مستمری بگیران بینیاز
مرکز آمار ایران گزارش داده است که دامنه تغییرات نرخ تورم در ۱۲ ماهه منتهی به فروردینماه امسال برای دهکهای مختلف هزینهای از 29/9 درصد برای دهک اول تا 32/7درصد برای دهک دهم حکایت دارد.
اگرچه بر اساس این گزارش، اختلاف تورمی بین دهک اول تا دهم در فروردینماه به ۸/۲ درصد رسیده و حدود 0/2 درصد از فاصله تورم بین دهکها کاسته شده است اما رشد نرخ تورم همچنان صعودی بوده است به نحوی که تورم در دهک اول نسبت به اسفندماه که 25/9 درصد گزارش شده بود تا چهار درصد افزایش نشان میدهد. همچنین این شاخص در دهک دهم در مقایسه با 28/9درصد پایان سال گذشته 3/8 درصد رشد داشته است. مشکلات اجتماعی و اقتصادی ناشی از تورم بر کسی پوشیده نیست اما در این میان باید توجه داشت که روند صعودی آن میتواند در سایه فقر اطلاعاتی نهادها از خانوارها در برنامهریزیهای آتی برای خانوارهای نیازمند اشکالاتی غیرقابل جبران ایجاد کند.
به گزارش اقتصادآنلاین به نقل از آرمان، از دیدگاه اقتصاددانان، هر جامعهای بر اساس معیار درآمد و مصرف در 10 رتبه دستهبندی میشوند که هر کدام از این رتبهها یک دهک نامیده میشود. بر این اساس، دهک اول معرف 10 درصد از خانوارهای یک جامعه است که کمترین هزینه سالانه را داشتهاند. بنابراین میتوان گفت این دسته از خانوارها جزو فقیرترین اقشار جامعه محسوب میشوند. در نقطه مقابل آنها، دهک دهم قرار دارد که 10 درصد از خانوارهایی را نشان میدهد که بیشترین مبلغ را صرف هزینه سالانه خود کردهاند؛ لذا این دسته از خانوارها از مرفهترین اقشار جامعه به شمار میروند. در برآوردها و برنامهریزیهای اقتصادی، دهکها به عنوان یکی از معیارهای سنجش توزیع درآمد به کار گرفته میشوند. اساس در علم اقتصاد برای توضیح چگونگی توزیع درآمدها و امکانات بین اقشار مختلف جامعه، شاخصهای متعددی برای سنجش چگونگی توزیع درآمد در جامعه معرفی شدهاند که یکی از آنها « نسبت سهم دهکهای درآمدی از کل درآمد جامعه » است و به همین منظور هر جامعه را از لحاظ درآمدی به 10 دهک تقسیم میکنند؛ همانگونه که گفته شد، دهک اول یا دهک پایین، شامل فقیرترین افراد جامعه شده و بالاترین دهک نیز ثروتمندترین افراد جامعه را در بر میگیرد که ماهانه چندین برابر درآمد دهک پایین، درآمد دارند. به عبارت دیگر چنانچه افراد جامعه را از کمدرآمدترین به پردرآمدترین درنظر بگیریم 10 درصد کمدرآمدترین افراد جامعه، دهک اول درآمدی را تشکیل میدهد و 10 درصد پردرآمدترین جمعیت هم دهک دهم را معین میکنند و به همین ترتیب نیز دهکهای دیگر که در میان این دو دهک واقع شدهاند قابل تعیین هستند. چنانچه نسبت سهم هر یک از این گروهها از کل درآمد جامعه محاسبه شود عددی را به دست میدهد که معینکننده فاصله بین سطح درآمد این گروههاست.
افزایش 4 درصدی تورم در فروردین
در سال گذشته و با افزایش نرخ تورم در اقتصاد ایران و نابسامانیهایی که در بازار ارز و بازارهای موازی آن بهوجود آمد، فاصله درآمدی این دهکها به شدت افزایش یافته و برخی از افراد از دهکهای میانی جامعه به دهک پایینتر سقوط کردند. این شرایط همچنین بهواسطه کاهش ارز پول و قدرت خرید از یکسو و افزایش قیمت کالاهای مورد نیاز مردم از سوی دیگر سبب شد تا فاصله تورمی میان این دهکها نیز افزایش یابد. اکنون آمار اعلامی از سوی مراجع رسمی نشان میدهد که اگر چه در ماه گذشته فاصله تورمی دهک یکم و دهم اندکی کاهش یافته است اما هر دوی این دهکها- به عنوان سنگ محک آماری- افزایش تورم را تجربه کردهاند. اطلاعات مرکز آمار ایران نشان میدهد که در نخستین ماه از سال 98، حدود چهار درصد بر میزان تورم در دهک اول تا دهم افزوده شده است. بر این اساس، مرکز آمار تورم ماهانه را برای دهک اول 5/5 درصد و برای دهک دهم 2/5 درصد گزارش کرده است. در عین حال که تورم گروه «خوراکیها، آشامیدنیها و دخانیات» برای دهک اول 9/2 و دهک دهم 8/6 درصد بوده است. همچنین در مورد «کالاهای غیرخوراکی و خدمات» نیز آمار از تورم 1/7 درصدی در دهک اول و 0/9 درصدی در دهک دهم حکایت دارد. در مجموع بر اساس اطلاعات مرکز آمار میتوان گفت که فروردین سال جاری نیز با رشد فزاینده نرخ تورم همراه بوده است؛ به طوریکه رشد نرخ ماهانه این شاخص به چهار درصد رسید. در همین حال، تورم نقطه به نقطه 51/4 درصد و تورم سالانه تا 30/6 درصد افزایش نشان میدهد.
خطای محاسباتی نهادهای حمایتی
در این میان و با توجه به حساسیت افزایش فاصله درآمدی و به تبع آن، فاصله طبقاتی میان دهکهای جامعه که سبب فقیرتر شدن دهکهای پایینتر و ثروتمندتر شدن دهک بالایی میشود، همواره گزارشهایی از سوی سازمانها و نهادهای مختلف منتشر میشود. بر همین اساس، یک گزارش منتشرشده از سوی سازمان برنامه و بودجه، نشان میدهد ۲۲ درصد مستمریبگیران کمیته امداد و بهزیستی در دهکهای بالای درآمدی قرار دارند. کارکرد حمایتی این دو نهاد از اسم آنها هم هویداست و عجیب آنکه این میزان از افراد تحت پوشش این دو نهاد حمایتی را افرادی از دهک بالای درآمدی تشکیل دادهاند. 22 درصد رقم کمی نیست و به نظر میرسد این آمار بار دیگر ضرورت توجه به اصلاح ساختار ثبت اطلاعات فردی ایرانیان را گوشزد میکند. نتایج این گزارش حاکی از آن است که شناسایی افراد نیازمند در نهادهای حمایتی همچون کمیته امداد غیردقیق بوده و با خطا مواجه است. از همین روست که اکنون 22 درصد از افراد غیرنیازمند در فهرست افراد تحت پوشش این نهاد قرار گرفتهاند. این مطالعه همچنین نشان داده است که جمعیت بزرگی شامل بیش از 60 درصد نیازمندان که در دهک اول درآمدی قرار دارند، مشمول طرح مستمریبگیری این نهادها نشدهاند.
فقر اطلاعاتی؛ ریشه اختلال در برنامهریزی
فقر اطلاعاتی نهادها در ایران تنها شامل نهادهای حمایتی نمیشود اما خود را در اینگونه مسائل به خوبی نشان میدهد. آسیبهای فقر اطلاعاتی در آمار دهکهای یکم تا دهم میتواند افراد نیازمندی را از دریافت یارانههای نقدی و غیرنقدی محروم کرده و در مقابل، عدهای بینیاز را مشمول دریافت یارانهها کند. در سالهای اخیر که تعدادی از افراد بر اساس قانون از دریافت یارانه محروم شدهاند، موردی مشاهده شده است که یک فرد نیازمند از دریافت این مبلغ بازمانده است. این امر همچنین سبب برهم ریختگی و آشفتگی در آمار دهکها شده و میتواند این آمار را مخدوش جلوه دهد. طراحی یک سامانه ثبت اطلاعات فردی برای ایرانیان یا اصلاح سامانههای موجود و یکپارچهسازی آنها و پیوند این سامانهها با سازمان ثبت اسناد و املاک کشور میتواند معضل چنددستگی اطلاعات افراد را برطرف ساخته و آماری کاربردی و واقعی به دست تصمیمگیران دهد تا با استفاده از آنها بتوان برنامههای دقیقتری برای تامین خانوارهای نیازمند و ایجاد عدالت اجتماعی و اقتصادی در کشور طراحی کرد. این امر همچنین به اجرای کامل و دقیق قانون هدفمندی یارانهها که تاکنون به دلیل همین فقر اطلاعاتی جنبه عملی به خود نگرفته است نیز کمک خواهد کرد تا از قبل اجرای بینقص آن و برنامهریزی برای حذف و تعدیل یارانههای پیدا و پنهان، اقتصاد از ظرفیت تلفشده خود استفاده کرده و در بخشهای مولد سرمایهگذاری شود. از همین رو میتوان فقر اطلاعات فردی در ایران را یکی از ریشههای برنامهریزیهای غیردقیق دانست، چرا که جامعه هدف برای تصمیمگیران مبهم بوده و برای یک تصویر مبهم نمیتوان چارچوب درستی ایجاد کرد.