تحریم ایران سودی برای روسیه ندارد
درست در همان روزی که حسن روحانی، تصمیم شورای عالی امنیت ملی مبنی بر کاهش تعهدات برجامی ایران را رسما در جلسه هیات دولت اعلام کرد، محمدجواد ظریف عازم مسکو شد تا با همتای روس خود دیدار و گفتوگو داشته باشد.
پایان این دیدار با تقدیر لاوروف از صبر استراتژیک یکساله ایران همراه شد و وزیر امور خارجه روسیه از کشورهای اروپایی خواست تا به تعهدات خود در قبال جمهوری اسلامی که در برجام ذکر شده، عمل کنند و نگذارند این توافق مهم بینالمللی بهطور کامل از بین برود. با این حال و پس از پایان سفر ظریف، «ولادیمیر پوتین» رئیسجمهور روسیه پس از دیدار با «مایک پمپئو» وزیر خارجه آمریکا، با اشاره به گزارشهای آژانس بینالمللی انرژی اتمی گفت ایران به همه تعهدات خود در توافق هستهای پایبند بوده است. پوتین ایران را شفافترین کشور جهان خواند و گفت فعالیتهای هستهای آن بیش از هر کشور دیگری تحت نظارت است. وی در ادامه گفت: روسیه آتشنشانی نیست. ما نمیتوانیم همه چیزهایی را که کاملا هم در اختیارمان نیست نجات دهیم. ما سهم خودمان را ایفا کردهایم. پوتین گفته است؛ پس از خروج آمریکا از توافق هستهای، قدرتهای اروپایی نمیتوانستند هیچکاری برای احیای توافق انجام دهند.
به گزارش اقتصادآنلاین به نقل از آرمان، در گفتوگو با شعیب بهمن، کارشناس مسائل روسیه به بررسی این سخنان پوتین پرداخته است. او معتقد است که سخنان پوتین ایران را هدف قرار نداده و عتابی به اروپاییها بود، همچنین تاکید دارد که تحریم ایران سودی برای روسیه ندارد. مشروح این گفتوگو را در ادامه میخوانید.
هفته گذشته رئیسجمهور روسیه مدعی شد که این کشور نمیتواند بهعنوان آتشنشان منطقه عمل کند و ایران باید در برجام باقی بماند. در عین حال تاکید کرد که جمهوری اسلامی یکی از شفافترین برنامههای هستهای را در جهان دارد و اروپا باید به تعهدات خود در قبال ایران عمل کند. تحلیل شما از سخنان ولادیمیر پوتین چیست؟
اظهارات آقای پوتین بیش از آنکه ناظر بر رفتار ایران باشد، هشداری به مقامهای غربی بود. رئیسجمهور و سایر مقامات روسیه در یک هفته اخیر بارها ضمن تایید مواضع ایران در برجام و تاکید بر اینکه این غربیها بودند که بدقولی کردند، نشان دادند که موضع رسمی آنها نسبت به برجام و آنچه در مدت زمان پس از خروج ایالات متحده از این توافق بینالمللی حادث شده، چیست. از طرفی این پیام را به مقامات اروپایی و آمریکایی منتقل کردند که ایران به واسطه برجام یکی از شفافترین برنامههای هستهای در میان کشورهای جهان را دارد و نقض عهد طرف غربی در تامین منافع اقتصادی ایران بود که باعث خدشه دار شدن این توافق بینالمللی شد. در چنین شرایطی روسیه نمیتواند نقش قابل توجهی را بهعنوان میانجی میان ایران و غرب ایفا کند یا از بحران روزافزون و تنش میان طرفهای برجام جلوگیری کند. بنابراین باید مخاطب صحبتهای پوتین را کشورهای غربی و آمریکا دانست که ناقض برجام بودهاند و این توافق را که برای صلح جهانی مفید و لازم بود، از بین بردهاند؛ نه ایران که با وجود خروج ایالات متحده از برجام، بیشتر از یک سال صبر استراتژیک از خود نشان داد و به تمام تعهدات خود عمل کرد. نباید این صحبتها در ایران تحلیل و تفسیر شود، بلکه غربیها باید به این کار بپردازند، زیرا پیام رئیسجمهور روسیه خطاب به آنها و یادآور اشتباهاتشان بود. اروپا باید بداند که اگر تعهدات خود در قبال ایران را عملی نکند و گامی محسوس در راستای کماثر کردن تحریمهای یکجانبه آمریکا برندارد، از هیچکس حتی چین و روسیه نیز کاری برای نگه داشتن جمهوری اسلامی در برجام برنمیآید.
تأثیر سفرهای وزیر امور خارجه به روسیه و چین را چگونه ارزیابی میکنید؟ این سفرها چه اهدافی داشت و کدامیک از اهداف محقق شد؟
این سفرها در راستای گسترش تعاملات و روابط دوجانبه و چندجانبه ایران با کشورهای شرق آسیا و بهویژه روسیه و چین انجام شد. در سفر او به مسکو طیف متعددی از مسائل مورد بررسی قرار گرفتند که از جمله آنها میتوان به مسائل اقتصادی و تعاملات تجاری دوجانبه میان ایران و روسیه اشاره کرد. بهطور حتم مسائل منطقهای مانند بحث سوریه نیز در این مذاکرات مطرح شده و دو طرف با توجه به مواضع نزدیکی که در این خصوص دارند، همکاریهایی را در آینده نزدیک خواهند داشت. همچنین توافق برجام و کاهش تعهدات برجامی ایران را میتوان یکی دیگر از مسائل مطرح شده در مذاکرات دوجانبه دانست و مطمئنا ایران با روسیه در این زمینه مشورتهایی داشته است. اساسا سفر ظریف و اعلام کاهش مواضع ایران در زمانی که وزیر امور خارجه عازم روسیه بود، خود پیامی را برای کشورهای اروپایی به همراه داشت که جمهوری اسلامی کاملا هماهنگ با شرکای شرقی خود عمل میکند. از سوی دیگر نشان میداد که فشارهای غیرقانونی ایالات متحده نتوانسته ایران را منزوی کند و کشورهای دیگر همچنان مایل به همکاری و حفظ ارتباط خود با جمهوری اسلامی ایران هستند. اروپا باید متوجه شود که عمل به تعهداتش در برجام به نفع خود آنها نیز هست و در صورتی که بخواهند ایران را همچنان معطل وعدههای خود نگه دارند، راهها و گزینههای زیادی برای تهران به منظور تامین نیازهای اولیه و ارتباطات تجاری وجود دارد. توسعه روابط اقتصادی و تجاری با کشورهای همسایه و کشورهای شرق آسیا میتواند برای ایران بهعنوان ابزاری برای تحت فشار قرار دادن اروپا برای عمل به تعهداتش استفاده شود.
روسیه مدتهاست که بهدلیل مناقشه اوکراین و تنش در شبه جزیره کریمه درگیر تحریمها شده و ایالات متحده و اتحادیه اروپا مرتبا تحریمهایی جدید علیه این کشور وضع میکنند. تحریم شدن روسیه فرصتی برای ایران به منظور گسترش همکاریهای دوجانبه و مشترک نیست؟
مطمئنا میتوان به این تحریمها بهعنوان فرصت نگریست کما اینکه در سال 2014 و همزمان با وضع تحریمها علیه مسکو بهدلیل آنچه در اوکراین اتفاق افتاد، در بسیاری از حوزهها از جمله کشاورزی و تامین مایحتاج مردم روسیه همکاریهایی میان دو کشور شکل گرفت. در آن زمان روسها احساس نیاز کرده و مشتاقانه بهدنبال همکاری با ایران بودند. از طرف تهران نیز پیشنهادهایی در این خصوص مطرح شد و ایران تصمیم داشت بخش بزرگی از بازار مواد غذایی روسیه را به خود اختصاص دهد اما در داخل ایران به دلایل مختلف خیلی جدی عمل نشد. بخشی از مشکلات به زیرساختهای داخلی ما بازمیگشت و ضعفی که در صنعت کشور وجود داشت؛ یعنی واحدهای صنعتی ما به اندازه کافی برای صادرات محصولات به روسیه با حجم زیاد آماده نبودند. کیفیت و استاندارد بالایی نیز برای صادرات نیاز بود که در محصولات ایرانی وجود نداشت و خود این مساله نیز عاملی برای عدم موفقیت بود. از طرفی گروهی از مسئولان و مدیران کشور تمایلی برای گسترش روابط تجاری و سیاسی با روسیه نداشتند و این مساله را برای کشور آسیبزا توصیف میکردند. آنها پیگیریهای لازم برای عقد قراردادهای تجاری و صادرات محصولات را نداشتند و همین باعث شد که مسکو بهدنبال گزینههایی جز ایران برای تامین مایحتاج غذایی و کشاورزی خود برود. در گذشته مسائلی مانند حذف پول بینالمللی از تجارتهای دوجانبه و استفاده از پولهای ملی نیز مطرح شد و پیگیری جدی این موضوع میتواند برای روابط آینده دو کشور و گسترش حجم مبادلات تجاری میان ایران و روسیه راهگشا باشد. اینکه آمریکاییها در حال فشار و تحریم برخی کشورها هستند، زمینهای مناسب است برای همکاری بین ایران و این کشورها. ضمن اینکه چنین همکاری و مراودهای فرصت مناسبی خواهد بود برای تضعیف یکجانبهگرایی واشنگتن در سطح بینالملل و نیز عامل مهمی است برای جلوگیری از اعمال فشارهای بیشتر از سوی این کشور؛ به شرطی که یک دیپلماسی فعال بتواند انسجامی قابل قبول میان کشورهای تحت تحریم ایجاد کند و راهکارهای عملی کاهش اثرات تحریمها بهطور ویژه مورد بررسی و نقد قرار گیرند.
منظورتان از همکاری میان کشورهایی که توسط ایالات متحده تحریم شدهاند، دقیقا چیست؟ آیا مقصود شما همکاری در قالب سازمانهای تجاری مرسوم مانند پیمان همکاری شانگهای است یا فراتر از آن؟ ایران از چه ابزارهایی میتواند استفاده کند که آثار سوء تحریمها کاهش یابد؟
تاکنون انسجام حقوقی توسط کشورهایی که مورد تحریم آمریکا قرار گرفتهاند به وجود نیامده، اما امروز چنین ابتکار عملی میتواند از سوی ایران مطرح شود تا این کشورها دور یک میز جمع شوند و یک سازمان یا نهاد برای مقابله موثر تشکیل گردد تا به وسیله آن بتوان به مقابله با تحریمهای ظالمانه آمریکا پرداخت. در خصوص نهادهای موجود باید همه جوانب امر را سنجید و دید که آیا این سازمانها ماهیتی اقتصادی دارند یا امنیتی. در خصوص سازمان همکاریهای شانگهای میتوان گفت که ماهیت امنیتی آن بر همکاریهای اقتصادی اعضا اولویت دارد. از سوی دیگر همه کشورهایی که در این سازمان حضور دارند، تحریم نیستند و به راحتی میتوانند مبادلات خود را با دیگر کشورها انجام دهند. در نتیجه ظرفیت این سازمانهای موجود نمیتواند برای دور زدن تحریمها یا کاهش آثار آن کافی باشد ولی در عین حال ایران میتواند با تمامی کشورهایی که عضو سازمان شانگهای یا سازمانهای دیگر هستند، همکاری دوجانبه جدی برای کاهش آثار تحریم داشته باشد. بهعنوان مثال هم روسیه و هم چین از این ظرفیت برخوردار هستند. همچنین کشورهای آسیای مرکزی میتوانند گزینههایی مناسب برای آغاز همکاریهای جدید و گسترده تجاری به شمار روند. تا امروز نیز مذاکراتی در این خصوص انجام شده و تداوم این روند به اراده ایران بازمیگردد که تا چه میزان میخواهیم تلاش و پیگیری داشته باشیم که از این طریق بخشی از آثار تحریم را خنثی کنیم.
در موضوع تحریمها گمانهزنیهایی مطرح است که تحریم ایران در برخی مسائل بهطور خاص به نفع روسیه است و بهدلیل تعارض منافعی که وجود دارد، امکانش هست که روسیه بخواهد ایران زیر فشار تحریمها باقی بماند. برای مثال در موضوع تامین انرژی ترکیه، روسیه و ایران رقابت دارند و تحریم ایران میتواند سود خوبی برای مسکو داشته باشد. ارزیابی شما از این مساله چیست؟
این مسائل بیشتر از آنکه واقعیت داشته باشد و ما در عمل شاهد آن باشیم، ساخته و پرداخته رسانههای غربی و عربی است و آنها برای اختلافافکنی میان ایران و روسیه و بدبین کردن افکار عمومی ایران به مسکو به این مسائل دامن میزنند. اگر مقاصد صادرات نفت ایران و روسیه را مورد بررسی قرار دهیم، متوجه میشویم که مقاصد صادرات نفت دو کشور تا حد زیادی متفاوت است. ایران عمدتا نفت خود را به کشورهای آسیایی نظیر هند، ژاپن و چین صادر میکند، در حالی که عمدهترین خریداران نفت روسیه را کشورهای اروپایی تشکیل میدهند. هیچگاه نیز در طول تحریمهای غیرقانونی علیه ایران این روسیه نبوده که جای ایران را در بازار پر کرده باشد و اساسا روسیه به مقاصد صادراتی ایران، صادرات نفت چندانی ندارد. اگر به دور پیشین تحریمها علیه ایران نیز نگاهی تحلیلی داشته باشیم، متوجه میشویم که کشورهایی نظیر عربستان، امارات و کویت بودند که جای خالی نفت ایران را در بازارهای جهانی پر کردند و به این ترتیب نقشی انکارنشدنی در افزایش فشار تحریمها علیه کشورمان داشتند. بعد از برجام نیز این بحث در اوپک مطرح شد که این کشورها باید تولید نفت خود را کاهش دهند تا سطح تولید ایران به سطح تولید قبل از تحریمها بازگردد. در حال حاضر نیز روسها سود چندانی از صادرات نفت ایران نمیبرند. تنها ممکن است که کاهش صادرات ایران به افزایش قیمتها در بازارهای جهانی منجر شود که آنهم تا حدی برای همه تولیدکنندگان نفت میتواند مفید باشد؛ زیرا میتواند تولیدکنندگانی مانند آمریکا را به افزایش سطح تولید وادارد و عملا برخی بازارها از دست فروشندگان سنتی نفت خارج شود. بررسیها نشان میدهد که موارد محدودی اشتراک میان مقاصد صادراتی ایران و روسیه وجود دارد که اصلیترین آنها چین و ترکیه هستند، اما عمدهترین خریداران نفت دو کشور متفاوت هستند و نمیتوان مسکو را متهم کرد که دنبال تحریم ایران است و از این مساله منفعت خاصی دارد. با توجه به این مسائل میتوان گفت تحریم ایران سود چندانی برای روسیه ندارد، اما رسانههای غربی با بزرگنمایی این مسائل کوچک تلاش میکنند که معدود شرکای تجاری ایران را نیز به نوعی حذف کنند، تا فشارها علیه اقتصاد کشورمان بیش از پیش افزایش یابد. نباید اسیر این گونه بازیهای رسانهای شد و باید تلاش کرد که نه تنها فرصتهای تجاری را از دست نداد بلکه به گسترش و توسعه آنها اندیشید.
روسیه خود در شرایطی قرار دارد که تحریمها به عاملی برای ایجاد مشکلات اقتصادی در این کشور تبدیل شده و باید بهدنبال راههایی برای عبور از آنها باشد. در این شرایط آیا میتوان مسکو را شریکی راهبردی برای کاهش مشکلات اقتصادی دانست. اساسا آینده تحریمهای روسیه و روابط این کشور با اتحادیه اروپا و آمریکا چه خواهد شد؟
نظرهای متفاوتی در خصوص روسیه میان کشورهای اروپایی وجود دارد و آینده روابط روسیه با اروپا را باید با توجه به قدرت گرفتن جریانهای سیاسی در قاره سبز سنجید. نظر هماهنگ و واحدی در این خصوص میان اروپاییها وجود ندارد. برخی کشورها مثل انگلستان، لهستان و کشورهای حوزه بالتیک دیدگاهی بسیار بدبینانه به روسیه دارند و خواهان اعمال فشار حداکثری روی این کشور هستند. برخی کشورها مثل ایتالیا و یونان اما همکاری 100درصدی با روسیه را راهی برای افزایش قدرت اتحادیه میدانند و تلاش میکنند تا با مذاکره و لابی این روابط گسترش یابد. برخی دیگر نیز مانند آلمان و فرانسه موضع میانهتری دارند و معتقدند که به رغم حفظ رابطه تجاری و اقتصادی با مسکو باید تدابیری برای کنترل سیاستهای مداخلهجویانه روسیه اندیشید و با آن مقابله کرد تا اروپا استقلال خود را حفظ کند. در شرایط فعلی و بعد از وقوع بحران اوکراین بهنظر میرسد که کشورهای اروپایی راه گریزی جز اعمال تحریمهای اقتصادی علیه روسیه نداشتند و آنها یا باید وارد تقابل نظامی با مسکو میشدند یا اینکه با تحریم این کشور را تحت فشار قرار میدادند. میان آمریکا و اروپا نیز در این زمینه اختلافات جدی وجود دارد. هرچند در ظاهر اروپا نیز با ایالات متحده همراه عمل میکند، اما کشورهایی نظیر آلمان و فرانسه اصرار دارند که همکاریهای تجاری با روسیه نظیر پروژه نورد استریم2 حفظ شود؛ ولی آمریکاییها خواهان لغو این قراردادها هستند.