گزارش گاردین از دوردورِ دخترپسرهای تهرانی
گروههای مجزای مردان و زنان جوان در رسمی که «دوردور» نام گرفته است، در راهبندان از کنار یکدیگر میگذرند تا از شیشه ماشین شمارهتلفن ردوبدل کنند. داخل اتومبیلها یا همه دخترند یا همه پسر تا از مواجهه با پلیس پرهیز کنند. اگر پلیس را در آن حوالی ببینند، (آهسته) میگریزند. این گردش خودرویی فقط یکی از نشانهها در مواجهه با قوانین اخلاقی سختگیرانه است و نشانگر این است که پایتخت ایران ممکن است بهتدریج آرامتر شود.
ترافیک تهران دربردارنده پدیده اجتماعی عجیبوغریبی است. جوانان راننده در بخشهای شمالی، از آن بهعنوان راهی برای دیدار با جنس مخالف استفاده میکنند.
گروههای مجزای مردان و زنان جوان در رسمی که «دوردور» نام گرفته است، در راهبندان از کنار یکدیگر میگذرند تا از شیشه ماشین شمارهتلفن ردوبدل کنند. داخل اتومبیلها یا همه دخترند یا همه پسر تا از مواجهه با پلیس پرهیز کنند. اگر پلیس را در آن حوالی ببینند، (آهسته) میگریزند. این گردش خودرویی فقط یکی از نشانهها در مواجهه با قوانین اخلاقی سختگیرانه است و نشانگر این است که پایتخت ایران ممکن است بهتدریج آرامتر شود.
انفجار جمعیت پایتخت، مقامات را با دشواریهای روزافزونی مواجه کرده است. دم غروب از عرشه پل طبیعت جمعیتی بر فراز ترافیک خودروهایی که سپربهسپر از یک بزرگراه هشتخطه عبور میکنند، خورشید را از پشت پرده غلیظ دود نظاره میکنند. جرثقیلها در افق افراشتهاند و خبر از آن میدهند که برجهای بتونی حتی بلندتر از پیش در تپههای اطراف سر برخواهند آورد.
وقتی در ترافیک یکی از بزرگراههای متقاطع تهران باشید، خود را در شهری مانند لسآنجلس، اما دارای مناره احساس میکنید. این شباهت تصادفی نیست: ساختار مدرن شهری آن را یکی از شهرسازان مطرح پس از جنگ جهانی دوم ایالات متحده آمریکا به نام ویکتور گروئن بنیان گذاشته است که پدر مراکز خرید شهری محسوب میشود. دولت ایران او را در سال ۱۹۶۶ (۱۳۴۵) استخدام کرد تا طرح جامع آینده پایتخت را بریزد و او یک شبکه از بزرگراهها را طرحریزی کرد که از توپوگرافی پرفرازونشیب این شهر بگذرد و شبکه پراکندهای از محلههای جدا از هم را در درههای سرسبز به هم متصل کند.
انجمن علمی اقتصاد شهری ایران برآورد کرده که جمعیت این شهر ۷۰ درصد بیش از ظرفیت آن است؛ یعنی فقط ۲.۳ میلیون نفر از هشت میلیون ساکن آن در شرایط مناسب زندگی میکنند. بدون اصلاحات عمده در سیستم برنامهریزی، سرمایهگذاری واقعی در حملونقل عمومی و پایاندادن به فرهنگ پرداخت پول برای برجسازی، شانس اندکی برای بهبود وجود دارد.