برداشتن سنگ تحریم نیازمند اراده آهنین/ سهام شرکتهای خصولتی باید در بورس فروخته شود
کاهش هزینههای دولت و انتخاب جایگزینی مناسب برای درآمدهای کاهشیافته نفتی اقدامی است که این روزها بسیاری از کارشناسان و تحلیلگران خواستار آن هستند.
به گزارش اقتصادآنلاین به نقل از آرمان، با این حال به نظر میرسد برخی مسئولان دولت و نمایندگان مجلس هنوز فشار تحریمها را حس نکردهاند و تفکیک و یا ایجاد وزارتخانههای جدید همچون وزارت پتروشیمی برایشان در اولویت اول قرار دارد. اقداماتی که نهتنها درآمدزا نیستند، بلکه خود به محلی برای هزینهکردی جدید تبدیل میشوند. همچنین به نظر میرسد دولت درصدد حذف یارانههای پنهان و بالابردن قیمت حاملهای انرژی است تا از این طریق ابتدا میزان هزینههای خود را کاهش دهد و از سمت دیگر کاهش درآمدهای نفتی را از نقدینگی در دست مردم جبران کند. با این حال آنها شفافسازی نکردهاند که این یارانههای پنهان دقیقا در چه بخشهایی صرف میشود. در این زمینه گفتوگویی با مهدی پازوکی، اقتصاددان، انجام شده است که در ادامه میخوانید.
اعمال تحریمهای آمریکا علیه ایران باعث شده تا صادرات نفت کشور به پایینترین حد خود طی سالهای اخیر برسد. در دیگر سو کاخ سفید تمدید معافیتهای هشت کشور را هم رد کرده است. در چنین شرایطی چگونه میتوان اقتصاد کشور را به طرز صحیحی مدیریت و درآمدهای بربادرفته را جبران کرد؟
در شرایط فعلی که دشمنان ایران از جمله کشورهای مرتجع منطقه و تندروهای آمریکایی به دنبال محدودکردن منابع درآمدی اقتصادی ما هستند به نظر میرسد مجموعه مدیریت کشور میتواند تهدید تحریم را تبدیل به یک فرصت کند. به شکلی که «اقتصاد منهای نفت» در استراتژی مقامات قرار بگیرد. من فکر میکنم این امر در وهله اول نیاز به همکاری مجموعه حکومت، یعنی سه قوه دارد؛ در وهله دوم نیز کاهش هزینهها باید در دستور کار قرار بگیرد که لازم است مجلس این کار را از خود شروع کند. در کنار کاهش هزینهها، افزایش درآمدها از طریق پهن کردن تور مالیاتی و بالابردن گستره آن میتواند میسر واقع شود. چراکه ایران بهشت دلالان، واسطهگران، پولشویان و سفتهبازان است. ما باید سعی کنیم با ایجاد شفافیت در نظام بانکی و انضباط در سیستم پولی زمینه را برای مبارزه با پولشویی و فساد فراهم کنیم و علاوه بر این، با طراحی سیستم مالیاتی جامع و کاربردی گستره مالیاتی را افزایش دهیم. البته من به شدت با افزایش نرخ مالیات در شرایط فعلی اقتصاد ایران مخالفم. زیرا افزایش نرخ مالیات همانا و رکود اقتصادی همانا.
پرداخت یارانه نقدی و پنهان این روزها بار دیگر بر سر زبانها افتاده است. پرداخت این یارانهها چه تاثیری بر اقتصاد داشته است؟
در این زمینه دولت باید با اطلاعاتی که به مردم میدهد به سمت شفافسازی برود. یارانهها موضوعی است که در شرایط تحریم نیاز به مدیریت جدیتری دارد. امروز بیش از 78 میلیون نفر در کشور یارانه نقدی دریافت میکنند. یعنی 96 درصد جمعیت کشور حقوقبگیر دولت هستند. در حالی که یارانه باید به خانوارهایی که نیاز مالی دارند پرداخت شود. یارانهای نه به مبلغ 45 هزار و 500 تومان، بلکه لازم است قدرت خرید این خانوار را از این طریق افزایش داد. همچنین در حالی که اصلاح قیمت حاملهای انرژی جزو اهداف هدفمندسازی یارانهها بود، حدود چهار سال است که نرخ بنزین روی 1000 تومان باقی مانده است. یعنی این سوخت بیش از 50 درصد از آب معدنی ارزانتر است. بنابراین پیشنهاد میشود قیمت سوخت با توجه به اینکه طی پنج سال گذشته نرخ تورم به طور میانگین بیش از 15 درصد بوده تعدیل شود. دولت باید سعی کند در اقتصاد از قیمتهای نسبی تبعیت کند. باید واقعیت را پیش روی مردم گذاشت و از آنها خواست که منابع را هدر ندهند. پرداخت یارانه چه از نوع نقدی و چه از نوع پنهان معنایی جز هدررفت منابع ندارد. این یارانهها باید به شکل واقعی هدفمند شوند. نه اینکه افرادی که در بالاترین نقطه پایتخت دارای خانه و خودروهای لوکس میلیاردی هستند هم جزو یارانهبگیران محسوب شوند. درنتیجه روی آوردن به بخش مالیاتی باعث میشود تا محدودکردن فروش نفت ایران هم آسیب چندانی به اقتصاد و بودجه کشور وارد نکند. همچنین میتوان به چابکسازی دولت جامه حقیقت پوشاند. اکنون نیازی نیست ما در بیشتر کشورهای جهان چندین دفتر نمایندگی و سفارت داشته باشیم. میتوانیم از تعداد این سفارتخانهها در دیگر کشورها بکاهیم، چراکه معمولا این سفارتخانهها ارزبر هستند و حتی حقوق آنها به دلار و یورو پرداخت میشود. از سوی دیگر در داخل هر استان تعداد زیادی دانشگاه تاسیس شده است. دلیل راهاندازی این مراکز آموزش عالی چیست؟ در حالی که طبق استانداردها هر استانی تنها نیاز به یک دانشگاه علوم پزشکی و یک دانشگاه غیرپزشکی دارد. سایر دانشگاهها صرفا هزینهزا هستند و تعدد آنها باعث کاهش کیفیت خروجی و فارغالتحصیلان آنها میشود. پرداخت بخشی از هزینهها نظیر حقوق کارکنان اجتنابناپذیر است، اما آن بخشی که صرفا هزینهزاست و به اندازه هزینه انجامشده سود نمیدهد باید تعطیل شود.
اکنون برخی مقامات کشور از پرداخت یارانه پنهان 900 هزار میلیارد تومانی دم میزنند؛ آیا یارانههای پنهان به جیب نیازمندان واقعی میرود یا رانتیرها روی آن خیمه زدهاند؟
اگر بتوانیم یارانههای پنهان را شفاف کنیم چارهساز است. اما اگر همچنان پشت پرده این یارانهها پرداخت شود باید منتظر فسادهای بیشتری باشیم. جای تشکر است که مسئولان، دلسوز هدررفت منابع هستند، اما بهتر است آنها با جزئیات بگویند که این 900 هزار میلیارد تومان یارانه پنهان صرف چه اموری میشود؟ سهم مردم و شهروندان از این یارانهها چقدر است و بنگاههای رانتیر که مالیاتی هم نمیپردازند تا چه حد به این منابع دسترسی دارند. نمیتوان با چنین بهانههایی فشار را به مردم افزایش داد. نباید اقتصاد را به اصطلاح کدخدامنشانه اداره کرد. به دولت پیشنهاد میشود کلیه شرکتهای وابسته به صندوق بازنشستگی لشکری و کشوری را در بازار سرمایه بفروشد. حتی اگر عواید حاصل از فروش این صندوقها وارد سیستم بانکی شود سود آن به مراتب بیشتر از درآمد کنونی آنهاست. متاسفانه این شرکتها نه خصوصی هستند و نه دولتی و اکثرا زیانده شدهاند. زمانی که این شرکتها دولتی بودند توان کنترل و نظارت روی آنها وجود داشت، اما خصولتیشدن به معنای فعالیت در نبود نظارت است. متاسفانه مسئولان تا امروز مانع از شکلگیری بخش خصوصی واقعی شدهاند. برخی نهادها امروز وارد اقتصاد شدهاند که هیچ تخصصی در این زمینه ندارند. بالطبع اگر نیروگاهها دست وزارت نیرو باشد بسیار بهتر و شفافتر مدیریت میشود. اما تغییر این سیستم در ابتدای امر نیاز به اراده و وهله دوم نیاز به افزایش توان کشور در حوزه IT دارد. همچنین باید توجه داشت که سیستم این بنیادها و نهادها به گونهای است که هزینه آنها سالانه باید کاسته شود، اما هر ساله بر بودجه آنها افزوده میشود. مشخص است در چنین سیستمی که اولا تخصص وجود ندارد و پس از آن رنگ و بویی از شفافیت حس نمیشود مدیریت اقتصادی دوران تحریم بیمعنا جلوه کند. در شرایطی که امروز انتظار میرود دولت و مجلس تمام هم و غم خود را روی مدیریت اقتصاد کشور در شرایط تحریم بگذارند، عدهای به دنبال تفکیک وزارتخانهها و ایجاد وزارتخانه جدیدی به اسم وزارتخانه پتروشیمی هستند. واقعا دلیل چنین تصمیمات و پیشنهاداتی چیست؟ اینها همه باعث کاهش بهرهوری در اقتصاد ایران و بزرگتر شدن دولت میشوند. ما باید با کمترین داده بیشترین ستاده را بگیریم. در حالی که امروز با بیشترین داده کمترین ستاده را میگیریم. البته تمام اینها نیاز به اراده آهنین دارد.