را برای رشد مهاجرت ایجاد کرده است.

گردش مالی رمیتنس برای مهاجران

اگرچه مهاجرت معمولا با انگیزه سکونت دائمی صورت می‌گیرد اما در مواردی که فرد برای کسب درآمد مهاجرت می‌کند ممکن است منجر به بازگشت نیز شود. در هر حال اغلب افرادی که به انگیزه کار مهاجرت کرده‌اند، مبلغی از درآمد خود را برای خانواده، به کشور مبدأ ارسال می‌کنند که پدیده‌ای به نام «رمیتنس» را به وجود آورده است. این وجوهات ارسالی سالانه رقم بزرگی را تشکیل می‌دهند که گاه ممکن است از تولید ناخالص داخلی نیز پیشی بگیرد. یک گزارش منتشر شده توسط سازمان جهانی پناهندگان (UNHCR) در همین زمینه، نشان می‌دهد میزان وجوهات ارسالی توسط افغانستانی‌ها از ایران به سوی کشور مبدا، در سال ۲۰۰۸ مبلغ حیرت‌انگیز ۵۰۰ میلیون دلار بوده است. اگرچه این گزارش با استفاده از تحقیق بر روی ۱۵۰۰ خانوار افغانستانی ساکن در ۱۰ شهر ایران و تعداد زیادی از مهاجران غیرقانونی دیپورت‌شده از ایران انجام گرفته است اما همین عدد تخمینی نیز نشان از گردش مالی بزرگی در این زمینه دارد. همچنین در سال ۲۰۱۴ وجوه ارسالی مهاجران از کشورهای مقصد به کشورهای مبدأ بالغ بر ۵۸۰ میلیارد دلار بوده که برابر با 7/8 درصد از کل درآمد مهاجران در این سال بود و ۳۷۰ میلیارد دلار آن از کشورهای توسعه‌یافته به کشورهای در حال توسعه فرستاده شده است. مطالعه‌ای بر ۲۱ کشور در حال توسعه‌ آسیا که مقدار وجوه ارسالی به آنها از پنج درصد تولید ناخالص داخلی آنها بیشتر بوده نشان می‌دهد که ۱۰ درصد افزایش در وجوه ارسالی باعث می‌شود که نرخ فقر به ازای هر نفر در این کشورها به میزان 9/3 درصد کاهش پیدا کند.

کسب منافع از سوی کشورهای مبدأ مهاجرت

به طور کلی نمی‌توان گفت که کشورهای مبدأ مهاجرت، به دلیل از دست دادن نیروی انسانی، طرف بازنده‌ پدیده مهاجرت شغلی هستند. همان طور که گفته شد، رمیتنس توانسته است، تلخی باخت این کشورها را تا حد زیادی کاهش دهد. اگرچه این روند ارسال وجوهات از سوی مهاجران ایرانی چندان چشمگیر به نظر نمی‌رسد و می‌توان دلیل آن را تحریم‌های پولی و بانکی دانست اما در نهایت می‌توان نگاه مثبتی نیز به پدیده مهاجرت شغلی داشت و در پی کسب منافع آن بود. بر این اساس، اگر بعضی از مهاجران در کشور خودشان باقی بمانند با مشکل بیکاری مواجه می‌شوند؛ زیرا در بسیاری از کشورها برای افراد با سطح تحصیلات بالا و یا مهارت‌های خاص، مشاغل متناسب وجود ندارد. گزارش مکنزی نشان می‌دهد در این گونه موارد، مهاجرت در درازمدت باعث می‌شود که تطبیق شغلی در جامعه ایجاد شود و افراد بیکار و به تبع آن هزینه‌های پس از آن کاهش پیدا کند. از سوی دیگر، وقتی مهاجران به کشور خود باز می‌گردند، مهارت،‌ تجربه‌ کاری، شبکه‌های ارتباطی و دانش همراه می‌آورند. عواملی که بر کارآفرینی و بهره‌وری کشورهای مبدأ مهاجرت تأثیرگذار است. حتی مهاجرانی که به کشور خودشان برنمی‌گردند هم می‌توانند به طرق مختلف بر کارآفرینی و بهره‌وری اقتصاد کشورشان تأثیر بگذارند. آنها سرمایه‌گذاری‌‌ها را تقویت می‌کنند و ایجاد صنایع جدیدی را در کشورشان شتاب می‌بخشند که رشدی طولانی‌مدت را تضمین می‌کند. از طرفی دیگر نرخ باروری پایین و افزایش جمعیت پیر در کشورهای توسعه‌یافته نیاز فزاینده‌ای به نیروی کار به‌ویژه در مشاغل فیزیکی مثل کشاورزی، ساخت‌وساز و بهداشت و درمان ایجاد کرده است. ۶۷ درصد جمعیت کشورهای توسعه‌یافته در سال ۲۰۰۰ در سن کار بودند که این جمعیت در سال ۲۰۵۰ به ۵۸ درصد جمعیت کاهش پیدا خواهند کرد. بنابراین کشورهای توسعه‌یافته برای حفظ رشد اقتصادی و بهبود شاخص‌های وابسته به سن جمعیت، نیازمند مهاجران هستند. از همین منظر، کشورهای در حال توسعه و مهاجرفرست می‌توانند با انجام مطالعات و هدفگذاری، نیروی کار مورد نیاز این کشورها را آموزش داده و به مقاصد معین اعزام کنند تا امر مهاجرت را در چارچوب معینی پیاده و اجرا کرده باشند که فواید اقتصادی آن به کشور بازگردد و در عین حال از جمعیت بیکار کاسته شود.

نوبیتکس
ارسال نظرات
x