شاد بودن در روزهای سخت
همه ما روزهای سخت و آسان بسیاری در زندگی خود داشتهایم. گاهی اوقات آنقدر استرس داشتهایم که نمیتوانستهایم شاد باشیم. بعضی از ما، آنقدر درگیر زندگی خود شدهایم که مفهوم شادی را فراموش کردهایم. 5 قانون شادی که در زیر آمده است، به ما یادآوری میکند که میتوان در سختترین روزها هم شاد بود. این 5 قانون به ما که شادی را فراموش کردهایم، اصول آن را آموزش میدهد.
به گزارش اقتصادآنلاین به نقل از آرمان، آنقدر درگیر مسائل مختلفی در یک لحظه هستیم که گاهی اوقات قولهایی را که دادهایم یا حرفهایی که زدهایم، فراموش میکنیم.به همین دلیل، یکی از تاثیرگذارترین کارهایی که میتوانیم برای دیگران انجام دهیم، عملکردن به گفتهها و قولهایمان است. فارغ از اینکه که آیا در همان حالی هستیم که قول دادهایم یا خیر، این صداقت و درستی است.
آیا تابهحال شده است که خودروی خود را متوقف کنید تا کسی از خیابان عبور کند یا سرعت خود را کم کنید تا خودروی دیگری در مسیر شما قرار بگیرد؟ گرچه این عمل بهنظر ساده میرسد، تاثیری شگرف بر شادی شما خواهد داشت.خوشرویی چیزی نیست که به تلاش زیادی احتیاج داشته باشد. به همین دلیل عجیب است که این روزها بسیار کم شده است. اگرهمه ما اندکی برای خوشرویی تلاش کنیم یا با یکدیگرمهربانتر باشیم، میتوانیم تفاوت بزرگ و مثبتی در زندگی افراد بسیاری ایجاد کنیم. درزندگی روزمره خود خوشرو باشید، به راننده اتوبوس «خسته نباشید» بگویید و برای راننده تاکسی روز خوبی آرزو کنید.
دو نفر میتوانند دقیقا یک چیز را به دو روش متفاوت انجام بدهند و بدانند که آن را درست انجام دادهاند؛ زیرا آنها به روششان خو گرفتهاند. حال فرض کنید که قرار باشد همین کار را، این دو نفر باهم انجام بدهند. مشخص است که کمی درگیری یا بحث در مورد چگونگی انجام آن پیش میآید.مواردی اینچنینی ریشه بسیاری از بحثها هستند. به همین دلیل است که ما باید عدالت را در ذهنمان رعایت کنیم. چه چیزی منطقیتر است؟ چه چیزی برای طرفهای درگیر در انجام این کار منصفانه است؟ چه کاری باعث میشود به هدف دست یابیم و در عین حال، همه راضی باشند؟این کار فراتر از سازش است. درواقع، در اینجا شما تلاش میکنید تا احساسات یک شخص دیگر را درک کنید و آن را در تصمیمگیریهای خود درنظر بگیرید.
زندگی بدون مناقشه تقریبا غیرممکن است. اما گاهی اوقات با افرادی روبهرو میشویم که همیشه در حال غرولند در مورد یک چیز هستند.درنهایت، وقتی شخصی بهطور مداوم خود را در آشفتگی مییابد، باید از خود بپرسد که چه چیز یا چه شخصی در تمامی دردسرها و آشفتگیهای او مشترک است. گاهی اوقات این آشفتگیها را شخصی در زندگی شما بهوجود میآورد که دوری از او دشوار است. گاهی اوقات هم ممکن است از کنترل ما خارج شود.دوری از این آشفتگیها و مناقشات کار آسانی نیست اما گیرکردن در یک دور باطل از آشفتگی، تصادفی نیست. در اینجا، تصمیمات ما عامل این دور باطل شده است؛ بنابراین باید آنها را بازنگری کرد.قدردانی خود را به دیگران نشان بدهید ما بهراحتی کارهایی را که دیگران برای ما انجام دادهاند، بهویژه اگر کوچک باشند، فراموش میکنیم. ممکن است ما در ذهن خود قدردان آنها باشیم اما اگر آنها قدردانی ما را نبینند، گویی در کل این عمل را انجام ندادهایم.هم در زندگی کاری و هم در زندگی شخصی، باید قدردانی خود را به اطرافیانمان نشان دهیم.
ممکن است بیشازحد استرس داشته باشیم، خیلی کار کرده یا بهشدت خسته باشیم. ممکن است در یکی از همین زمانها، با خانوادهمان خوب برخورد نکنیم. نمیتوان از ما انتظارداشت که همهچیز را مدیریت کنیم و حتی یک کار اشتباه هم انجام ندهیم. اما کاری که قادر به انجامش هستیم، این است که هرازگاهی به خودمان زمان بدهیم تا بتوانیم خوب عمل کنیم تا مطمئن شویم، هنوز در حال بهبودی یا پیشرفت هستیم. باید اطمینان حاصل کنیم که آنقدر درگیر کسب درآمد نمیشویم که زندگیکردن را فراموش کنیم.ما نمیتوانیم همه مشکلات خود را با خواندن یک فهرست یا مقاله در اینترنت حل کنیم. ما نمیتوانیم هر چیزی را تغییر بدهیم، اما اگر در زندگی خود، این موارد را نهادینه کنیم، هریک این توانایی را دارد که حداقل یک روز، ذهنیت فرد دیگری را بهتر کند.