خلق پول توسط بانکها اصلیترین عامل رشد نقدینگی/ ناترازی نظام بانکی مدام بزرگتر میشود
براساس آخرین آمار بانک مرکزی از متغیرهای پولی و بانکی که بازه زمانی آبان 96 تا پایان آبان 97 را بررسی کرده است، حجم پول با رشد 4/43 درصدی 244 هزار و 550 میلیارد تومان و حجم شبه پول به رقم 1480 هزار و 650 میلیارد تومان رسیده که نسبت به آبانماه سال قبل 1/18 درصد رشد داشته است.
به گزارش اقتصادآنلاین به نقل از آرمان، همچنین میزان نقدینگی در پایان آبان 1725 هزار و200 میلیارد تومان محاسبه شده است که این رقم در طول یک سال منتهی به آبان امسال 1/21درصد و در هشت ماهه سال جاری 8/12 درصد رشد کرده است. حجم پایه پولی نیز به عدد 241 هزار و 400 میلیارد تومان رسیده که نسبت به آبان سال گذشته 6/22 درصد افزایش داشته است. این روزنامه در گفتوگو با وحید شقاقیشهری، اقتصاددان به بررسی این آمار و عوامل شتاب رشد نقدینگی در اقتصاد ایران پرداخته است که در ادامه میخوانید.
نقدینگی در پایان ماه آبان، 1725 هزار میلیارد تومان بوده است؛ این درحالی است که این رقم در ماه پیش از آن، 1693 هزار میلیارد تومان برآورد شده بود. تحلیل شما از چنین رشدی که تنها در طول یک ماه اتفاق افتاده است، چیست؟
واقعیت این است که ما اکنون با معضلی مواجهیم بنام رشد فزاینده نقدینگی در اقتصاد ایران؛ عامل اصلی این افزایش، ناترازی نظام بانکی کشور است. یک زمانی بانک مرکزی عامل افزایش رشد نقدینگی بود و دلیل آن هم استقراض دولت از این بانک بود که در نتیجه آن، بانک مرکزی مجبور میشد پول چاپ کند و چاپ پول موجب افزایش نقدینگی میشد. از یک برههای به بعد، انضباط پولی در سیاستهای بانک مرکزی عملا اتفاق افتاد اما مساله این است که پس از مقطع مشخصی، رشد نقدینگی در نتیجه خلق پول از طریق سیستم بانکی رخ داد. به عبارتی از برههای به بعد، بانکهای کشور دست به خلق نقدینگی و رشد شدید آن در اقتصاد ایران زدند.
خلق پول توسط بانکها چگونه رخ داد؟
بانکهای ما با ناترازی شدید منابع روبهرو هستند. ترازنامه بانکها دو محور دارد. یک محور آن بدهیهاست که سپردههای مردم نزد بانکها را شامل میشود که در حقیقت بدهی بانکها به سپردهگذاران است. وقتی بانکها اقدام به سپردهگیری و مردم نیز در سیستم بانکی سپردهگذاری میکنند، نرخ سود سالانهای به این سپردهها تعلق میگیرد که به معنای خلق نقدینگی است. در اقتصاد ایران نیز سود سپرده همیشه سود بالایی بوده است. محور دوم، محور داراییهاست که باید با طرف بدهی همخوانی داشته باشد و در نتیجه یک ترازنامه ایجاد شود. معمولا در طرف داراییها شاهد درآمدهای موهومی هستیم. بین 25 تا 60 درصد منابع و طرف دارایی نظام بانکی ما منجمد و بلوکهشده است. مثلا بانکها تسهیلات دادهاند اما به مطالبات معوق تبدیل شده است. یا اینکه در بخش مسکن سرمایهگذاری کردهاند اما اکنون نمیتوانند آن را بفروشند. بنگاهداری میکنند اما عملا روی دستشان مانده و نمیتوانند پاسخگوی آن و نقدکردن بنگاههای خود باشند. یا آنکه بنگاهداریها با شرایط زیاد همراه بوده است. از همینرو طرف دارایی موهوم است اما طرف بدهی واقعی است. برای مثال فردی در سیستم بانکی سپردهگذاری کرده و ماهانه به آن سود تعلق میگیرد. در این شرایط مدیران عامل بانکها برای اینکه بتوانند همواره نظام بانکی و ترازنامه را مثبت و سودده نشان دهند، به گسترش درآمدهای موهومی و غیرواقعی در طرف داراییها دست میزنند. برای مثال بانک به فردی تسهیلات داده است و میداند که این تسهیلات بازگشت ندارد اما همچنان آن تسهیلات را بههمراه سود آن در طرف دارایی حساب میکند. این روند موجب میشود طرف دارایی بهصورت موهوم رشد کند و حبابی شود. درآمدهای غیرواقعی معمولا در طرف داراییها محاسبه میشوند. این باعث میشود بانکها همواره تمایل داشته باشند در طرف بدهیها سپرده بیشتری جذب کنند. وقتی سپرده میگیرند باید سود سپرده پرداخت کنند که خود این امر به معنای خلق نقدینگی است.
خلق پول و ناترازیهای بانکها چه مشکلاتی را برای نظام پولی ایجاد میکنند؟
وقتی ناترازی نظام بانکی مدام بزرگتر میشود، سود تسهیلات بالا، سود سپرده بالا و ناترازی موجب خلق نقدینگی میشود. از سال 90 به بعد ترکیب پول در اقتصاد ایران به این صورت بوده است که زمانی 72 درصد حجم پول شبهپول بود اما اکنون متاسفانه 87 درصد نقدینگی شبهپول است. منظور از شبهپول این است که فردی سپردهگذاری کرده و به آن سود تعلق گیرد که این عامل مهمی در افزایش نقدینگی است. این به ان معناست که زمانی به آن 72 درصد نقدینگی سود میدادند و اکنون باید به این 87 درصد نقدینگی باید سود دهند. از این 1525 هزار میلیارد تومان نقدینگی کنونی بالغ بر 1500هزار میلیارد تومان، شبهپول است. فرض کنید میانگین 20 درصد هم به این شبهپول سود پرداخت شود که میشود 300 هزار میلیارد تومان سود سالانه. بر این اساس نظام بانکی ما امسال باید حدود 300 هزار میلیارد تومان سود سپرده پرداخت کند. این رقم بزرگ به این 1725 هزار میلیارد اضافه خواهد شد. شبیه آن است که فردی 10 میلیون تومان سپرده بگذارد و 20 درصد سود دریافت میکند که میشود سالی دو میلیون تومان. این فرد در پایان سال، 12 میلیون تومان خواهد داشت.
بهطور کلی دلایل شتاب رشد نقدینگی را در چه مواردی ارزیابی میکنید؟
دلایلی که موجب شتاب رشد نقدینگی شده است، سود بالای سپردهها، سود بالای تسهیلات، ناترازی دارایی و بدهی سیستم بانکی، تشدید ناترازی طی سالهای اخیر و افزایش شبهپول از سال 90 از 72 درصد به 87 درصد است. اینها عواملی بوده که موجب شده است متاسفانه بانکها دست به خلق نقدینگی بیش از حد بزنند. در حالیکه طرف دارایی منجمد، بلوکه و موهومی است، بانکها طرف دارایی را بهصورت حبابی، افزایشی نشان میدهند و این موجب میشود که اقدام به جذب سپردههای بیشتر کنند و این امر از آنجا که در واقع دارایی وجود ندارد، سبب میشود مدام پول چاپ شود. در یک نظام اعتباری به این سپردهها سود هم تعلق میگیرد.
راهکار کندکردن روند خلق پول توسط بانکها چیست؟
بانکها طی سالهای اخیر سود خود را بالا برده بودند و بانک مرکزی به سختی توانست سال گذشته سود سپرده مدتدار را تا 15 درصد کاهش دهد اما بانکها دوباره در بحران اخیر نرخ سود را بالا بردند. افزایش نرخ سود سپرده و تسهیلات، ناترازی داراییها و بدهیها، منجمدشدن منابع بانکی و افزایش درصد شبهپول در اقتصاد ایران موجب شد بانکها خلق نقدینگی بالایی داشته باشند و چون نظارت بانک مرکزی هم بر سیستم بانکی متاسفانه ضعیف بوده است، عمده بانکهای ما که وضعیت منابع خوبی هم نداشتهاند، دست به جذب سپرده بیشتر و پرداخت سود سپردههای بیش از حد زدند که به افزایش نقدینگی در سالهای اخیر دامن زد. راه حل اساسی آنکه بانک مرکزی هم در برنامه خود دارد این است که ناترازیها را اصلاح کنند. وقتی ناترازی اصلاح شود، طرف داراییها و منابع بانکی عملا واقعیسازی میشوند که بهدنبال آن، نمیتوانند به هر میزان و بیش از اندازه سپرده جذب کنند و جذب سپرده آنان باید مبتنی بر میزان دارایی و درآمدهای واقعی باشد. آن زمان سود تسهیلات با سود سپرده حل و فصل میشود اما این اتفاق اکنون نمیافتد چون متاسفانه مطالبات معوق سیستم بانکی، بالای 350 هزار میلیارد تومان است یعنی تسهیلات دادهاند اما باز نخواهد گشت اما آن را همچنان در طرف دارایی خود حساب میکنند. و این امر به آن دلیل است که میخواهند سیستم بانکی سود نشان دهد و بتوانند پاسخگوی سهامداران باشند. عمده درآمدهای بانکها موهومی و غیرواقعی است.