تاوان 30هزار میلیاردی دولت
میزان کمک دولت به صندوقهای بازنشستگی در لایحه بودجه به بیش از 80 هزار میلیارد تومان رسیده است.
به گزارش اقتصادآنلاین، محمد مساعد در شرق نوشت: پیشبینی میشود تا سال 1404 دولت مجبور شود تنها برای سر پا نگهداشتن صندوق تأمین اجتماعی بیش از 100 هزار میلیارد تومان هزینه کند. دولت در سال جاری بیش از 30 هزار میلیارد تومان به صورت نقدی از طریق خزانه کشور به چهار صندوق بیمهای کمک کرده است. این تنها گوشهای از اعداد و ارقامی است که میتوان درباره فشار سنگین صندوقهای بازنشستگی بر دوش دولت گفت. فشاری که مسبب اصلی آن خود دولت است و البته چارهای نیز جز تحمل آن ندارد زیرا این صندوقهای بازنشستگی، نه تنها مهمترین امید نیروی کار فعال کشور برای آینده خود هستند بلکه تنها منبع درآمد میلیونها بازنشسته ایرانی محسوب میشوند.
فشار 80 هزار میلیارد تومانی به دولت
اگر در گذشته بحران صندوقهای بازنشستگی از خلال تماسهای گاهوبیگاه با کارشناسان و شنیدههای درگوشی از بدهیها و استقراضهای پیاپی این صندوقها فهم میشد، امروز دیگر کاملا روشن است که صندوقهای بازنشستگی کشور دچار مشکل جدی هستند. درحالیکه دولت در سال جاری بیش از 70 هزار میلیارد تومان از بودجه کشور را صرف سر پا نگهداشتن صندوقهای بازنشستگی خواهد کرد، محمدباقر نوبخت از افزایش این تعهدات به بیش از 80 هزار میلیارد تومان در سال آتی خبر داده است. تعهداتی که پیشبینی میشود روند افزایشی داشته باشد و نباید فراموش کرد صندوق سازمان تأمین اجتماعی به عنوان بزرگترین صندوق بازنشستگی کشور هنوز به اندازه دو صندوق بزرگ ورشکسته یعنی صندوق بازنشستگی کشوری و سازمان تأمین اجتماعی نیروهای مسلح دچار مشکل نیست و تنها برای جبران کسری بودجه خود کمکی در حدود 19 هزار میلیارد تومان از دولت دریافت میکند که پیشبینی میشود تا سال 1404 به 120 هزار میلیارد تومان برسد. در این بین صندوق بازنشستگی کشوری با دریافت کمک 33 هزار میلیارد تومانی و سازمان تأمین اجتماعی نیروهای مسلح با دریافت کمک 20 هزار میلیارد تومانی در سال جاری فشار بسیار سنگینی را به جیب دولت وارد میکنند. فشاری که به نظر میرسد دولت در عمل به آن نیز دچار مشکل است و بررسیها نشان میدهد بین تعهدات بودجهای دولت در سال جاری به این صندوقهای بازنشستگی و میزان عمل به آن در 9ماهه نخست امسال فاصله قابلتوجهی وجود دارد. درحالیکه با گذشت سه فصل از سال در عمل دولت باید سهچهارم کمکهای خود به این صندوقها را پرداخت میکرد، بررسی پرداختهای خزانهداری کشور نشان میدهد دولت تنها سهمی بین 50 تا 60 درصد از آن تعهدات را از طریق خزانه به صندوقهای بازنشستگی پرداخت کرده است.
کمک 32 هزار میلیارد تومانی
اگر میزان کمکهای دولت در بودجه سال جاری به صندوقهای بازنشستگی را حدود 70 هزار میلیارد تومان درنظر بگیریم دولت در 9ماهه نخست سال باید حدود 50 هزار میلیارد تومان از این مبلغ را به صندوقها پرداخت میکرد اما بررسی نشان میدهد دولت جمعا مبلغ 32هزارو106میلیاردو960میلیونو 800 هزار تومان به چهار صندوق بیمه (صندوق بازنشستگی کشوری، سازمان تأمین اجتماعی، صندوق بیمه کشاورزان، روستاییان و عشایر و سازمان تأمین اجتماعی نیروهای مسلح) پرداخت کرده است. دولت این پرداخت را از طریق 45 تراکنش انجام داده و صندوق بازنشستگی کشوری با دریافت بیش از 18هزارو396میلیاردو666میلیونو 700 هزار تومان بیشترین میزان کمکهای نقدی را از دولت دریافت کرده است. سازمان تأمین اجتماعی نیروهای مسلح نیز با دریافت 12هزارو884میلیاردو719میلیونو 600 هزار تومان کمک نقدی، در جایگاه دوم قرار دارد. سازمان تأمین اجتماعی نیز در این مدت تنها 628میلیاردوششمیلیونو 500 هزار تومان کمک نقدی از خزانه دریافت کرده و سهم دریافتی نقدی صندوق بیمه کشاورزان، روستاییان و عشایر نیز تنها 197میلیاردو 568 میلیون تومان بوده است.
نباید فراموش کرد این اعداد بزرگ که بسیار بزرگتر از بودجه برخی وزارتخانههای دولت هستند، تنها برای پیشبرد امور جاری این صندوقها هزینه میشوند و قطعا هدف و نتیجه پرداخت این مبالغ سنگین حل مشکلات این صندوقها نیست. صندوقهایی که اغلب به دلایل مشابه گرفتار وضعیت موجود شدهاند.
چرا شکست؟
دلایل ورشکستگی صندوقهای بیمهای در ایران متعدد است. هر صندوق بیمهای به عبارت ساده وظیفه دارد ارزش سرمایه جمعآوریشده از طریق حق بیمه پرداختی کارگران تحت پوشش خود را با سرمایهگذاریهای مناسب حفظ کند و ضمن پرداخت هزینههای درمانی این کارگران، با افزایش این سرمایه در هنگام بازنشستگی یا ازکارافتادگی کارگران، میزان مشخصی مستمری به آنان بپردازد. این همان وظیفهای است که صندوقهای بیمهای ایرانی در انجام آن ناکام ماندهاند و برای پرداخت هزینههای درمانی و مستمری بازنشستگان خود دست به دامن بودجه کشور و استقراض از بانکها شدهاند. این صندوقها که در چند دهه به حیاطخلوت سیاسیون تبدیل شده و شاهد عیش و عشرت بسیاری از مدیران غیراقتصادی در صدر شرکتهای اقتصادی خود بودند، حالا درحالی دچار مشکل هستند که دیگر کسی حتی نام آن مدیران را نیز به یاد نمیآورد. از سوی دیگر، شرکتهای اقتصادی این صندوقها که وظیفه افزایش سرمایه آنها را بر عهده دارند به دلیل اشتباهات مخرب مدیران در حیطه اقتصاد کلان و همچنین تحریمهای پیاپی که تورم، رکود و رشد اقتصادی ناکافی را به اقتصاد ایران تحمیل کردند مانند دیگر بنگاههای اقتصادی کشور آسیبهایی جدی دیدهاند. آسیبهایی که همزمان باعث افزایش بیکاری و کاهش نرخ اشتغال و در واقع کاهش منابع درآمدی صندوقهای بازنشستگی از طریق حق بیمهها شده است. از سوی دیگر ارزانسازی پیاپی نیروی کار در کشور باعث کاهش مقدار حق بیمه پرداختی کارگران شده است و البته بسیاری از این نیروهای کار، حتی شانس بیمهشدن را نیز ندارند. این مشکلات در کنار تصمیمات و تعهدات پیاپی که ازسوی سیاسیون به این صندوقها، بهویژه صندوق تأمین اجتماعی و بازنشستگی کشوری تحمیل شدهاند، این صندوقهای بیمهای را بیشتر از گذشته دچار مشکل کردهاند. دولتها همچنین با عملنکردن به تعهدات خود به مشکلات این صندوقها افزودهاند و کار را تا جایی پیش بردهاند که بدهی دولت به سازمان تأمین اجتماعی بالغ بر 160هزار میلیارد تومان شده است. صندوقهای بازنشستگی که منافعی متفاوت از دولت دارند، اما توسط دولتها اداره میشوند حتی از اتخاذ سادهترین و بدیهیترین تصمیمات برای حفظ منافع خود نیز ناتوانند. دولت با سرمایه این صندوقها در شهرهایی که بیمهپرداز زیادی وجود ندارد، بیمارستان میسازد، با قطارها و هواپیماهای این صندوقها مسافران را با بهایی بسیار ارزانتر از آنچه باید باشد، جابهجا میکند، شرکتهای زیانده خود را به این صندوقها واگذار میکند و بار پرداخت دستمزد نیروی کار مازاد آنان را نیز به گردن این صندوقها میاندازد و این تنها گوشهای از باری است که دولت به صندوقهای بازنشستگی تحمیل میکند و سپس برای جبران گوشهای از این زیانها، بخش بزرگی از بودجه کشور را صرف کمک اضطراری به این صندوقها میکند، گویی تمام تصمیماتی که علیه منافع این صندوقها ازسوی دولتها اتخاذ شده، مانند بومرنگی رهاشده، به سوی عامل پرتاب بازمیگردد؛ بازگشتی که شاید دولت پرتابکننده را دچار مشکل نکند، اما میتواند چشم دولت بعدی را کور کند.