فیلترهای ذهنی که در حال تخریب ما هستند
فیلتر ذهنی از طریق داشتن یک طرز تفکر منفی، میتواند انواع بی نهایتی داشته باشد و اگر یک فیلتر ذهنی وارد طرز تفکرتان شد، مثل یک ویروس به سرعت تکثیر شده و زیاد میشود.
اما باید این نکته را خوب بدانید که فیلتر ذهنی منفی گرایی، به هیچ وجه طرز فکری نیست که بتواند شما را برای مواجه شدن با رویدادهای مختلف زندگی آماده سازد. منفی گرایی، نتایج نگران کنندهای به بار خواهد آورد. تفکرات درونی، منجر به ایجاد رفتارهای ناخوشایندی در ما میشود از جمله اضطراب، که گفته شد همه این حالتها، از یک فیلتر ذهنی به نام منفی بافی سرچشمه میگیرند.
به گزارش اقتصادآنلاین به نقل از آرمان، در اینجا چند فیلتر ذهنی که در حال تخریب ما هستند و مانع خوشحالی ما میشوند را معرفی مینماییم:
پیش بینیهای منفی
پیش بینی آینده، آنهم به منفیترین شکل ممکن، باعث میشود که زمان حال و اکنون شما تبدیل به یک زمان پر از تنش و استرس گردد.
وسواس شدید
صاحبان این فیلتر ذهنی، نوعی طرز فکر دارند که برای جلوگیری از یک فاجعه یا حادثه ذهنی، شروع به استانداردسازیهای سخت و سنگین میکنند و هر کاری را با وسواس بسیار زیاد انجام میدهند، این در حالی ست که به طور طبیعی، هیچ مزیتی برای انجام آن کار با آنهمه وسواس وجود ندارد و این وسواس، حتی باعث هدر رفتن زمان و انرژی نیز میشود.
سیاه یا سفید دیدن همه چیز
این فیلتر ذهنی نیز عینکی به چشم میزند که همه چیز یا سفید سفید است یا سیاه سیاه. یعنی همه چیز یا بی عیب و نقص است یا سراسر مشکل. این مساله باعث میشود شخص نتواند در هر موردی، اجازه وجود داشتن یک امکان دیگر را نیز به ذهنش راه دهد. صاحب این فیلتر ذهنی فکر میکند باید همیشه همه چیز فوق العاده باشد. این کمال گرایی بیش از حد، باعث میشود خودش هم نتواند هیچ کاری را انجام دهد.
داشتن قوانین ثابت
فردی با این فیلتر ذهنی فکر میکند همیشه همه باید یک جور رفتار کنند و در نتیجه وقتی همه چیز طبق خواسته او پیش نرفت، دچار عواقبی مثل خشم و ناامیدی میشود.
دست کم گرفتن تواناییهای فردی
این افراد، توانایی خودشان را در مواجه شدن با رویدادهای منفی زندگی، نادیده میگیرند. این ذهنیت افرادیست که قبلا هیچگاه دل به آتش حوادث نزده اند و نمیدانند تا چه حد توانایی بالایی دارند.
حق تقدم برای خود
کسانی که با فیلتر حق تقدم برای خودشان به دنیا نگاه میکنند فکر میکنند آن قوانینی که برای دیگران باید قابل اجرا باشد نیازی نیست برای خودشان اجرا شود. در این افراد، خودخواهی به طور بیمارگونهای وجود دارد. اما اگر فقط چند لحظه دنیایی را تصور کنید که قدردانی و خدمت رسانی، به جای خودخواهی و انتظار داشتن از دیگران قرار بگیرد، آیا دنیای بهتری برای همه نخواهد بود؟
برداشتهای شخصی
برداشتهای شخصی، یک فیلتر ذهنی ست که باعث تحریف افکار ما شده و فکر میکنیم اگر کسی حرفی زد یا کاری انجام داد منظورش به طور مستقیم به ما بوده. این یک تصور غیر واقعی ست و باعث واکنش و موضع گیری غلط ما میشود. این طرز فکر، باعث میشود ما مرتبا خودمان را بابت چیزهایی که خارج از کنترل ما هستند، سرزنش کنیم.
سرزنش کردن دیگران
سرزنش کردن دیگران، یک فیلتر ذهنی است اما برعکس برداشتهای شخصی که خودمان را سرزنش میکردیم، این بار دیگران را مرتبا سرزنش میکنیم. این سرزنش کردن تا حد زیادی باعث رضایت خاطر ما میشود به این دلیل که این فیلتر ذهنی باعث میشود مسئولیت تمام ناکامیها و مشکلاتمان را بر دوش دیگران بیاندازیم و از خود سلب مسئولیت کنیم.
بیش از حد فکر کردن
به اشتباه تصور میکنیم با زیاد فکر کردن و نگران بودن، میتوان مشکلی را حل کرد. در حالی که باعث تخریب توانایی ما برای حل مشکلات میشود و مسیری مستقیم به سمت ناخوشنودی ست. اگر فقط هی سوال کنید و سوال کنید، دیگر زمانی برای یافتن پاسخ نخواهید داشت.
پرش فکری و کاری
با این کار مرتبا از یک کار به کار دیگر در حال حرکت هستید و در عمل هیچ کاری را به اتمام نمیرسانید. ما ذاتا طوری زاده شدهایم که روی فقط یک کار متمرکز باشیم. چندین کار را باهم انجام دادن باعث میشود کارمان دوبرابر شود اما نتیجه کارمان نصف آن چیزی شود که میتوانست باشد. کم شدن راندمان و کیفیت کاری حاصل پرشهای فکری و کاری است.
مایوس شدن از شکست
طبق یک نظر سنجی، فقط ۲۳ درصد از افراد، عادت به بازیابی خودشان پس از شکست داشتهاند. اختصاص دادن زمان برای احیا و بازسازی و نوسازی قوای از دست رفته، باعث ترمیم حس شکست شده و از میزان اضطراب و افسردگی شخص میکاهد که در نهایت منجر به افزایش بهره وری او در آینده خواهد بود.
عقب انداختن کارها
این نوعی ضربه زدن به خود است که وقتی برنامه یک کاری را ریختیم، آنرا به تعویق اندازیم. گاهی آن نیرو و حس مثبتی که برای انجام کاری در ما هست با عقب انداختن آن کار، از بین میرود. به دو طریق میتوان اهداف را عملی کرد: یک روزی یا همین امروز. تصمیمش با شماست.
اصرار بر راهکارهای شکست خورده
باید دانست چه زمانی همان راهکار و استراتژی قبلی را ادامه دهیم و چه زمانی آنرا رها کنیم و به دنبال راه تازهای باشیم.
فاجعه ساختن از همه چیز
این فیلتر ذهنی باعث میشود یک اشتباه کوچک در ذهن شخص، تبدیل به یک فاجعه مصیبت بار شود. او پیشاپیش بدترین اتفاقات موجود را در ذهنش به تصویر میکشد.
من همینم که هستم
این فیلتر ذهنی باعث میشود شخص فکر کند نمیتواند طرز فکر و رفتارش را عوض کند. به جای اینکه خودتان را متقاعد سازید که تغییر طرز فکرتان، کار خیلی سختی است، هدف خودتان را روی کم کردن گام به گام و ذره به ذره افکار منفی خود بگذارید. اولین هدف خود را روی کم کردن ۱۰ درصد از افکار منفی خود بگذارید و با ادامه دادن همین ۱۰درصدها، ناگهان متوجه میشوید، پس از مدتی کاملا به هدف اصلی خود که تغییر کلی در طرز فکرتان بوده، رسیده اید.